آبه شینزو، نخستوزیر ژاپن قرار است امروز در پاسخ به دعوت حسن روحانی، رئیسجمهور اسلامی ایران سفری رسمی به تهران داشته باشد. این سفر در نودمین سالگرد آغاز روابط میان تهران و توکیو انجام میشود. اولین پیمان دوستی میان ایران و ژاپن سال ۱۳۰۸ امضا شد و همان سال سفارت ژاپن در تهران و یک سال بعد سفارت ایران در توکیو تأسیس شد. دو کشور به جز دوران جنگ جهانی دوم، که حکومت ایران تحت فشار روسیه و بریتانیا روابط خود را با ژاپن قطع کرد، در طول ۹۰ سال گذشته روابط نزدیکی با یکدیگر داشتهاند.
محسن روحیصفت، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی ایران و کارشناس مسائل آسیا معتقد است که سفر آبه شینزو به تهران در شرایطی که تنشها در روابط تهران و واشنگتن به اوج خود رسیده است و نگرانیهایی در مورد تشدید تنشها در خلیج فارس وجود دارد، میتواند به تسهیل گشایش کانال گفتوگویی تازه از طریق این شریک سنتی ایران کمک کند.
روحیصفت معتقد است که بسیاری از نگرانیهای ژاپن با ایران در مورد امنیت خلیج فارس مشترک است در حالی که منافع ژاپن از سوی اقدامات برخی مصادر قدرت در امریکا به خطر افتاده است. در ادامه متن کامل گفتوگوی «اعتماد» را با محسن روحیصفت، معاون پیشین دفتر مطالعات وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
وضعیت روابط تهران و توکیو در شرایط کنونی در چه سطحی قرار دارد و سفر نخستوزیر ژاپن، آبه شینزو به تهران از چه اهمیتی برخوردار است؟
همانگونه که چه از سوی مقامهای ایرانی، چه از سوی مقامهای ژاپنی و حتی از سوی دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا عنوان شده است، روابط تهران و توکیو روابطی تاریخی، سنتی و عمیق است. هر چند بیش از ۴۰ سال از آخرین سفر یک رهبر ژاپن به ایران میگذرد اما روابط دو کشور در تمام این ایام به شکل گستردهای جریان داشته و سفر اخیر آبه شینزو، نخستوزیر ژاپن هم برای بزرگداشت نودمین سالگرد آغاز روابط دو کشور انجام میشود. روابط گسترده اقتصادی و تجاری میان ایران و ژاپن در طول دهههای اخیر همواره جریان داشت و تا پیش از اعمال دور جدید تحریمهای یکجانبه امریکا علیه ایران، مقامهای ژاپنی با دیدگاه مثبتی به توسعه اقتصادی ایران و نقشآفرینی مثبت در این زمینه نگاه میکردند.
بسیاری از صنایع ایران با فناوریها و همکاریهای صنایع بزرگ ژاپنی پا گرفتهاند و این کشور در توسعه صنعتی ایران نقش مؤثر و بسزایی بازی کرده است. کمتر از دو سال پیش هم شاهد بودیم که دولت ژاپن یک خط اعتباری ۱۰ میلیارد دلاری برای سرمایهگذاری در صنعت برق و آب ایران اختصاص داده بود. همچنین شاهد توافق ژاپن برای سرمایهگذاری در حوزه حمل و نقل ایران بودیم که با وجود امضای تفاهمها به دلیل فشارهای امریکا و تحریمهای این کشور هنوز عملی نشده است.
به طور کلی بخش اقتصادی ایران همواره با ژاپن روابط مثبتی داشتند، چه در حوزههایی مانند انرژی و صادرات نفت خام، چه در حوزه سرمایهگذاری در بخش خدمات عمومی و چه در روابط صنعتی و فناوری، رابطه ایران و ژاپن طی سالهای گذشته ادامه داشت اما به دلیل فشارهای امریکا این روابط متأسفانه در حال حاضر در شرایط خوبی قرار ندارد. با این حال میتوان گفت که علایق مشترک میان دو کشور همچنان باقی مانده است و آمادگی برای بازگشت به شرایط رونق روابط تجاری در صورت حذف موانع خارجی و دخالت قدرتهای ثالث همچنان وجود دارد.
تصور میکنید در شرایط فشارهای امریکا و جنگ اقتصادی این کشور، کاری از ژاپن بر بیاید؟
به هر حال فشار امریکا بدون تأثیر نیست و نمیتوان تصور کرد که ژاپن راسا بتواند فشارهای امریکا را دور بزند...
اما دیپلماتهای پیشین میگویند که ژاپنیها حتی در دوران جنگ تحمیلی هم روابط خود را با ایران قطع نکردند و حتی در سطح قطعات نظامی هم با ایران تجارت داشتند...
بله درست است اما شرایط کنونی از آن زمان متفاوت است.
چه تفاوتی دارد؟
سفر آبه به تهران در واقع زمینهسازی برای این است که روابط اقتصادی دو کشور فارغ از فشارهای امریکا ارزیابی شود اما مساله اینجاست که این تنها هدف سفر نخستوزیر ژاپن نیست، موضوع اصلی تنها احیای روابط اقتصادی و تجاری با ایران نیست بلکه نگرانی ژاپن از وقوع تنش و درگیری در خلیج فارس است. باید توجه داشت که بیش از ۸۰ درصد از نفت خام مورد استفاده ژاپن از مسیر خلیج فارس تأمین میشود. در صورتی که امنیت خلیج فارس به خطر بیفتد، توسعه اقتصادی ژاپن به شدت کاهش پیدا میکند و تأثیر عمیقی بر اقتصاد این کشور خواهد داشت. ژاپن علاقهمند است که با استفاده از رابطه سنتی و خوب خود با تهران بتواند از وقوع رویدادی خطرناک در خلیج فارس و شاهراه تأمین انرژی این کشور جلوگیری کند.
توان دیپلماتیک ژاپن برای وساطت یا میانجیگری در مسائل منطقه خلیج فارس تا چه اندازه است؟ به هر حال شاهدیم که ژاپن در منطقه خود با مشکلات متعددی در رابطه با روسیه، چین و کره شمالی مواجه است که از حل آنها به شکل دیپلماتیک ناتوان است.
مشکلاتی که ژاپن در منطقه شرق دور دارد به نسبت نگرانیهای این کشور در مورد خلیج فارس قابل قیاس نیست. مشکلات در منطقه شرق آسیا بیشتر مشکلات ارضی و سیاسی هستند که در کوتاهمدت تأثیر عمیق و جدی بر اقتصاد و صنعت ژاپن نمیگذارد. ژاپنیها در مورد مسائلی که با روسیه در مورد چند جزیره کوچک دارند یا مسائلی که میان کره شمالی، جنوبی و امریکا مطرح است، مستقیماً نگرانیهای اقتصادی ندارند. اما هر گونه درگیری در خلیج فارس که منجر به قطع صادرات نفت بشود، زندگی عادی مردم ژاپن را به سرعت و بلافاصله تحت تأثیر قرار خواهد داد. خطری که ژاپنیها از تنشهای میان ایران و امریکا در خلیج فارس احساس میکنند بسیار بیشتر از نگرانیهایی است که ممکن است در مورد کره شمالی یا روسیه داشته باشند.
مذاکره با تهران تا چه اندازه میتواند این نگرانی ژاپن را برطرف کند؟ به هر حال امریکاییها و برخی کشورهای دیگر حاشیه خلیج فارس در افزایش تنشهای منطقه نقش مستقیمی دارند...
باید توجه کرد که ژاپن و ایران، منفعت مشترکی در حفظ امنیت خلیج فارس دارند در حالی که برخی از بازیگران خارجی، بیشتر از بیثباتی در منطقه منفعت میبرند. فراموش نکنیم که گروهی از سیاستمداران، لابیهای نظامی و نفتی در ایالات متحده امریکا مستقیماً از مشکلات امنیتی در شاهراه انرژی خلیجفارس منفعت میبرند. غولهای نفتی بزرگ امریکا علاقهمند هستند که قیمت نفت روند افزایشی بگیرد و تولیدکنندگان نفت خاورمیانه به تدریج از بازار عرضه حذف شوند. تولید نفت شیل در امریکا به شدت به قیمت جهانی نفت و میزان تقاضا در جهان وابسته است. هزینه تولید نفت شیل و ماسه در امریکا به نسبت تولید نفت در خاورمیانه بسیار بالاتر است، امریکا در طول سالهای اخیر به بزرگترین تولیدکننده نفت خام در دنیا بدل شده و علاقهمند است، بازارهای بیشتری در سراسر جهان برای نفت تولیدی خود پیدا کند.
هر اندازه قیمت جهانی نفت افزایش پیدا کند و تقاضا در بازار جهانی بیشتر شود، توان تولید نفت شیل امریکا هم بیشتر خواهد شد و این کشور به تولیدکننده بزرگ نفت جهان تبدیل میشود. در نتیجه لابیهای نفتی در امریکا علاقهمند هستند که بسیاری از کشورهایی که اکنون نفت خود را از خاورمیانه تأمین میکنند به مشتری نفت شیل امریکا تبدیل شوند. برای مثال دولت امریکا مدتهاست هندوستان را تشویق میکند که نفت خام خود را از امریکا وارد کند، در مورد ژاپن هم همینطور است. امریکاییها علاقهمند هستند که ژاپن وابستگی نفت خود به خاورمیانه و خلیج فارس را قطع کند و به مشتری نفتی امریکا بدل شود.
نباید این عناصر تأثیرگذار را در مسائل جاری خاورمیانه نادیده گرفت و فراموش کرد که المانهایی از قدرت امریکا علاقهمند به افزایش تنش و درگیری در خلیج فارس هستند، موضوعی که نه به نفع ایران و نه به نفع ژاپن خواهد بود. نقش ژاپن در این شرایط معنا پیدا میکند چراکه ژاپن هم در روابط با امریکا و هم در ثبات و امنیت شاهراه انرژی تنگه هرمز و خلیجفارس منفعت دارد. رقابتهای سیاسی در امریکا در شرایطی که گروهی از سیاستمداران به دنبال تأمین منافع غولهای نفتی و تسلیحاتی هستند و گروهی از سیاستمداران چشم به صندوقهای رأی دارند، باعث میشود که دولتهایی مانند ژاپن و بخشی از کشورهای اروپایی که ثبات و امنیت خودشان را در ثبات و امنیت منطقه خلیج فارس میبینند به تکاپو بیفتند تا جلوی تشدید تنشها را از هر طریقی بگیرند.
تصور میکنید تا چه اندازه میتوان از سفر نخستوزیر ژاپن توقع توافقهای جدید دیپلماتیک، اقتصادی و تجاری داشت؟ و آیا ممکن است در همین سفر شاهد یک گشایش در زمینه مسائل جاری میان امریکا و ایران باشیم؟
نمیتوان انتظار داشت که در این سفر توافق عمدهای اعلام شود. به هر تقدیر چنین توقعی پیش از موعد و مانند چیدن میوه کال است. این سفر به خودی خود زمینهساز برای مذاکرات آینده است. این سفر ایجاد زمینهای برای تمایلات و فضای مثبت میان طرفهاست. حین این سفر میزان آمادگی طرفین در ابعاد مختلف سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی ارزیابی میشود و ژاپنیها پیامها و ادبیاتی را که از طرف ایرانی میشنوند، بررسی و ارزیابی میکنند. کمترین اثر این سفر میتواند این باشد که تنشها در منطقه را تا حدی کاهش دهد. بعد از محاسبه و ارزیابی گفتوگوها و رایزنیهای سفر آبه به تهران است که ژاپنیها فرصت این را پیدا میکنند که امکان ایجاد یک کانال گفتوگوی جدید و برقراری مذاکرات تازه را با ایران بررسی کنند. یک خط جدید مذاکرات ممکن است سالها طول بکشد تا به یک توافق برسد. نمیتوان انتظار داشت که در نتیجه مستقیم سفر آبه به تهران مشکلات میان ایران و امریکا حل و فصل شود.اما بعید نیست که ژاپنیها در این سفر مشوقها و امتیازهایی به ویژه در حوزه اقتصادی برای طرف ایرانی در نظر داشته باشند تا بتوانند در تلطیف شرایط از آن استفاده کنند و طرف ایرانی را به گفتوگو تشویق کنند.
آبه شینزو، نخستوزیر ژاپن نزدیک به دو هفته دیگر میزبان اجلاس جی ۲۰ است که رئیسجمهور امریکا هم در آن مشارکت میکند، تصور میکنید زمانبندی این سفر معنای خاصی داشته باشد؟
قطعاً زمانبندی این سفر هوشمندانه انجام شده است. نخستوزیر ژاپن بعد از آنکه میزبان وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران و بعد از آن رئیسجمهور امریکا بود، حالا به ایران میآید و با رئیسجمهور و مقام معظم رهبری دیدار میکند، بعد از آن دوباره از رئیسجمهور امریکا در قالب نشست سران کشورهای عضو گروه ۲۰ پذیرایی میکند. قطعاً نخستوزیر ژاپن اگر نتایج امیدوارکنندهای از این سفر به دست بیاورد ممکن است که آنها در سفر اجلاس سران گروه ۲۰ هم مطرح کند.
میتوان این امکان را هم در نظر گرفت که آبه شینزو به عنوان میزبان اجلاس جی ۲۰ در اوزاکا ایران را به عنوان مهمان به این نشست دعوت کند. اما اینها موضوعاتی نیست که طرف ایرانی به عنوان بنیان مذاکرات روی آن حساب کند. طرف ایرانی خواستار رسیدن به نتایجی پایدار بیش از شرکت در یک نشست چند جانبه یا رد و بدل کردن پیام است. در هر صورت به گمان من سفر آبه شینزو به تهران میتواند تأثیرگذار و تسهیلکننده ادامه رایزنیها میان ایران و کشورهای دیگر برای حل و فصل مشکلات پیشآمده از سوی امریکا باشد. در عین حال باز هم تاکید میکنم که این سفر بزرگداشت نودمین سالگرد آغاز روابط دیپلماتیک میان ایران و ژاپن است و قطعاً دو طرف علاقهمند هستند که چنین سفری به عمق این رابطه قدیمی و سنتی بیفزاید و سطح روابط دوجانبه را به شکل چشمگیری افزایش دهد.
منبع: روزنامه اعتماد؛ ۱۳۹۸،۰۳،۲۲
گروه اطلاع رسانی **۹۳۷۰**۲۰۰۲
نظر شما