كامبیز نوروزی: مبارزه با فساد  فرآیندی سیاسی است نه حقوقی

تهران-ایرنا- كامبیز نوروزی حقوقدان می گوید: مبارزه با فساد سیستماتیك حقوقی نیست قانون یك پدیده سیاسی است و شما زمانی می توانید به توفیقات برسید كه بتوانید اراده سیاسی ایجاد كنید؛ این یك فرآیند سیاسی است نه حقوقی.

به گزارش عصر دوشنبه خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا، كامبیز نوروزی حقوقدان، پژوهشگر حقوق و عضو انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران در نشست «جرایم یقه سپیدان و پنهان در ایران» گفت: فرصتی است كه به یكی از موضوعات پیچیده، دشوار و مرگبار جامعه ایران بپردازیم.
« تاكید من روی كلمه مرگبار نه تعارف است نه اغراق و نه رمانتیك كردن قصه. فساد ساختار قدرت چیزی است كه مانند موریانه عمل می كند؛ محتوا و مغز ساختمان را می خورد و یك پوسته ای باقی می گذارد كه با تلنگری می تواند فرو بریزد. »
وی ادامه داد: موضوع فساد ساخت اداری در كشور با شتاب فزاینده ای در حال گسترش است. تعبیر جرایم یقه سیپدها دلالت بر بخشی از مفهوم فساد اداری دارد؛ جرایم یقه سپیدها دلالت بر جرایمی دارد كه صاحب منصبان حكومتی به اعتبار حدود اختیاراتی كه دارند و با سوء استفاده از قدرت مرتكب می شوند. جنس جرایم آنها مرتبط با مفهوم قدرت و سوءاستفاده از قدرت است.
وی افزود: مقام های حكومتی حدود اختیاراتی دارند و اگر آن را به سمت منافع شخصی هدایت كنند، آنجاست كه جرم اتفاق می افتد. البته مشكل جامعه فراتر از این مفهوم است و فساد سیستماتیك وجود دارد.
نوروزی با اشاره به اینكه فساد سیستماتیك شتاب فزاینده ای در 15 سال اخیر داشته است، تصریح كرد: گویی اداره امور كشور بدون فساد امكان پذیر نیست. به عنوان مثال در ردیف بودجه شهرداری، درآمد حاصل از تخلفات ساختمانی آمده است! بنیان این ردیف غیر قانونی است یعنی در واقع شهرداری می خواهد بخشی از درآمد خود را از محل رفتار غیرقانونی مردم را كسب كند. نتیجه منطقی این است كه اگر مردم قانونی رفتار كنند شهرداری بی پول می ماند؛ این یعنی فساد سیستماتیك.
این حقوقدان گفت: مساله ما این است كه این فساد چگونه شكل گرفته و از كجا آمده؟ چطور شروع شده؟ من می خواهم بحث را در چارچوب موقعیت جرم زا، دنبال كنم. ابتدا بگویم در فساد سیستماتیك حركت سیستم مبتنی بر قانون امكان پذیر نیست، دوم اینكه منافعی تولید می شود كه با عمل غیر قانونی یك فرد رخ نداده و یك زنجیره ای از عوامل دخیل بوده اند، سوم اینكه فساد زمانی كه كشف می شود مقابله ای با آن صورت نمی‌گیرد.
وی با بیان اینكه ساختار قدرت در ایران قویاً جرم زاست، عنوان كرد: به وضعیتی گفته می شود كه احتمال وقوع جرم افزایش پیدا می كند و تعداد افرادی هم كه در معرض جرم قرار می گیرند توسعه پیدا می كند. موقعیت جرم زا سه ویژگی پنهانی بودن، سهولت ارتكاب جرم و كمی احتمال كشف جرم و مقابله با بزهكار را داراست.
نوزوی سه ویژگی را برای ساختار قدرت در ایران مطرح كرد: اول اینكه منابع سرشار قدرت شامل پول، اطلاعات، انواع مجوزها و...، را در اختیار دارد. درآمد ایران نفت است و دولت ثروتمندترین شخصیت حقوقی ایران است و تمامی منابع مالی از طریق دولت توزیع می شود. دوم اینكه نهاد دولت در ایران تمامت خواه است، یعنی همه قدرت را می خواهد و به همین دلیل هر كاری می خواهید بكنید باید با مجوز، نظارت و مداخله دولت باشد. سوم اینكه همه اطلاعات در اختیار دولت است.
وی ادامه داد: دولتی با این همه امكانات ارزشمند، دارای فضای پنهان است. تمامی نظام تصمیم گیری دولت در فضای بسته اتفاق می افتد شما به هیچ مكانیزمی نمی توانید از چگونگی و چرایی تصمیمات دولت آگاه شوید. این محیط بسته انواع و اقسام منابع را توزیع می كند. اینجاست كه این موقعیت جرم زا می شود. یعنی احتمال وقوع جرم را بالا می برد.
نوروزی افزود: جرم در اینجا این است كه صاحبان قدرت منافع را به نفع خود توزیع كنند. به تدریج یك شبكه ایجاد می شود كه هاله قدسی هم دارد و درگیر بده و بستان می شود و شبكه فساد گسترش پیدا می كند و اینجاست كه با وضعیت مرگبار مواجه می شویم. منابع از بین می رود و حلقه بسته قدرت تبدیل به دژی سهمگین می شود. ما باید امیدوار باشیم كه موقعیت جرم زا از بین برود و یكی از مهم ترین چیزها در این میان گردش آزاد اطلاعات كه بخشی از نظامات دموكراتیك است.
نوروزی درباره تحلیل وضعیت حاكم بر كشور اظهار نظر كرد: اصولاً جرم یك استثنا در نظم اجتماعی است اما زمانی ما از وضعیت مجرمانه صحبت می كنیم كه در آن بزه یك امر استثنایی نیست و جرم بخشی از ساختار این وضعیت است و ما اكنون در این وضعیت هستیم و مساله ما دست های آلوده نیست و صندلی های آلوده است و گویی بدون فسا نمی توانیم پیش برویم.
وی ادامه داد: بخش خصوصی در ایران تابع دولت است و بدون دولت معنا ندارد. ما بورژوازی هیچ وقت نداشته‌ایم. بخش خصوصی ما هم فاسد است و فساد آن تابعی از فساد دولت است.
این حقوقدان عنوان كرد: ما چهار قانون بسیار مهم داریم؛ قانون مجازات اخلال در نظام اقتصادی، قانون مبارزه با پولشویی، قانون دسترسی به اطلاعات و قانون مدیریت و خدمات كشوری. هیچ كدام از این قوانین اجرا نمی شوند. ده ها سازمان نظارتی داریم كه تمام آنها در مبارزه با فساد ناكارآمد بوده اند.
نورزی در پایان خاطرنشان كرد: ما وقتی درباره موقعیت جرم زا صحبت می كنیم باید عوامل آن را از بین ببریم. اوصاف موقعیت جرم زا ساخت قدرت این است كه پنهان است، كسی به آنجا ورود ندارد، رسیدن به مناصب قدرت غیردموكراتیك است و نظارت استصوابی، گزینش‌ها و ... مانع از ورود آزاد افراد است و گردش اطلاعات مطلقاً وجود ندارد. در این شرایط گردش اطلاعات و دموكراتیك شدن ساخت قدرت حداقل چیزهایی است كه باید انجام شود.
به گزارش ایرنا ، نشست «جرایم یقه سپیدان و پنهان در ایران» با حضور حسین راغفر اقتصاددادن و عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا، كامبیز نوروزی حقوقدان و پژوهشگر حقوق و مجید قورچی بیگی حقوقدان و عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی و با دبیری احمد بخارایی توسط گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد.
در ابتدا، دبیر نشست راجع به عنوان برنامه توضیحاتی داد و گفت: معنای جرایم یقه سپیدان را كم و بیش می‌دانیم. یقه آبی ها و یقه چركین ها و كسانی كه متعلق به طبقات فرودست هستند و عملاً متكی به جرم آشكار هستند و كمی هم جرم آنها همراه با خشونت است و از جسم‌شان بیشتر از روح‌شان استفاده می كنند و در نگاه اول جرم تشخیص داده می شود.
احمد بخارایی ادامه داد: اصطلاح یقه سپیدها را ساترلند در سال 1939 در انجمن جامعه شناسی آمریكا مطرح كرد و تاكنون هم تعریف آن طیف گونه بوده و اینگونه نیست ما بتوانیم خیلی شفاف این جرایم را تعریف كنیم و كلمه پنهان در عنوان برنامه به همین دلیل است. جرایم یقه سپیدان را نمی توان به سهولت یقه آبی ها تشخیص داد.
وی افزود: در غرب ما شاهد دشواری این تعریف هستیم و در كشوری مثل ایران كه ایدئولوژیك است این تعریف دشوارتر و رانت پیچیده تر است. در سال 1980 جرایم یقه سپیدان جرم انگاری شد اما در ایران هنوز این اتفاق نیفتاده است. چیزی كه در ایران كمتر راجع به آن صحبت شده یقه طلایی ها هستند.
بخارایی با بیان اینكه یقه طلایی ها به طور خاص معطوف به قدرت هستند، افزود: ما هر چه از جرایم یقه آبی ها فاصله می گیریم و به جرایم یقه طلایی ها نزدیك می شویم جنبه خشونت فیزیكی و جسمی كاهش پیدا می كند و جنبه اندیشه ای، رانتی و معطوف به قدرت بودن افزایش پیدا می كند. در یقه آبی ها خشونت حداكثری و آسیب رسانی حداقلی و در یقه طلایی ها برعكس است.
وی افزود: وقتی تعریف یقه سپیدها و طلایی ها دشوار می شود شاید از پیامدها بتوانیم به آنچه كه به وقوع می پیوند پی ببریم. اگر در یك جامعه بی اعتمادی و بی تفاوتی اوج گیرد ارتباط وثیقی با افزایش جرایم یقه طلایی ها دارد.

** فشار ساختارها، جرایم یقه سپیدها را بیشتر می كند
تهران-ایرنا- یك عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی نیز در این نشست گفت: یكی از علل از نظر اجتماعی مهم در جرایم یقه سپیدها بحث فشار است. اگر ساختارهای اجتماعی مثل امروز، فشار بالایی ایجاد كنند و افراد را در مضیقه قرار دهند نرخ جرایم یقه سپیدها هم افزایش پیدا می كند.
مجید قورچی بیگی حقوقدان گفت: نوعی تلقی ما از جرم برساخته اجتماع است و اینگونه تصور می شود كه جرم یقه سپیدان بیشتر مالی است اما در بسیاری از موارد خشونت در آنها دیده می‌شود. ما روزانه بزه دیده جرایم یقه سپیدان هستیم اما چون احساس فیزیكی و قابل سنجش نمی كنیم متوجه آن نیستیم.
وی ادامه داد: در اینجا مسئول اصلی را نمی توان پیدا كرد و پیدا كردن رابطه علیت برای ما سخت است و برای همین فكر می كنیم مسائلی كه پیش می آید اتفاقی است و برنامه ریزی نشده است در حالی كه اینگونه نیست.
قورچی با اشاره به ادبیات جرایم یقه سپیدها اظهار كرد: عمده بحث ها متمركز بر بحث های شركتی است و بخش زیادی از جرایم یقه سفیدها در منطقه خاكستری اتفاق می افتد. جرم چیزی است كه از قبل تعیین شده باشد اما جرایم یقه سپیدها بیشتر در حوزه خاكتسری و اخلاقی است.
وی عنوان كرد: از لحاظ ذهنیت وقتی می گوییم یقه سفیدها مفهوم حاكمیت به ذهن می رسد اما همیشه اینگونه نیست و همیشه قدرت به معنای حاكمیت نیست. بخش از زیادی از بخش خصوصی هم شامل این جرایم هستند و تحت عنوان جرایم شركتی عمل می كنند.
وی ادامه داد: ابزار جرم انگاری در دست قدرت است و همیشه لابی گری های وجود دارد كه محدود كار یقه سپیدها خاكستری بماند. تفاوت جرایم یقه سفیدها و خیابانی در نحوه رسیدگی به آنهاست. در سیستم سنتی نظام حقوق كیفری جرایم یقه سپیدها هنوز جرم انگاری نشده است.
این استاد دانشگاه دو رویكرد در تعریف جرایم یقه سپیدها را اینگونه تعریف كرد: در یك رویكرد جرمی است كه توسط افراد محترم در حین تصدی یك شغل صورت می گیرد و در رویكرد دوم تاكید بر روی افراد نیست و روی ویژگی ها تاكید می شود. جرایم یقه سپیدها برعكس جرایم خیابانی، بیشتر توسط مردان میان سال و بدون سابقه رخ می دهد. یعنی افراد مجبورند تا دوره میان سالی نسبتاً صادقانه رفتار و زندگی كرده باشند و سلسله مراتب سازمانی را هم طی كرده باشند و معمولاً مجرم مكرر هم نیستند. نكته این است كه در اینجا مجرم را از ساختار نمی توانی جدا كنی؛ ساختار فرصت ایجاد می كند و فرصت جرم. هسته اصلی در جرایم یقه سپیدها اعتماد است. در جرایم یقه سپیدها خردفرهنگ های شغلی و سازمانی مهم است كه چگونه روابطی را حاكم می كند.
وی در پایان خاطرنشان كرد: یكی از ویژگی یقه سپیدانی كه جرم می كنند این است كه دست به توجیه سازی و خنثی سازی می زنند. وقتی با مجرم خیابانی صحبت می كنی جرم خود را قبول می كند اما یقه سپیدان خود را مجرم نمی دانند و چنین تصویری از خود ندارند.
**9221**1601**