موانع و محدودیتها در زمینه پژوهش و تحقیقات اجتماعی با تأكید بر آسیبها را در سه دسته میتوان بررسی كرد. در درجه اول مانع و حساسیت، از طرف خودِ جامعه هدف است كه بهدلیل تابو بودن موضوعات، با مقاومت برخی از آنان روبهرو میشوید. در مرحله بعدی، برخی تنگنظریها، اعمال محدودیت غیركارشناسی مقامات دولتی و حاكمیتی، حساسیت بزرگان دینی، رهبران اجتماعی و محلی یا حتی انتظامی؛ دست آخر هم واكنشهای سلبی و ایجابیِ سیاستگذاران، گاه جامعه كلاسیك دانشگاهی، گروههای فشار و افراد و جناحهای كه منافع و تفكراتشان با نتایج برخی از تحقیقات ممكن است تهدید شود پژوهشگران را با موانعی روبهرو میكند.
در بخش نخست گفتوگو با كامیل احمدی، پژوهشگر و مردمشناس اجتماعی در مورد وضعیت پژوهشگران در ایران و آنچه در این چند سال بر آنان گذشته است، مطالبی عنوان شد. بخش دوم این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
ایرناپلاس: مسأله دیگر در پژوهشگری بحث رانت و فساد است. در این باره چه نظری دارید؟ شما چقدر با این موضوع برخورد كردهاید؟
احمدی: باید كمی جرئت به خرج داد و گفت كه مدتی است فساد و رانت به جامعه علمی نیز كشیده شده و ما شاهد باند بازیها میان برخی واحدهای پژوهشی، دستگاهها و حتی دانشگاهها هستیم. برخی گروههای كوچك، پژوهشكدهها و اساتید باسابقه و قدیمی كار یا به قولی برند، گروههای پژوهشی خاص به خود را دارند و معمول است كه فلان دستگاه تمامی یا بیشتر پروژههای خود را به شیوه فلهای فقط به این و آن پژوهشگر میدهد و گاهی تحقیقات انجام شده در یك حوزه زیر اسم و عنوان یك یا چند نفر معدود انجام میشود. جالب آنكه كار اصلی را زیردستان، دانشجویان و گاهی افرادی كه تخصص و تجربه لازمه را هم ندارند، انجام و به اتمام میرسانند و درصد دریافت میكنند. این برونسپاری طرحهای تحقیقاتی كه بیشتر بر اساس رابطه شكل میگیرد، عمدتاً نیز از اعمال كردن نظارت علمی، حرفهای و مستقل به معنای غیر جانبدارانه برخوردار نیست و این قطعاً بر غنای كار، روند و نتایج آن تأثیر میگذارد.
ایرناپلاس: نبود مراجع معتبر در پژوهشهای ایرانی در اكثر مواقع چالشی برای حضور در عرصههای بینالمللی است، یا این منابع گاهی به شیوههای غیراخلاقی سرقت میشوند. نظر شما در این باره چیست؟
احمدی: یكسری از پژوهشها را شاهد هستید كه جامعه دانشگاهی و معدودی از پژوهشكدههای ریشهدار استخراج و تولید میكنند كه قابلاستنادتر هستند و اغلب استانداردهای مطلوب دانشگاهی را دارند، اما گاهی هم محدودیتهای نظارتی در آنها اعمال شده است كه دوباره همین بحث شفافیت در آنها هم دیده میشود. از دیگر مشكلات عمده و قدیمی حوزه پژوهش در ایران، كمبود و گاه نبود منابع و رفرنسهای معتبر علمی است، منابع و ترجمهها در برخی از حوزهها بسیار كم یا كم كیفیت است. رابطه و روابط آكادمیك و مستمر پژوهشگران ایرانی و حضورشان در عرصههای دانشگاهی و كنفرانسهای بینالمللی در كل، پررنگ نیست و این اواخر به علت تنگناهای اقتصادی و گاه تنگنظریهای سیاسی، بیرنگتر هم شده است و این عدم حضور پژوهشگران ایرانی روی یادگیری، آموزش و انتقال دانش و بهروز بودن جامعه علمی و منابع دانشگاهیمان تأثیر بسزایی دارد.
ایرناپلاس: یكی از موانع اساسی كه در بحث تحقیقات برای پژوهشگران مستقل مطرح است، منابع مالی هستند. در این باره بیشتر توضیح دهید؟
احمدی: در كل من اعتقادم بر این است كه پژوهشگر مستقل به معنای واقعی كلمه كمتر یافت میشود و این محتمل است كه همانند همه حوزهها، پژوهشگر نیز دیدگاهی خاص، گاه جانبدارانه و وابسته به سیستم، دانشگاه، جریان و غیره داشته باشد؛ اگرچه بیشتر از هر طیفی از پژوهشگران انتظار مستقل بودن میرود.
منابع مالی به دو شیوه مهم هستند و پژوهشگرانی كه از منابع مالی رسمی و غیررسمی استفاده میكنند، نتیجه و نوع كارهایشان در نهایت متفاوت است. دسته نخست كه از لحاظ جمعیتی وسیعتر هستند از منابع ثروت و قدرت مركزی، نهادی، دولتی و دانشگاهی استفاده میكنند. مانند پژوهشگرانی كه در واحدهای پژوهشی وزارتخانهها و دولتهای مختلف كار میكنند.
قطعاً در این سازوكار رسمی شما وقتی بهعنوان یك پژوهشگر وارد میشوید، هرچقدر كه رسالت داشته باشید، ایمان علمی و تمام اخلاق در پژوهش را هم بخواهید رعایت كنید، در نهایت یك كارفرمایی دارید كه كار را به شیوه صورتبندی شده به شما ارائه میدهد و در میزان و نحوه اعلام نتایج، راهكارها، شفافیت و حدود اختیارات و عمق ورود به موضوع میتواند دخالت كرده و اغلب هم میكند. تولیدی كه شما در نهایت ارائه خواهید داد در آن چارچوب با نظارتهایی در تمام روندها روبهرو خواهد شد و قطعاً هم روی نتیجهگیری شما و هم امكان بحث، جدل، نقد و ارائه پیشنهادات و انتظاراتی كه این پروژه یا یافتههای این پروژه دارد، تأثیر خواهد گذاشت. این نكته هم مهم است كه در پژوهشهای مستقل باید ناظر حرفهای حضور داشته باشد و اخلاق پژوهشی به تمامی رعایت شود و در حقیقت مستقل بودن پژوهش و پژوهشگر نباید باعث بر عدم پاسخگویی پژوهشگران و عدم رعایت و اعمال استاندارهای آكادمیك و لازمه علمی شود.
یك سری از پژوهشهای دیگری را میبینید كه جامعه دانشگاهی و اندك پژوهشكدهها اینها را استخراج میكنند كه قابل استنادترهستند و اغلب استانداردهای مطلوب دانشگاهی را دارند، اما گاهی هم محدودیتهای نظارتی در آنها اعمال شده است كه دوباره همین بحث شفافیت در آنها دیده میشود. در مجموع، بر اساس ارتباطات روزانهای كه با جامعه علمی در ایران دارم، میبینم كه جامعه علمی ایران، جامعهای متأسفانه كوچك است كه در حال كوچكتر شدن هم هست، ولی علمی، پویا و زنده است كه با تمام مشكلات اقتصادی، پدیده فرار مغزها، افت استاندارد دانشگاهی، پایاننامهفروشی و ... وقتی كه مشغول به تحقیق در تخصص خود است، خوب كار میكند. من این تفاوت عمده را با كشورهای دیگر منطقه میبینم و میسنجم و نمره خوبی به ایران و به نسل جوان پژوهشگر و پژوهش در كل در ایران میدهم.
ایرناپلاس: با تمام این موانعی كه مطرح میكنید، چه چیزی شما را در این مسیرِ 14 ساله ثابتقدم نگه داشته است؟
احمدی: نكتهای كه برای من حائز اهمیت است، تأثیرگذاری هرچند اندك كارهای تخصصی و میدانی است كه تجربه جهانی نیز آن را ثبات كرده است. یعنی تأثیرگذاری اندك ولی پیوسته كه شما بهعنوان یك محقق بر جامعه مدنی، جامعه آیندگان و علمی و بر بدنه سیستم میگذارید. سیستمی كه باید تلاش بیشتر كند كه پاسخگوتر باشد، در چارچوبهای علمی و تخصصی به علم و پژوهشگران نگاه كند. بنابراین نهتنها كه نباید از كارهایی از این دست هراس داشت، بلكه بسیار سودمند و به نفع جامعه است و باید استقبال كرد. پژوهشگری مانند این است كه شما جایی را شخم میزنید و هر آنچه در زیرِ زمین وجود دارد به همراه نتایج و پتانسیلهایش، به سطح میآورید و بر اساس نتایج آنها، راهكارها و استراتژیهایی را پیشاپیش به جامعه، سیستم، نهادها و به وزارتخانهها میدهید. چرا كه معمولاً دولتها تنبل هستند و گاهی هم از این مسائل بیخبرند، حتی اگر خبر هم داشته باشند ممكن است دولت و واحدهای پژوهشی وزارتخانههایش با رویكرد مستقل، شفاف و با جزییات به موضوعات نگاه نكرده باشند یا نتوانند نگاه كنند.
بنابراین در نگاه كلی تمام اثرات مثبت این دست تحقیقات، در و بر بدنه اجتماع و حوزه سیاستگذاری و تأثیر محقق بر قانونگذاران جامعه خودش بر تمام این محدودیتها و مشكلات میارزد. من اعتقادم بر این است كه صرف خوشبین بودن به آینده با اینكه پژوهشگر خوشبینی باشید، در تضاد نیست؛ برای همین من همیشه با یك نگاه خوشبینانه به موضوعات نگاه میكنم و اعتقاد دارم كه این نگاه خوشبین میتواند به پویایی جریان فكری كه در پژوهش دارید، كمك كند.
ایرناپلاس: این وضعیت در سالهای اخیر چگونه پیش رفته است؟
احمدی: در سالهای اخیر، دولت به این باور رسیده است كه باید با شفافیت بیشتری با مردم سخن گفت و در برابر خیل مشكلات اجتماعی كه اغلب هم جدید، شناخته نشده و متوجه نسل جوان هستند بهفوریت عمل كرد و به تنهای نیز نمیتواند با آنان به شیوه بنیادی و تخصصی روبهرو شده و نتیجه مطلوب بگیرید. امروز دولتها به پژوهشگرانی نیاز دارند كه اطلاعات آماری دست اول را استخراج كنند و در یك فضای شفاف و صریح، معضلات را از زیر به سطح بیاورند و در اختیار عموم و سیستم قرار دهند تا در حوزه سیاستگذاری و قانونگذاری و در حوزه جامعه مدنی مورد بحث و گفتوگو قرار گیرند و در نهایت اجرا شوند.
ایرناپلاس: از تجربههای میدانی و از خاطرههایی كه در عرصه پژوهشگری داشتهاید برای ما تعریف كنید. یك تجربه منفی و یك تجربه مثبت.
احمدی: خاطرات تلخ، زیاد دارم. شما وقتی روی سنتهای آسیبزا و آسیبها و اقلیتها (كه اغلب گلایه دارند كه به حاشیه رانده شده و از منابع ثروت و قدرت بیبهره ماندهاند) كار میكنید همهاش درد و رنج و بازتعریف این آسیبها از زبان كسانی است كه جامعه هدف شما هستند. یكی از تجربههای تلخم برمیگردد به زمانی كه در مورد ختنه زنان كار میكردم كه در برخی از روستاهای چهار استان هرمزگان، آذربایجان غربی، كرمانشاه و كردستان به شكلی محدود و معدود اتفاق میافتد.
یادم هست وقتی در استان كردستان كار میكردم یك سری آمار و اطلاعات میدانی به دست آوردم و به یك مسئول بخش استانداری برای جلب حمایت و همكاری ارائه دادم. برای مثال میگفتم كه در این 40 روستا، این اتفاق میافتد و این هم متن كامل مصاحبهها. نمیپذیرفت و میگفت هر كسی میتواند این اطلاعات را بهدست بیاورد. این كاغذها دستنوشته است. نمیشود به این روایتها استناد كرد. بعد من میرفتم با مصاحبههای كاملتری كه با اجازه مصاحبه شونده ضبط هم كرده بودیم برمیگشتم و حتی دو نفر از كسانی كه خودشان در كودكی ختنه شده بودند و بهعنوان دستیار تحقیق با من كار میكردند را هم با خودم میبردم، اما باز هم باور نمیكرد و مشخص بود كه نمیخواست باور كند. میگفت تو میتوانی به این دو نفر پول بدهی كه برایت آنطور كه میخواهی حرف بزنند. دوباره به میدان برگشتم و «ختان»؛ یعنی كسی كه ختنه انجام میدهد را آوردم و به آن مسئول میگفت كه من چندی قبل یك دختر بچه را در فلان روستا ختنه كردهام. همچنان نمیپذیرفت و من در نهایت با او به نتیجهای نرسیدم. این یك تجربه دستوپاگیر بود كه بهشدت از درون خستهام كرد. سالها گذشت و صحبت كردن، رسانهای كردن و انتشار مطالب و كتاب در خصوص ختنه زنان خوشبختانه بازتر شد و ایشان را كه بازنشست شده بود و به مراسم رونمایی از كتابم «به نام سنت» كه در مورد ختنه زنان، در روز جهانی منع ختنه زنان در كتابخانه ملی، آمده بود دیدم، آنجا از من حلالیت طلبید و گفت كه تمام مدت میدانسته كه این موضوع صحت داشته و بعدها كه سؤال كرده، حتی این موضوع برای برخی از زنان خانواده خودش هم اتفاق افتاده بوده، ولی چون نسبت به تأیید كردن رسمی این موضوع مقاومت وجود داشت و بهدلیل اینكه این تأییدیه از زبان وی شنیده نشود، ایشان مجبور به انكار واقعیتی به این ملموسی بودند.
تجربه مثبت هم در واقع این است كه من تأثیر تحقیقاتی از این دست را در جامعه میبینم. وقتی به همان منطقه و روستا برای سنجش تأثیر آموزش و بهروز كردن آمارهایم در خصوص همان موضوع برمیگردم، میبینم كه این افراد چقدر آموزشپذیر بودهاند. وقتی به مادری یا پدری گفته شده كه انجام این عمل به زندگی فرزندت در آینده آسیب میزند و با دلایل و شواهد آن، را شرح میدهی، آن سنت آسیبزا را ترك میكند؛ یا اینكه امروزه بیشتر و آزادانهتر در مورد این دست موارد كتاب مینویسم. همین كه شما بهعنوان رسانه در مورد آن گزارش مینویسید و گفتوگو میكنید به حل آن كمك میكند و هیچ چیزی اینقدر برای من خوشایند نیست.
ایرناپلاس: حرف آخر شما؟
احمدی: من به تغییرات از درون اعتقاد دارم. تغییرات در حوزه اجتماعی و در مورد سنتها و رسوم به ناگزیر اتفاق خواهد افتاد، اما در عین حالی كه باید فرهنگها و سنتها را محترم بشماریم، باید با آنان و جامعه هدفی كه به دلایلی بسیاری به برخی از سنن آسیبزا بهعنوان بخشی پذیرفته شده و حتی جزیی از هویت فرهنگیشان شده است، مدارا كرد، و سپس با درك سنتها و افراد درگیر با آن، به آرامی بستر تغییر را فراهم كرد.
گفتوگو از آسو محمدی
اندر مصائب پژوهشگران اجتماعی در ایران - بخش دوم
فساد، رانت و باندبازی به جامعه علمی هم كشیده شده است
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۱۶:۳۷
کد خبر:
83298005
تهران- ایرناپلاس- بخشی از مسائل پژوهشگری در جامعه ایران، رانت، فساد، نداشتن رفرنسهای معتبر علمی و تحقیقات جانبدارانه است كه مانع حضور در عرصههای بینالمللی میشود. یك پژوهشگر مستقل میگوید: فساد و رانت به جامعه علمی نیز كشیده شده و ما شاهد باندبازی میان برخی واحدهای پژوهشی، دستگاهها و حتی دانشگاهها هستیم.