هرچند از همان ابتدای انتشار این خبر، گمانهزنیها درباره حامل پیامبودن آبه برای تهران قوت گرفت؛ اما ناگفته پیداست اهمیت این سفر تنها به همین موضوع ختم نمیشود. شاید ترمیم روابط تجاری دو کشور که چندی است به دلیل تحریمها از رونق افتاده، از موضوعات محل بحث در دیدار رؤسای دو دولت باشد. بههرحال، نخستوزیر این کشور آرام و محتاط که از شرقیترین نقطه آسیا به تهران میآید، از قدرتهای اصلی اقتصاد جهان است. ازاینرو، اهمیت این میهمان ویژه برای جمهوری اسلامی نیز بیش از گذشته خواهد شد. حالا باید دید این سفر تا کجا میتواند اهداف توکیو و تهران را تأمین کند؛ هرچند تاریخ این دیدار هنوز مشخص نشده است.
ابراهیم رحیمپور، معاون سابق آسیا اقیانوسیه وزارت خارجه در گفتوگو با «شرق» از این سفر میگوید.
سفر نخستوزیر ژاپن به تهران با چه اهدافی دنبال میشود؟ این سفر چه اهمیتی دارد؟
بعد از سفر آقای ظریف به ژاپن و همچنین ترامپ به این کشور، نخستوزیر ژاپن از دیدار خود از تهران خبر داد. بنابراین مشخص است این سفر، سفری دوجانبه نیست. بههرحال وقتی برجام برگزار شد، مقبولیت جهانی ما در حد اعلا قرار گرفت. از آسیا، اکثر کشورها به تهران آمدند، بهجز آقای آبه از ژاپن؛ البته به دلیل همان ذات خاص در سیاست خارجی ژاپنیها و احتیاطهایی که معمولا در دستور کار دارند. با توجه به اینکه تقریبا 15 سال از سفر نخستوزیر ژاپن به تهران میگذرد، دراینباره تماسهای مکرر دیپلماتیکی را مبنی بر اینکه نوبت آقای آبه است که به تهران سفر کند، مطرح کردیم. از آنجایی که ژاپنیها به مراوده اقتصادی با ایران علاقهمند هستند، من این موضوع را بهویژه در ملاقاتها اعلام کردم؛ با این متن که در دوره تحریم قبلی، شما از چینیها عقب ماندهاید و مراودات خود را قطع کردید. به آنها گفته شد شما بازار ایران را به دلیل ملاحظات آمریکاییها رها کردید و چین جای شما را گرفته است و طبیعتا اکنون بهخاطر خود باید به این بازار بازگردید. ازاینرو اکنون ژاپنیها در بعد اقتصادی کار خود را شروع کردهاند؛ تحرکاتی که از دفاتر شرکتهای بزرگ ژاپنی در تهران آغاز شده و مجددا فعالیت میکنند. آنها کارمندهای ایرانی خود را افزایش داده و درحالحاضر حجم همکاری ما گسترش یافته است.
بههرحال احتیاط شدید آقای آبه مانع از این شد که به تهران سفر کند. به نظر ما اشتباه ژاپنیها بود و باید به تهران میآمدند. البته ژاپن چندین نماینده ویژه به تهران فرستاد و وزیر خارجه دولت آبه نیز به ایران آمد. از طرف ما نیز آقای دکتر ظریف و چند مقام دیگر به توکیو سفر کردند. با این سابقه مشخص است آقای آبه برای کار دوجانبه به ایران نمیآید؛ چراکه زمانی که باید میآمد، نیامد. بههرحال میانجیگری میان ایران انتخاب آمریکاییهاست؛ اما آخرین تصمیم مبنی بر اینکه با سفر فوق موافقت خواهد شد یا خیر و تعیین تاریخ آن را باید وزارت خارجه و ریاستجمهوری اعلام کنند.
این سفر میتواند جنبه اقتصادی هم داشته باشد؟
درحالحاضر ژاپن خرید نفت از ایران را منتفی و روابط بانکی را هم قطع کرده است. ما رابطه اقتصادی درست و اصولی با ژاپنیها نداریم. البته در شرایط عادی هم ژاپنیها محتاط بودند؛ بااینحال مراودههای اقتصادی انجام میشد؛ اما در شرایط کنونی، نه کار سیاسی و نه کار اقتصادی درخور ملاحظهای با ایران ندارند. بنابراین این سفر در صورتی که به هدف اصلی خود که همان میانجیگری است، دست پیدا کند، طبیعتا هم مسائل اقتصادی دو کشور حل خواهد شد و هم مسائل با کشورهای دیگر.
به میانجیگری اشاره کردید؛ برای تهران مذاکره با آبه چه تفاوتی با پیشنهاد میانجیگری دولت عراق یا عمان خواهد داشت؟
سفر آقای آبه درست بعد از دیدار آقای ترامپ از ژاپن انجام میشود؛ بنابراین آمریکاییها علاقهمند هستند از این کانال استفاده کنند؛ البته ما هم مخالفتی نداریم. به صورت اصولی و کلی یک میانجی تکالیف و وظایفی دارد؛ ولی معمولا با اهداف میانجی هم آمیخته میشود. حالا اینکه از چند کانال این پیغام و پسغامها ارسال شود، ضرری نمیبینم؛ اما اعتقاد دارم نباید به کسانی که پیغام میبرند و میآورند، امید بست.
ایران چگونه میتواند از این سفر بهعنوان یک فرصت بهرهبرداری کند؟
طبیعتا تریبون خوبی است که در خلال تبلیغات این سفر، هم ما میتوانیم حقوق و مواضع خود را اعلام کنیم و هم طرف مقابل میتواند پیغامهایی را که میتواند پیام رئیسجمهور آمریکا باشد، اعلام کند. به نظر میرسد آقای آبه پیامی شامل نظرات ترامپ را که بعد از سفر اخیرش به ژاپن اعلام شد، همراه خود خواهد داشت. پیامی مبنی بر اینکه ما درباره ایران جنگ نمیخواهیم. البته در مواضع ترامپ از شرطهایی هم که آقای پمپئو پیشتر عنوان کرده بود، دیگر خبری نبود. تنها یک بحث سلاح هستهای عنوان شد که آن هم کاملا روشن است. ما در چارچوب برجام حداقل دنیا را راضی کردهایم.
بههرحال درباره اینکه ترامپ چه چیزی بیشتر از برجام میخواهد، باید منتظر بود و صحبتها را شنید و پاسخها را ارائه داد؛ بنابراین سفر نخستوزیر ژاپن فرصتی برای ما خواهد بود. البته مشکل اینجاست که با وجود جاریبودن تحریمها، مذاکرات انجام میشود؛ درحالیکه مثلا در زمان وقوع جنگ، زمانی که قرار است مذاکره صورت گیرد، ابتدا باید آتشبس اعلام و بعد مذاکره آغاز شود. متأسفانه اکنون مذاکرهکنندهها، درحالیکه هنوز تحریمها معلق نشده، بدون آتشبس میخواهند مذاکره کنند. برای من این موضوع سؤال بزرگی است.
چه توصیهای برای این ملاقات که پس از سالها انجام میشود، دارید؟
توصیه من این است که قبل از این سفر - اگر قرار است انجام شود - چارچوب مذاکرات مشخص شود تا طرفین به مکانیسمی رسیده و این دیدار صرفا یک سفر نمایشی نباشد. البته در نمایش هم ویژگیهایی وجود دارد و من آن را رد نمیکنم؛ اما اگر بخواهیم طوری گفتوگو کنیم که در افکار عمومی ایران بازتاب مثبت داشته باشد، قاعدتا باید شفاف و روراست با مردم خود صحبت کرده و امیدهای کاذب در مردم ایجاد نکنیم؛ درعینحال در مقطع فعلی، فکر میکنم سفر ایشان به تهران مناسب است. امیدواریم آمریکاییها هم همانطوری که در ژاپن اعلام کردند، این اقدام که یک نوع عقبنشینی است، تاکتیکی نباشد و ژاپن حرفهای آنها و حرفهای ایران را بشنود و در نتیجه مکانیسمی را پیدا کند.
از طرف دیگر ژاپن در صورت نزاع در منطقه خلیج فارس، یکی از ضررکنندهها خواهد بود؛ چراکه نفت ژاپن از این منطقه خریداری میشود. هر نوع برخورد نظامی منجر به افزایش قیمت نفت است و سپس افزایش هزینههای ژاپن را در پی خواهد داشت؛ بنابراین ضربه زیادی به ژاپن وارد خواهد کرد.
گفت وگو از: زهره آقایانی
منبع: روزنامه شرق، دوشنبه 13 خرداد 98
ایرنا مقاله** 1194
نظر شما