۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۲۹
کد خبر: 83318009
T T
۰ نفر
«توصيف فلسفي علم»؛ خوانشي ويتگنشتايني از انقلاب‌هاي علمي

تهران- ايرنا- كتاب «توصيف فلسفي علم» مجموعه مقالاتي از غلامحسين مقدم حيدري است كه مي‌كوشد از منظر فلسفه «لودويگ وينگنشتاين» برداشتي جديد از يك كتاب «توماس كوهن» ارائه دهد.

غلامحسين مقدم حيدري در كتاب «توصيف فلسفي علم» طي مجموعه مقالاتي از منظر فلسفه ويتگنشتاين (فيلسوف اتريشي 1889 تا 1951) متاخر (ويتگنشتاين طي دو دوره حيات خود دو فلسفه را به وجود آورد كه با عبارات ويتگنشتاين متقدم و متاخر توصيف مي شوند)، برداشتي جديد از كتاب «ساختار انقلاب‌هاي علمي» توماس كوهن (فيلسوف و فيزيكدان معاصر آمريكايي) ارائه مي دهد.
در مقاله اول نويسنده كتاب «تبيين علم» يعني چگونگي تبيين در علوم طبيعي را توضيح مي‌دهد و رد پاي آن را تا چگونگي بكارگيري اين شيوه در فلسفه علم براي تبيين علم به مثابه يك پديده دنبال مي‌كند؛ به همين ترتيب نظرهاي گوناگوني درباره ماهيت علم و روش آن را بازگو و نواقص هريك را به اختصار بيان مي‌كند. در صفحات اين كتاب، به نظرياتي از ويتگنشتاين استناد مي‌شود كه اين فيلسوف به مدد آنها آشكار مي‌كند چگونه اين نظريه‌ها منجر به سرگرداني و تاريكي شده است.
سپس نويسنده كتاب با انتقاد از بكارگيري روش‌هاي طبيعي در بررسي پديده علمي، قدمي رو به جلو بر مي‌دارد و وارد موضوع اصلي كتاب يعني «خوانشي ويتگنشتايني از ساختار انقلاب‌هاي علمي» مي‌شود.
گام دوم كتاب «توصيف فلسفي علم» است. در اين قدم، نويسنده با نقد رويكردهاي تبييني در بررسي پديده علم، روش جايگزين ويتگنشتاين را ارائه مي‌دهد. از نظر ويتگنشتاين علم چيزي نيست كه بتوان آن را تجربي بيان و درباره آن نظريه پردازي كرد. ويتگنشتاين «توصيف» را جايگزين تبيين مي‌كند؛ اما به محض آنكه اين ادعا از سوي ويتگنشتاين مطرح مي‌شود براي مخاطب سوال به وجود مي آيد كه منظور از «توصيف» براي فهم پديده علم چيست؟ نويسنده كتاب اينگونه به سوال مخاطب پاسخ مي‌دهد كه وقتي از توصيف در فلسفه سخن مي‌گوييم قصدمان اين است كه دقيقا چه چيزي را توصيف كنيم؛ وي سپس براي مخاطب نشان مي دهد توصيف علم چه معنايي دارد و چطور توصيف مي‌تواند براي تبيين پديده علم ارزشمند و كارا باشد.
همچنين ايده‌ «بازي-زبان» به طرز جذابي در اين كتاب بيان شده است. اين ايده باب جديدي براي فهم و درك چيستي علم باز مي‌كند. ويتگنشتاين در همين رابطه مي‌نويسد؛ پيش از هرچيز، زبان وسيله ارتباط و در مرتبه بعد وسيله بازنمايي است؛ بنابراين ما در فلسفه ورزيدن درباره موضوعي خاص به توصيف بازي-زبان مي‌پردازيم. در واقع يك بازي-زبان صرفا در متن ارتباطي جريان زندگي به بازي تبديل مي‎شود.
غلامحسين حيدري مقدم در آخرين مقاله اين كتاب از توماس كوهن به عنوان «آغازگر جامعه‌شناسي معرفت» ياد كرده و درباره او مي‌نويسد: «با تامل در آراء جامعه‌شناسان كلاسيك مي‌توان ديد آنها نه فقط به بررسي جامعه‌شناختي علم نپرداخته‌اند، بلكه حتي احتمال آن را نيز محتمل ندانسته‌اند. جالب آنكه حتي اسلاف آنها نيز به اين كار مبادرت نورزيده‌اند.» او سپس به طور مفصل به رابطه مردم‌شناسي معرفت با توصيف علم مي‌پردازد و با مرور برخي آثار برانيسلاو مالينوفسكي (مردم شناس لهستاني معاصر) نشان مي‎دهد چطور توصيف دقيق مي‌تواند در فهم پديده‌هاي علمي موثر باشد.
در اين اثر غلامحسين حيدري مقدم براي همراه كردن مخاطبان عمومي تلاش مي كند، اجازه نمي دهد مفاهيم پيچيده و انتزاعي و فلسفي خواننده را دلسرد كند و با قلم روان گروه عظيمي از مخاطبان غيرحرفه‌اي را با محتواي كتاب همراه مي كند.
به رغم پيچيدگي موضوع و زبان سخت و دقيق ويتگنشتاين متن كتاب روان و خواناست. اثر عاري از هرگونه لفاظي و پيچيده نويسي است و همين ويژگي مطالعه كتاب را براي خوانندگان غيرحرفه‌اي رشته فلسفه و جامعه‌شناسي ممكن كرده است.
كتاب «توصيف فلسفي علم؛ خوانش ويتگنشتايني از ساختار انقلاب‌هاي علمي» توسط نشر ني و در 214 صفحه چاپ شده است.
فراهنگ**ب.ل**9157