۴ خرداد ۱۳۹۸، ۱۴:۴۹
کد خبرنگار: 854
کد خبر: 83326606
T T
۰ نفر

افکار عمومی غلط

۴ خرداد ۱۳۹۸، ۱۴:۴۹
کد خبر: 83326606
افکار عمومی غلط

تهران- ایرنا- افکار عمومی غلط یعنی چه؟ یعنی آنکه واقعیت عینی را به گونه دیگری می‌بینیم و درک می‌کنیم.

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم عباس عبدی، نوشته است: ۲۵ سال پیش در پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌ها از مردم پرسیده شده بود که مردم اکنون بیشتر عمر می‌کنند یا قدیمی‌ها؟ اکثریت گفته بودند، قدیمی‌ها بیشتر عمر می‌کردند! در حالی که میانگین طول عمر در ۵۰ سال گذشته بیش از ۲۰ سال افزایش یافته است! ولی مردم به هر دلیلی نادرست فکر می‌کنند. برای اصلاح این برداشت باید اقداماتی انجام داد زیرا زمینه‌هایی وجود دارد که موجب این برداشت نادرست شده است. مؤسسه ایسپا در اسفند سال ۱۳۹۷ از مردم نظرسنجی کرده که امنیت کدام وسیله نقلیه در حمل‌ونقل بین شهری بیشتر است؟ قطار ۶۲ درصد، وسیله نقلیه شخصی ۵۶ درصد، اتوبوس ۵۴ درصد و هواپیما ۳۱ درصد در حد زیاد دارای امنیت معرفی شده‌اند! روشن است که ارزیابی مذکور درباره هواپیما به کلی نادرست است زیرا هواپیما حتی با وضعیت موجود ایران دارای بالاترین استانداردهای ایمنی است، اگرچه شاید از قطار کمتر باشد. معیار سنجش این ادعا، تعداد تلفات حوادث تقسیم بر نفر-کیلومتر حمل‌ونقل مسافر است؛ به عبارت دیگر باید تعداد مسافران را در کیلومتر جابه‌جایی آنها ضرب و برای هر وسیله مقایسه کرد با تعداد تلفات آنها. در ایران سالانه بیش از ۱۲ هزار نفر تلفات جاده‌ای (بدون احتساب تعداد تلفات درون‌شهری) داریم.


در حالی که کل تعداد تلفات هواپیما در ایران در چهل سال گذشته، حدود ۱۰۰۰ نفر است (به جز تلفات ناشی از اقدامات نظامی و هواپیماهای نظامی). در حالی که تلفات جاده‌ای بطور متوسط سالانه ۲۰ هزار کشته و حدود ۱۵ برابر این مصدوم و معلول به جا گذاشته است که برای یک دوره ۴۰ ساله شاید حدود ۷۰۰ هزار نفر کشته و چند میلیون نفر مصدوم داشته است؛ البته تعداد و شاخص نفر-کیلومتر با خودرو و اتوبوس خیلی بیشتر از هواپیما است ولی اگر ۲۰ برابر هم باشد، حتی اگر صد برابر هم باشد، باز هم این حد از تفاوت در ارزیابی پذیرفتنی نیست. پس چرا مردم چنین فکر می‌کنند؟ یک علت تفاوت در نحوه بازتاب و بازنمایی تلفات و تصادفات هواپیما با سایر وسایل نقلیه است. ما تصادف وسایل نقلیه جاده‌ای را عادی می‌دانیم. سالانه ۸۰۰ هزار تصادف می‌شود که اگر یک دهم آن هم در جاده‌ها باشد، ۸۰ هزار در سال می‌شود که رقم بالایی است به همین علت ارزش خبری آن از میان رفته است. نمی‌توان هر روز خبر آنها را نوشت، مگر آنکه مثل آتش گرفتن اتوبوس ۴۰ نفر کشته شوند. تصادفات خودرو با تعداد کشته‌های چند نفر ارزش خبری خود را از دست داده است!



ولی اگر لاستیک هواپیما بترکد و در عین حال همه سالم به مقصد برسند باز هم این خبر واجد ارزش می‌شود و همه نگران می‌شوند و گمان می‌کنند که چه اتفاق وحشتناکی رخ داده است. چون انتظار ندارند که چنین اتفاقی برای هواپیما رخ دهد. خوب حالا باید چه کار کرد؟ مدیریت رسانه موظف است در نحوه انتقال اخبار و مطالب به گونه‌ای عمل کند که چنین سوگیری نادرستی رخ ندهد. این سوگیری نادرست به تبعات و عوارض ناخواسته منجر می‌شود. در واقع موجب استفاده بیشتر از خودروی شخصی و در نتیجه تصادف و تلفات بیشتر می‌شود. شرکت‌های هواپیمایی در این زمینه باید نقش مؤثری ایفا کنند. آنها ذی‌نفع هستند و نمی‌توانند بی‌تفاوت رفتار کنند. شرکت‌های بیمه‌ای نیز باید فعال شوند. از همه جالب‌تر و مهم‌تر سرمایه‌گذاری در زمینه نظرسنجی است. این نظرسنجی شاید ۲۰ میلیون تومان کمتر یا بیشتر و در همین حدود هزینه داشته است. کدام سرمایه‌گذاری است که می‌تواند چنین یافته‌های راهبردی و مفید را برای بهبود سیاستگذاری در اختیار مدیریت جامعه قرار دهد؟ متأسفانه از همین حد هم استفاده نمی‌کنیم، در حالی که به راحتی می‌توان مطالعاتی از این نوع را گسترش داد و از یافته‌های آن برای اصلاح امور حداکثر استفاده را کرد.


*منبع: روزنامه اعتماد ،۱۳۹۸،۳،۴


**گروه اطلاع رسانی **۱۸۹۳**۹۱۳۱**



نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha