زلزله منجیل با بزرگای٧.٣ ریشتر حدود ۱۵۸۰۰ نفر کشته همراه شد.
زمینلرزه منجیل در ناحیهای روی داد که در سده بیستم هیچ زلزلهای با بزرگی بیش از ۶ را تجربه نکرده بود، بزرگترین زمینلرزه قبلی در سده بیستم (زمینلرزه ۱۳۶۲ چورزق علیا با بزرگای ٥.٦ در این ناحیه رخ داده است). کانون زلزله منجیل بر یک ساختار بالا آمده منطبق است. این ناحیه بالا آمده در حد فاصل فرو افتادگی کاسپین و دره قزل اوزن- شاهرود واقع است. اطلاعات حاصل از بررسیهای نقشهبرداری در طول جاده قزوین- رشت نشان داد که این جاده- که دقیقاً از کانون زلزله عبور میکند- پس از زمینلرزه ۱۳۶۹ منجیل حدود ۶۰ سانتیمتر بالا آمد.
پهنه کانونی زلزله منجیل ضمن بالا آمدن به صورت چپگرد بریده شد، قطعات گسلش زمینلرزهای ١٣٦٩ منجیل در نواحی غرب منجیل، باکلور- شمال آببر، کبته، غرب رودبار، بره بن، جنوب بره سر و شرق رودبار و پاکده مشاهده شد. در عمق ۱۹ کیلومتری یک گسل پیسنگی به طول حدود ۷۰ کیلومتر در زمینلرزه منجیل جابهجا شد.
زمینلرزه منجیل در یک محل نبود لرزهای و در یک محل منطقه برخورد زمینساختی روی داد. این منطقه برخورد تحت تأثیر سه روند گوناگون زمین ساختی بوده و هست؛ ۱- فشارش حاکم بر منطقه جنوب کاسپین، ۲- فشارش و برش چپگرد در ناحیه منجیل و ۳- برش چپگرد در گسل لاهیجان که بر روندهای یاد شده قبلی به صورت تقریباً عمود اعمال میشود.
امتداد دره سفیدرود (که خود در راستای گسلی پوشیده ایجاد شده) یک حرکت افقی برشی بر دره تحمیل و یک مرز ساختاری در امتداد دره ایجاد میکند. در واقع رشته کوههای البرز در امتداد دره گسله سفیدرود قطع میشود. بنابراین محل ابتدای دره سفیدرود محل تلاقی سه ایالت لرزه زمینساختی ایران میتواند باشد (البرز در شمال شرقی، تالش در شمال غربی، ایران مرکزی در جنوب). مرز این ایالتها گسل هرزویل (منجیل) و گسل پوشیده دره سفیدرود (حدفاصل ایالتهای البرز و تالش) مشخص میشود.
ایالت لرزه زمین ساختی البرز از شمال به گسل خزر، از جنوب با گسلهای ایوانکی، عطاری، شمال تهران و شمال قزوین مشخص میشود. مرز این ناحیه از شرق به کپه داغ و از غرب در دره سفیدرود با گسل لاهیجان و گسل پوشیده ساختاری سفیدرود، مشخص میشود، گسلهای اصلی در بخش شمالی به سمت جنوب شیب دارند و گسلهای واقع در بخش جنوبی البرز، معمولاً شیبی به سمت شمال دارند.
گسلهای امتداد لغز در محل مجاورت این گسلها با فلات ایران مرکزی، معمولاً به بخش جنوبی البرز، محدود شدهاند. تقریباً تمام گسلهای مطالعه شده در این رشته کوه از نظر لرزهزمینساختی فعال و جنبا هستند. گسلهای فعال امتداد لغز چپ بر با راستای خاور- شمال خاور در خاور البرز و راستای باختر- شمال باختر در باختر تا طول شرقی ۴۹ درجه، وجود دارند. کوتاه شدگی شمالی- جنوبی بر روی راندگیهایی که شیبشان در هر دو کناره رشته کوه به سمت داخل البرز است، صورت میگیرد و تمام واحدهای سنگی رسوبی و آتشفشانی البرز را، درگیر کرده است.
سامانه راندگی فعال در این پهنه در کنار ایران مرکزی با لرزهخیزی کمتر، نشاندهنده تمرکز همگرایی در شمال و جنوب فلات ایران است.
با توجه به سرعت همگرایی ۲۰ میلیمتر در سال بین ورقههای عربی- اوراسیا در طول جغرافیایی البرز و سرعت همگرایی ۱۰ میلیمتر در سال در زاگرس میزان همگرایی البرز و حوضة جنوبی کاسپین تقریباً برابر ۱۰ میلیمتر در سال است.
در نوار چین خورده و رانده تالش در شمال غرب، عمق زمینلرزهها ۱۵ تا ۲۷ کیلومتر است (زلزله ٦٩منجیل ١٩کیلومتر). میزان کل کوتاه شدگی در راستای شمال خاور تالش حدود ۳۰ کیلومتر است.
مشخصه زمینلرزهها در این ناحیه را میتوان رویداد زمینلرزه با دوره بازگشت طولانی و با بزرگای زیاد و قدرت تخریب بالا نام برد. مهمترین رویداد زمینلرزه در این ناحیه مربوط به زمینلرزه ویرانگر ۳۱ خرداد ۱۳۶۹ منجیل (بزرگای ٧.٣) با حدود ١٥٨٠٠ نفر کشته است.