«محمد مرسی عیسی العیاط» مشهور به محمد مرسی متولد ۱۷ اوت ۱۹۵۱، نخستین رئیس جمهوری کشور مصر پس از انقلاب سال ۲۰۱۱ بود. وی در ۲۴ ژوئن ۲۰۱۲ با کسب ۵۱.۷۳ درصد آرای مردم به عنوان پنجمین رئیس جمهوری مصر و نخستین رئیس جمهوری این کشور پس از انقلاب انتخاب شد.
وی همچنین از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ میلادی نماینده مجلس کشور مصر بود، مرسی در ۳ ژوئیه ۲۰۱۳ پس از ناآرامیهای چند روزه و حالت بحرانی کشور، درپی کودتای توسط ارتش عزل و زندانی شد. محمد مرسی نخستین رئیس جمهوری منتخب مردم مصر روز دوشنبه در جلسه دادگاه قاهره درگذشت.
رسانه های اصلاح طلب نوشتند: آنچنان که انتظار میرفت، مرسی همگام و هم راستا با ایران نبود. رسانههای اصولگرا نیز نوشتند: مرسی تلاش داشت در آخر حکومتش به ایران نزدیک شود اما مجالی نیافت او تصور نمیکرد اما آمریکا و سعودی از پشت به او خنجر زدند.
به گزارش گروه نشریات خبری؛ بررسی امروز (چهارشنبه ۲۹ خردادماه) روزنامهها، خبرگزاریها و تارنماهای داخلی نشان میدهد که هر دو طیف رسانههای اصلاح طلب و اصولگرا به بهانه موضوع مرگ ناگهانی مرسی به بررسی مهمترین اشتباهات دولت مرسی پرداخته و اعتماد به آمریکا، کشتار شیعیان در قاهره، برگزاری کنفرانس یک گروه جدایی طلب عرب در مصر و نیز سخنرانی معنادار مرسی در تهران را که با ستایش از سه خلیفه اول مسلمین صورت گرفت از جمله نشانههایی دانستند که افول وی را رقم زد.
واکنشها به مرگ مرسی از دیگر محورهای مشترک هر دو طیف رسانهها بود. رسانههای اصلاح طلب همچنین مطالبی با محوریت جزئیات مرگ مرسی؛ دفن پیکر مرسی قبل از انتشار نتایج پزشکی قانونی و آخرین حرفهای مرسی قبل از مرگش منتشر کردند. رسانههای اصولگرا نیز پشت پردههای مرگ مرسی را بررسی کرده و موضوعاتی با محوریت نقش سیسی در مرگ مرسی؛ حرکت مرسی در چارچوب جریان اخوان المسلمین؛ ابهامات در مورد تدفین سریع و مخفیانه مرسی و پیامدهای فوت مرسی منتشر کردند.
رسانههای اصلاح طلب
مهمترین اشتباهات دولت مرسی
روزنامه ابتکار در یادداشتی با عنوان "مرسی نماد آرزوی ناکام اخوان المسلمین"نوشت: سقوط دولت مرسی و برآمدن مجدد نظامیان در مصر در حالی صورت گرفت که او و خاستگاهش یعنی اخوان المسلمین مورد حمایت برخی از مهمترین کشورهای منطقه و حتی اروپایی قرار داشت. رجب طیب اردوغان که خود یکی از نمادهای نو اخوانی در ترکیه است از حامیان جدی مرسی بود و روز گذشته پس از مرگ رئیسجمهوری سابق مصر، وی را به عنوان شهید قلمداد کرد. همچنین امیر قطر نیز به عنوان یکی دیگر از حامیان جدی اخوان المسلمین از مرگ محمد مرسی ابراز تأسف عمیق کرد. ایران نیز از ابتدای روی کار آمدن مرسی در سال ۲۰۱۲، از این امر استقبال کرده و بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که دوران مرسی میتواند مهر پایانی بر روابط سرد چندین ساله میان تهران و قاهره باشد. هر چند در این میان تلاشهای جهت پیوند و نزدیکی دوباره میان دو کشور صورت گرفت، اما آنچنان که انتظار میرفت، مرسی همگام و هم راستا با ایران نبود. کشتار شیعیان در قاهره، برگزاری کنفرانس یک گروه جدایی طلب عرب در مصر و نیز سخنرانی معنادار مرسی در تهران که با ستایش از سه خلیفه اول مسلمین صورت گرفت، از جمله نشانههایی بود که منجر به کاهش سرعت عادیسازی روابط میان دو کشور شد. با این حال پس از مرگ ناگهانی و ابهام آمیز محمد مرسی، وزارت امورخارجه کشورمان در پیامی درگذشت محمد مرسی رئیس جمهوری سابق و برآمده از نخستین انتخابات بزرگ مردمی بعد از پیروزی نهضت مردمی مصر را موجب تأثر و تأسف خواند و اعلام کرد: ایران ضمن احترام به دیدگاههای ملت بزرگ و رشید مصر، درگذشت محمد مرسی را به مردم، خانواده و بازماندگان و دوستداران وی تسلیت میگوید.
شرق در یادداشتی با عنوان " تراژدی مرگ محمد مرسی " نوشت: با اکثریت ۵۲ درصدی به ریاستجمهوری رسید؛ اما هیچیک از کادرهای اصلی رژیم مبارک را عوض نکرد. این اشتباه اصلی و اول مرسی بود. همین ژنرال سیسی که علیه دولت قانونی برخاسته از انقلاب مردم کودتا کرد، مقابل او قسم خورد که به مرسی وفادار خواهد بود و فرمانده نیروهای مسلح شد. دومین اشتباه او، رفتن به ریاض بود؛ به خیال اینکه بنیسعود به او کمک مالی خواهند کرد و یک دلار هم کمک نکردند. اقتصاد مصر ورشکسته بود و در زمان مبارک نیز او از حمایت مالی ارتجاع عرب برخوردار بود. فرستادن سفیر به اسرائیل اشتباه دیگر او بود. انتظار میرفت اخوان با شناختی که از فضای اعراب و منطقه داشت، همسو با نیروهای مقاومت منطقه حرکت کند؛ اما این اتفاق رخ نداد. شاید تصور آنان این بود که با ارائه تصویری میانهرو از خود میتوانند اعتماد کشورهای عرب و ایالات متحده و… را به دست آورند. مرسی در اجلاس سران کشورهای اسلامی در ایران هم حاضر شد و در آن جلسه برخلاف پروتکل مرسوم در اجلاسی بینالمللی، سخن خود را به گونهای آغاز کرد که تأکید بر اختلافات اهل تسنن و تشیع کند که نوعی عوامزدگی و برای مصرف داخلی در مصر و کشورهای عربی بود. او با سه اتهام به زندان رفت و ابتدا به ۲۰ سال حبس و سپس به اعدام محکوم شد.
بهار نیوز نیز زیر عنوان " چرایی فروغ و افول سریع «مرسی» " نوشت: با علم به ناخشنودی شیعیان از ابوبکر و عمر و عثمان، در سخنرانی در جمع سران جنبش عدم تعهد در تهران، به ستایش از این سه خلیفه پرداخت، حال آنکه ستایش از خلفا حتی بر منابر متعصبترین سخنرانان مذهبی اهل سنت هم رسم نیست. سپس سخنانش را با انتقاد تند از سیاست ایران در سوریه ادامه داد. علاوه بر این دهن کجی، در عمل هم علیه ایران گام برداشت. کوشید قاهره را مرکزی برای مخالفان سوری کند. جدایی خواهان عرب خوزستانی در قاهره همایش برگزار کردند و معاون محمد مرسی برایشان سخنرانی کرد. اقلیت کوچک شیعیان مصر در دوران ریاست جمهوری او آماج آزار و خشونت شد و در یک مورد، چهار نفر شیعه را در قاهره کشتند و تکه تکه کردند. با این حال، جمهوری اسلامی از سرنگونی حکومت محمد مرسی ناراحت شد.
مهرداد خدیر در یادداشت خود در عصر ایران زیر عنوان " مردی که نه بازرگان شد، نه اردوغان " نوشت: تصور اولیه در ایران این بود که محمد مُرسی یک «مهندس بازرگان» برای مصر خواهد شد و پس از جلب اطمینان آمریکاییها حکومت به دست انقلابیون میافتد. مرسی اما بازرگان نبود و نشد و گوش و هوش به اردوغان سپرد؛ اگر چه اردوغان هم نشد. هر چند در ایران از سقوط حُسنی مبارک استقبال شد و تمایل این بود که رقیب نظامی یا سکولار او انتخاب نشود اما اگر هر یک از آنان بر سر کار میآمدند روابط تهران - قاهره از سر گرفته میشد.محمد مرسی خیلی زود از چشم مقامات جمهوری اسلامی افتاد. نخست به این خاطر که موضع صریح و روشنی در قبال اسرائیل اتخاذ نکرد. حال آنکه در فردای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران رابطه با اسرائیل، قطع و سفارتخانه تحویل رهبر فلسطینیها شده بود. دوم بر سر سوریه بود و و اینکه دنبالهرو اردوغان شد برای ساقطکردن بشار اسد و این نزد مقامات ایران کم گناهی به شمار نمیرفت. نه صرف همراهی با اردوغان که به سبب ضدیت با بشار اسد. هر چند در ایران ایدئولوژی در سیاست دخالت دارد اما گاه در چالش مسلمانان یا اسلامگرایان با دیگران جانب رقیب گرفته میشود.محور سوم اما اعتماد به آمریکا بود؛ در حالی که به نظر میرسید آمریکاییها با حمایت صوری از مُرسی با یک تیر دو نشان را هدف گرفتهاند: یکی مهار جنبش مردمی و خیزشی که اخوان المسلمین در شکلگیری اولیه آن نقشی نداشت و بعدتر بر موج آن سوار شد و دیگری تقویت جبهۀ ضد سوری برای سرنگونی بشار اسد.
همدلی زیر عنوان " مرسی سالهاست که مرده است "نوشت: افول اخوان المسلمین از اینجا کلید خورد. نامه مرسی به رئیس جمهور وقت اسرائیل و خطاب کردن او به عنوان برادر بزرگوار و ادامه یافتن روابط اسرائیل و مصر تقریباً تمام باورهای جهان عرب و اسلام را در مورد اخوان و شخص مرسی به هم ریخت. وقتی در روز نیمه شعبان یک شخصیت شیعی توسط عدهای وهابی در یک روستا مثله شد و با ماشین در جادهها کشیده شد، محمد البرادعی دبیر کل مصری اسبق سازمان انرژی اتمی توئیت کرد: از امروز غروب خورشید اخوان المسلمین آغاز شده است. این بود که وقتی در مصر کودتا شد، آنچه در ترکیه اتفاق افتاد در مصر بهوجود نیامد. کسی غیر از نیروهای اخوان المسلمین برای حمایت از مرسی بهخیابان نیامد. اخوانالمسلمین در میدانتحریر تنها ماند. سیسی با کمک امریکا و اسرائیل کودتا کرد و او به زندان افتاد. مرسی وقتی مرد که حاضر شد بر خلاف مانیفستهای اخوانالمسلمین رئیس جمهور مصر شود. او وقتی مرد که پای آن نامه ذلیلانه را به رئیس جمهور اسرائیل امضا کرد. او وقتی مرد که از مخالفان بشار اسد حمایت کرد و به آتش جنگ خانمانسوز در سوریه دامن زد. او وقتی مرد که رابطه حماس و سوریه را بههم زد و دفتر مشعل را از دمشق به دوحه منتقل کرد. او وقتی مرد که برای رضایت عربستان و امریکا کنفرانس اسلامی در تهران را ناتمامگذاشت و به مصر بازگشت.
واکنش ها به مرگ مرسی
به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه القدس العربی، ماجده مغربی، معاون مدیر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در عفو بین الملل در بیانیهای اعلام کرد که خبر مرگ محمد مرسی، رئیسجمهور مخلوع مصر در دادگاه بسیار شوکه کننده است. ما از مقامات مصری میخواهیم تحقیقات شفاف و فراگیری را درباره شرایط مرگش و بازداشتش از جمله حبس در سلول انفرادی و دوری از جهان خارج و مراقبت پزشکی و محاکمه کسانی که با او بدرفتاری کردند انجام دهند.وی افزود: مسئولان مصری مسئولیت تضمین دستیابی وی به عنوان یک زندانی به مراقبت پزشکی مناسب را برعهده دارند.... از سوی دیگر اخوان المسلمین در بیانیهای اعلام کرد که مرگ مرسی جنایت قتل تمامعیاری است.اخوان المسلمین خواهان تحقیقات بین المللی درباره مرگ مرسی شد.
ایلنا به بازتاب واکنشهای بینالمللی به درگذشت محمد مرسی پرداخت ونوشت: رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهوری ترکیه، روز گذشته «مستبدان» مصر را مسئول مرگ محمد مرسی دانست. وی که از متحدان نزدیک رئیسجمهوری پیشین مصر بود در نطقی تلویزیونی گفت: «تاریخ هیچگاه مستبدانی را که با زندانی کردن مرسی و تهدید به اعدام او را به سوی مرگ راندند، از یاد نخواهد برد.» او محمد مرسی را «شهید» نامید…دیدهبان حقوق بشر در خاورمیانه و شمال آفریقا درگذشت مرسی را با توجه به عدم ارائه خدمات مناسب پزشکی از سوی دولت «وحشتناک اما کاملاً قابلپیشبینی» توصیف کرد… «محمد سودان»، رهبر اخوان المسلمین در لندن، درگذشت رئیسجمهوری پیشین مصر را «قتل عمد» خواند و گفت که وی نه به دارو دسترسی داشت و نه میتوانست با کسی دیدار کند. حماس نیز در بیانیهای با اعلام تسلیت درگذشت مرسی، «تلاشهای بسیار او در جهت خدمت به مصر و مردمش و تعهدش به مسئله فلسطین» را ستود.گروه سیاسی «جماعت اسلامی» پاکستان نیز با اشاره به درگذشت رئیسجمهوری پیشین مصر در بیانیهای اعلام کرد که «جهان اسلام قهرمانی واقعی را از دست داد».
جزئیات مرگ مرسی
به گزارش خبرآنلاین، ایندیپندنت به نقل از عبدالله الحداد که پدر و برادرش همراه با مرسی در دادگاه محاکمه میشدند، گفت: شاهدان عینی به من اطلاع دادند هیچیک از نگهبانان و نیروهای امنیتی بابت اتفاقی که برای مرسی رخ داد، ناراحت نشده و هیچ گونه تمایلی برای کمک به او نشان ندادند. الحداد افزود: دیگر زندانیان زمانی که دیدند مرسی روی زمین افتاده شروع به فریاد زدن کرده و درخواست کمک کردند. برخی از آنها که پزشک بودند درخواست کمکهای اولیه کردند اما مرسی همچنان روی زمین رها شده بود و در نهایت نگهبانان زندان او را از جلسه دادگاه بیرون بردند. ماشین آمبولانس نیز نیم ساعت بعد رسید.او افزود: رها کردن مرسی بر روی زمین به حال خود عامدانه بود. اولین کاری که نگهبانان زندان پس از فریادهای دوستان مرسی انجام دادند این بود که خانواده او را از سالن دادگاه بیرون کردند. الحداد در ادامه نسبت به وضعیت جسمانی پدر خود در زندان که چندین بار دچار ایست قلبی شده و به او اجازه عمل جراحی ندادهاند، ابراز نگرانی کرد. این روزنامه انگلیسی در ادامه نوشت: گفتههای الحداد از سوی شخص دیگری نیز تأیید شده است، اما این شخص نخواست به دلایل امنیتی هویتش فاش شود.
دفن پیکر مرسی قبل از انتشار نتایج پزشکی قانونی
ایسنا به نقل از سایت شبکه الجزیره، گزارش داد: رسانهها اعلام کردند، پیکر محمد مرسی در مقبرهای در شرق قاهره به خاک سپرده شد، در حالی که تلویزیون رسمی مصر به نقل از یک منبع پزشکی اعلام کرده است، محمد مرسی بر اثر سکته قلبی درگذشت. دادستانی کل مصر اعلام کرد، مجوز دفن پیکر مرسی را تنها چند ساعت بعد از مرگ او صادر کرده است این در حالی است که هنوز درخواستها برای تحقیق درباره علت مرگ او مطرح هستند. هنوز نتایج پزشکی قانون منتشر نشده که جسد مرسی دفن شد. شاهدان عینی گفتند، نیروهای امنیتی کمربند امنیتی را در اطراف مقابر "الوفاء و الامل" در منطقهای در شهر نصر در شمال شرق قاهره ایجاد کردند. به گفته منابع، مقامات مصر به خانواده مرسی گفتند، تنها همسر و فرزندانش میتوانند در مراسم خاکسپاری مرسی حضور داشته باشند. طبق گفته این منابع، مقامات درخواست خانواده مرسی برای دفن او در زادگاهش در روستای العدوه در استان الشرقیه طبق وصیتش که خواسته بود در کنار مادرش دفن شود را رد کردند.رسانهها نیز اعلام کردند، پیکر مرسی در مقبرهای در شرق قاهره در میان تدابیر امنیتی شدید و با حضور خانواده و وکلایش به خاک سپرده شد.
آخرین حرفهای مرسی قبل از مرگش
به گزارش ایسنا به نقل از سایت شبکه الجزیره، محمد مرسی در جریان جلسه محاکمه خود از قاضی اجازه خواست که صحبت کند. او برای چند دقیقه نیز صحبت کرد اما در میان صحبتهایش بیهوش شد و درگذشت. مرسی در آخرین اظهاراتش گفت، حتی اگر مورد ظلم قرار بگیرد و به او ستم روا شود به کشورش پایبند است و هرگز اسرار کشورش را تا زمان مرگش فاش نمیکند.به گفته عبدالمنعم عبد المقصود، وکیل مرسی که در جلسه دادگاه حضور داشت، او از پشت قفسه شیشهای از روند محاکمه خود انتقاد کرد و گفت، تاکنون ندیده است، در دادگاه وکیل یا خبرنگار یا حتی وکیل تسخیری نباشند، هرگز اطلاعاتی درباره روند دفاع خود نداشته است. مرسی افزود: من از دادگاه خواسته بودم جلسه محرمانه باشد اما دادگاه رد کرد به هر حال من اسرار کشورم را تا لحظه مرگم به دلیل حفظ امنیت و حاکمیت مصر فاش نخواهم کرد. مرسی به عنوان اولین رئیسجمهوری مدنی که به صورت دموکراتیک انتخاب شده بود، در پرونده جاسوسی برای حماس تحت محاکمه قرار داشت.
اعتماد در یادداشتی با عنوان "رازهای مرسی"نوشت: تنها دقایقی پس از آنکه مرسی در دادگاه اظهار کرد رازهای زیادی برای گفتن دارد و نمیخواهد با بیان این رازها امنیت مصر را به خطر بیندازد، در صحن دادگاه سکته کرد و مُرد. مرگ مرسی غیرمنتظره ولی پیشبینیشده بود. او یک هفته قبل گفته بود قصد کشتن او را دارند. عدم دسترسی او به دکتر و دارو عامل دیگری بود تا این مرگ به سراغش بیاید. مرسی در جریان ماراتن طولانی دادگاهی پشت قفس شیشهای محصور بود، صدای مرسی از این قفس به بیرون نمیرسید و چندین ماه آخر مقامهای مصری اجازه دیدار اعضای خانواده مرسی را به او ندادند. مرگ مرسی در قفس، پیام تلخی به پیروان اخوانالمسلمین است. از اینرو اردوغان باکی ندارد تا با شهید نامیدن مرسی، حمله تبلیغی سیاسی خود را متوجه حکومت السیسی در مصر کند. حکومت یکساله مرسی، کوتاهترین و تلخترین تجربه اخوان در مصر شد. او پس از تظاهرات مردم مصر و سرنگونی حسنی مبارک، در نخستین انتخابات به عنوان نامزد اخوانالمسلمین به ریاستجمهوری مصر رسید و یک سال بعد در دوازدهم تیرماه و اوج ناآرامیهای دوباره و کودتای ارتش برکنار شد و از آن سال همراه با هزاران اخوانی در زندان بود. مرسی سالهای اول به اعدام محکوم، ولی وساطت برخی کشورها مانع از اجرای این حکم شد. سرنوشت مرسی، سرنوشت ایدئولوژی اخوانی مصری است. حکومت یکساله مرسی در مجموع، انتظار چندین دههای اخوان را نشان داد.
رسانههای اصولگرا
مهمترین اشتباهات دولت مرسی
کیهان نوشت: اما مهمترین اشتباه مرسی را میتوان اعتماد به آمریکا دانست. محمد مرسی به جای اتکا به ملت و ادامه همان روش و منش انقلابی خود به پنجههای چدنی پنهان شده در دست کش مخملی آمریکا اعتماد کرد. گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره نشان میدهد در همان یک سال ریاست مرسی که وی دست دوستی به سمت شیطان دراز کرده بود، آمریکا به صورت غیرعلنی از گروههای مخالف در مصر که علیه دولت مرسی فعالیت میکردند حمایت مالی میکرده و اسناد این حمایتها نیز که بالغ بر دهها برگ سند است در یک برنامه تحقیقی دانشگاه «برکلی» به نمایش درآمده است. مرسی برای اینکه دل واشنگتن را به دست آورد پای میز مذاکره با آمریکاییها برای فروش ۴۰ درصد صحرای سینا نشست و حتی حاضر شد نماینده ویژه برای شیمون پرز رئیسرژیم صهیونیستی بفرستد، کاری که هیچیک از سران سازشکار عرب تا آن زمان نکرده بودند. اعتماد مرسی به دولت آمریکا زمینهساز پیریزی کودتای ارتش به فرماندهی ژنرال السیسی در ژوئیه (تیرماه) ۲۰۱۳ میلادی علیه وی شد. در نهایت نیز مرسی در زندانهای مصر تحت فشار قرار گرفته و در جلسه دفاع در دادگاه به پایان راه زندگی رسید.
این روزنامه در ادامه نوشت: ممکن است پرسیده شود، اگر مرسی اینقدر در خدمت آمریکا، اسرائیل و سعودی بوده، چرا قربانیاش کردند؟ در درجه اول باید گفت «مرسی» بر آمده از جریان «اخوان المسلمین» بود که بر اسلام سیاسی تاکید دارد و در صورت تبدیل شدن مدل اخوان به یک الگوی موفق در منطقه یک پتانسیل تهدید علیه آمریکا شکل میگرفت. مرسی با وجود تمام سادهلوحیها و خدماتش به این جبهه، از نگاه این مثلث یک اخوانی بود که میتوانست خطراتی را در آینده برای غرب به وجود بیاورد. در درجه دوم باید این را نیز در نظر داشت که، روش شیطان بزرگ همواره این طور بوده که، وقتی اعتراضات مردمی به نقطهای میرسد که احتمال سرنگونی نوکری بالا میرود، برای حفظ موقعیت خود در آن کشور، با معترضان علیه آن رهبر که تا همین یک روز قبل، متحدش بوده، وارد میدان میشود. فراموش نکنیم که آمریکا در ماجرای اعتراضهای خیابانی علیه مرسی، در کنار معترضان و کودتاچیان قرار گرفت. کاری که با صدام، قذافی و این اواخر با عمرالبشیر نیز کردند. مرگ تأسف بار مرسی، به دار آویخته شدن صدام و این اواخر سرنگونی و محاکمه عمرالبشیر (که هر سه در نقطه نزدیکی اعتماد به آمریکا مشترک بودند) عبرت دیگری شد برای کسانی که معتقدند، با نزدیکی به آمریکا، میتوان کشوری پیشرفته و آیندهای روشن داشت. سرنوشت مرسی نشان داد نزدیکی به شیطان بزرگ یعنی مرگ…!
وطن امروز زیر عنوان " عاقبت مردی که انقلاب را دزدید" نوشت: درباره سرنوشت تلخ و عبرتآموز مرسی و اخوانیها همین بس که آنها امروز هم توسط انقلابیون واقعی و هم دولت ضد انقلاب و بیداری مصر نفرین میشوند، حال آنکه دولت برآمده از حزب آزادی و عدالت (نسخه مدرن جماعت سنتی اخوانالمسلمین) از همان روز رسیدن به قدرت در تابستان سال ۲۰۱۲ از هیچگونه همراهی با آمریکای اوباما و آلسعود فرو گذار نکرد و حتی در همدستی با اسرائیل نتانیاهو، گذرگاه رفح را چه در جریان جنگ غزه در آن سال و چه ماههای پس از آن بسته نگاه داشت تا حماس را از مقاومت بازداشته و برای مذاکره با رژیم صهیونیستی به زانو درآورد. علاوه بر این مستقیماً در پروژه مشترک واشنگتن، ریاض، آنکارا و تلآویو برای حمایت و تجهیز گروههای تکفیری در سوریه و تشکیل جبههالنصره و داعش در شامات علیه نظام بشار اسد نقش ایفا کرد. اما خوشخدمتی به دشمنان عاقبتی تلخ برای مرسی رقم زد. مثلاً وزارت خارجه سعودی فرصت فوت او را مغتنم شمرده و در همان شب درگذشت متحد سابقش در قاهره، گروه اخوانالمسلمین را تروریستی خطاب کرد.
سید عبدالامیر نبوی، پژوهشگر ارشد و مدیرگروه مصر و شمالآفریقا در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گفت و گو با فرهیختگان معتقد است مرسی و حامیان او یعنی اخوانالمسلمین چندین اشتباه پیدرپی داشتهاند و همین منجر به عمر کوتاه انقلاب مردمی در مصر شد. او رویکرد حزبی مرسی، وعدههای محقق نشده و میل به تصاحب تمامی ارکان قدرت از سوی اخوانالمسلمین را از عوامل پایان زودهنگام حکومت مرسی در مصر میداند. …پس از انقلاب ۲۳ ژانویه، اشتباهات پیاپی اخوانالمسلمین و شاخه سیاسی آن یعنی «حزب عدالت و آزادی» موجب کاهش مقبولیت عمومی و تردیدهای جدی درباره توان و حتی اهداف اخوانیها شد. این تردیدها هم در میان گروههای سیاسی-اجتماعی داخل مصر و هم در میان بازیگران منطقهای بود و درنهایت منجر به کنار زدن بدون هزینه زیاد اخوانیها از قدرت در ژوئن ۲۰۱۳ شد. واقعیت این بود که آنها و شخص آقای مرسی بهعنوان رئیسجمهور مصر، از ماهها قبل از کودتا، اعتبار خودشان را از دست داده بودند. ارتش مصر با استفاده از این وضعیت، با بخش مهمی از نیروهای سیاسی، اجتماعی و حتی مذهبی کشور ائتلاف کرد و توانست به دوره یکساله قدرت مرسی پایان دهد. به همین دلیل پس از کنار زدن مرسی و سرکوب شدید نیروهای اخوانی، همراهی و همدلی چندانی در جامعه مصر با آنها شکل نگرفت. به عبارتی دیگر، عملکرد اخوانالمسلمین در این یکسال، نقطه پایانی بر فعالیتهای آنها در مصر گذاشت.
مجتبی امانی رئیس دفتر سابق حافظ منافع ایران در مصر در گفت و گو با تسنیم با اشاره به مرگ محمد مرسی رئیس جمهور سابق مصر گفت: آمریکا و سعودی از پشت به او خنجر زدند.وی با اشاره به اینکه نام او با تاریخ سیاسی اخوان المسلمین ممزوج شد گفت: او یکسال تمام رئیس جمهور مصر بود. تلاش داشت طرحی نو درافکند؛ اما نتوانست از ظرفیت مردمی مصر به سود خود و جریان اخوان المسلمین استفاده کند. امانی با اعلام اینکه مرسی تلاش داشت در آخر حکومتش به ایران نزدیک شود تاکید کرد: او مقهور دولت عمیق مصر و ابزارهای آن (ارتش، بخش امنیتی، پلیس، نهاد دینی، سرمایهداری وابسته به نظام مبارک، قوه قضائیه و رسانه) شد. در ماههای آخر حکومتش سعی کرد به ایران نزدیک شود؛ اما مجالی نیافت. او تصور نمیکرد؛ اما آمریکا و سعودی از پشت به او خنجر زدند.
راه دانا زیر عنوان "سرنوشت عبرت آموز اولین رئیس جمهور غیر نظامی مصر / نتیجه تراژیک اعتماد به لیبرالها"نوشت: بزرگترین اشتباه مرسی اعتماد به آمریکا و سعودیها بود. سعودیها که خود را آقای عرب میدانند و نمیخواهند کشور و حکومتی غیر از آنها در جهان عرب دست بالاتری داشته باشند وقتی مشاهده کردند مصر دچار انقلاب و بیداری اسلامی شده است احساس خطر کردند و برای انحراف انقلابات دومینووار اقدامات زیادی انجام دادند. یکی از همین اقدامات مضحمل کردن حکومتهایی بود که اساس انقلابی داشتند. سرمایه گذاری ویژه سعودیها در این روند بسیار مشهود بود. مرسی با اعتماد به این حکومتها به جای اعتماد به مردم خود اولین قدم نادرست را برداشت. از همین رو بود که نشانههای از نارضایتی مردم پس از این موضوع پدیدار شد…جالبتر اینکه کودتا علیه مرسی دقیقاً توسط فردی به نام ژنرال عبدالفتاح السیسی صورت گرفت که توسط مرسی به فرماندهی ارتش مصر منصوب شده بود. مرسی هرگز نتوانست درک کند که یک انقلاب بدون پشتوانه و همراهی مردمی، یک شبه ساقط خواهد شد. کودتای سفید مصر یک پازل سعودی اسرائیلی آمریکایی بود. اقدام نظامی با سرمایه گذاری سعودی و حمایت آمریکا و اسرائیل سبب شد تا حکومت مصر دوباره به دست یک نظامی بیفتد و سعودیها نفس راحتی در برابر سیل بیداری اسلامی و همچنین بزرگ شدن کشور و ملتی انقلابی در برابر خود کشیدند. اگر انقلاب مصر به ثمر مینشست با توجه به اینکه مصر یکی از قدرتهای بزرگ عرب بود و اساس آن یک حکومت انقلابی بود بیشتر از سعودیها احساس خطر میکردند.
فرهیختگان زیر عنوان " قربانی پروژه زیباسازی اخوان برای آمریکا" نوشت: مرسی سعی کرد برای جلوگیری از سقوط خود و دولتش، در منطقه همپیمانان دیگری دست و پا کند و با این پیشزمینه درصدد تقویت پیوندهایش با قطر، ترکیه و ایران برآمد. مرسی با این تصمیم سعی کرد با ائتلاف دیگر منطقهای کار کند. قطریها با سعودیها اختلاف داشتند؛ ترکیه نیز پروژه احیای خلافت عثمانی را در دست داشت که عملاً در مقابل اسلام وهابی عربستان بود. مرسی از این طریق سعی کرد دیگر تمام تخممرغهایش را در سبد آمریکا و سعودیها نگذارد. او یک اشتباه هم داشت و روی مردم حساب نکرد. او از تهییج مردم و کمک گرفتن از آنها پرهیز و بیشتر به روابط سیاسی و روابط با مراکز قدرت بهخصوص قدرتهای خارجی فکر کرد. با این حال مرسی به دلیل اقتصاد ضعیف مصر، نیمنگاهی نیز به عربستان سعودی بهعنوان تأمینکننده مالی احتیاجات کشورش داشت. در ادامه این مسیر و علیرغم تلاشهایی که مرسی بعد از اطلاع از عزم دولت عمیق برای سرنگونی خودش پیدا کرد، آمریکاییها و سعودیها بهطور مشخص علیه مرسی تجهیز و بسیج شدند و امکانات خودشان را به کار گرفتند. درنهایت آمریکاییها توانستند فرد مورد اعتماد خودشان را جایگزین مرسی کنند و سعودیها نیز از این امر بسیار استقبال کردند و دولت مرسی سرنگون شد.
پشت پردههای مرگ مرسی
خبرگزاری دانشجو زیر عنوان "مرسی مانند عرفات ترور شد / پشت پرده کیست؟ " نوشت: قبل از مرگ مرسی، تحرکاتی از سوی مقامات سعودی و اماراتی انجام شده که مشکوک بودن ماجرا را بیشتر نمایان میکند. سایت خلیج انلاین دیروز در گزارشی نوشت که عبدالله بنزاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات چند ساعت قبل از اعلام مرگ محمد مرسی با عبد الفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر دیدار کرده است. بر اساس این گزارش، عبدالله بن زائد و السیسی با جریان سیاسی اخوان المسلمین که رئیسجمهور فقید مصر بدان تعلق داشت، دشمنی دارند. دولت امارات به شدت با نظام مرسی دشمنی میورزید و در آن زمان گزارشهای متعدد و شخصیتهای بلندپایه تأیید کردند ابوظبی از کودتای السیسی علیه مرسی در سال ۲۰۱۳ حمایت کرد و بنزاید در صفحه شخصی خود به وی تبریک گفت. همچنین عربستان سعودی بلافاصله پس از خبر درگذشت مرسی، گروه اخوانالمسلمین را تروریستی اعلام کرد.
روزنامه جوان نوشت: مرگ ناگهانی محمد مرسی در جریان جلسه دادگاه، موج گستردهای را علیه دولت مصر در منطقه به راه انداخته است. مقامهای مصر به علت هراس از اعتراضهای مردمی دستور دادند که پیکر محمد مرسی هرچه سریعتر دفن شود و دیروز صبح پیکر مرسی در بین تدابیر شدید امنیتی و بدون حضور هواداران به خاک سپرده شد. از همان ابتدای اعلام خبر مرگ مرسی، ابهامات پیرامون این قضیه مطرح شد و بسیاری این اقدام را نوعی ترور و مرگ خاموش از سوی دولت مصر عنوان کردند. برخی رسانههای منطقه با تشکیک در مرگ وی اعلام کردند که جان وی در معرض تهدید قرار داشت.
خبرگزاری مهر زیر عنوان "محمد مرسی از آغاز تا پایان"نوشت: محمد مرسی در آخرین جلسه دادگاه خود که روز گذشته برگزار شد، در شرایطی که مشغول حرف زدن برای دفاع از خود بود به یک باره و به صورت ناگهانی بیهوش شد و سپس فوت کرد؛ اتفاقی که البته برخی آن را مشکوک توصیف میکنند. در طول حدود سالی که مرسی در زندان بود، شرایط سختی را سپری میکرد و در جلسات دادگاه نیز در قفس، زندانی میشد.بنا بر اعلام برخی رسانهها، محمد مرسی حتی طی یک و دو سال اخیر از لحاظ جسمانی نیز با بیماری مواجه شده بود که دولت السیسی و به تبع آن دستگاه قضائی مصر، از مداوای وی امتناع میکردند. بنابراین، نمیتواند مرگ ناگهانی و یکباره محمد مرسی را طبیعی جلوه داد و نقش السیسی و دولت متبوعش در این اتفاق را نادیده انگاشت.
روزنامه جوان نوشت: جنازه محمد مرسی، رئیسجمهور سابق مصر دیروز درحالی بدون حضور هوادارانش دفن شد که اخبار پیرامون نحوه مرگ او، مبهم است و رسانهها و مقامات کشورهای منطقه این ماجرا را مشکوک اعلام کردهاند. اخوانالمسلمین مرگ مرسی را «قتل عمد» از سوی دولت خوانده و عفو بینالملل خواستار تحقیقات در این زمینه شده است. کاربران فضای مجازی و رهبران اسلامی در جهان عرب، دولت مصر را مسئول مرگ مرسی اعلام کرداند. برخی هم سناریوی عرفات را در مورد مرگ مرسی مطرح کردهاند.
واکنشها به مرگ ناگهانی مرسی
مشرق نیوز نوشت: مرگ ناگهانی مرسی واکنشهای مختلفی به دنبال داشته است. گروههای فلسطینی در بیانیههایی فوت رئیسجمهور سابق مصر را تسلیت گفتند و اعلام کردند، وی در طول زندگی همواره حامی مسئله فلسطین بود. جهاد اسلامی بیانیهای صادر و فوت محمد مرسی را تسلیت گفت. در این بیانیه آمده: «محمد مرسی زندگیاش را در راستای دفاع از مسائل امت و در رأس آنها مسئله فلسطین، قدس و مقابله با رژیماشغالگر صهیونیستی گذراند.» رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه هم گفته: «برادر شهیدم محمد مرسی، یکی از بزرگترین مبارزات راه دموکراسی را رهبری کرد و نخستین رئیسجمهور برگزیده ملت مصر بود.» اما رئیسجمهور ترکیه٬ صرفاً به ارسال دو پیام توییتری به زبانهای ترکی و عربی اکتفا نکرد. او خیلی سریع در برابر دوربین شبکههای تلویزیونی ترکیه حضور پیدا کرد و با به کاربردن عبارت «سیسی ظالم» ٬ یک بار دیگر خشم خود را نسبت به تحولات چند سال اخیر مصر نشان داد.... وزارت امور خارجه عربستان هم در قبال درگذشت دکتر محمد مرسی، نخستین رئیسجمهور منتخب مردم مصر هیچ واکنشی نشان نداده و در مقابل به گروه اخوانالمسلمین که مرسی عضو آن بود، تاخته و این گروه را هدف تندترین انتقادها قرار داد. وزارت خارجه سعودی اعلام کرد که «این گروه منبع تروریسم است».
روزنامه رسالت نیز نوشت: رسانههای مصر گزارش دادند که پیکر «محمد مُرسی» رئیسجمهور سابق مصر که در جلسه دادگاه درگذشت، در شرق قاهره به خاک سپرده شد…گروه اخوانالمسلمین مصر در نخستین واکنش خود به فوت محمد مُرسی، دولت مصر را مسئول این حادثه دانست و آن را «قتل عمد» خواند.
نقش سیسی در مرگ مرسی
روزنامه کیهان در سرمقاله شماره امروز خود زیرعنوان " مرسی را دوست داشتند سیسی را بیشتر"نوشت: مرسی به دست وزیر دفاع منصوب خود سرنگون شد. عبدالفتاح السیسی که در انگلیس آموزش نظامی دیده بود و دورههای ویژه و تکمیلی اطلاعاتی را در آمریکا (کالج نظامی کارلایسل در ایالت پنسیلوانیا) گذرانده بود از مقامات ارشد نظامی و اطلاعاتی مصر در دوران حسنی مبارک بود که در دوره انقلاب، ارتقای مقام یافت و به فرماندهی ارتش و وزارت دفاع رسید. سیسی از مدتها پیش کار خود را برای رسیدن به هدفش آغاز کرده بود. او هر جمعه با رهبران اپوزیسیون دولت مرسی در باشگاه نیروی دریایی قاهره جلسات منظم داشت. رهبر مخالفان دولت مرسی، محمد البرادعی بود. مردی که برای ایرانیها به واسطه پرونده هستهای نامی آشناست. او از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۹ مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. هواداران وی خیابانهای قاهره را به صحنه اعتراض علیه دولت مرسی تبدیل کرده بودند و همین اختلافات و درگیریها، زمینه را برای دخالت و ضربه نهایی سیسی مهیا کرد.
حرکت مرسی در چارچوب جریان اخوان المسلمین
فارس زیر عنوان " مرثیهای در مرگ کودک نوپای اخوان"نوشت: محمد مُرسی مانند بسیاری از شخصیتهای علمی و فرهنگی مصر و البته کشورهای اسلامی در چارچوب جریان اخوانالمسلمین تعریف میشود. وی یکی از شخصیتهای ردهبالای اخوان محسوب میشد. جریان اخوانالمسلمین باتوجهبه مانیفست اعتقادیاش، یعنی پرهیز از ورود به عرصه سیاسی و خروج علیه اولیالامر و تأکید بر آموزش و تعلیم و تربیت جامعه، با شروع انقلاب جوانان مصر از همراهی با آن دوری میکرد؛ اما پس از گسترش انقلاب و دیدهشدن نشانههای افول قدرت حسنی مبارک، با تمام ظرفیت خود وارد میدان شد. اکثر تحلیلگران معتقدند اخوانالمسلمین در این انقلاب موجسواری قهار بوده و توانسته این خیزش مردمی را بهنفع خود مصادره کند. محمد مُرسی شاید نتیجه فعلوانفعالات درون اخوانی و غلبه افرادی با گرایش تند سلفی در شورای رهبری بود که پس از سقوط مبارک، این جریان وی را بهعنوان نماینده اخوانالمسلمین برای نخستین انتخابات ریاستجمهوری معرفی کرد. شاید همین رفتار تمامتخواهانه و فرصتطلبانه جریان اخوان موجب شد میان جریانهای انقلابی اتفاقنظر واقع نشود و محمد مُرسی در انتخابات مقابل احمد شفیق، نخستوزیر حسنی مبارک، به پیروزی کمرنگی برسد.
روزنامه خراسان زیر عنوان "پایان مرسی پایان راه اخوان؟ " نوشت: حالا مرسی اگرچه اکنون زنده نیست اما اخوان المسلمین به حیات متفرق و امنیتی خود ادامه میدهد. حسن البناء، اخوان را در سال ۱۹۲۸ میلادی تأسیس کرد و این جمعیت پس از ۸۴ سال، در سال ۲۰۱۲ میلادی به کرسی ریاست جمهوری رسید و البته یک سال بعد، این کرسی را از دست داد. با هر عینکی که به عملکرد اخوانِ در قدرت بنگریم، در مییابیم آنچه را به دست آورده بودند ارزان از دست دادند. حیات کنونی اخوان، متفرق و امنیتی است. آنها در مصر یا نیستند یا اگر هستند، حیاتی پنهان دارند. بخش قابل توجهی از آنها پس از کودتای ۲۰۱۳ و آغاز بازداشتهای وسیع، در ترکیه مستقر شدهاند و تحت حمایت دولت اردوغان و البته با بهره از داشتههای فکری، مالی و ارتباطی خود، به فعالیتهای رسانهای، سیاسی و آموزشی میپردازند.آنچه این روزها گریبان اخوان را گرفته است، برای آنها چندان تازگی ندارد. اگر مرسی در دادگاه فوت شد، حسن البناء در خیابان، ترور و سید قطب توسط جمال عبدالناصر اعدام شد. علاوه بر این، چهرههای برجسته اخوان هم در گذشته، زیر بار استبداد داخلی، به مهاجرتهای گسترده دست زدند و تفکر اخوان را در منطقه توسعه دادند، اما واقعیت این است که آنچه در سال ۲۰۱۳ رخ داد، فرق دارد؛ هم سطح نزول آنها ریاست جمهوری بوده و هم طرف مقابل آنها آبدیدهتر شده است.
ابهامات در مورد تدفین سریع و مخفیانه مرسی
راه دانا به نقل از تسنیم نوشت: بر اساس اعلام شاهدان عینی مراسم تدفین جنازه محمد مرسی در قبرستان «وفا و امیدواری» در شهر نصر واقع در شمال شرقی قاهره با محاصره نیروهای امنیتی انجام شد. منابع متعدد به الجزیره اعلام کردند که مؤسسات امنیتی از طریق تعدادی از وکلا به خانواده مرسی اعلام کردند که جنازه وی در قبرستان شهر نصر تدفین خواهد شد و غیر از همسر و فرزندانش کسی اجازه حضور در مراسم تدفین محمد مرسی را نخواهد داشت. مؤسسات امنیتی مصری درخواست خانواده مرسی برای تدفین وی در زادگاهش در روستای العدوة واقع در استان الشرقیه مصر بر اساس وصیت وی را رد کردند....الجزیره اعلام کرد که مقامات مصری درخواستهای مطرح شده از سوی بسیاری از مؤسسات حقوقی در خارج از این کشور برای تشکیل کمیته بینالمللی تحقیق در زمینه شرایط مرگ مبهم و پیچیده مرسی را رد کردهاند. جماعت اخوان المسلمین اعلام کرد که مرگ مرسی یک قتل بوده است. این جریان از مصریها خواسته بود تا در تشییع جنازه مرسی شرکت کنند…تصمیم به تدفین سریع جنازه محمد مرسی رئیس جمهور مخلوع مصر در شرایطی صورت گرفت که مؤسسات حقوق بشری از مقامات این کشور خواستند تا تحقیقات شفافی را در زمینه جزئیات مرگ وی انجام دهند.
پیامدهای مرگ مرسی
"مجتبی امانی " رئیس سابق دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی ایران در قاهره در گفت و گو با تسنیم درباره پیامدهای فوت محمد مرسی گفت: دولت السیسی از پیامدهای فوت مرسی نگران است و خاکسپاری سریع او نمایانگر همین موضوع است. فوت مرسی قطعاً نگاهها را بار دیگر به حوادث ۵ سال قبل مصر جلب خواهد کرد و باید منتظر تأثیرات فوت رئیس جمهور اخوانی مصر بر صحنه سیاسی این کشور باشیم که از جمله آنها میتوان به تشدید اعتراضات و ایجاد یک موج رسانهای علیه السیسی اشاره کرد. همچنین اخوان المسلمین تلاش خواهد کرد از ظرفیت نهادهای حقوق بشری در این زمینه استفاده کند و دولت السیسی را تحت فشار قرار دهد. دولت قاهره باید جوابگوی مردم مصر درباره فوت مرسی در داخل دادگاه باشد.
نظر شما