۱۱ بهمن ۱۳۹۷، ۸:۲۶
کد خبر: 83190854
T T
۰ نفر

«فقر»؛ مهمترين عامل كودك همسري

۱۱ بهمن ۱۳۹۷، ۸:۲۶
کد خبر: 83190854
«فقر»؛ مهمترين عامل كودك همسري

تهران- ايرنا- سيمين حاجي‌پور ساردويي دكتراي جامعه‌شناسي سياسي و مدرس دانشگاه، مي گويد: بهبود شرايط خانواده‌ها و ريشه‌كن كردن فقر شديد كه عامل و انگيزه اصلي بسياري از ازدواج‌هاي كودك همسري است، از اهميت ويژه‌اي برخوردار هستند. آموزش مهارت‌هاي كاري به دختران به‌خصوص در مناطق روستايي براي كمك به اقتصاد خانواده موجب مي‌شود كه خانواده‌ها از درآمد كوتاه مدت كودك همسري دختران خود بگذرند.

سالانه در جهان 12 ميليون دختر پيش از رسيدن به 18 سالگي ازدواج مي‌كنند؛ يعني تقريباً هر دو دقيقه يك ازدواج زير 18 سال رخ مي‌دهد. بيش از يك سال و نيم است كه طرح افزايش حداقل سن ازدواج كه بعدها به طرح كودك همسري موسوم شد، در مجلس شوراي اسلامي در دستور كار قرار دارد. فراكسيون زنان مجلس با كارشناسان مختلف موضوع را از منظر روانشناسي، جامعه‌شناسي، مردم‌شناسي، حقوقي و فقهي مورد بررسي قرار دادند. جامعه مدني همسو با نمايندگان مجلس به برگزاري نشست‌هاي مختلف به منظور آگاه‌سازي جامعه پرداخت.

با وجود تمام فعاليت‌ها، متأسفانه در نشست كميسيون حقوقي و قضايي مجلس اين طرح رأي نياورد. اين در حالي است كه بر اساس آمار، سالانه بيش از 300 ازدواج زير سن 9 سال و 30 تا 40 هزار ازدواج دختران زير سن 13 سال اعلام شده است. اما بسياري از ازدواج‌هاي كودك همسري اصولاً در دفاتر ثبت ازدواج ثبت نمي‌شوند. تا كنون افراد و كارشناسان مختلف پديده كودك همسري را از منظر آسيب‌هاي كودكان مورد بحث و بررسي قرار داده‌اند. اكنون اين پديده را با دكتر سيمين حاجي‌پور ساردويي، دكتراي جامعه‌شناسي سياسي و مدرس دانشگاه، با قرائتي نو و جديد مورد مطالعه قرار مي‌دهيم.

**پديده كودك همسري چيست؟
پديده كودك همسري به ازدواجي گفته مي‌شود كه يك يا هر دو همسر زير سن 18 سال داشته باشند. اين تعريف در ظاهر بسيار روشن به نظر مي‌رسد، اما واقعيت پيچيده‌تر است. هر دو واژه «كودك» و «ازدواج» در جوامع مختلف به صورت‌هاي متفاوت تعريف شده‌اند. جامعه بين‌الملل به «افراد زير 18 سال» كودك مي‌گويد. اما تعريف قانون از كودك در قسمت‌هاي مختلف دنيا متفاوت است. در برخي كشورها از جمله كشور ما بر اساس قانون افراد «پيش از 18 سالگي» به سن بلوغ مي‌رسند. در بعضي كشورها نيز مانند نپال بر اساس قانون افراد براي ازدواج بايد حداقل 20 سال داشته باشند.

با وجودي كه كودك همسري بر اساس قوانين بين‌المللي و بر اساس قوانين و حقوق كودكان منع شده، اما هنوز سالانه ميليون‌ها دختر، حدود 12 ميليون دختر، پيش از رسيدن به سن 18 سالگي در گوشه و كنار دنيا ازدواج مي‌كنند؛ يعني تقريباً هر دو دقيقه يك ازدواج زير 18 سال رخ مي‌دهد. كودك همسري دختران را از تحصيل محروم مي‌كند و آنها را به يك زندگي با چشم‌اندازي از فقر روانه مي‌كند. خطر خشونت، آزار جنسي و فيزيكي، سوءاستفاده، بيماري‌هاي گوناگون و سرانجام مرگ زودهنگام از مضرات پديده كودك همسري است.

**آيا پديده كودك همسري مخصوص ايران است؟
خير. كودك همسري در سراسر دنيا به چشم مي‌خورد؛ حتي در آمريكا و انگلستان هم وجود دارد. كودك همسري در جوامع مختلف با قوميت‌ها و مذاهب متفاوت رخ مي‌دهد. بنابراين، پديده‌اي وابسته به قوميت يا مذهب نيست. اما بيشتر در كشورهاي در حال توسعه يا كم توسعه ديده مي‌شود، زيرا عامل اصلي پديده كودك همسري فقر است. به طور متوسط در كشورهاي كمتر توسعه يافته پديده كودك همسري حدود 26 درصد و در سراسر جهان 12 درصد است.

اما پراكندگي يا توزيع جغرافيايي كودك همسري نيز متفاوت است. اين پديده در برخي مناطق بخصوص كشورهاي آفريقايي از شيوع بيشتري برخوردار است، به طوري كه آمارها نشان مي‌دهد در اين كشورها 38 درصد از دختران در سنين كودكي ازدواج مي‌كنند. تقريباً 30 درصد از دختراني كه در جنوب آسيا زندگي و رشد مي‌كنند، ازدواج زودهنگام را تجربه مي‌كنند. اين در حالي است كه اين رقم در آمريكاي لاتين و كارائيب به 25 درصد، در خاورميانه و شمال آفريقا به 17 درصد و در اروپاي شرقي و آسياي مركزي به 11 درصد مي‌رسد.

**دلايل پديده كودك همسري چيست؟ چرا كودك همسري رخ مي‌دهد؟
عوامل مختلفي براي ايجاد و گسترش پديده كودك همسري دست به دست هم مي‌دهند كه مهم‌ترين آنها فقر است. اين برداشت كه ازدواج «محافظ دختران» است و همچنين هنجارهاي اجتماعي، قوانين سنتي، تنگناهاي چارچوب قانوني و سيستم ثبت احوال نابسنده در سطوح بعدي اهميت قرار مي‌گيرند. همانطور كه گفتم مهم‌ترين عامل كودك همسري فقر است. خانواده‌ها معمولاً براي ازدواج دخترشان پولي بابت مهريه و شيربها و... مطالبه مي‌كنند. بنابراين، ازدواج دختر در سنين كودكي نه تنها از هزينه‌هاي خانوار شامل هزينه تغذيه، تحصيل و پوشاك كم مي‌كند، بلكه سود و منفعت مادي و اقتصادي نيز براي خانواده فراهم مي‌كند.

در مواردي كه خانواده داماد بهاي عروس را مي‌پردازد، خانواده دختر در شرايط سخت اقتصادي از دختر به عنوان منبع درآمد استفاده مي‌كند.از سوي ديگر، برخي والدين به‌خصوص در جوامعي كه با بحران انسانيت مواجه هستند، ازدواج زودهنگام دختر را راهكاري براي محافظت او از خشونت جنسي مي‌دانند. به همين دليل پديده كودك همسري در هنگام بروز جنگ، بي‌ثباتي‌هاي اقتصادي و رسيدن جامعه به خطوط قرمز خشونت افزايش مي‌يابد. اما در عين حال، بايد توجه داشت كه كودك همسري در بطن خود پديده‌اي است كه با سطوح بالايي از خشونت‌هاي جنسي، فيزيكي و احساسي همراه است. در نتيجه پرسشي در ذهن مطرح مي‌شود كه آيا آقاياني كه با پديده كودك همسري موافق هستند، فكر مي‌كنند در جامعه ميزان خشونت به وضعيت بحراني رسيده يا پيش‌بيني مي‌كنند كه جنگي رخ خواهد داد؟ يكي ديگر از دلايل كودك همسري فساد اخلاقي جامعه است.

گرچه بر اساس قانون، بارداري پس از ازدواج رخ مي‌دهد، اما در مواردي بارداري پيش از ازدواج نيز ديده مي‌شود. همين موضوع بخصوص در جوامعي كه بارداري خارج از حريم ازدواج موجب شرمساري خانواده‌ها است، خانواده‌ها به پديده كودك همسري تمايل نشان مي‌دهند. باز اين سؤال مطرح مي‌شود آيا افراد موافق كودك همسري فكر مي‌كنند كه جامعه ما تا آن حد از فساد اخلاقي تنزل يافته است؟ اما بايد توجه داشت كه اكثر ازدواج‌هاي پديده كودك همسري بر اساس عقلانيت صورت نمي‌گيرد. به همين دليل اين پديده مخصوص طبقه ضعيف جامعه است؛ نه طبقه مرفه و نه حتي طبقه متوسط.

**نتايج يا بهتر بگويم عواقب ازدواج كودكان چيست؟
بارداري زودهنگام يكي از خطرناك‌ترين عواقب پديده كودك همسري است. عروس كودك‌ها ممكن است پيش از بلوغ بدن باردار شوند. در اين بارداري خطر مرگ نوزاد و مادر بسيار بالا است. دختراني كه زود ازدواج مي‌كنند در اكثر موارد خشونت، سوءاستفاده جنسي و روابط جنسي اجباري را تجربه مي‌كنند. در نتيجه، آنها نسبت به انتقال عفونت‌هاي مختلف جنسي به خصوص ايدز آسيب‌پذيرتر هستند. محروميت از مدرسه، از دست دادن فرصت‌ها و شانس‌هاي بهتر زندگي، حذف يا به حاشيه‌راني بخشي از نيروي انساني جامعه و چرخش اين كودكان و كودكان آنها در چرخه فقر برخي از عواقب ازدواج كودكان است. در كنار تمام اينها، ما با مادراني روبه‌رو هستيم كه به دليل كم بودن سن از صلاحيت كافي براي پرورش نسل آينده برخوردار نيستند.

همانطور كه مي‌دانيد در ايران مسئوليت پرورش كودكان بيشتر با مادران است. يك مادرِ كودك كه هنوز بسياري از اصول سبك زندگي اسلامي، دينداري و ... را نمي‌داند، چگونه مي‌تواند كودكي دين‌مدار پرورش دهد؟ اين آسيب بسيار بزرگي است كه كل جامعه را تهديد مي‌كند. در واقع، من مي‌خواهم اين را بگويم. حتي اگر ما تمام عواقب كودك همسري را براي كودكان دختر ناديده بگيريم و با پا گذاشتن بر روي وجدان، شرف، انسانيت و حيثيت خود بگوييم «به جهنم كه كودك همسري براي كودكان دختر عواقب نامطلوبي دارد. همين‌كه مردان از داشتن همسري كودك لذتي مضاعف مي‌برند، همين خوشايند است»، اما باز بايد بپذيريم كه اين پديده براي جامعه مردان نيز خطرناك است. كودك دختري كه در سن پايين‌تر از 13 سالگي ازدواج كرده و به عقد مردي بسيار بزرگ‌تر از خود درآمده است، حتي اگر ازدواج آنها به طلاق نينجامد و ما را با پديده«كودك مطلقه» درگير نكند، در 23 سالگي بيوه مي‌شود و پديده «كودك بيوه‌گي» دامن‌گير جامعه خواهد شد.

اين زن فقير 23 ساله، داراي فرزند، بي‌سواد و بدون هيچگونه مهارت كاري براي امرار معاش خود و فرزند يا فرزندانش تن به هر كاري مي‌دهد. ممكن است در نگاه نخست اين موضوع براي آقايان جذاب باشد، اما اين زن ناقلي خواهد بود كه انواع و اقسام بيماري‌ها بخصوص بيماري‌هاي جنسي و به‌خصوص ايدز را در جامعه منتشر خواهد كرد. بنابراين، من با نگاه مسكولينتي و نه نگاه فمينيستي عاجزانه از تمام آقايان بخصوص آقايان نماينده خواهش مي‌كنم به خاطر خودشان و با آينده‌نگري پيرامون آسيب‌هاي اجتماعي كه در نتيجه افزايش دو پديده «كودك مطلقه» و «كودك بيوه‌گي» جامعه در 10 سال آينده با آنها روبه‌رو خواهد شد، با پديده كودك همسري مخالفت كنند و اجازه دهند حداقل سن ازدواج و مجازات‌ها براي ازدواج‌هاي در سنين كودكي افزايش يابد.

**اما ممكن است ازدواج در كشور كاهش يابد؟
بله موضوع ازدواج و كاهش ازدواج در كشور بسيار مهم است. ما كشوري مسلمان هستيم و به جمعيت به عنوان يك قدرت نرم نياز داريم. اما آيا تنها راه افزايش ميزان ازدواج در كشور پديده كودك همسري است؟ چندي پيش حوزه علميه قم اعلام كرد در ايران سيزده ميليون نفر مجرد قطعي داريم؛ يعني افرادي كه به سن ازدواج رسيده‌اند و از آن عبور كرده‌اند. اگر ما به دنبال قدرت نرم و افزايش جمعيت هستيم، بايد تلاش كنيم تا امكان ازدواج افرادي را فراهم كنيم كه در سنين 18 تا 40 سالگي هستند. هر يك از آنها دو بچه هم بياورند، به اندازه كافي جمعيت رشد خواهد كرد.

بايد تلاش كنيم شرايط زندگي را به گونه‌اي تسهيل كنيم كه زوج‌ها به يك فرزند اكتفا نكنند. اين در شرايطي است كه امروزه و با مشكلات موجود زوج‌ها اصلاً به فرزندآوري فكر نمي‌كنند. سوم اينكه، امكانات رايگان براي درمان زوج‌هاي نابارور فراهم كنيم. درمان ناباروري به قدري هزينه‌بر است كه اصولاً برخي زوج‌ها از خير مداوا مي‌گذرند.

**براي پايان دادن به كودك همسري و عواقب و نتايج آن براي جامعه چه بايد كرد؟
بايد قوانيني براي جلوگيري از ازدواج كودكان در كشور وضع و اجرا شود. يكي از اين قوانين افزايش حداقل قانوني سن ازدواج است. اما در كنار اين قانون بايد قوانين ديگري نيز نظير ثبت اجباري ازدواج و تحصيل اجباري در نظر گرفته شود. در ضمن قانونگذار بايد ضمانت‌هاي حقوقي و جزايي كافي براي اجراي قانون حداقل سن ازدواج را پيش‌بيني كند. البته قوانين به تنهايي نمي‌توانند پاياني بر ازدواج كودكان باشند. بهبود شرايط خانواده‌ها و ريشه‌كن كردن فقر شديد كه عامل و انگيزه اصلي بسياري از ازدواج‌هاي كودك همسري است، از اهميت ويژه‌اي برخوردار هستند. آموزش مهارت‌هاي كاري به دختران به‌خصوص در مناطق روستايي براي كمك به اقتصاد خانواده موجب مي‌شود كه خانواده‌ها از درآمد كوتاه مدت كودك همسري دختران خود بگذرند.

**در انتها، پديده كودك همسري براي جامعه زنان مهم‌تر است يا جامعه مردان؟
من فمينيست نيستم، اما تلاش كردم با يك رويكرد جامع‌نگر ريشه‌ها، عوامل و عواقب اين پديده را بيان كنم و بگويم برعكس‌ ظاهر موضوع، عواقب، خطرات و مضرات اين پديده براي جامعه مردان بيش از زنان است و اگر جامعه در كل، و به‌خصوص جامعه مردان الان در اين زمينه اقدامي نكنند، شايد فردا خيلي دير باشد.

منبع: روزنامه آرمان؛ 1397،11،11
گروه اطلاع رساني**2059**9131
۰ نفر