۲۲ خرداد ۱۳۹۸، ۹:۵۳
کد خبر: 83349895
T T
۵ نفر

پروندهٔ خبری

فرصت ژاپنی

۲۲ خرداد ۱۳۹۸، ۹:۵۳
کد خبر: 83349895
فرصت ژاپنی

تهران- ایرنا- امروز تهران پس از ۴۱ سال میزبان نخست وزیر ژاپن است و این قرعه به نام شینزو آبه افتاده است. آنچه قطعی است اهمیت سیاسی سفر شینزو آبه به تهران در روزهای سیاست فشار حداکثری امریکا است و آنچه باید نتیجه آن را به انتظار نشست پاسخ ایران به پیشنهاد نخست‌وزیر ژاپن به رییس‌جمهور ایران برای کاهش تنش با ایالات متحده امریکا است.

گروه اطلاع رسانی ایرنا در راستای ایفای رسالت آگاهی بخشی به انعکاس برجسته‌ترین گزارش های روزنامه‌های مختلف با عناوینی چون «فرصت ژاپنی، دیپلماسی پدر و پسر، اگر توان دفاعی ایران نبود؛ تروریسم پیروز می‌شد، قطب نمای تابستانی مسکن، کودکان کار همچنان کار می‌کنند، سودای ناتمام ۷۵، سینما، قربانی بزرگ قوانین ناقص در حوزه فرهنگ و دلواپسی برای حیات شبانه تهران پرداخته است در ادامه به بازتاب گزیده‌ای از این مطالب می‌پردازیم.

فرصت ژاپنی

روزنامه «اعتماد» با درج گزارشی با عنوان «فرصت ژاپنی» می‌نویسد: امروز تهران پس از ۴۱ سال میزبان نخست وزیر ژاپن است و این قرعه به نام آبه شینزو افتاده است. دیپلمات ۶۴ ساله‌ای که از سال ۲۰۱۲ نخست‌وزیر ژاپن است و با ورود به سال ۲۰۱۹ رتبه دوم در طولانی‌ترین دوره نخست‌وزیری پس از جنگ ژاپن را به خود اختصاص داد. گمانه زنی‌ها درباره سفر آبه شینزو به تهران از قریب به یک سال پیش آغاز شده اما زمان بندی خاصی برای آن تعیین نشده بود. سرانجام قریب به ۳ هفته (۲۷ ماه مه) پیش پس از آنکه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور امریکا مهمان آبه در توکیو بود ژاپن اعلام کرد نخست وزیر این کشور به زودی به تهران سفر می‌کند. هر چند سفر آبه در دستور کار روابط دو کشور بود اما همزمانی آن با حضور دونالد ترامپ در توکیو و سخنان رئیس‌جمهور امریکا در نشست خبری با نخست‌وزیر ژاپن مسیر این سفر را تغییر داد و بیشتر به ابعاد دیگری جز روابط دوجانبه تهران و توکیو پرداخته شد.

دونالد ترامپ در نشست خبری با آبه برای نخستین‌بار ادعا کرد که دولت وی به دنبال تغییر نظام در ایران نیست و ایران می‌تواند با دولتمردان فعلی به راه خود ادامه دهد و تنها چیزی که امریکا از ایران می‌خواهد عدم دستیابی به سلاح هسته‌ای است. ترامپ تاکید کرد که از ایفای نقش توکیو در مناقشه میان ایران و امریکا استقبال می‌کند. پس از این اخبار رسمی موجی از گمانه‌زنی رسانه‌ای آغاز شد. آیا آبه حامل پیامی برای ایران است؟ ژاپن که عنوان متحد اصلی امریکا در بلوک شرق را برعهده دارد به میانجی جدیدی در رابطه ایران و امریکا تبدیل می‌شود؟ ترامپ در گوش آبه چه زمزمه کرد که نخست‌وزیر ژاپن راهی تهران شد؟ آیا آبه با بسته پیشنهادی به تهران می‌رود؟ ژاپن با توجه به نزدیکی به امریکا تا چه اندازه نزد ایرانی‌ها معتبر و قابل اعتماد است؟ آیا ایران به فرض میانجی‌گری توکیو این رویه را می‌پذیرد؟ در مقطع فعلی می‌توان گفت که آنچه قطعی است اهمیت سیاسی سفر آبه شینزو به تهران در روزهای سیاست فشار حداکثری امریکا است و آنچه باید نتیجه آن را به انتظار نشست پاسخ ایران به پیشنهاد نخست وزیر ژاپن به رئیس جمهور ایران برای کاهش تنش با ایالات متحده امریکا است. پاسخی که آبه در حاشیه نشست گروه ۲۰ در آینده‌ای نه چندان دور به اطلاع رئیس‌جمهور امریکا خواهد رساند.

دیپلماسی پدر و پسر

روزنامه «ایران» با انتخاب گزارشی با عنوان «دیپلماسی پدر و پسر» می‌نویسد: «صلح و ثبات خاورمیانه، برای ژاپن، امریکا و جامعه جهانی بسیار مهم است»، شاید این بخش از سخنان شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن که پیشتر در تبیین نگاه دولتش به عرصه سیاست خارجی بر زبان آورده، وجه مهمی از اهداف سفر امروز او به تهران را پدیدار کند. سفری که به گفته علی ربیعی سخنگوی دولت، طی آن نخست وزیر ژاپن با رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهوری کشورمان دیدار و گفت‌وگو می‌کند. آبه بلندپایه‌ترین مقام اجرایی توکیو است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به تهران سفر می‌کند. سفر دونالد ترامپ رئیس جمهوری امریکا به ژاپن چند روز قبل از سفر آبه به تهران و تأیید سفر نخست وزیر ژاپن به ایران بعد از آن دیدار، گمانه‌زنی‌ها پیرامون این سفر را تحت الشعاع تلاش توکیو برای کاهش تنش‌ها بین تهران- واشنگتن قرار داده است.

بخصوص که ژاپن همزمان که متحد نزدیک به امریکاست از روابط حسنه‌ای هم با ایران برخوردار است. بیراه نبود که ترامپ در نشست خبری مشترک با آبه و با اشاره به سفر او به ایران گفت: «من می‌دانم نخست وزیر ژاپن رابطه خوبی با ایران دارد و باید دید چه اتفاقی رخ می‌دهد.» او در همین برنامه بدون اینکه اشاره‌ای به شرط و شروط گذشته دولتش برای گفت‌وگو با ایران کند، از آمادگی مذاکره با تهران سخن گفت. سخنی که با اعلام وزیر خارجه‌اش مبنی بر آمادگی گفت‌وگو بدون پیش شرط تقویت شد.

اگر توان دفاعی ایران نبود؛ تروریسم پیروز می‌شد

روزنامه «آرمان» با درج مطلبی با عنوان «اگر توان دفاعی ایران نبود؛ تروریسم پیروز می‌شد» به گفت وگو با سیدمحمد صدر، معاون وزیر امور خارجه دولت اصلاحات و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام پرداخت و نوشت: باید منتظر ماند و دید که آیا نخست وزیر ژاپن حامل پیام احتمالی از سوی واشنگتن برای تهران است یا خیر، اما آنچه که مسلم به‌نظر می‌رسد این است که ژاپن نیز همانند بسیاری دیگر از کشورها از افزایش تنش و تشنج در سطح منطقه با توجه به آنکه این کشور یکی از مصرف‌کنندگان اصلی نفت و گاز منطقه خلیج فارس است بسیار نگران است. لذا توکیو به‌دنبال آن است که امنیت منطقه حفظ شود. طبیعی است که بر مبنای پیشنهاداتی که به تهران ارائه خواهد داد پاسخ مقتضی را نیز دریافت خواهد کرد.

نفوذ منطقه‌ای ایران نه تنها به نفع مردم ایران، عراق، سوریه و کل کشورهای منطقه، اروپا و آمریکا است چون این قدرت بازدارنده جلوگیری می‌کند از یک تهدید تروریستی بین‌المللی و امنیت آنها را ایران از این طریق تامین کرده است. یکی دیگر از نکاتی که طی سال‌های اخیر طرف‌های اروپایی مطرح می‌کنند مساله توان دفاع موشکی ایران است. بسیار تعجب برانگیز است، کافی است کشورهای اروپایی نگاهی به کشورهای پیرامونی ایران داشته باشند و این سوال را به‌طور مشخص پاسخ دهند که بودجه سالانه نظامی ایران چه میزان است و در مقابل خریدهای تسلیحاتی عربستان سعودی و برخی دیگر از کشورهای منطقه خلیج فارس چه میزان است. بر مبنای اعلام منابع خبری غربی عربستان بیش از ۱۱۰ میلیارد دلار خرید تسلیحاتی از ایالات متحده داشته است. در حال حاضر نیز اخباری منتشر شده که بر مبنای آن ایالات متحده در حال تولید بمب‌های هوشمند در عربستان است. حال سوال اینجاست که چگونه است که مقایسه نمی‌شود تلاش‌هایی که کشورهای پیرامونی ایران در منطقه و همچنین رژیم صهیونیستی در انبار کردن سلاح‌های نامتعارف دارد با بودجه‌ای که ایران برای بخش نظامی اش اختصاص می‌دهد.

قطب نمای تابستانی مسکن

روزنامه «دنیای اقتصاد» با انتخاب گزارشی با عنوان «قطب نمای تابستانی مسکن» نوشت: رصد آخرین تحولات بازار مسکن در تهران، ۶ علامت تغییر در صحنه معاملات خرید آپارتمان را نشان می‌دهد. با نزدیک شدن به شروع فصل اصلی نقل و انتقالات ملکی، «چگونگی نبض آتی قیمت» به مهم‌ترین پرسش خریداران مصرفی تبدیل شده است. نتایج تحقیقات میدانی در این باره حاکی است: «انتظارات» سه ضلع بازار معاملات، یعنی خریدار، فروشنده و واسطه‌های ملکی، از حالت تداوم یا تکرار جهش قیمت مسکن به سمت نوسان محدود در فصل تابستان، چرخش کرده است. در برخی مناطق کلیدی (سابقه فروش بالا)، حتی انتظار ثبات قیمتی به‌وجود آمده است. کاهش درجه جذابیت خرید ملک در بین سفته بازها نیز دومین علامت امیدوارکننده است.

کمتر از ۱۰ روز مانده به آغاز فصل اوج جابه‌جایی‌ها در بازار مسکن، ۶ علامت جدید از شرایط تابستانی بازار املاک مسکونی رصد و معاملات ملک با مناسبات جدید یا انتظارات تازه و رفتار متفاوت مواجه شد. بررسی‌های «دنیای اقتصاد» درباره چشم‌انداز تابستانی بازار مسکن با استناد به برآیند نگاه خریداران، فروشندگان و واسطه‌های بازار مسکن نشان می‌دهد شمارش معکوس آغاز فصل اوج نقل و انتقالات در بازار ملک در حالی آغاز شده است که دو دسته علائم مثبت وامیدوارکننده در کنار دو گروه از علائم نگران‌کننده منجر به ایجاد نوعی انتظار «میانه» از بابت تغییرات قیمتی در بازار معاملات واحدهای مسکونی شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد هم‌اکنون هر سه ضلع اصلی بازار معاملات مسکن شامل خریداران، فروشندگان و واسطه‌های معاملات ملک، در عین حال که تحت‌تاثیر سه گروه از علائم مثبت و امیدوارکننده انتظار وقوع جهش قیمتی یا رشد محسوس سطح قیمت مسکن در تابستان امسال را انتظاری بعید می‌دانند با این حال به واسطه وجود سه دسته از نشانه‌های نگران‌کننده در بازار، سقوط قیمت‌ها را نیز انتظاری دور از ذهن عنوان می‌کنند.

کودکان کار همچنان کار می‌کنند

روزنامه «همدلی» با انتخاب گزارشی با عنوان «کودکان کار همچنان کار می‌کنند» آورده است: در میان مناسبت‌های تقویم جهانی یک روز هم به کودکانی تعلق گرفت که به جای بازی های کودکانه و رفتن به مدرسه و درس خواندن، مجبورند در کارگاه‌ها یا کارخانه‌ها کار کنند، کاری که بیشتر به بیگاری شبیه است. کودکان کار بی‌تردید اصطلاحی است که در جهان امروز و خصوصاً بعد از صنعتی شدن جهان به ادبیات اجتماعی بشری اضافه شده است. با این حال واقعیت این است که در طول تاریخ کودکان همیشه بخشی از نیروی کار و چه بسا سرمایه‌ای خانواده‌ها بودند. خانواده‌هایی که فرزندان بیشتری داشتند، می‌توانستند از امکانات بهتری برای زیست روزانه خود بهره‌مند شوند. این وضعیت بیشتر در جوامع روستایی و خصوصاً جوامع کشاورزی و دامداری مرسوم بود.

یکی از راهکارهای برون‌رفت از این وضعیت و رهایی کودکان کار یا کودکان خیابانی که برای کسب درآمد، عرض و طول خیابان‌ها را می‌پیمایند ایجاد امکانات لازم برای آنها از سوی دولت‌ها یا مجامع جهانی است. اما این مهم نه تنها به درستی در کشورهای دیگر انجام نمی‌شود، بلکه در کشور ما نیز محلی از اعراب هم ندارد. در هیچ بخش از هزینه‌هایی که دولت به عنوان بودجه هر ساله پیشنهاد می‌کند، چیزی به عنوان حمایت از کودکان کار یا بهتر شدن وضعیت زندگی آنها دیده نمی‌شود. کودکان کار و خصوصاً خانواده‌های آنها گویا فقط باید به این روزها مثل ۱۲ ژوئن روز جهانی مبارزه با کار کودکان دلخوش باشند که شاید گاهی عکسی از آنها روی جلد نشریات کاغذی حک شود یا تصویربرداری محل زیست یا چگونگی زندگی آنها را به تصویر بکشد.

سودای ناتمام ۷۵

روزنامه «شرق» با انتخاب تیتر «سودای ناتمام ۷۵» نوشت: حسن روحانی، شش سال است بر صندلی ریاست‌جمهوری ایران تکیه زده و دومین دولت خود را هدایت می‌کند. او در سال ۹۲ و همچنین ۹۶ دو بار از سوی مردم به عنوان رئیس دولت انتخاب شده است، اما این همه ماجرای حسن روحانی و کرسی ریاست‌جمهوری نیست؛ او پیش‌تر و در سال ۷۵ یعنی یک سال مانده به پایان دولت سازندگی مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، نیز سودای ریاست‌جمهوری بر سر داشت؛ سودایی که با شک و تردید همراه بود و در نهایت با انصراف او در آخرین روزهای اسفند، ناکام ماند و این داستان یک سال پرفرازونشیب حسن روحانی است که از میان کتاب خاطرات سال ۱۳۷۵ مرحوم هاشمی‌رفسنجانی برداشته شده است. ۱۷ سال بعد روحانی توانست با شعار «اعتدال» بر صندلی ریاست دولت تکیه بزند.

فضای سیاسی ایران در حالی وارد سال ۱۳۷۵ شد که ۱۰ روز قبل از نوروز، انتخابات پنجمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شده بود و با آنکه حدود ۲۴ میلیون نفر، چیزی به اندازه ۷۱ درصد مردم در انتخابات شرکت کرده بودند، اما فقط دو نماینده از تهران با کسب اکثریت آرا به مجلس راه یافتند و انتخابات به دور دوم کشیده شده بود. نفر اول منتخب تهران، علی‌اکبر ناطق‌نوری بود که ریاست مجلس چهارم را نیز برعهده داشت و از سوی جامعه روحانیت که حسن روحانی نیز در آن فهرست بود، حمایت می‌شد.

سینما، قربانی بزرگ قوانین ناقص در حوزه فرهنگ

روزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان «سینما، قربانی بزرگ قوانین ناقص در حوزه فرهنگ» به گفت وگو با محمد مهدی عسگرپور پرداخت و آورد: وقتی از حوزه فرهنگ و به‌طور مشخص سینما صحبت می‌کنیم لابد از کشوری صحبت می‌کنیم که فرهنگ عامه‌اش تا حدی شکل مشخص خودش را دارد و بعد از آن ما راجع به فرهنگ به شکل خاص‌تر صحبت می‌کنیم اما به کشور خودمان رجوع کنید و ببینید فرهنگ عامه چه وضعیتی دارد. نهادهای رسمی که انگار مدت‌هاست دکمه خاموش را زده و کاری به فرهنگ عمومی جامعه ندارند. فرهنگ عامه چطور شکل می‌گیرد؟ فرضاً سیستم اصرار دارد خودروهای بی کیفیتش را در کوتاه‌ترین فرصت بفروشد یعنی ولعی در جامعه ایجاد می‌کند و جنگ تنازع بقا شکل می‌گیرد و مردم برای ثبت خرید خودرو پراید تلاش می‌کنند، خب این فرهنگ تأثیرش را در رانندگی می‌گذارد و الی آخر و به تدریج شاهد فرهنگی در جامعه هستیم که فکر می‌کند برای رسیدن به یک موجود بی‌کیفیت باید تا مرز فنا پیش رفت و یا درگیر شد. در این بساط دیگر نوبت به صحبت درباره فضای فرهنگی در سینما و اینکه چرا به مسائل مالی و سیاسی آلوده شده نمی‌رسد. در کشوری که فرهنگ عامه آن تا این میزان دچار مشکل شده انتظار اینکه چه سینمای خوبی داریم، کارگردانانشان فهمیده‌اند، تهیه کننده ها باشعورند، پخش کننده‌ها حق هم را ضایع نمی‌کنند، تبلیغات و رقابت در فضای سالم شکل گرفته و… خنده دار است.

اما شفافیت در برخی مسائل که اتفاقاً برای سینمای امروز با سابقه ۴۰ ساله پس از انقلاب امر معمولی است، می‌تواند گره‌گشا باشد. به عنوان مثال همین ارائه آمار دقیق از میزان فروش فیلم‌ها. چرا با وجود مکانیزه شدن فروش بلیت همچنان با آمار نادرست و غیرواقعی مواجه هستیم. در اولین روز اکران عید فطر در ابتدا اعلام شد که فیلم «سرخپوست» فیلم پرفروش روز بوده است و بعد از آن برخی کانال‌ها با تکذیب این خبر از صدرنشینی «ما همه با هم هستیم» خبر دادند.

دلواپسی برای حیات شبانه تهران

روزنامه «شرق» با درج گزارشی با عنوان «دلواپسی برای حیات شبانه تهران» می نویسد: تهران و بسیاری از شهرهای کشورمان را به دلایل مختلفی از جمله موضوعات فرهنگی، اجتماعی و عرفی شهر شب نمی‌دانند؛ این شهرها از ساعاتی از شب به بعد در سکوت، تاریکی و خلوتی فرو می‌روند و تردد در آنها معمولاً محدود و معدود می‌شود. این موضوع ارتباط نزدیکی با شرایط اجتماعی و اقتصادی، بافت شهری، امکانات و زیرساخت‌ها و مبلمان شهری دارد. یعنی شاید مردم یک محله دلشان بخواهد شب‌های آخر هفته در حالی که کودکانشان در حال فوتبال و بدمینتون بازی هستند، دور هم در پارک بنشینند و از خنکی هوا لذت ببرند اما یا احساس امنیت ندارند، یا عرف اجتماعی به آنها اجازه نمی‌دهد یا اصلاً محله‌شان پارک و نور کافی برای شب‌مانی خانواده‌ها ندارد. در بسیاری از کشورهای حتی خاورمیانه‌ای بخشی از شهر زیست شبانه دارد و شهروندان آن شهر یا توریست‌های داخلی و خارجی که شرایط حضور سر کار را ندارند و وقتی آزاد دارند می‌توانند تا پاسی از شب در این محیط‌های شبانه که معمولاً رفاهی – تفریحی یا بازارهای شبانه هستند حضور داشته باشند و این همان تجربه‌ای است که در شهرهای ما به دلایل مختلف فرهنگی – اجتماعی و عرفی وجود نداشته و همین دلایل همچنان عاملی برای نبود زیست شبانه است.

فارغ از اینکه موضوع حیات شبانه را چه کسانی شروع کردند و چه کسانی با آن مخالف‌اند، باید به اثرگذاری دولبه یک جریان نامحسوس اشاره کرد که شاید حتی خودش هم نمی‌داند چقدر مهم است و درعین‌حال چطور رصد و هدایت می‌شود و یک‌باره به ضد خود تبدیل می‌شود؛ اینفلوئنسرهایی که در فضاهای مجازی در این مدت درباره حیات شبانه حرف زده‌اند و عکس گذاشته‌اند یا در باب خوبی و بدی آن سخن گفته‌اند. افرادی که به‌تنهایی شناخته‌شده نیستند اما به‌مرور روی مخاطبان چندکایی خود اثر می‌گذارند و همین اثرگذاری مسئله‌ای است که ممکن است بسیاری خوششان نیاید. این افراد در این مدت خواسته و ناخواسته با تبلیغ این فضاهای شهری و بروز احساس رضایت و خوشحالی، برخی را نگران و دلواپس کرده‌اند. از نگاه دیگر واقعیت این است که مسئولان و همه افرادی که دستی بر اجرای قسمتی از یک پروژه حیات شبانه دارند، استاد بد اجراکردن و خراب‌کردن یک ایده اولیه خوب و مناسب هستند و اکنون اگر این پروژه را اصلاح‌طلبان هم اجرا کنند، حتماً طرحی می‌شود که مخالفانی دلواپس در بیرون از این دایره بهشتی پیدا می‌کند.

پژوهشم **۹۱۱۷**۹۱۳۱

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha