پارسال كه از مسجد حاجحسن صنيعالديوان و ميهماننوازياش از كارتنخوابها نوشتم، از اينكه با چه وضعيتي در سرماي سرد و استخوانسوز به خانه خدا پناه آوردند، گفتم كه اين رسالت انساني را بايد از مساجد هم انتظار داشت اما نهادهايي هستند كه بايد حواسشان بيشتر به اين بندگان خدايي باشد كه به هر علتي ناتوان از زندگي عادي، روزها را در خيابانها و پاركها و سردر زبالهدانها ميگذرانند و شبها هم كارتن به سركشيده و دست را هاهاكنان چشم ميبندند و در سرماي زمستان ميلرزند و ميخوابند؛ البته خوابي كه بيداري بعد از آن شايد غيرقابل پيشبينيترين اتفاق ممكن زندگيشان باشد؛ حتي غيرقابلپيشبينيتر از شكست آلمان از كره در جام جهاني روسيه.
** اولين قربانيهاي كارتنخوابي
سال 83 اولين آمارها از گوشه و كنار شهر، خبرگزاريها و رسانهها تا حتي جلسات هياتدولت از فوت كارتنخوابها و بيسرپناهها اعلام شد. 80 نفر، 23 نفر و... . 24 آذرماه 83 وزير كشور از وجود حدود 6هزار كارتنخواب در تهران سخن به ميان آورد. او درخصوص تعداد افرادي كه در سرماي زودرس آن سال جان باختهاند، گفت: «حدود 80 نفر از اين افراد به علت بيخانماني، بيكاري و اعتياد جان باختهاند.»
همان دوران بود كه استارت اولين حركات دانشجويي در واكنش به چنين فجايعي خورد؛ حركتي كه جنبش عدالتخواه دانشجويي آن را پايه گذاشت و بعد از نامهنگاريها آنها را به تحصن و بستنشيني مقابل نهادهاي مختلف مسئول در اين حوزه كشاند. تحصنها از مقابل شهرداري احمدينژاد آغاز شد و بعد به مقابل استانداري تهران، سازمان بهزيستي، وزارت بهداشت و كميته امداد رسيد. اين حركت دانشجويي سواي ثمرات خرد و كلان متعدد، دو ثمره اصلي داشت؛ اول اينكه تمام نهادهاي مسئول و مذكور اقدام به ارائه گزارش نسبت به فعاليتهاي خود كردند و دوم اينكه مقام معظم رهبري نيز از اين اقدام دانشجويان تقدير و تشكر كردند.
**اولين گرمخانهها
نجمالدين محمدي، مديرعامل سازمان خدمات اجتماعي شهرداري تهران چنديپيش و در جريان نشست خبري خود در ارتباط با ايجاد اولين گرمخانهها در تهران گفت: «سال 83، اولين گرمخانههاي تهران در پارك تختي به صورت سازه چادري ايجاد شد. بعد از آن در سال 85 اداره كل آسيبهاي اجتماعي شهرداري براي كاهش آسيبها شكل گرفت. پس از آن، چندين گرمخانه دائمي تاسيس شد و براي افرادي كه نياز به خدمات شبانهروزي داشتند، گرمخانههاي اسلامشهر و لويزان ايجاد شدند».
**همچنان كارتنخوابها قرباني ميشوند
سال 83 و ماجراهايي كه حول يك دغدغهمندي دانشجويي در ارتباط با وضعيت كارتنخوابها صورت گرفت، همه ماجرا نبود. يعني نه انتظار ميرفت كه اينطور باشد و ما سالهاي بعدش كارتنخواب جاندادهاي كنار خيابانهاي شهر نبينيم و نه اينطور هم شد كه در باغ سبزي روي كارتنخوابها باز شد. از 83 تا همين امروز هربار جمله مرگ كارتنخوابها را در اينترنت جستوجو ميكنيم به قدر وسع هرسال از يك تا دهها نفر بودهاند كه از اين كارتنخوابها و خيابانگردها به هر دليلي، ازجمله سرما و اوردوز مواد و گرسنگي و مشكلات بهداشتي جان دادهاند و سوژه رسانهها شدهاند.
آخرين اينها هم بعد از فوت دو كارتنخواب معتاد پشت درهاي بسته گرمخانه تهرانسر، فوت بانوي كارتنخواب شيرازي به نام گلبس بود كه همچون نمونههاي سال 83 پاي جريان دانشجويي را به ميدان مطالبهگري در اين حوزه باز كرد و حالا دوشب است كه فعالان دانشجويي شيراز و دانشجويان بسيجي با تحصن و تجمع اعتراضي مقابل ساختمان شوراي شهر شيراز انتقاد خود را به وضعيت رسيدگي به اين افراد اعلام كردهاند و خواستار توضيح و رسيدگي مسئولان شهري به اين افراد هستند.
**ساماندهي كارتنخوابها وظيفه شهرداري است يا نه؟
خوانش مواضع مسئولان و نهادهاي مختلف در ارتباط با مسئوليت داشتن و نداشتن در قبال كارتنخوابها و بيخانمانها نشان ميدهد هيچكدام تمايلي براي قبول مسئوليت آنها ندارند و غريبي و بيكسي آنها محدود به خيابانها و نبود خانهاي گرم و خانوادهاي دلسوز نيست و از لحاظ قيم سياستگذار و مسئوليتپذير هم همچون بيخانماني و بيسرپناهي، بيمسئول و بيمسئوليتپذيرند.
با همه اينها اما همانطور كه بالاتر گفته شد، اولين حركت جدي بعد از اتفاقات و جنبشهاي سال 83 ايجاد گرمخانهها توسط شهرداري در مناطق مختلفي از تهران بود كه همانطور كه از اسمشان پيداست، ايجاد فضا و سرپناهي گرم جهت گذران شرايط سخت در فصول مختلف براي كارتنخوابها و افراد بيسرپناه از چشماندازهاي آنها بود.
**رسيدگي به كارتنخوابها وظيفه شهرداري نيست
اين جمله و از اين دست جملات را هم همچون همان آمار فوت متعدد در حوزه كارتنخوابي و كارتنخوابان بسيار ميتوان در فضاي رسانهاي ديد و البته فقط هم معطوف به شهرداري نيست. بهزيستي، كميته امداد و... هركدام به اندازه خود در اين حوزه و در قبال مسئوليتهاي خود مواضع متفاوتي گرفتند و اغلب هم از پذيرش مسئوليت كارتنخوابها شانه خالي كردند.
بعد از فوت دو كارتنخواب در نزديكي گرمخانه تعطيل تهرانسر با حسن خليلآبادي، عضو كميسيون فرهنگي و اجتماعي شوراي شهر تهران گفتوگو كرديم و او در اينباره به «فرهيختگان» گفت: «مددسراها و سامانسراها و رسيدگي به آنها و همچنين رسيدگي به وضعيت اين افراد در حوزه وظايف شهرداري نيست و وظيفه نهادهاي حمايتي مثل بهزيستي، كميته امداد و... است.
سابقا در شهرداري تهران سياست كلاني وجود داشته است كه براي مسائل سياسي، وظايف سازمانهاي ديگر را برعهده ميگرفت. وضعيت مالي شهرداري هم آن موقع خوب بود و با سيستم شهرفروشي درآمد خوبي داشتند ولي ما چون در محدوديتهاي مالي هستيم و آن هم براي رعايت قانون است، اين تمكن مالي را نداريم. ما وظايف اوليه خودمان كه نگهداشت شهر و پرداخت حقوق پرسنل شهرداري و... است را انجام ميدهيم و اضافهكاريهايي كه از سابق برعهده ما گذاشته شده را نميتوانيم پيش ببريم و آن امكاناتي را كه قبلا براي هر موضوعي وجود داشته، اصلا براي رضاي خدا، نميتوانيم ادامه بدهيم و مسئوليتي هم نداريم. ما وظايفي داريم و ميتوانيم هميار بقيه سازمانها باشيم نه اينكه وظايف آنها را انجام بدهيم».
**وظيفه ساماندهي كارتنخوابها هيچ ارتباطي با شهرداري ندارد
نجمالدين محمدي، مديرعامل سازمان خدمات اجتماعي شهرداري تهران هم در ارتباط با وظايف شهرداري در قبال كارتنخوابها چندي پيش گفته بود: «قانون مقرر كرده ما زيرساخت ايجاد كنيم؛ بنابراين وظيفه ساماندهي كارتنخوابها هيچ ارتباطي با شهرداري ندارد. سازمانهاي متولي با بودجههاي شهرداري تكليف دارند كارتنخوابها را ساماندهي كنند و بايد در گرمخانهها هريك اتاق ميداشتند و به وظيفه ساماندهي خود ميپرداختند. ساماندهي به اين معنا كه فرد به آغوش خانواده بازگردد، مربوط به چندين سازمان است.»
**وضعيت گرمخانههاي تهران مناسب نيست
صدها نشست خبري هم برگزار شود و صدها بار هم مسئولان مختلف از قبول مسئوليت كارتنخوابها و معتادان و خيابانگردها و بيخانمانها شانه خالي كنند و مسئوليت را متوجه سازمان ديگري بدانند و خود را لابهلاي مرزهاي گسترده اين مسئوليتپذيري غرق كنند و البته فرار، آن چيزي كه مهم است افرادي هستند -كه همين حالا بيدليل اگر از سر جاي خودتان بلند شويد و در خيابان قدم بزنيد ميبينيد- كه سري در سطل زباله فرو كردهاند و دستي مقابلتان دراز ميكنند؛ معتادي پايپ شيشه را با فندك اتمياش داغ ميكند و در دنياي ايدهآل برآمده از اعتيادش سير ميكند و لذت ميبرد. اينها واقعيتهايي هستند كه تا نميرند، واقعي نيستند و كسي دربارهشان آنطور كه بايد تصميمگيري نميكند.
الهام فخاري، عضو شوراي شهر تهران هم با ما همعقيده است. او آذرماه در ارتباط با وضعيت گرمخانهها گفت: «وضعيت گرمخانهها در شهر تهران اصلا مناسب نيست. تعداد تختهايي كه الان در گرمخانهها درحال سرويسدهي به بيپناهان هستند، متناسب با تعداد آنها نيست.»
**همه زيرساختها براي شهرداري آماده شده تا از خود سلبمسئوليت نكند
مرتضي طلايي، عضو كميسيون اجتماعي و فرهنگي شوراي شهر سابق تهران در ارتباط با اقدامات مديريت شهري سابق در حوزه سازماندهي و ساماندهي وضعيت كارتنخوابها به «فرهيختگان» گفت: «سياست ما در دوره سابق مديريت شهري اين بود كه هر پهنه و منطقهاي در شهر تهران گرمخانهاي داشته باشد، اين هم البته با ملاحظاتي بود، مثلا برخي مناطق ويژه معتادان، برخي ويژه بانوان و... نمونهاش هم همان گرمخانه ويژه بانوان در منطقه چيتگر.
مشكل اما در حوزه آسيبهاي اجتماعي اين نيست. هيچ دستگاهي عملا مسئوليت حوزه آسيبهاي اجتماعي در كشور را به خاطر موازيكاريهايي كه وجود دارد، نميپذيرد. زنان سرپرست خانوار هم همينطور هستند، هركس توپ را در زمين سازمان ديگري مياندازد. عدمموفقيت در ساماندهي آسيبهاي اجتماعي در كشور ناشي از همين بلاتكليفي و چندوجهي و چندمسئوليتي بودن در امر رسيدگي به آنهاست و چون لبههاي مشترك دارد همه ميتوانند بگويند وظيفه ما نيست و وظيفه ديگري است.
با اين همه اما در دوره قبلي مديريت شهري، ما به دلايل گوناگوني موضوع آسيبهاي اجتماعي و رسيدگي به آن را بهعنوان اولويت خودمان قرار داديم، چون بلاتكليف بود، كسي مسئوليت آن را نميپذيرفت، چهره شهر تهران را مخدوش كرده بود، به لحاظ انساني اينها همنوعان ما بودند و هستند و عليرغم تمام مشكلات، انسانيت پابرجاست و شهرداريها هم بهعنوان يك نهاد عمومي در جامعه براساس مسئوليتپذيري اجتماعي در مديريت شهري پذيرفتند كه در اين حوزه ورود كنيم. در بخشهاي مختلفي هم ورود كرديم و اقدامات بسياري انجام داديم؛ هم در بخشهاي كالبَدي ازجمله توجه به مناطق آلوده شهر، ساماندهي بافتهاي فرسوده و... و هم در بخشهاي درماني و خدماتي و رفاهي اقدامات زيادي انجام شد.
مسئوليتپذيري اجتماعي باعث ميشد تا منابعي كه در اختيار ما بود را براي مردم هزينه كنيم. ما تا حدي كار را پيش برديم كه اگر كسي از شهر ديگري هم ميآمد، ميتوانستيم به او اسكان دهيم تا به كارهايش برسد. امكان سلبمسئوليتها براي همه دستگاهها وجود دارد، الان همه زيرساختها براي شهرداري فراهم است تا شانه خالي نكند، سازمان خدمات اجتماعي و اورژانس اجتماعي و امكانات و.... وجود دارد، بودجه وجود دارد و هزينه ميكنند و حقوق ميدهند اما به راحتي ميگويند كه وظيفه ما نيست».
**شهرداري تهران مكلف به ايجاد زيرساخت و فضاهايي براي ساماندهي كارتنخوابهاست
مضاف بر اعضاي سابق مديريت شهري بايد با شوراي پنجميها هم حرف ميزديم اما هيچكدام از اعضاي كميسيون اجتماعي شوراي شهر پاسخگو نبودند و بعد از اين سراغ علي صادقي، معاون حمايتهاي اجتماعي سازمان رفاه و خدمات و مشاركت اجتماعي شهرداري تهران رفتيم.
صادقي در ارتباط با اقدامات شهرداري در مواجهه با پديده كارتنخوابي و زيرساختهاي موجود و امكانات درحال استفاده اين سازمان به «فرهيختگان» گفت: «شهرداري تهران امسال با راهاندازي 17 مركز گرمخانه در سطح مناطق 22گانه درحال انجام مسئوليت است. انجام خدمات بهداشتي، مشاوره و مددكاري، خوابگاهي، استحمام و نظافت و درماني و... ازجمله اقداماتي است كه در گرمخانهها صورت ميگيرد. بعد از 12 سال از آغاز به كار گرمخانهها در تهران، ما دومين مركز جنرال بانوان را افتتاح كرديم كه در منطقه 12، خيابان انبارگندم با ظرفيت 150 تخت قرار دارد. مجموعا 200 تخت براي خانمها در تهران وجود دارد كه البته اين تعداد كم است و بايد به 500 مورد برسد.
به صورت كلي ظرفيت مجموع 17 گرمخانه 1500 تا 1700 تخت است كه با قابليت كف خواب جمع آنها به دوهزار و 500 ميرسد. سواي اين گرمخانهها دو سامانسراي شبانهروزي هم داريم كه ظرفيت مردان آن 300 نفر و زنان 150 نفر است. در ارتباط با كارتنخوابها و تعداد آنها اعداد متغير است و هر دستگاهي يك آماري اعلام ميكند. در اين حوزه نميتوان با قطعيت صحبت كرد اما 5000 نفر آماري است كه ما در طول سال خدمترساني كرديم و هيچوقت نبوده كه كمبودي باشد و نتوانيم كارتنخوابي را پوشش دهيم.
در زمان بارش برف و باران خودروهاي خدمات اجتماعي سيار به خدمترساني كارتنخوابهاي ناتوان و دور از گرمخانهها ميپردازند. با اين همه اما نكته ديگري هم وجود دارد كه باعث ميشود برخي كارتنخوابها علاقهاي به حضور در گرمخانهها نداشته باشند و از آن فراري باشند، سبك زندگي متفاوت و دوريگزيني يكي از اين علتهاست. عدماستعمال دخانيات و موادمخدر و همچنين زندگي آلوده و فرار از استحمام نيز علل ديگر اين اتفاق است. در چهار گرمخانه هم امكان تركاعتياد فراهم است.
درمورد چشمانداز و ظرفيتي كه بايد به آن برسيم دو نگاه وجود دارد؛ يكي اينكه در هر منطقه يك گرمخانه داشته باشيم و دوم اينكه در پنج پهنه مختلف شهر بتوانيم پنج گرمخانه ويژه و جنرال كه قابليت خدماتدهي تخصصي براي 500 تا 1000 نفر بهمنظور خروج كامل از وضعيت پيشآمدهشان داشته باشد، ايجاد كنيم. اجراي اين مهم را در سال 98 دنبال ميكنيم و انشاءالله اجرايي ميشود تا سواي محفوظ ماندن از سرما و... بتوان خدمات كاملتري به آنها ارائه داد و بهطور كامل بهبود يابند.
در ارتباط با اين موضوع هم كه آيا ساماندهي كارتنخوابها وظيفه شهرداري است يا خير، بايد بگويم تصور همه اين است كه متولي آسيبهاي اجتماعي در كشور بهزيستي است. اما سواي اين هر آنچه شما در منظر شهري مشاهده ميكنيد كه كارتنخوابي هم جزئي از اينهاست، شهرداري تهران مكلف به ايجاد زيرساخت و فضاهايي است براي حفظ و نگهداري و ساماندهي آنها. اين را ما نه بهعنوان يك مسئوليت مدني و انساني ميگوييم بلكه حق مسلم آن كارتنخواب است كه تامين اجتماعي بشود، اين وظيفه شهرداري است تا به او رسيدگي بكند.
با جمعبندي آن چيزي كه گفته شد مثل آنچه تا امروز پيش آمده است بازهم انتظار اين نيست كه شقالقمري بشود و ديگر شاهد وضعيت اسفبار كارتنخوابها نباشيم اما حداقل انتظار اين است كه با يك نگاه انساني و مسئولانه گامي درجهت بهبود كمي و كيفي زندگي اين افراد برداريم و اقداماتي كه نشانههاي حركاتي از روي رفع مسئوليتي صورت ميگيرد، جاي خود را به اقدامات متعهدانه و دلسوزانه بدهد تا حداقل شاهد فوت و مرگ كارتنخوابها نباشيم.
منبع: روزنامه فرهيختگان؛ 1397.10.20
گروه اطلاع رساني**9370**1732
تهران- ايرنا- نهادهايي هستند كه بايد حواس شان بيشتر به كارتن خواب هايي باشد كه به هر علتي ناتوان از زندگي عادي، روزها را در خيابانها و پاركها و سردر زبالهدانها ميگذرانند و شبها هم كارتن به سركشيده و دست را هاهاكنان چشم ميبندند و در سرماي زمستان ميلرزند و ميخوابند.