۶ اسفند ۱۳۹۷، ۱۴:۰۹
کد خبر: 83222076
T T
۰ نفر
فرهنگ را امنیتی كرده ایم

تهران- ایرنا- انسان شناس و دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی گفت: به جای اینكه مسئله امنیت را فرهنگی كنیم، فرهنگ را امنیتی كرده ایم.

به گزارش روز دوشنبه خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا ، نعمت الله فاضلی در نشست «انقلاب فرهنگی؛ از ستادی كه بود تا شورایی كه هست» در سرای محله سنایی كه به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار شده بود به ایراد تحلیل و نكات خود پرداخت.
دانشیار پژوهشكده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پرداختن به بحث فرهنگ عمومی نیز افزود: در زمینه فرهنگ عمومی نیز زندگی اجتماعی و عمومی را سیاسی تر كرده ایم. چیزی كه نتیجه شیوه و نحوه مداخله ما در زندگی مردم است.
«ما به جای اینكه مسئله امنیت را فرهنگی كنیم، فرهنگ را امنیتی كرده ایم. در اینجا شایسته بود كه با پنهان شدن قدرت و عربان نبودن آن در عرصه جامعه پیش برویم، كه در این زمینه كامیاب نبوده ایم. شورای عالی به عنوان نهاد بالادستی فرهنگی ما باید تئوری ها و سیاست هایی را آماده می كرد كه به جای امنیتی شدن فرهنگ، امنیتی شدن آموزش و اِعمال عریان قدرت، عكس آنها شكل می گرفت.»
فاضلی به تناسب تخصص خود قصد دارم از زاویه سیاست فرهنگی به تحلیل بپردازم. در ابتدا به پرسش اولیه نشست مبنی بر این كه این شورا چقدر درگیر امر فرهنگ و جامعه شده است و چقدر در این زمینه مجاز به این امر بوده است، می پردازم.
وی افزود: كشورها از نظر درگیری و مداخله در امر فرهنگ به یك طیف تقسیم بندی می شوند. طیف حداكثری شامل چین، شوروی سابق و نظام جمهوری اسلامی است كه قائل به دخالت حداكثری در امر فرهنگند. فرهنگ در اینجا به معنی نظام معنایی جامعه و شیوه زندگی مردم است. در طیف حداقلی می توان كشوری مثل آمریكا را مثال زد. در طیف های میانی نیز كشورهای سوسیال دموكراتی مثل فرانسه جای می گیرند. اما درطرف حداقلی ها مثل دولت آمریكا نیز می توانیم مداخله را مشاهده كنیم. اما آنچه مهم است نحوه مداخله است. چرا كه خود مداخله نكردن نیز یك شیوه مداخله و یك سیاست فرهنگی است.
این استاد انسان شناسی افزود: كسی كه می خواهد عام ترین نهادهای فرهنگی را تحلیل كند باید سراغ شورای عالی انقلاب فرهنگی برود. هر چند كه این شورا در قانون اساسی مندرج نیست، اما عملاً عالی ترین نهاد بالادستی سیاستگذاری فرهنگی است.به علاوه بسیاری از مسئولان نظام از جمله سران سه قوه در آن عضو هستند و جایگاه فرادستی دارد. ما وقتی این شورا را نقد می كنیم چیزی به نام دبیرخانه را تنها نقد نمی كنیم. بلكه نقد شورای عالی انقلاب فرهنگی نقد سیاست های فرهنگی حكومت است.
فاضلی در ادامه با ذكر دو گونه پرسش در نسبت با این شورا گرفت: یك پرسش، از ناحیه حكومت است كه آیا این شورا توانسته است گفتمان عالی و اهداف غایی حكومت را در بحث فرهنگ تامین كند؟ از نقطه نظر مردم نیز می توان این پرسش و مطالبه را مطرح كرد كه آیا این نهاد می تواند تحقق بخش حقوق و نیازمندهای فرهنگی جامعه باشد؟ از نظر من معیار سنجش عملكرد و ارزیابی شورا این است كه ببینیم نقش شورا در تامین رضایت مردم از حكومت چه بوده است. آیا این شورا توانسته است پلی بین سیاست های جاری گوناگون بزند. این شورا می بایست مسئولیت های حكومت در برابر مردم را تبیین و اعلام كند.
دانشیار پزوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: در مورد عملكرد شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد جزئیات نمی شوم. در ذكر برخی جنبه های مثبت این شورا می توان به نقش این شورا در گسترش كمّی نظام آموزش عالی كشور اشاره كرد. موضوعی كه البته در خور نقد هم هست، اما نقش مثبت و سلبی شورا در عدم ممانعت از این توسعه قابل ذكر است. نكته مثبت قابل ذكر بعدی نقش شورا در فرهنگ عمومی و شیوه زندگی عمومی مردم است. تحول زندگی مردم از زندگی روستایی به شهری و از آن به كلانشهری قابل مشاهده است. من در این موضوعات مدعی سیاستگذاری های كلان و مستقیم شورا نیستم. بلكه با توجه به اعتقاد به سیاست حداكثری مداخله، همان نبود عملكرد ممانعتی و مداخله گر را هم سیاستی مثبت ارزیابی می كنم.
فاضلی در ذكر موارد انتقادی هم تصریح كرد: شورا نتوانسته است در بخش عظیمی از مسائل فرهنگی تغییر و تحول ایجاد كند. در بحث نظام آموزشی، مهمترین معیار یادگیری است. رسیدن به شخصیت انسانی شكفته و مطلوبی كه شایسته اوست. در این مبحث نظام ما هنوز از نقص و مسئله حافظه محوری رنج می برد. نرخ بهره وری ما از این منظر به بیانی یك به ده است!
«ما بالاترین عمر و سرمایه و انرژی را صرف نظام آموزشی كشور كرده ایم، اما پایین ترین بهره كیفیت یادگیری را داریم. این یادگیری در هر دو زمینه آموزش های فنی و تخصصیی و بالندگی شخصیت قابل ردگیری است. ما وقتی عصبی ترین مردم دنیا هستیم، وقتی بالاترین میزان اعتیاد را با نزدیك به سه میلیون معتاد داریم، وقتی در سطح خشونت های خانوادگی و اجتماعی رده هایی بالایی داریم، وقتی بعد از عراق دومین كشور دنیا از نظر تصادفات جاده ای با نزدیك 16 هزار كشته هستیم، نشان می دهد كه بیشترین سرمایه گذاری در دنیا را در زمینه آموزش داشته ایم، اما از نظر شاخص های فرهنگی و اجتماعی پایین هستیم و محصول عالی ای برداشت نكرده ایم.»
فاضلی ادامه داد: «شاخص دیگر در نظام آموزشی رشد خلاقیت است. در این زمینه نیز ما وضعیت مطلوبی نداریم. ما در تمام صد سال گذشته مشكل یادگیری داشته ایم و متاسفانه بهبودی حاصل نكرده ایم، بلكه وضعیتمان حادتر هم شده است. سیطره كمیت در نظام آموزشی ما قابل مشاهده است و علیرغم همه نقدهای وسیع در این زمینه وضعیت ما در بوروكراسی علم و آموزش عالی تغییر نكرده است و بحرانی تر هم شده است.»
فاصلی در ادامه گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی به جای حائلی فرهنگی بین مردم و حاكمیت ، بیشتر به عنوان نهادی سیاسی نقش ایفا كرده است.
وی افزود: شورای عالی انقلاب فرهنگی نتوانسته است انقلاب فرهنگی ایجاد كند. در عین حال من به برخی نقش های مثبت مثل همان عدم عملكرد ممانعتی این شورا در عین سیاست رسمی حداكثری مداخله، معترف هستم و می گویم باید به دوستان عضو این شورا در این زمینه یاری رساند و كمك كرد.
**9222**1601**