اتفاقی که هفته گذشته و قبل از تعطیلات چهار روزه عید فطر رخ داد و تا الان ادامه پیدا کرد. همیشه وقتی تعطیلاتی مثل این پیش میآمد قیمت دلار بالا میرفت. لابد، چون تقاضا به خاطر سفرهای خارجی زیاد میشد یا به خاطر بدون حساب و کتاب بودن بازار دلالها میتوانستند با قیمتها بازی کنند، اما این بار وقتی ۱۳ خرداد رسید نه تنها آب از آب تکان نخورد بلکه در سایتها و کانالهای مجازی هم شاهد عقبنشینی قیمت دلار بودیم. بعضیها انتظار داشتند امروز با بازگشایی بازارها دلار دوباره میل به افزایش نشان دهد، اما چشم شیطان کور حداقل تا ظهر ۵۰ تومان دیگر ارزان شده است. فکر میکنید چه اتفاقی افتاده و چطور میتوان این مسئله را تحلیل کرد؟
اول؛ تاثیر عوامل سیاسی
آقای دونالد ترامپ با اظهارات نسنجیده و عجیب و غریب خود که حتی گاهی از منظر عرف جهانی هم پذیرفتی نیست تا الان کلی دردسر برای بازارهای مالی مثل نفت، چین و ایران ایجاد کرده است، اما از آنجا که ما ایرانیها معتقدیم «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد»، از حدود هفتم خرداد ماجرا کاملا برعکس شده است. رییسجمهوری آمریکا در این تاریخ جلوی دوربینهای تلویزیونی گفت: «به نظر من آمریکا و ایران میتوانند به یک توافق مشترک برسند. ایران دارای تواناییهای بزرگی است.» قطعا خودتان بهتر میدانید چنین جملات سادهای در دنیای سیاست مثل آبی است بر آتش. شاید برای من و شما این حرفها خیلی مهم نباشد، اما تحلیلگران جهان آن را به عنوان عاملی مثبت قلمداد میکنند و بنا را بر این میگذارند که دو طرف تلاش میکنند از تنشهای لفظی میان خود بکاهند. شما آهن گداخته را داخل آب سرد فرو ببر و ببین چه صدایی میدهد. سخنان ترامپ در بازار ارز ایران چنین تاثیری داشت و دقیقا از همان روز قیمت دلار مدام در حال پایین آمدن است.
به گزارش فرارو، در سه، چهار روز گذشته هم میبینیم که کانال ۱۴ هزار تومان را به شکل کامل ترک کرده و برای مدتی قابل توجه در محدوده ۱۳ هزار و ۳۰۰تومان به سر میبرد. حالا حدود ۵۰ تومان کمتر یا بیشتر. اگر دونالد ترامپ بعد از پایان سفرش به انگلیس و معاشرت با ملکه الیزابت دوباره به سرش نزند و حرفهای عجیب و غریب نزند، عامل کاهش تنش سیاسی و نظامی توانایی دارد قیمت دلار را همچنان کاهش دهد. مشکل اینجاست که به عنوان یک کارشناس سیاسی، اقتصادی، نظامی و حتی به عنوان مشاور خانواده نمیتوان روی ثبات سیاستهای آقای ترامپ و حرفهایش حساب باز کرد!
دوم؛ تاثیر عوامل اقتصادی
خیلی دوست داشتنی نیست، اما باید بپذیریم که بخشی از نظام اقتصادی کشور به خاطر تحریمها و افزایش ناگهانی ارز دچار شوک شده است. این به معنی توقف بعضی فعالیتهای صادراتی و تولیدی است. توقع دیگری هم نباید داشت. وقتی تولیدکنندهای نمیتواند ارز تهیه کند یا در وارد کردن مواد اولیه دچار مشکل شده، طبیعی است که دست از کار بکشد و منتظر بهبود اوضاع بماند. همزمان بخش دیگری از صنعت و تولید کشور با مسائل مربوط به تحریمهای ناجوانمردانه آمریکا روبرو است. گوشتان را بیاورید نزدیکتر! به این وضعیت در اقتصاد رکود میگویند. خبر بدی است، اما به هرحال اثرش را روی بازار ارز میگذارد و با حذف بخشی از تقاضا باعث میشود قیمت دلار کمتر دچار نوسان شود. به عنوان نکته امیدوارکننده باید تاکید کنیم خروج از رکود و رشد دوباره اقتصاد میتواند تقاضا را در بازار ارز افزایش دهد، اما به عنوان مثال همین امروز صبح انتشار خبر تحریمهای دوباره در حوزه پتروشیمی باعث شد ظرف نیم ساعت بعد شروع کار بورس، شاخص ۷۰۰ واحد کاهش ارتفاع داشته باشد. این موضوع برای سرمایهگذاران تالار بورس در ساختمان حافظ خبر خوبی نیست، اما به ما اجازه میدهد پیشبینی کنیم دلار در بازار آزاد یکی دیگر از انگیزههایش را برای رشد از دسترفته ببیند و شاید ارزانتر شود.
سوم؛ تاثیر عوامل اجتماعی
مردم کمتر به مسافرتهای خارجی میروند. تولیدکنندگان زیاد برای خرید مواد اولیه ریسک نمیکنند و صادرات و واردات در بخش صنایع به خاطر رکود کاهش پیدا کرده است. در چنین وضعیتی خودتان را جای دلالها بگذارید و ببینید اسکناسهایی که با کلی مشقت و حتی گاهی با شقاوت ذخیره کردهاید را باید به کی بفروشید؟ وقتی مشتری نیست نمیتوان قیمت را بالا برد و بله همین موضوع ساده میتواند یکی دیگر از دلایل کاهش قیمت دلار باشد.
وقتی موج کاهش قیمتها راه افتاد و دستکم برای مدتی ماندگار شد، دستهای از سرمایهگذاران غیرحرفهای و آماتور ناامید از افزایش دوباره قیمت و با ترسی آمیخته از احتمال کاهش بیشتر اندوخته خود را روانه بازار میکنند و میخواهند هر طور شده زودتر از شرش رها شوند تا کمتر ضرر کنند. این یکی میتواند احتمال کاهش مجدد قیمت دلار را افزایش دهد.
منبع: تارنمای فرارو، شنبه 18 خرداد 98
ایرنا مقاله** 1194
نظر شما