۱۴ خرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۲۷
کد خبرنگار: 1276
کد خبر: 83340908
T T
۰ نفر

پروندهٔ خبری

گذری بر زندگی  امام خمینی (ره) از طلوع تا غروب *فرهاد شرف پور

تهران - ایرنا - جهان در حالی سی امین سالگرد ارتحال ملکوتی امام خمینی (ره) رهبر مستضعفان جهان را گرامی می دارد که بی تردید جهان اسلام بیش از هر زمان دیگری نبود رهبر و مرادش را احساس و خود را بیش از هر زمان دیگر نیازمند حضور و رهنمودهایش می بینند او که روح خدا بود در کالبد زمان و روح خدا برای همیشه جاودانه است.

امروز چهاردهم خرداد ۹۸، سی امین سالگرد عروج ملکوتی مردی را گرامی می‌داریم که درخشنده‌ترین آفتاب در جهان معنی و اندیشه معاصر است. امروز یاد انسانی را گرامی می‌داریم که خورشیدی در آسمان عقل ناب و اندیشه پاک الهی است. امروز به گرامیداشت مردی نشسته‌ایم که چون نوری در میدان علم، عمل و نیز جهاد فی سبیل الله درخشش خیره کننده دارد.


او با «قیام لله» خود به یک ملت عزت، عظمت و سربلندی بخشید. او «روح الله» بود و با مدد روح الهی به پیکره بی جان یک ملت که خسته از دیکتاتوری شاهان و خیانت روشنفکران و فریب بیگانگان، سرد و یخ زده بود، گرمی، روح، زندگی و حیات ابدی بخشید. او بود که از کلمه «خون»، از خون «کلمه» و از این دو «حماسه» و «فریاد» ساخت. عصای معجزه آفرین موسای زمان ما «کلمه» و سپس «خون» بود.


او بود که غلبه «خون» بر «شمشیر» را در عصر ما با باز تولید حادثه بزرگ کربلا و عاشورا عملی کرد. او از عصر عاشورا و نیمه خرداد آغاز کرد و کار را در همین روز به پایان برد.


او یک جنبش الهی از نوع و جنس جنبش‌های انبیا و اولیا طراحی و سپس به خوبی عملیاتی کرد و به موحدان عالم، به دینداران جهان فرمود دور از موازین خرد و فطرت است که دین، دارای نظام و رهبری نباشد و دعوت به یک نظام سیاسی نکند. او مدام نور می‌پاشید و فروغ می‌آفرید.


مخاطب اصلی او بازوان وضو گرفته خونین در شهرها، بخش‌ها، روستاها و حتی آبادی‌های دور دست بود. همانان که در سال های ۵۶ و ۵۷ و ۸ سال دفاع مقدس، لحظه‌ای حضور در صحنه مجاهدت برای خدا را خالی نگذاشتند.


او بود که مفهوم شهید و شهادت را زنده کرد و از آن بابی برای ورود به بهشت ابدی برای یک ملت بپا خاسته، ساخت.


آری درست ۳۰ سال پیش زمانی که وصیت نامه امام خمینی (ره) ورق زده شد، کسی تصور نمی‌کرد که روح خدا در آن بنویسد «با دلی آرام، قلبی مطمئن و ضمیری شاد و امیدوار به فضل خدا» به دیار باقی می‌شتابد.


زندگی سراسر پندآموز این اسوه تاریخ، درکنار اندیشه‌های ژرف ایشان برای همه نسل‌های حال و آینده رهگشا خواهد بود و امام راحل با این اندیشه و ۸۷ سال زندگی پربارش در آن روزهای پرآشوب تاکید کرد «با دلی آرام» و «امیدوار به فضل خدا» راهی دیار باقی می‌شود.


در مدت ۳۰ سال پس از رحلت امام خمینی (ره)، روش‌های زندگی بنیانگذار جمهوری اسلامی کمترموردتوجه قرار گرفت و بیشتر توجه به اندیشه‌های آن بزرگوار اختصاص داشت.


ایرنا در سی امین سالروز رحلت حضرت امام خمینی (ره) رهبر فقید انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به واکاوی زندگی آن بزرگوار پرداخت.


کودکی و نوجوانی


بیستم جمادی الثانی سال ۱۳۲۰ هجری قمری مطابق با ۳۰ شهریور سال ۱۲۸۱ هجری شمسی و ۲۱ سپتامبر سال ۱۹۰۲ میلادی در شهرستان خمین استان مرکزی در خانواده‌ای اهل علم و جهاد و در خانواده‌ای از سلاله زهرای اطهر (س)، فرزندی بدنیا آمد که نام "روح الله الموسوی الخمینی" بر آن نهاده شد. او وارث سجایای آباء و اجدادی بود که نسل در نسل در کار هدایت مردم و کسب معارف الهی کوشیده بودند.


مرحوم آیه الله سید "مصطفی موسوی" پدر امام (ره) پس از آنکه سالیانی چند در نجف اشرف، علوم و معارف اسلامی را فرا گرفته و به درجه اجتهاد نائل شده بود، به ایران بازگشت و در خمین ملجای مردم و هادی آنان در امور دینی بود.


پنج ماه از ولادت "روح الله" نگذشته بود که طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت ندای حق طلبی "پدر" را که در برابر زورگویی‌های طاغوت به مقاومت برخاسته بود، با گلوله پاسخ گفتند و در مسیر خمین به اراک، وی را به شهادت رساندند.


بستگان شهید "مصطفی موسوی" برای اجرای حکم الهی قصاص به تهران رهسپار شدند و به اجرای عدالت اصرار ورزیدند، تا قاتل، قصاص شود. بدین ترتیب، امام خمینی (ره) از اوان کودکی با رنج یتیمی آشنا و مفهوم شهادت را نیز آموخت.


بانو "هاجر" مادر مومنه ای که از خاندان علم و تقوا و از نوادگان مرحوم آیت الله خوانساری بود، سرپرستی دوران کودکی و نوجوانی امام (ره) را به عهده داشت. ایشان تا ۱۵ سالگی نیز از شجاعت "صاحبه خانم" عمه خود نیز بهره برد. امام (ره) ۱۵ ساله بود که مادر و عمه را نیز از دست داد.


هجرت به قم، تحصیل دروس تکمیلی و تدریس علوم اسلامی


امام خمینی (ره) در ۱۵ سالگی رهسپار حوزه علمیه قم شد و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلی علوم حوزوی را نزد اساتید حوزه قم سپری کرد. ایشان مباحث کتاب "مطول"، در علم معانی و بیان را نزد مرحوم آقا میرزا "محمد علی ادیب تهرانی" آموخت و دروس سطح را نزد مرحوم آیت الله سید "محمد تقی خوانساری" گذراند.


وی همچنین از مرحوم آیت الله سید "علی یثربی کاشانی" بهره جست و دروس فقه و اصول را نزد زعیم حوزه علمیه قم آیت الله العظمی حاج شیخ "عبدالکریم حائری یزدی" آموخت.


حضرت امام (ره) در سال‌های طولانی حضور در حوزه علمیه قم به تدریس چندین دوره فقه، اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق اسلامی در مدرسه فیضیه، مسجد اعظم، مسجد محمدیه، مدرسه حاج ملاصادق و مسجد سلماسی پرداخت و در حوزه علمیه نجف نیز قریب ۱۴ سال در مسجد شیخ "اعظم انصاری" معارف اهل بیت و فقه را در عالی‌ترین سطوح تدریس کرد و در نجف بود که برای نخستین بار مبانی نظری حکومت اسلامی را در سلسله درس‌های ولایت فقیه بازگو کرد.


به گفته شاگردان ایشان، درس امام خمینی (ره) از معتبرترین کانون‌های درسی حوزه بود و در برخی از دوره‌ها و سال‌های تدریس در حوزه علمیه قم، شاگردان حاضر در محضر استاد به هزار و ۲۰۰ نفر می‌رسید که در میان آنان ده ها تن از مجتهدین مسلم و شناخته شده نیز بودند و از مکتب فقه و اصول امام خمینی (ره) بهره بردند.


از برکات سال‌های تدریس امام خمینی (ره) تربیت صدها و بلکه به اعتبار مدت طولانی تدریس، هزاران عالم و فرزانه‌ای بود که هر یک از آنها روشنی بخش حوزه‌های دینی شدند و مجتهدان، فقها و عرفای برجسته و مطرح امروز حوزه علمیه قم و دیگر مراکز دینی در زمزه شاگردان مکتب آن حضرت هستند. متفکرانی چون علامه شهید استاد "مرتضی مطهری" و شهید مظلوم "محمدحسینی بهشتی"، افتخارشان این بود که سال‌ها از محضر آن عارف، فیض بردند.


 امام خمینی (ره) در سنگر مبارزه و قیام


روحیه مبارزه و جهاد در راه خدا ریشه در بینش اعتقادی، تربیت، محیط خانوادگی و شرایط سیاسی و اجتماعی طول دوران زندگی آن حضرت داشت. مبارزات ایشان از آغاز نوجوانی آغاز و سیر تکاملی آن به موازات تکامل ابعاد روحی و علمی ایشان از یکسو و اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی ایران و جوامع اسلامی از سوی دیگر در اشکال مختلف ادامه یافت.


در سال ۱۳۴۰ و ۱۳۴۱ ماجرای انجمن‌های ایالتی و ولایتی فرصتی پدید آورد تا ایشان در رهبریت قیام و روحانیت ایفای نقش کند و قیام سراسری روحانیت و ملت ایران در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ با دو ویژگی برجسته یعنی رهبری واحد امام خمینی (ره) و اسلامی بودن انگیزه‌ها، شعارها و هدف‌ها، سرآغازی شد بر فصل نوین مبارزات ملت ایران که بعدها تحت نام انقلاب اسلامی در جهان شناخته و معرفی شد.


در چنین شرایطی روحانیت ایران که پس از وقایع نهضت مشروطیت در تنگنای هجوم بی وقفه دولت های وقت و عمال انگلیسی و دشمنی‌های غرب باختگان روشنفکرماب قرار داشت، برای دفاع از اسلام و حفظ موجودیت خویش به تکاپو افتاد.


آیت الله العظمی حاج شیخ "عبدالکریم حائری" به دعوت علمای وقت قم از اراک به این شهر هجرت کرد و اندکی پس از آن امام خمینی (ره) که با بهره گیری از استعداد فوق العاده، دروس مقدماتی و سطح حوزه علمیه را در خمین و اراک با سرعت به پایان رسانده بود به قم هجرت کرد و عملاً در تحکیم موقعیت حوزه نو تأسیس قم مشارکت فعال داشت.


زمان چندانی نگذشت که آن حضرت در اعداد فضلای برجسته این حوزه در عرفان، فلسفه، فقه و اصول شناخته شد.


پس از رحلت آیت الله العظمی حائری در دهم بهمن سال ۱۳۱۵ هجری شمسی که حوزه علمیه قم با خطر انحلال روبرو شد، علمای متعدد به چاره جویی برخاستند.


مدت هشت سال سرپرستی حوزه علمیه قم را آیات عظام سید "محمد حجت"، سید"صدرالدین صدر" و سید "محمد تقی خوانساری" بر عهده گرفتند.


در این فاصله و بخصوص پس از سقوط رضاخان، شرایط برای تحقق مرجعیت عظما فراهم شد. آیت الله العظمی بروجردی شخصیت علمی برجسته ای بود که می‌توانست جانشین مناسبی برای مرحوم آیت الله حائری و حفظ کیان حوزه باشد.


امام خمینی (ره) که با دقت شرایط سیاسی جامعه و وضعیت حوزه‌ها را زیر نظر داشت، دریافت که تنها نقطه امید به رهایی و نجات از شرایط ذلت باری که پس از شکست مشروطیت و به خصوص پس از روی کار آمدن رضاخان پدید آمده است، بیداری حوزه‌های علمیه و پیش از آن تضمین حیات حوزه و ارتباط معنوی مردم با روحانیت است.


امام خمینی (ره) در تعقیب هدف‌های ارزشمند خود در سال ۱۳۲۸ هجری شمسی طرح اصلاح ساختار حوزه علمیه را با همکاری آیت الله "مرتضی حائری" تهیه کرد و به آیت الله بروجردی پیشنهاد کرد. این طرح از سوی شاگردان امام (ره) و طلاب روشن ضمیر حوزه مورد استقبال و حمایت قرار گرفت.


اما، در آن سو، رژیم در محاسبات خود اشتباه کرد و لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را که به موجب آن شرط مسلمان بودن، سوگند به قرآن کریم و مرد بودن انتخاب کنندگان و نامزدها تغییر می‌یافت در ۱۶ مهر سال ۱۳۴۱ هجری شمسی به تصویب کابینه "اسدالله اعلم" رساند.


نقش حضرت امام (ره) در روشن ساختن اهداف واقعی رژیم شاه و گوشزد کردن رسالت خطیر علما و حوزه‌های علمیه در این شرایط بسیار مؤثر و کارساز بود.


بدین ترتیب ماجرای انجمن‌های ایالتی و ولایتی، تجربه‌ای پیروز و گرانقدر برای ملت ایران به ویژه از آن جهت که در این تجربه، ویژگی‌های شخصیتی را شناختند که از هر جهت برای رهبری امت اسلام شایسته بود.


امام خمینی (ره) در اجتماع مردم، بی پروا از شخصیت شاه به عنوان عامل اصلی جنایات و هم پیمان با اسرائیل یاد کرد و مردم را به قیام فرا خواند.


 اوجگیری انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۶ و قیام مردم


امام خمینی (ره) که به دقت تحولات جاری جهان و ایران را زیر نظر داشت از فرصت به دست آمده، نهایت بهره برداری را کرد. او در مرداد سال ۱۳۵۶ در پیامی اعلام کرد "اکنون به واسطه اوضاع داخلی و خارجی و انعکاس جنایات رژیم در مجامع و مطبوعات خارجی فرصتی است که باید مجامع علمی و فرهنگی و رجال وطنخواه ودانشجویان خارج و داخل و انجمن‌های اسلامی در هر جایی بی درنگ از آن استفاده کنند و بی پرده بپاخیزند".


شهادت آیت الله حاج آقا "مصطفی خمینی" در اول آبان سال ۱۳۵۶ و مراسم پرشکوهی که در ایران برگزار شد، نقطه آغازی بر خیزش دوباره حوزه‌های علمیه و قیام جامعه مذهبی ایران بود.


امام خمینی (ره) در همان زمان به گونه‌ای شگفت این واقعه را از الطاف خفیه الهی نامید و رژیم شاه متعاقباً با درج مقاله‌ای توهین آمیز علیه امام (ره) در روزنامه اطلاعات انتقام گرفت.


اعتراض به این مقاله منجر به قیام ۱۹ دی ماه قم در سال ۵۶ شد که در آن جمعی از طلاب انقلابی به خاک و خون کشیده شدند. شاه به رغم دست زدن به کشتارهای جمعی نتوانست، شعله‌های افروخته شده را خاموش کند.


 هجرت امام خمینی از عراق به پاریس


وزیران خارجه وقت ایران و عراق در دیداری که در نیویورک داشتند تصمیم به اخراج امام خمینی (ره) از عراق گرفتند. روز دوم مهر سال ۱۳۵۷ منزل امام (ره) در نجف به وسیله قوای بعثی محاصره شد. انعکاس این خبر با خشم گسترده مسلمانان در ایران، عراق و دیگر کشورها مواجه شد.


روز ۱۲ مهر ماه همان سال، امام خمینی (ره) نجف را به قصد مرز کویت ترک کرد. دولت کویت با اشاره رژیم ایران از ورود امام (ره) به این کشور جلوگیری کرد. امام (ره) پس از مشورت با فرزندشان حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی، تصمیم به هجرت به پاریس می‌گیرد.


روز ۱۴ مهر ماه سال ۱۳۵۸، امام (ره) وارد پاریس شدند و دو روز بعد در منزل یکی از ایرانیان در نوفل لوشاتو واقع در حومه پاریس مستقر شدند.


مأمورین کاخ الیزه، نظر رئیس جمهوری فرانسه را مبنی بر اجتناب از هرگونه فعالیت سیاسی به امام (ره) ابلاغ کردند و ایشان نیز در واکنشی تند تصریح کرد که این گونه محدودیت‌ها خلاف ادعای دمکراسی است و اگر او ناگزیر شود تا از این فرودگاه به آن فرودگاه و از این کشور به آن کشور برود، باز دست از هدف‌هایش نخواهد کشید.


امام خمینی (ره) در دی ماه سال ۱۳۵۷، شورای انقلاب را تکشیل داد. شاه نیز پس از تشکیل شورای سلطنت و اخذ رأی اعتماد برای کابینه بختیار در روز ۲۶ دیماه ۱۳۵۷ از کشور فرار کرد.


 بازگشت امام خمینی به ایران پس از ۱۴ سال تبعید


اوایل بهمن سال ۵۷ خبر تصمیم امام (ره) برای بازگشت به کشور منتشر شد. هر کس این خبر را شنید، اشک شوق ریخت. مردم ۱۴ سال انتظار کشیده بودند. مردم و دوستان امام (ره) پس از شنیدن این خبر، نگران جان ایشان بودند، چرا که هنوز دولت دست نشانده شاه سر پا و حکومت نظامی برقرار بود.


امام خمینی (ره) تصمیم خود را گرفته بود و در پیام‌هایی به مردم ایران گفته بود که می‌خواهد در این روزها سرنوشت ساز و خطیر در کنار مردم باشد.


دولت بختیار با هماهنگی ژنرال "هایزر" فرودگاه‌های کشور را به روی پروازهای خارجی بست، دولت بختیار پس از چند روز تاب مقاومت نیاورد و ناگزیر از پذیرفتن خواست ملت شد.


سرانجام امام خمینی (ره) ساعت ۹ صبح ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ پس از ۱۴ سال دوری از وطن به میهن بازگشت. استقبال مردم از مولای خود بی سابقه و غیرقابل انکار بود و خبرگزاری‌های غربی ناگزیر به اعتراف شدند و مستقبلین را چهار تا شش میلیون نفر برآورد کردند.


وصال یار، فراق یاران


امام خمینی (ره) در وصیت نامه خود خطاب به ملت ایران می‌نویسد "با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر می‌کنم و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خدای رحمان و رحیم می‌خواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد و از ملت امیدوارم که عذرم را در کوتاهی‌ها و قصور و تقصیرها بپذیرند و با قدرت و تصمیم و اراده به پیش بروند".


اینک ملت ایران در آستانه فرا رسیدن سی امین سالروز رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی آماده تجدید عهد و پیمان با عزیزی خواهند شد که همه عمر با برکتش برای جلب رضای خدای متعال صرف شد و قامتش جز در برابر او، در مقابل هیچ قدرتی خم نشد و چشمانش نیز جز برای رضای او، گریه نکرد. سروده‌های عارفانه این پیر عارف و فرزانه همه حاکی از درد فراق و بیان عطش لحظه وصال بود.


ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه ۱۳ خرداد ماه سال ۱۳۶۸ لحظه وصال ملت بود. وقتی خبر رحلت امام (ره) منتشر شد، گویی زلزله‌ای عظیم رخ داد، بغض‌ها ترکید و سراسر ایران و همه کانون‌هایی که در جهان با نام و پیام امام خمینی (ره)   آشنا بودند، یکپارچه گریستند و بر سر و سینه زدند.


اکنون نیز پس از گذشت ۳۰ سال از آن واقعه، هیچ قلم و بیانی قادر نیست، ابعاد حادثه و امواج احساسات غیر قابل کنترل مردم را در آن روزها توصیف کند.


مردم ایران و مسلمانان انقلابی، حق داشتند این چنین ضجه کنند و صحنه‌هایی پدید آورند که در تاریخ نمونه‌ای بدین حجم و عظمت برای آن سراغ نداریم. آنان کسی را از دست داده بودند که عزت پایمال شده آنان را باز گردانده بود، دست شاهان ستمگر و دستهای غارتگران آمریکایی و غربی را از سرزمین شأن کوتاه کرده بود، اسلام را احیا کرده بود، مسلمین را عزت بخشیده بود، جمهوری اسلامی را به پا کرده بود، رو در روی همه قدرتهای دنیا ایستاده بود و ۱۰ سال در برابر صدها توطئه براندازی و طرح کودتا و آشوب و فتنه داخلی و خارجی مقاومت کرده بود و هشت سال دفاعی را فرماندهی کرده بود.


شاید کسانی که قادر به درک این مفاهیم نیستند، اگر حالات مردم را در فیلم‌های مراسم تودیع، تشییع و خاکسپاری پیکر مطهر امام خمینی (ره) مشاهده کنند و خبر مرگ دهها تن که در مقابل سنگینی این حادثه تاب تحمل نیاورده و قلبشان از کار ایستاده بود را بشنوند و پیکرهایی که یکی پس از دیگری از شدت تأثر بیهوش به روی دست‌ها در امواج جمعیت به سوی درمانگاه‌ها روانه می‌شدند، در فیلمها و عکس‌ها ببینند، در تفسیر این واقعیت‌ها درمانده شوند.


اما آنان که عشق را می‌شناسند و تجربه کرده‌اند، مشکلی نخواهند داشت، حقیقتاً مردم ایران عاشق امام خمینی (ره) بودند و چه شعار زیبا و گویایی در سالگرد رحلتش انتخاب کرده بودند که "عشق به خمینی عشق به همه خوبیهاست".


دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۶۸ شمسی، مراسم وداع بزرگ تاریخ ایران برگزار شد و ملت مسلمان ایران با سوز و اندوه فراوان، پیکر مطهر امام خمینی (ره) را از مصلای تهران تا بهشت زهرا تشییع کردند.


تقریباً از روز نخست خرداد سال ۱۳۶۸، مردم ایران خبرهای نگران کننده‌ای از وضع جسمی امام خمینی (ره) شنیدند و در اضطراب و اندوه فرو رفتند. این نگرانی زمانی بیشتر شد که در دوم خرداد ۱۳۶۸ اطلاعیه کوتاه دفتر امام خمینی (ره) قرائت شد. در این اطلاعیه از عمل جراحی دستگاه گوارش امام خمینی (ره) به دلیل خونریزی، خبر کوتاه و مبهمی نقل شد.


هنگامی که دفتر امام خمینی (ره) با سیل تلفن‌های افرادی که اطلاعات بیشتری می‌خواستند مواجه شد، برای همه تلفن کنندگان یک پاسخ داشت "الحمدلله حال امام رضایت بخش است؟ دعا کنید".


گرچه این پاسخ معنادار بود ولی اخباری که پس از آن به تدریج منتشر شد، حکایت از آن داشت که حال امام خمینی (ره) رو به بهبود است و مشکلی وجود ندارد.


این روند ادامه داشت که ناگهان در شامگاه ۱۳ خرداد، خبر از پیدایش مشکل در مسیر درمان امام خمینی (ره) سخن به میان آمد. در همین حال، دفتر امام خمینی (ره) از مردم درخواست کرد جهت شفای امام خمینی (ره) دعا کنند.


متعاقب این خبر، قلب ملت ایران لرزید و همه احساس کردند که در آستانه غم بزرگی قرار گرفته‌اند. در این زمان، موج بزرگی از دعا و زاری سراسر کشور را فرا گرفت و مردم به تنهایی و یا به صورت حضور در مساجد و اماکن مقدس، از نهان جان به دعا و زاری پرداختند.


در سحرگاه ۱۴ خرداد سال ۱۳۶۸، در حالی که مردم هنوز به دعا و نیایش مشغول بودند، به محض آنکه برای نماز صبح و عبادت سحرگاهی از خواب برخاستند، همه چیز را غیر عادی دیدند. رادیو صوت قرائت قرآن پخش می‌کرد.


ساعت هفت بامداد پس از چند ساعت سکوت، گوینده اخبار رادیو با صدای لرزان گفت: بسم الله الرحمن الرحیم، انالله و اناالیه راجعون، روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان حضرت امام خمینی (ره) به ملکوت اعلی پیوست...


با اعلام این خبر، بغض یک ملت و بغض شیفتگان اسلام در سراسر جهان ترکید و موج زاری سراسر کشور را فرا گرفت. ناگهان مردم سیاهپوش شدند، کوچه‌ها و خیابان‌ها را نیز جامه سیاه به تن کرد، کاروان‌های عزادار نیز از نقاط دور و نزدیک کشور به سوی تهران حرکت کردند، تا در مراسم وداع بزرک شرکت کنند.


امروز چهاردهم خرداد ۹۸ و سی امین سالروز آن روز است، روزی که هیچ قلمی توان توصیف آن را ندارد. زبان از بیان آنچه در آن روز رخ داد عاجز است.


عصر امروز ملت بزرگ و روزه دار ایران در بیست و نهمین روز ماه مبارک رمضان بار دیگر همچون احساسی که در آن روزها داشتند، به مرقد مطهر مولای خود می‌روند تا بار دیگر با وی پیمان ببندند که به عهد و پیمان خود با او استوار و پابرجا ایستاده‌اند.


آری سی سال از هجرت تاب سوز و جانگداز معمار کبیر انقلاب اسلامی و پیام آور عزت و شرف مسلمین در روزگار غربت ایمان می‌گذرد و دل‌های سرشار از عشق یاران صدیق آن روح خدا هنوز از تب و تاب فقدان آن عزیز سفر کرده آرام و قرار نیافته است.


گذشت سی سال از آن روز غم انگیز که محبان دلسوخته، محبوب خویش را از کالبد تن رسته دیدند، می‌گذرد، اما ارادت و خلوص این وفاداران صادق نسبت به راه و مرام آن پیر فرزانه هر روز فزونی می‌یابد.


«حضرت امام روح الله موسوی خمینی (ره) از مردان خدا و سالکان حق طلبی بود که در عصر غربت معنویت و روزگار انزوای ارزشهای الهی و انسانی، صلای دین مداری و آزادی خواهی سر داد و سلسله جنبان قیامی شد که امواج توفنده آن اساس بیداد را به لرزه افکند.»


اجتمام *۷۰۲۹*۲۰۲۱**