به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، در خصوص بروز خشونت در ورزش می توان دیدگاه های مختلفی را بررسی کرد. به عنوان مثال روان شناسان بیشتر از جنبه فردی به مساله نگاه می کنند و ناکامی و عدم موفقیت های فردی را دلیل رفتارهای پرخاشگرانه در محیط ورزشی می دانند. اما جامعه شناسان نگاه متفاوت تری به مساله دارند. آنها ضمن اینکه به از بین رفتن حوزه عمومی و تاثیرش بر بروز خشونت در ورزش توجه دارند، به ورزش به عنوان نهادی در کنار سایر نهادها نیز می نگرند که باید در وهله اول خود تنظیم گر باشد، یعنی بتواند بایدها و نبایدهای خودش را تنظیم کند و از سویی با نهادهای دیگر جامعه نیز ارتباط موثری داشته باشد تا بدین شکل نظم نه تنها در ورزش بلکه در سطح جامعه برقرار باشد.
برای بررسی بیشتر دیدگاه های جامعه شناختی ورزش، پژوهشگر ایرنا با آرین صبوری محقق و جامعه شناس به گفت و گو نشست.
**دیدگاه های مختلف در خصوص خشونت در ورزشگاه ها
صبوری در خصوص مساله خشونت در ورزشگاه ها گفت: ما می توانیم پنجره های بسیاری را به روی پدیده های مختلف باز کنیم. برای مثال وقتی درباره یک پدیده می خواهیم صحبت کنیم باید انتخاب کنیم که پنجره مان کدام است.
وی افزود: وقتی مطالعه می کردم و خبرها را دنبال می کردم، دیدم روان شناسان از منظر خود به مساله خشونت در ورزشگاه نگاه کرده اند و بیشتر از منظر کنش فردی است. آنها در بررسی های خود بحث ناکامی های فردی را برجسته دیده اند. برخی از جامعه شناسان هم از منظر جامعه شناختی و اجتماعی به بحث نگاه کرده بودند. اما من فکر می کنم و حداقل پیشنهاد من این است که اینگونه بحث ها را باید به لحاظ نهادی مورد بررسی قرار داد. به عبارت دیگر ورزش، امروزه یک نهاد اجتماعی است و این نهاد اجتماعی در ارتباط با دیگر نهادها است. در سطح نهادی هم دو سطح دیگر می توانیم باز کنیم که یکی سطح خرد و دیگری سطح کلان است. بحث خرد این است که باید ورزش را تنها از منظر نهاد ورزش نگریست و در سطح کلان هم باید دید در سطح کل جامعه چه مختصاتی حاکم است و این مختصات چگونه خودش را بر ورزش تحمیل می کند.
صبوری افزود: وقتی مختصات کل اجتماع را نگاه می کنیم، می بینیم ما مردمانی غمگین هستیم. درواقع بر اساس بررسی ها و شواهد حاکم بر تجربه های کیفی شهروندان ما هم انسان های غمگینی هستیم و هم عصبی و پرخاشگر. اینکه چه دلایلی باعث شده که ما به اینجا برسیم را کنار می گذارم. برای مثال دلایل مختلفی از قبیل انقلاب، جنگ ۸ ساله، ناکامی ها و خرابی های بعد از جنگ، فشارهای اقتصادی در این خصوص مطرح شده است
این جامعه شناس در خصوص حوزه عمومی و تاثیرش بر بروز خشونت در جامعه گفت: ما در وضعیت worldless به سر می بریم. یعنی وضعیت بی جهانی. به نظر من شهروندان امروزی در موقعیتی هستند که احساس می کنند جهانی ندارند. احساس می کنند جهان را از دست داده اند. زمانی این احساس ایجاد می شود که حوزه عمومی تضعیف شده باشد. حوزه عمومی جایی است که شهروندان همه با هم وارد دیالوگ و گفت و گو می شوند. به عبارت دیگردر حوزه عمومی انسانها بر سر مسائل اجتماعی چک و چانه می زنند و سعی می کنند امر اجتماعی را شکل دهند. سعی می کنند رابطه دیالکتیک با حوزه های قدرت و ثروت برقرار کنند و آنها را تعدیل کنند. کمی از خواسته های خودشان را به آنها انتقال دهند.
"اما این حوزه های عمومی در این چند سال اخیر به نظرم به شدت تضعیف شده اند. سمن ها، ان جی ها و انجمن های مدنی تضعیف شده و در کل راه گفت و گو بسته شده است. زمانی که راه گفت و گو بسته می شود معمولاً دیگر منطق گفت و گو هم حاکم نیست. به عبارتی شهروندان برای خواسته های خودشان و تامین نیازهایشان ممکن است دست به راه های دیگری غیر از گفت و گو بپردازند و به عبارتی میز گفت و گو را بهم بزنند. مثل بچه ای که مدام غر غر می کند، لجبازی می کند و فقط می خواهد نظم خانه را بهم بریزد. شهروندان هم وارد این قضایا می شوند. این به لحاظ سطح کلی و ارتباز با دیگر نهادها است. "
صبوری در خصوص نظم نهادی در ورزش گفت: ورزش ۴ رکن خیلی اساسی و مهم دارد. رکن اول مسوولان و سیاست گذاران هستند. به عبارتی مربیان، مدیران عامل، وزار و معاونین. سطح دوم، خود ورزشکاران، سطح سوم مخاطبان هستند و سطح چهارم رسانه است.
وی افزود: من از اینها با عنوان ۴ پر پنکه نام می برم. برای مثال یک پنکه سقفی را در نظر بگیرید. اگر ۴ پر داشته باشد زمانی که به کار می افتد شما ۴ پر نمی بینید و تنها گویی یک دایره می بینید که دارد می چرخد. در حالی که هم فاصله بین پر ها هست و هم تمایز گذاری بین آنها وجود دارد. هر کدام در حوزه رفتاری و مسوولیت خودشان دست به کنش می زنند و هم در نظم و انضباطی در حال گردیدن و تولید انرژی هستند. این نظم بهم خورده است.
صبوری افزود: با ورود افراد سیاسی به نهاد ورزش، با ورود نمایندگان مجلس و ورود افرادی که سابقه ورزشی خاصی ندارند، این نظم بهم خورده است. یکسری نگاه های جناحی بر ورزش حاکم است که با عوض شدن دولت سعی می کنند از ورزش با عنوان ویترینی که می توانند از طریق آنها به شهرت و محبوبیت برسند، استفاده کنند. پس نظم به هم می خورد. یعنی مهمترین چیزی که همان بنیان گذاران هستند، دارند این نظم را بهم میزنند. وقتی این نظم بهم می خورد، هوادار احساس می کند که ورزشکاران و مدیران آنها از آنها نیستند. از این رو هوادار به شک می افتد که مبادا وقتی تیم وی باخته، دست همین افراد سیاسی در کار بوده باشد. پس یک شک و فاصله بزرگی بین آنچه در اذهان مخاطب یعنی حیات ذهنی مخاطب به خطر می افتد برای همین حیات عینی اش دیگر استاندارد نیست. یعنی آنطور که می بیند، نمی تواند باور کند. آن را با شک باور می کند.
صبوری افزود: از طرف دیگر نگاه رسانه ها مخصوصاً رسانه ملی بیشتر یک نگاه ابزار گونه است. به عبارتی رسانه سعی می کند از جذابیت های رسانه استفاده کند اما در حالی که بهای آن را نداده است. رسانه می داند که ورزش چه لیگ های داخلی و چه لیگ های خارجی جذابیت دارد و می تواند این جذابیت ها را بطور مجانی بدست آورد و سپس شروع به فروختن آن می کند. یعنی ارسال پیامک ها و پیش بینی های صدا و سیما و…. پس به لحاظ رسانه ای یک نگاه فرهنگی حاکم نبوده است.
وی افزود: از طرفی خود ورزشکاران نه تنها معمولاً زندگی حرفه ای ندارند بلکه قرارداد حرفه ای هم ندارند و فقط پول حرفه ای می گیرند. از همه مهمتر آداب رفتار در نقش کسی که میلیون ها نفر آنها را تماشا کرده و از آنها الگو می گیرند را هم ندارند. همه این موارد به یک وضعیت آشوبناک ختم می شود که امروز می توانیم در نهادی مثل نهاد ورزش آن را تماشا می کنیم.
این استاد دانشگاه افزود: به عبارتی بی اعتمادی محض بین این پر ها وجود دارد. از این رو در وضعیت آشوبناک، انتظار کنش های بهنجار و نومیک به نظر من انتظار بی جایی است. به عبارتی، وقتی وضعیت آشوبناک است، هر کسی احساس می کند که حق اش خورده شده و باید آن را به دست بیاورد. باز می گویم از انجایی که میز گفت و گویی وجود ندارد میز منطقی برای صحبت وجود ندارد هر کدام از آنها از راه خودشان وارد می شوند. یکی ممکن است تهدید به افشاگری کند. یکی ممکن است فریاد بزند، یکی ممکن است فحش های رکیک بدهد. یا به تخریب محیط فیزیکی و اجتماعی بزند. یعنی فردی که بدون جهان شده است، دست به خشونت می زند.
راهکارها:
صبوری در خصوص راهکارهای موثر برای کاهش خشونت در ورزش گفت: وقتی نهاد اجتماعی به حوزه کژکارکردی می رسد، معمولاً بازگرداندن آن بسیار سخت می شود و کار یک شب و دو شب نیست. مهمترین نکته این است که ما باید دو اصل را در نهادهای اجتماعی رعایت کنیم. یک بگذاریم نهادها خود تنظیم گر باشند. به عبارتی از بیرون نباید دست به نهادی مثل نهاد ورزش ببرند و سعی کنند آن را شکل دهند. بلکه باید بگذارند آنها در وهله اول خود تنظیم گر باشند. به عبارتی ورزش باید بتواند قوانین خودش را خودش بنویسد و باید ها و نبایدهای خودش را تنظیم کند. در مرحله دوم از هر نهاد انتظار نظم خودش را داشته باشیم. نهادهای اجتماعی هر کدام وظیفه و کارکردی دارند. کارکردشان این است که باید تولید نظم کنند. به عبارتی باید به نیازهای جامعه در قالب خودشان توضیح دهند.
صبوری افزود: انسان ماهیت خشن دارد و کارکرد ورزش مدرن هم همین بود که انسانها بطور نمادین در یک میدان کنترل شده دست به خشونت بزنند تا بتوانند با هم آشتی کنند و تا حدودی نیازهای خودشان را در محیط و میدان کنترل شده برآورده سازند. اما متاسفانه امروز ما از ورزش کارکردهای دیگری هم می خواهیم. یعنی می خواهیم ورزش همبستگی اجتماعی ایجاد کند. می خواهیم ورزش، تولید شادی های عمومی کند. وظیفه ورزش شاد کردن مردم نیست بلکه وظیفه ورزش شادتر کردن مردم است. یعنی یکسری نهاد ها و موسسات وظیفه دارند تا مردم را شاد و همبسته کنند و حیات های جمعی و گردهم آیی جمعی شهری را شکل دهند. اما متاسفانه بقیه نهادهای ما از کارکرد افتاده و تمام بار سنگین شادی های عمومی بر عهده ورزش افتاده است. وقتی هیچیک از نهادها به درستی وظیفه شان را انجام ندهند و تمامی وظایف بر سر یک نهاد بیفتند، در نهایت نتیجه مختل شدن یک سیستم خواهد بود.
پژوهشم**س-م **۱۵۵۲
نظر شما