۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۱۶:۲۲
کد خبر: 83303845
T T
۰ نفر

روایت صفوی از سیاست ایرانی

۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۱۶:۲۲
کد خبر: 83303845
روایت صفوی از سیاست ایرانی

تهران - ایرنا - عضو پژوهشكده نظریه پردازی سیاسی ،گفت: مخاطب این كتاب همه سیاستمداران ایران هستند. سیاستمداران امروز و آینده ای كه برای این كتاب متصور است. در واقع شاه طهماسب پس از چهل سال سلطنت، درك خودش را از سیاست ایرانی مطرح می كند و نوعی آموزش برای آیندگان دارد.

به گزارش روز یكشنبه خبرنگار سیاسی ایرنا ،در سومین جلسه از سلسله نشست های دانش نقد سیاسی كه به همت پژوهشكده نظریه پردازی سیاسی و روابط بین الملل در محل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تشكیل شد، كتاب تذكره شاه طهماسب صفوی مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای جلسه «داود مهدوی زادگان» مدیر گروه پژوهشی مطالعات نظری سیاسی هدف اول برگزاری این سلسله نشست ها را آشنایی با متون سیاسی معتبر دانست و دومین هدف را تقویت اندیشه انتقادی در مواجهه با متون بیان كرد.
در ادامه جلسه عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با معرفی كتاب تذكره شاه طهماسب گفت: طهماسب دومین پادشاه سلسله صفوی، به مدت 54 سال سلطنت كرد كه این مسئله خود ركوردی محسوب می شود.
وی در چهلمین سال سلطنتش به نگارش كتابی می پردازد تا همانگونه كه خود می گوید «به خاطر شكسته خطور كرد كه از احوالات و سرگذشت خود تذكره ای به قلم آورم كه دانسته شود از ابتدای جلوس الایوم الهذا، احوالم به چه طور گذشته تا از من بر سبیل یادگار در روزگار بماند و دستورالعمل اولاد امجاد و احباب گردد.»
«محمدعلی فتح الهی»، گفت: طهماسب در كتاب تصریح دارد كه این كتاب را می نویسم تا اولاد من دستورالعملی برای كیفیت سلطنت و مملكت داری داشته باشند. او علی رغم اینكه مورخین به صورت وقایع نگاری تاریخی وقایع را ثبت كرده بودند احساس می كند این منابع كافی نیست و نیاز هست تا كتاب ویژه ای برای شیوه مملكت داری نگارش شود.
این استاد دانشگاه خاطر نشان كرد: این كتاب با سایر كتبی كه توسط مورخین درباری و دیگران نوشته شده است، یك تفاوت اساسی دارد و آن هم فاعلیت نویسنده در مركز تمام حوادثی است كه ذكری از آنها رفته است.
به عبارتی اهمیت عمده كتاب به ویژگی های منحصر به فرد مولف كتاب یعنی شخص شاه طهماسب باز می گردد كه در هنگام نگارش، سابقه چهل سال سلطنت را داشته است. لذا در جای جای كتاب نكاتی ذكر شده كه كتاب را از یك روایت تاریخی صرف خارج كرده و ما شاهد كتابی در حوزه سیاست و اندیشه سیاسی هستیم.
این استاد دانشگاه افزود: به عقیده بنده این كتاب در تاریخ اندیشه سیاسی ایران جزو منابعی است كه باید مورد مطالعه قرار گیرد. در واقع تا پیش از دوران مدرن هم عموم دست اندركاران سیاست و پادشاهان نیز به این كتاب توجه ویژه داشته و آن را مورد مطالعه قرار می دادند. اما متاسفانه در دوران معاصر این اثر ارزشمند فراموش شده است.
وی ادامه داد: توجه محققین خارج از ایران به این كتاب بیشتر است. در دوره معاصر مشروطه نسخی از این كتاب در هند چاپ می شود و پس از آن در لندن و برلین هم شاهد انتشار كتاب هستیم در حالی كه در ایران از بعد ورود صنعت چاپ به كشور تا حدود 20 سال پیش هیچ گاه این كتاب منتشر نشده بود و بطور طبیعی مورد توجه محققین و سیاستمداران قرار نداشت.
اوگفت: كتاب قلمی بسیار ادبیانه دارد و جا به جا از آیات قرآن، احادیث و اشعار شاعران مختلف به جا استفاده می كند كه نشان دهنده فضل و ادب شاه طهماسب است. دیگر تفاوت مهم این كتاب این است كه بر خلاف نوشته های تاریخی آن دوره كه مفصل و همراه با تعارفات زیاد بود، مجمل و خلاصه نگاشته شده است. به گفته خود نویسنده: «چون بی تكلف نوشته شده درصدد خرده گیری نیایند و از شائبه و كذب و ریا مبرا دانند.» همین مسئله نشان می دهد فضای كتاب جور دیگری است و در واقع با زبانی ساده بنا به هدفی كه نویسنده دارد تنها به وقایعی پرداخته كه او را به مقصود برساند.
این استاد علوم سیاسی در پایان تاكید كرد: به عقیده بنده مخاطب این كتاب همه سیاستمداران ایران هستند. سیاستمداران گذشته، امروز و آینده ای كه برای این كتاب متصور است. در واقع شاه طهماسب می خواهد در این كتاب درك خودش را از سیاست ایرانی مطرح كند و نوعی آموزش برای آیندگان داشته باشد كه بسیار ارزشمند است.
وی در ادامه نشست به مطالعه بخش هایی از كتاب و تشریح نگاه سیاسی شاه طهماسب نسبت به موضوعات مختلف پرداخت. خصوصا به سیاست این پادشاه صفوی در قبال عثمانی پرداخت. سیاستی كه به عقیده شخص شاه طهماسب سیاستی بسیار مهم و قابل توجه آیندگان خواهد بود.
به گفته فتح الهی، شاه طهماسب اصولا معتقد به جنگ با كشور عثمانی نبوده و به شدت از شاه اسماعیل به علت تن دادن به جنگ چالدران انتقاد می كند. او معتقد است پدرش باید مشكلات با عثمانی را از راه دیگری جز جنگ برطرف می ساخت.
در كتاب تذكره شاه طهماسب در این خصوص می خوانیم: «بارها من گفته ام در حضور امرا كه لشكر روم به مثابه مرض آتشكند است كه اگر در ابتدای طغیان خواهی علاج كنی، مریض را می كشد و اگر ملاحظه آن نكنی بد است. پس در ملاحظه باید بود تا مدتی كه كامرانی خود بكند، بعد از آن به اندك وسیله علاج می شود.»
شاه طهماسب در این كتاب نشان می دهد كه چگونه این سیاست را در قبال سپاه عثمانی پیاده كرده است. در بخش دیگری از كتاب پس از شرح حركت سپاه عثمانی به سمت مرزهای ایران و توصیه امرای سپاه ایران برای آرایش جنگی، از مخالفت شاه طهماسب ذكری بر این نحو آمده است: «الحال از مخبران صحیح القول شنیده ایم و تحقیق شده كه تخمینا 300 هزار جنگی سوای عُلفچی همراه حضرت خواندگار (سلطان عثمانی) آمدند. اگر چنانچه هر كدام را یك خدمتكار همراه باشد، 600 هزار نفر می شود كه الاغ دار باشند. هر آدم و الاغ را هر روز دو من آذوقه باید كه هر روز 15 هزار خروار 100 منی می شود. و بر تدبیر حدود 500 هزار یا 600 هزار شتر آذوقه همراه آورده باشند. یك ماه زیاده، داد ایشان نخواهد داد.»
او ادامه داد: مسیر لشكر كشی از استانبول تا مرز ایران یك ماه زمان طول می كشید و محاسبات دقیق شاه طهماسب نشان می دهد سپاهیان سلطان عثمانی زمانی كه به مرزهای ایران برسند، محتاج تهیه آذوقه هستند، حالا یا به صورت غارت یا در ازای پرداخت هزینه. اما شاه طهماسب با تخریب تمام مزارع و تخلیه كلیه انبارهای نواحی محل گذر سپاه عثمانی در این خصوص دست به ابتكار می زند: «ما خود همه جا را خورانیده و سوزانیده ایم كه جنگ رو به رو به ایشان نكنیم. حال ایشان چگونه خواهد شد كه اگر یك ماه را پیش آیند محل برگشتن چه علاج دارد، دیگر آذوقه ازكجا به دست میاورند؟»
وی افزود: پادشاه ایران با این استدلال می گوید زمانی كه سلطان عثمانی با چنین تدبیر هوشمندانه ای خودش با پای خود به مملكتش باز می گردد، دیگر چه نیازی به جنگ تن به تن؟ اتفاقا مطابق نقل های تاریخی سلطان عثمانی وارد مرزهای ایران می شود و دقیقا پیش بینی شاه رخ می دهد. اما سلطان عثمانی با شاه ایران نامه نگاری هایی انجام می دهد به این امید كه با تحریك او اسباب آغاز جنگ را فراهم كند. اما طهماسب مطابق آنچه در نوشته خود آورده است متوجه این نیرنگ سیاسی است.
به گفته این استاد دانشگاه، شاه طهماسب با بیان این روایت هدف آموزشی كتابش را برای پادشاهان پس از خود اینگونه نمایش می دهد: «غرض؛ علاج سپاه روم را دیگر سوای این چاره ای نیست. چنانچه در اُلكای (سرزمین) ما بشینند. علاج ما این است كه از هر جانب راه آذوقه ایشان را مسدود سازیم. جنگ با ایشان همین است، سوای این دیوانگی است. كه بی سبب خون مسلمانان در میان ریخته شود و خود را دانسته به پهلكه (مهلكه) انداختن خلاف فرموده حضرت پردگار جلّ شأنُه است.»
سیام ** ا.م ** 2021 ** 1355
۰ نفر