۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۹:۵۷
کد خبر: 83315055
T T
۰ نفر

خردنامه فردوسی؛ شناسنامه و سند هویت ایران

۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۹:۵۷
کد خبر: 83315055
خردنامه فردوسی؛ شناسنامه و سند هویت ایران

تهران- ایرنا- زبان فارسی و خردنامه فردوسی در طول سده های متوالی پیوند طولانی و ناگسستنی با یكدیگر داشته اند، به طوری كه می توان عنوان احیاگر زبان فارسی را به «فردوسی» نسبت داد و اثر گرانقدر او را شناسنامه و سند هویت ایران عنوان كرد.

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ حكیم ابوالقاسم فردوسی شاعر و حماسه سرای سده چهارم هجری در كنار حافظ، سعدی، مولوی و خیام از بزرگترین و موثرترین چهره های ادبیات كلاسیك ایران به شمار می رود. فردوسی بیش از هر چیز به خدمات و تلاش هایی كه برای حفظ و پاسداشت زبان فارسی انجام داده است، در میان عام و خاص شهرت داشت، به همین جهت 25اردیبهشت‌ بزرگداشت فردوسی به عنوان روز پاسداشت زبان فارسی نیز نامگذاری شده است.

ابوالقاسم حسن منصور مشهور به ابوالقاسم فردوسی در 319 خورشیدی در روستای «پاژ» در شهرستان توس خراسان دیده به جهان گشود. او آغاز زندگی را در روزگار سامانیان و هم‌زمان با جنبش استقلال‌خواهی و هویت‌طلبی در میان ایرانیان سپری كرد. شاهنامه معروف ترین اثر این شاعر دربرگیرنده نزدیك به 50 هزار بیت و یكی از بزرگترین و برجسته‌ترین سروده‌های حماسی جهان است كه سرایش آن دستاورد دست ‌كم 30 سال كار پیوسته این سخن‌سرای نامدار ایرانی عنوان شده است.‏ شاهنامه فردوسی، سه بخش اساطیری(از عهد كیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی(از قیام كاوه آهنگر تا مرگ رستم و فرمانروایی بهمن پسر اسفندیار) و تاریخی(از پادشاهی بهمن تا پادشاهی یزدگرد) دارد كه هر كدام از داستان های این كتاب ارزشمند با داشتن یك هسته مركزی برپایه حكمت و خردورزی عنوان شده و به بیان حكایت پهلوانی ها، عواطف و احساس های مختلف مردم یك روزگار و نمادهایی از میهن دوستی، فداكاری و جنگ و ستیز پرداخته است.

تاثیرگذاری شاهنامه فردوسی بر ادبیات ایران و جهان امری انكارناپذیر محسوب می شود، از الهام و تاثیرپذیری عطار نیشابوری در كتاب به یاد ماندنی و ماندگار تذكره الاولیا تا ناصرخسرو، سنایی غزنوی، انوری، خاقانی، مولوی، سعدی، اوحدی مراغه‌ای، عبید زاكانی، حافظ، جامی و بسیاری دیگر از شاهنامه بهره بردند. در ادبیات جهان نیز شاهد الهام و ادای دین بزرگان ادبیات و شعر به حكیم ابوالقاسم فردوسی هستیم چنانكه یوهان ولفگانگ گوته (شاعر و نویسنده آلمانی) و ویكتور هوگو (شاعر و نویسنده بزرگ فرانسه) در كتاب های «دیوان شرقی از مؤلف غربی» و «شرقیات» از فردوسی نامبرده و نسبت به او ادای احترام كردند.

فردوسی با سرایش شاهنامه، پایه‌های زبان فارسی را چنان استوار ساخت كه بعد از آن، فراموش‌شدن و از میان رفتنش محال بود. زبانی كه ما امروز بدان سخن می‌گوییم، با اینكه واژگان غیرفارسی زیادی در آن وجود دارد، هنوز فارسی است. زبانی كه بنیاد و اساسش را فردوسی و شاهنامه برای ما حفظ كرده اند. این زبان، چنان زنده و در واژه‌سازی توانمند است كه امروز نیز می‌تواند به‌گونه‌ای گسترده از واژگان بیگانه بی‌نیاز باشد.

بنابراین با عنایت به گفته های پیشین نامگذاری روز بزرگداشت حكیم ابوالقاسم فردوسی به عنوان روز زبان فارسی و پاسداشت آن، بهترین و شایسته ترین اتفاق و تصمیمی بوده كه در جهت ارتقای ادب و فرهنگ پارسی گرفته شده است.

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به بهانه روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حكیم ابوالقاسم فردوسی با «راضیه موسوی» زبان شناس و پژوهشگر فرهنگ و زبان های باستانی ایران گفت و گو كرده است.

- متن این گفت وگو را در ادامه می خوانیم:
**ایرنا: دلیل شهرت و ماندگاری شاهنامه به عنوان یكی از بزرگترین نوشته های ادبیات كهن فارسی چیست؟
***موسوی: واژه مادر هیچ گاه فراموش شدنی نیست مثل زبان مادری و مام وطن. آن چیز كه با اصل و ریشه ما پیوند دارد، شاید زمانی كمرنگ شود اما هرگز ناپدید نمی شود و پس از مدتی با جلوه بیشتری ظهور می یابد. فردوسی از چیزی حرف می زند كه چیستی و هستی ماست، یعنی عشق به مام وطن و زبان مادری. عشقی كه هرگز از میان نمی رود. این عشق مشترك به ایران و زبان پارسی سبب جاودانگی فردوسی شده است.

از طرف دیگر شاهنامه تنها یك اثر حماسی نیست كه از سر احساسات میهن پرستانه سروده شده باشد، بلكه همچون دایره المعارف بزرگی به شمار می رود كه دربردارنده اطلاعات مهمی در زمینه های مختلف از تاریخ، اسطوره و فرهنگ گرفته تا فنون جنگاوری، رموز پهلوانی و علوم و هنرهای گوناگون است. برای جاودان شدن یك اثر و یك شاعر، این ها دلایل خوبی هستند. شاهنامه كتابی است كه سینه به سینه نقل و در به روزترین كتابخانه ها و محافل علمی بررسی و تحلیل می شود.

**ایرنا: درباره سبك و ویژگی آثار فردوسی توضیح دهید؟
***موسوی: درباره اندیشه، جهان بینی و محتوای اثر سترگ شاهنامه در پرسش های پیشین سخن گفتیم اما درباره سبك و ویژگی های ظاهری شاهنامه باید گفت كه این اثر پیرو سبك خراسانی و در قالب مثنوی سروده شده و به بیان داستان و حماسه سرایی پرداخته است و باید دانست فارسی نویسی و پرهیز از به كارگیری واژگان عربی از ویژگی های سبك خراسانی و فردوسی بسیار كوشیده است كه كمترین استفاده را از واژگان عربی انجام دهد. همچنین شاهنامه دربردارنده آرایه های ادبی گوناگون از جمله جان بخشی به اشیاء، اغراق، تركیب ها و عبارت‌هایی كنایی، جناسی، تشبیه، واج آرایی، لف و نشر، ایهام و پارادوكس است كه خواندن این كتاب را لذت بخش تر می كند. اگر این ویژگی های سرشار ادبی را در كنار اندیشه های خردورزانه و انسان دوستانه فردوسی بگذاریم، به طور قطع می بینیم كه ما با یك شاهكار ادبی یا بهتر بگوییم بهترین شاهكار حماسی جهان روبرو هستیم.

**ایرنا: درباره تاثیرات فرهنگی و ادبی فردوسی بر ادبیات كلاسیك و فرهنگ معاصر ایران چه ارزیابی دارید؟
***موسوی: فردوسی زمانی شروع به سرایش شاهنامه كرد كه به دلیل هجوم اعراب، زبان فارسی از رونق افتاده بود. اگر وی از چنین كار ارزشمند و سترگی دست می كشید، دیگر معلوم نبود كه آیا اكنون ما به زبان شیرین فارسی سخن می گفتیم. زمانی كه واژگان فارسی به سرعت جای خود را به واژگان عربی می دادند، فردوسی با بینشی خردمندانه به ثبت كلمات اصیل و البته مهجور پارسی پرداخت و مانع نابودی آنها شد. واژگانی كه پیش از آن در متون پهلوی و اوستایی بازمانده بود اما تنها موبدان می توانستند آنها را بخوانند. وی همچنین به ثبت تاریخ، اسطوره ها، افسانه ها و فرهنگ های اصیل ایرانی پرداخت و پلی میان ایران باستان و ایران پس از اسلام بنا كرد و باعث شد، گذشته خویش را فراموش نكنیم.

پس از شاهنامه فردوسی، حماسه سرایی در میان ایرانیان رونق بیشتری یافت و حماسه های ارزشمند تحت تأثیر این اثر سروده شد. مانند گرشاسپ نامه اسدی، بهمن نامه وكوش نامه ایران شاه، برزونامه عطایی رازی و... كه نام بردن از همه آنها در مجال این گفت وگو نیست. وقتی شاعرانی همچون سنایی، قاآنی، سعدی، حافظ و... در آثارشان برای بیان مفاهیم خود از قهرمان‌ها یا داستان های شاهنامه بهره می گیرند، بی شك شاهنامه منبع شناخت و الهام آنهاست.

**ایرنا: مهمترین اقداماتی را كه می بایست جهت پاسداشت زبان فارسی انجام شود، چه می دانید؟
**موسوی: زبان فارسی روزهای سختی را پشت سر نهاده است. بنابر برخی روایات تاریخی در سه دوره زمانی، نوشته های مكتوب زبان فارسی سوزانده شدند و از میان رفتند. نخست در حمله اسكندر رومی به ایران؛ بنابر گفته ابن ندیم در «الفهرست»، تعداد زیادی الواح گلی، چوبی و سنگی كه در كاخ آپادانا نگهداری می شد به فرمان اسكندر سوزانده یا به اسكندریه فرستاده شد، همچنین به روایتی 20 هزار چرم گاوی كه اوستا بر آن نوشته شده بود، سوزانده شد كه در كتابخانه استخر نگهداری می شدند. دوره دوم به مقطع زمانی حمله اعراب به ایران مربوط می شود. آنگونه كه در كتاب مقدمه ابن خلدون آمده است، كتابخانه چندی شاپور به دست فاتحین سوزانده و در خوارزم نیز كتاب های مغان نابود شد و مقطع سوم حمله مغولان به ایران بود كه آنان نیز كتاب ها را سوزاندند و از نسخه های گرانبها به عنوان سوخت استفاده كردند اما با وجود اینكه زبان فارسی حتی در مقاطعی از رونق افتاد، باز هم به حیات خود ادامه داد. این امر ظرفیت بزرگ زبان پارسی را برای ماندگاری نشان می دهد.

امروزه با بیان مفهوم دهكده جهانی، فرهنگ ها و زبان ها به طرف یكی شدن پیش می روند و همچنین از دیدگاه زبان شناسی، زبان به مرور به سمت ساده شدن حركت می كند كه در این مسیر ممكن است تغییراتی در شكل اصلی زبان ایجاد شود كه همگی امری ناگزیر هستند اما در این میان با افزایش حجم تولید فناوری های جدید و ورود نام های بیگانه و خارجی به زبان فارسی چه باید كرد. خوشبختانه ما از طریق متون كهنی كه همه به زبان های ایرانی باستان و میانه هستند، امكان دسترسی به گنجینه های ارزشمند واژگان اصیل پارسی را داریم. واژگانی كه متخصصان زبان های باستانی و گویش های ایرانی با آنها زندگی می كنند. واژگانی كه می توانند جایگزین های شایسته ای باشند برای واژگان بیگانه ای كه ناآگاهانه به كار می بریم. از طرف دیگر زبان پارسی، زبانی پیوندی است یعنی از طریق چسباندن پیشوندها و پسوندها به ریشه و ماده می توان واژگان بسیاری تولید كرد و این مانع عقیم ماندن این زبان در تولید واژگان جدید می شود.

در میان متون كهن بازمانده به زبان های باستانی ایران (اوستایی و پهلوی)، به متن های فلسفی، پزشكی، دینی، اخلاقی، كلامی، حماسی، مناظرات، شعر، داستان و... بر می خوریم كه نشان از توانایی علمی زبان فارسی دارد. پس می توان استنباط كرد كه این زبان از قابلیت های بسیاری برخوردار و بی جهت نیست كه از هزاره ها تا كنون جاودان مانده است. باید از متخصصان رشته های مرتبط هم چون فرهنگ و زبان های باستانی ایران، ادبیات فارسی، زبان شناسی، گویش شناسان، فرهنگ نویسان و نویسندگان كمك گرفت و در حركتی میهنی برای پاسداشت زبان فارسی كوشید. همچنین در اقدامی فراملی ضروری به نظر می رسد كه كشورهای وارث تمدن ایرانی و فارسی زبان ها، همدل و همراه برای پاسداشت این زبان تلاش كنند.

**ایرنا: بهترین راهكار برای آشنایی و پیوند نسل جوان با اندیشه و فرهنگ كهن فارسی به ویژه حكیم ابوالقاسم فردوسی چیست؟
***موسوی: مخاطب امروز دیگر حاضر نیست تا نیمه های شب، زیر نور شمع كتاب بخواند یا برای یافتن كتاب شرق تا غرب را بپیماید. همه به دنبال ساده ترین و راحت ترین راه برای آموختن هستند. از نسل جدیدی كه در بستر فناوری های پیشرفته، رسانه های گوناگون و شبكه های اجتماعی رشد كرده است، نمی توان توقع داشت كه با همان مشقت و پشتكار پیشینیان، تمام متون كهن را بخواند.

در وهله نخست، بهتر آن است كه داستان های شاهنامه را از طریق ساخت پویانمایی ها و فیلم های كوتاه و بلند به نسل جدید عرضه داشت. به وسیله كتاب های داستان، و شعر كودكانه و تصاویر رنگارنگ باید كودكان را با شخصیت های شاهنامه و مفاهیم آن آشنا كرد. با ساخت كلیپ های موزیكال كه كودكان آن را دوست دارند بایستی در آنها شوق ایجاد كرد. باید در مدارس از دانش آموزان خواست كه داستان های شاهنامه را به صورت تئاتر بازی كنند. اینها سبب می شود نسل جدید، شاهنامه و فردوسی را بشناسند و در سنین بالاتر تصمیم بگیرند این كتاب ارزشمند را بارها و بارها بخوانند.

خوشبختانه در سال های اخیر شاهد افزایش نقالی در میان نسل جدید كودكانمان هستیم كه بسیار باعث خرسندی اهالی فرهنگ و ادب نیز شده است. امروزه بزرگترین ابزار، هنر است و در صدر آن، سینما، شعر و موسیقی قرار دارد و نسل جوان گرایش و تأثیر بسیاری از آنها می پذیرد. پس نباید تأثیر این مهم را نادیده گرفت. ساخت اُپرای ارزشمند «رستم و سهراب» به وسیله «لوریس چكناواریان» و پویانمایی «آخرین داستان» از طرف «اشكان رهگذر» برداشتی آزاد از داستان ضحاك و برنده سیمرغ بلورین بهترین انیمیشن جشنواره فیلم فجر و نیز فعالیت های ارزشمند باشگاه شاهنامه پژوهان به بنیانگذاری «كوروش جوادی» نمونه های شایسته این حركت خوب به شمار می روند.

**ایرنا: دلیل نامگذاری بزرگداشت فردوسی به روز پاسداشت زبان فارسی چیست؟
***موسوی: در میان شاعران ایران، هر فردی رسالتی را برای خود برگزید. سعدی بار عاشقانه ها و خیام بار فلسفه را به دوش كشیدند. مولانا در وادی عشق و عرفان حیران و حافظ شهره به رندی و عالم سوزی شد اما در این میان بی شك، حكیم ابوالقاسم فردوسی تنها شاعری بود كه تمام زندگی خود را وقف احیای زبان فارسی، ثبت تاریخ، فرهنگ و اسطوره های ایرانی كرد، پس چه فردب شایسته تر از او می یابید.

چنان كه در شاهنامه می گوید:
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
پی افكندم از نظم كاخی بلند
كه از باد و باران نباید گزند
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده كردم بدین پارسی
جهان كرده ام از سخن چون بهشت
از این بیش تخم سخن كس نكشت
نمیرم ازین پس كه من زنده ام
كه تخم سخن را پراكنده ام

پژوهشم**9280**2002**9131
۰ نفر