روزنامه حمایت در گزارشی آورد:
بیابان شدن ۶۵ میلیمتر اراضی در هر دهه
فرسایش بادی، آبی، شوری زایی و تخریب فیزیکی، شیمیایی خاک در سالهای گذشته به تدریج موجب شد تا حدود ۱۰۰ میلیون هکتار از اراضی کشور در معرض بیابانی شدن قرار گیرند. این در حالی است که طبق اظهارات خسرو شهبازی، معاون آبخیزداری، امور مراتع و بیابان سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری ایران در هر دهه ۶۵ میلیمتر به سمت بیابانی شدن پیش رود. این شرایط تنها مناطق خشک و بیابانی را در بر نمیگیرد، بلکه باید گفت؛ به طور مثال بیشتر مراتع و جنگلهای استان مازندران با خطر نابودی مواجه شده و اقلیم این استان در چند قدمی بیابانی شدن قرار دارد. همچنین بر اساس دادههای مطالعات سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، درحال حاضر ۳۲ میلیون و ۵۰۰ هزار هکتار از اراضی کشور تبدیل به بیابان شدهاند و در قالب کویر، تپههای ماسهای، اراضی شور و نمکزارها شناخته میشوند.
گسترش مساحت ۲ بیابان کشور
اشاره به این موضوع ضرورت دارد که ایران در منطقهای از کره زمین واقع شده است که تقریباً ۶۰ تا ۷۰ درصد آن گرم و خشک محسوب میشود، همچنین دارای دو بیابان بزرگ در مقیاسهای جهانی بوده که بهره برداری نکردن صحیح از آنها و مواردی دیگری که پیشتر اشاره شد در سالهای اخیر مساحت آنها را گسترش داده است. البته به موارد عنوان شده باید عوامل انسانی و پدیده ریزگردها را نیز اضافه کرد که طبق اظهارات حامد فرضی، مدیر کل منابع طبیعی البرز این پدیده به دنبال تغییرات جوی و اکوسیستمی در ۱۵ سال گذشته به وجود آمده که در کنار خشکسالیهای متوالی، بیابانزایی در مناطق مختلف کشور را به همراه داشته است.
کانونهای بحرانی درجه یک
از سوی دیگر سال گذشته نیز فرهاد سرداری، مدیرکل وقت دفتر امور بیابان سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری از این موضع خبر داده بود که وسعت کانونهای بحرانی فرسایش بادی در کشور ۹میلیون هکتار بوده که بیش از ۳۰ درصد از این سطح، کانون بحرانی درجه یک با شدت زیاد است. با این وجود تنها در سه درصد از مساحت کانونهای بحرانی فرسایش بادی کشور و ۵.۴ درصد از مساحت ماسهزارها عملیات مالچ پاشی صورت گرفته است.
زنگ خطر نابودی سفرههای آبی
از این موارد که بگذریم اما وابستگی ما به منابع آب زیرزمینی هم موضوعی است که شاید موجب شده تا این روند تسریع شود، تا به آنجا که شهبازی عنوان کرده است؛ سفرههای آب زیرزمینی در ۳۳۵ دشت کشور بیلان منفی دارند و در هشت دشت کشور در حالت فوق بحرانی قرار گرفتهاند که در مجموع تمامی این موارد زنگ خطری برای بیابانی شدن کشور بهشمار میروند.
این در حالی است که گفته میشود؛ با تداوم وضعیت کنونی مصرف، سفرههای آب زیرزمینی کشور تا ۱۵ سال دیگر از بین خواهند رفت. آنچه که پیشتر بنفشه زهرایی، دبیر کارگروه ملی سازگاری با کمآبی از آن سخن گفته بود، همچنین به این موضوع باید کاهش سطح آب تالابها و دریاچههای داخلی را هم اضافه کرد که نتیجه همه آنها هشداری است که باید جدی گرفته شود.
پراکنش نامنظم بارندگیهایک عامل مهم
اما شاید جالب باشد بدانید که میزان و پراکنش نامنظم بارندگیها نیز از جمله عوامل بیابانی شدن اراضی کشور بهشمار میرود. براساس سخنان معاون آبخیزداری، امور مراتع و بیابان سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، به طور مثال در بارندگیهای اخیر مشاهده شد که در یک نقطه در ۱۳ ساعت بدون وقفه بارندگی داشتیم که این نشان دهنده پراکنش نامنظم بارندگیها است که خود موجب فرسایش خاک در برخی مناطق خواهد شد.
کهور گیاهی مهاجم یا نجات بخش؟
در این میان اما شناسایی کانونهای گرد و غبار در کشور با استفاده از تصاویر ماهواره ای، تدوین سند جامع مقابله با بیابان و کنترل پدیده گرد و غبار در دشتهای سیستان و بلوچستان یا استفاده از گیاهی مهاجم بهنام کهور شاید از جدیدترین تدابیر برای مقابله با بیابان زایی و به زبانی دیگر بیابان زدایی در کشور باشد که البته مورد آخر با انتقاداتی همراه بوده است، زیرا برخی از کارشناسان براین باورند که ریشه گیاه مورد نظر بهقدری در خاک نفوذ میکند که میتواند از آبهای زیرزمینی استفاده کرده و موجب شود تا گیاه همجوارش نتواند از این منابع آبی تغذیه کند. به هرحال با وجود همه این تدابیر همچنان بیابانی شدن در کمین اراضی و مراتع کشور بوده و باید راهکارهای جدیدی در قالب بلند مدت، کوتاه مدت و میان مدت برای آن طراحی شود، تا نسلهای آینده مجبور تحمل دغدغههای زندگی در مناطق سراسر بیابانی و سایر مشکلات مربوط به این امر در زندگی شان نباشند.
نظر شما