۱۳ خرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۲۳
کد خبرنگار: 772
کد خبر: 83339478
T T
۰ نفر

پروندهٔ خبری

چرا «منشور برادری» امام خمینی(ره) اجرائی نشد؟

۱۳ خرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۲۳
کد خبر: 83339478
چرا «منشور برادری» امام خمینی(ره) اجرائی نشد؟

تهران - ایرنا- اختلافات سیاسی و گسترده میان روحانیون رده‌بالای نظام در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب، کار را به جایی رساند که گروهی ماندن در جامعه روحانیت را به صلاح خود ندانستند و با جدایی از این جمع، مجمع روحانیون را بنیان گذاشتند. این جریان جدید در آستانه انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی، نقش مهمی بازی کرد و معادلات سیاسی دوران خود را برهم زد تا اختلافات اوج بگیرند. نگرانی از عمیق‌شدن اختلاف‌ها میان اعضای این دو جریان و تبعات سیاسی و اجتماعی آن، منجر به نامه‌ای شد که محمدعلی انصاری، از اعضای دفتر امام، آن را نوشت و امام خمینی(ره) در پاسخ به آن نامه نکاتی را بیان کردند که سبب شد این نامه به «منشور برادری» مشهور شود؛ منشوری که اگر اجرای بند به بند آن جدی گرفته می‌شد، بسیاری از دغدغه‌های امام خمینی با گذشت 30 سال از نگارش آن نامه، این‌چنین بر قوت خود باقی نمی‌ماندند تا برخوردهای دوگانه، شرایط زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مردم را با چالش روبه‌رو کند.

در آستانه سی‌امین سالگرد ارتحال امام ، با بازخوانی منشور برادری در گفت‌وگو با سیدحسین موسوی‌تبریزی و سیدمحمدعلی ابطحی، دلایل محقق‌نشدن اهداف این منشور را بررسی کرده‌ایم.


 کتاب‌های فقهای بزرگوار اسلام پر است از اختلاف‌نظرها


در پاسخ امام خمینی، رهبر فقید انقلاب، به نامه محمدعلی انصاری آمده است: «نامه شما را مطالعه کردم. مسئله‏ای را طرح کرده‏اید که پاسخ به آن کمی طولانی می‏گردد، ولی از آنجا که من به شما علاقه‌مندم، شما را مردی متدین و دانا -البته کمی احساساتی- می‏دانم و از محبت‌های بی‏دریغت نسبت به من همیشه ممنونم، به‌عنوان نصیحت به شما و امثال شما که تعدادشان هم کم نیست، مسائلی را تذکر می‏دهم: کتاب‌های فقهای بزرگوار اسلام پر است از اختلاف‌نظرها، سلیقه‌ها و برداشت‌ها در زمینه‌های مختلف نظامی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و عبادی؛ تا آنجا که در مسائلی که ادعای اجماع شده است، قول و یا اقوال مخالف وجود دارد و حتی در مسائل اجماعی هم ممکن است قول خلاف پیدا شود؛ از اختلاف اخباری‌ها و اصولی‌ها بگذریم. از آنجا که در گذشته این اختلافات در محیط درس و بحث و مدرسه محصور بود و فقط در کتاب‌های علمی آن‌هم عربی ضبط می‏گردید، قهرا توده‌های مردم از آن بی‌خبر بودند و اگر باخبر هم می‏شدند، تعقیب این مسائل برایشان جاذبه‏ای نداشت. حال آیا می‏توان تصور نمود که چون فقها با یکدیگر اختلاف‌نظر داشته‏اند -نعوذبالله- خلاف حق و خلاف دین خدا عمل کرده‏اند؟ هرگز».


حل مباحث مربوط به عکاسی، نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی، تئاتر، سینما و...


امروز با کمال خوشحالی، به مناسبت انقلاب اسلامی حرف‌های فقها و صاحب‌نظران به رادیو، تلویزیون و روزنامه‌ها کشیده شده است؛ چراکه نیاز عملی به این بحث‌ها و مسائل است؛ مثلا در مسئله مالکیت و محدوده آن، در مسئله زمین و تقسیم‌بندی آن، در انفال و ثروت‌های عمومی، در مسائل پیچیده پول و ارز و بانکداری، در مالیات، در تجارت داخلی و خارجی، در مزارعه و مضاربه و اجاره و رهن، در حدود و دیات، در قوانین مدنی، در مسائل فرهنگی و برخورد با هنر به معنای اعم مانند عکاسی، نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی، تئاتر، سینما، خوشنویسی و... ، در حفظ محیط زیست و سالم‌سازی طبیعت و جلوگیری از قطع درخت‌ها حتی در منازل و املاک اشخاص، در مسائل اطعمه و اشربه، در جلوگیری از موالید در صورت ضرورت یا تعیین فواصل در موالید، در حل معضلات طبی مانند پیوند اعضای بدن انسان و غیر به انسان‌های دیگر، در مسئله معادن زیرزمینی و روزمینی و ملی، تغییر موضوعات حرام و حلال و توسیع و تضییق بعضی از احکام در ازمنه و امکنه مختلف، در مسائل حقوقی و حقوق بین‌المللی و تطبیق آن با احکام اسلام، نقش سازنده زن در جامعه اسلامی و نقش تخریبی آن در جوامع فاسد و غیر اسلامی، حدود آزادی فردی و اجتماعی، برخورد با کفر، شرک، التقاط و بلوک تابع کفر و شرک، چگونگی انجام فرایض در سیر هوایی و فضایی و حرکت برخلاف جهت حرکت زمین یا موافق آن با سرعتی بیش از سرعت آن یا در صعود مستقیم و خنثی‌کردن جاذبه زمین و مهم‌تر از همه اینها، ترسیم و تعیین حاکمیت ولایت فقیه در حکومت و جامعه که همه اینها گوشه‏ای از هزاران مسئله مورد ابتلای مردم و حکومت است که فقهای بزرگ درباره آنها بحث کرده‏اند و نظراتشان با یکدیگر مختلف است و اگر بعضی از مسائل در زمان‌های گذشته مطرح نبوده یا موضوعیت نداشته است، فقها امروز باید برای آن فکری کنند.


باید باب اجتهاد باز باشد


بنابراین در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا می‏کند که نظرات اجتهادی- فقهی در زمینه‌های مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد، ولی مهم شناخت درست حکومت و جامعه است که بر اساس آن نظام اسلامی بتواند به نفع مسلمانان برنامه‌ریزی کند که وحدت رویه و عمل ضروری است و همین‌جاست که اجتهاد مصطلح در حوزه‌ها کافی نیست، بلکه یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه‌ها هم باشد، ولی نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد و به‏طورکلی در زمینه اجتماعی و سیاسی فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم‌گیری باشد، این فرد در مسائل اجتماعی و حکومتی مجتهد نیست و نمی‏تواند زمام جامعه را به دست گیرد. اما شما باید توجه داشته باشید تا زمانی که اختلاف و موضع‌گیری‌ها در حریم مسائل مذکور است، تهدیدی متوجه انقلاب نیست. اختلاف اگر زیربنایی و اصولی شد، موجب سستی نظام می‏شود و این مسئله روشن است که بین افراد و جناح‌های موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد، صرفا سیاسی است، ولو اینکه شکل عقیدتی به آن داده شود، چراکه همه در اصول با هم مشترکند و به همین خاطر است که من آنان را تأیید می‏کنم. آنها نسبت به اسلام و قرآن و انقلاب وفادارند و دلشان برای کشور و مردم می‏سوزد و هرکدام برای رشد اسلام و خدمت به مسلمین طرح و نظری دارند که به عقیده خود موجب رستگاری است.


هر دو جریان می‏خواهند کشورشان مستقل باشد


اکثریت قاطع هر دو جریان می‏خواهند کشورشان مستقل باشد، هر دو می‏خواهند سیطره و شر زالوصفتان وابسته به دولت و بازار و خیابان را از سر مردم کم کنند. هر دو می‏خواهند کارمندان شریف و کارگران و کشاورزان متدین و کسبه صادق بازار و خیابان، زندگی پاک و سالمی داشته باشند. هر دو می‏خواهند دزدی و ارتشا در دستگاه‌های دولتی و خصوصی نباشد، هر دو می‏خواهند ایران اسلامی از نظر اقتصادی به صورتی رشد کند که بازارهای جهان را از آن خود کند، هر دو می‏خواهند اوضاع فرهنگی و علمی ایران به‌گونه‏ای باشد که دانشجویان و محققان از تمام جهان به سوی مراکز تربیتی و علمی و هنری ایران هجوم آورند، هر دو می‏خواهند اسلام قدرت بزرگ جهان شود. پس اختلاف بر سر چیست؟ اختلاف بر سر این است که هر دو عقیده‏شان است که راه خود باعث رسیدن به این‌همه است، ولی هر دو باید کاملا متوجه باشند که موضع‌گیری‌ها باید به‌گونه‏ای باشد که در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه‌داری غرب و در رأس آن آمریکای جهان‌خوار و کمونیسم و سوسیالیسم بین‌الملل و در رأس آن شوروی متجاوز باشند.


هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذره‏ای از سیاست «نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی» عدول نشود که اگر ذره‏ای از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامی راست کنند. هر دو گروه باید توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هیچ‌یک از آن دو جریان رحم نمی‏کند. دو جریان با کمال دوستی مراقب آمریکای جهان‌خوار و شوروی خائن به امت اسلامی باشند. هر دو جریان باید مردم را هوشیار کنند که درست است که آمریکای حیله‏گر دشمن شماره‌یک آنهاست، ولی فرزندان عزیز آنان زیر بمب و موشک شوروی شهید شده‏اند. هر دو جریان از حیله‌گری‌های این دو دیو استعمارگر غافل نشوند و بدانند که آمریکا و شوروی به خون اسلام و استقلالشان تشنه‏اند. خداوندا! تو شاهد باش من آنچه بنا بود به هر دو جریان بگویم گفتم، حال خود دانند. البته یک چیز مهم دیگر هم ممکن است موجب اختلاف شود - که همه باید از شر آن به خدا پناه ببریم- که آن حب نفس است که این دیگر این جریان و آن جریان نمی‏شناسد.


رئیس‌جمهور، رئیس مجلس، نخست‌وزیر، وکیل، وزیر، قاضی، شورای‌عالی قضائی و شورای نگهبان، سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات، نظامی و غیرنظامی، روحانی و غیرروحانی، دانشجو، غیردانشجو، زن و مرد نمی‏شناسد و تنها یک راه برای مبارزه با آن وجود دارد و آن ریاضت است، بگذریم. اگر آقایان از این دیدگاه که همه می‏خواهند نظام و اسلام را پشتیبانی کنند به مسائل بنگرند، بسیاری از معضلات و حیرت‌ها برطرف می‏شود، ولی این به آن معنا نیست که همه افراد تابع محض یک جریان باشند. با این دید گفته‏ام که انتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید مفهومش اختلاف نیست. انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه می‏شود. انتقاد اگر بحق باشد، موجب هدایت دو جریان می‏شود. هیچ‌کس نباید خود را مطلق و مبرای از انتقاد ببیند.


البته انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانی است. اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای‌ناکرده بی‏جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتما پیش از آنکه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند، به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است. درهرحال یکی ‏از کارهایی که یقینا رضایت خداوند متعال در آن است، تألیف قلوب و تلاش برای زدودن کدورت‌ها و نزدیک‌کردن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطه‌هایی که فقط کارشان القای بدبینی نسبت به جناح مقابل است، پرهیز کرد. شما آن‌قدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید، اما اگر دیدید کسی از اصول تخطی می‏کند، در برابرش قاطعانه بایستید. البته می‏دانید که دولت و مجلس و گردانندگان بالای نظام هرگز اصول و داربست‌ها را نشکسته‏ و از آن عدول نکرده‏اند.


برای من روشن است که در نهاد هر دو جریان اعتقاد و عشق به خدا و خدمت به خلق نهفته است. با تبادل افکار و اندیشه‌های سازنده مسیر رقابت‌ها را از آلودگی و انحراف و افراط و تفریط باید پاک کرد. من باز سفارش می‏کنم کشور ما در مرحله بازسازی و سازندگی به تفکر و به وحدت و برادری نیاز دارد. خداوند به همه کسانی که دلشان برای احیای اسلام ناب محمدی- صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- و نابودی اسلام آمریکایی می‏تپد، توفیق عنایت فرماید و شما و همه را در کنف عنایت و حمایت خویش محافظت فرماید و ان‌شاء‌الله از انصار اسلام  و محرومان باشید.


از: وحیده کریمی


منبع: روزنامه شرق، دوشنبه 13 خرداد 98


ایرنا مقاله ** 1194

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha