"رابین رایت" از نویسندگان این نشریه آمریکایی در نوشتاری با عنوان "پس از لغو دستور حمله ترامپ به ایران، چه خواهد شد؟ " افزود: مدت کوتاهی پس از ساعت ۴ صبح، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران موشکی را به سمت یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی که در نزدیکی تنگه هرمز، دروازه ای راهبردی برای تامین منابع نفت جهان، نشانه گرفت. این هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین، که بیش از صد میلیون دلار ارزش داشت با هدف یک موشک منفجر شد.
تهران در پاسخ به چرایی این حمله اعلام کرد این هواپیما وارد فضای سرزمینی کشورش شده و دولت ترامپ در مقابل ادعا کرد سرنگونی این پهپاد در آب های بین المللی رخ داده و پرواز آن بر فراز این آبها اقدامی تحریک آمیز نبوده است. چند ساعت بعد، "دونالد ترامپ" رئیس جمهوری ایالات متحده دستور حملات تلافی جویانه را بر روی ۳ هدف صادر کرد اما دقایقی پیش از حمله آن را لغو کرد. وی دلیل لغو حمله را به این دلیل عنوان کرد که آن را پاسخی درخور نمی داند. اما تنش میان دو کشور همچنان در بالاترین حد در ۳ دهه گذشته قرار دارد.
در ادامه مطلب درج شده در این نشریه آمریکایی منتقد سیاست های ترامپ می خوانیم: ناگفته نماند دولت ترامپ پیش از این هم ایران را مسئول حمله به ۲ نفتکش در آب های دریای عمان اعلام کرده بودند و این اتهامات جدای از ادعاهای کاخ سفید مبنی بر دست داشتن ایران در حمله به ۴ کشتی در بندر الفجیره و حمله به پایانه های نفتی عربستان سعودی است.
در این میان ایران هم تهدید کرده که در ماه ژوئیه (تیرماه) از برخی دیگر از تعهداتش در قبال توافق هسته ای خارج می شود، مگر اینکه قدرت های بزرگ، به ویژه اروپا، مزایای اقتصادی که وعده داده بودند را عملی کنند. ترامپ یک سال پیش در اقدامی یکجانبه و غیرمسئولانه از این توافق بیرون آمد و بار دیگر تحریم هایی که به موجب این توافق علیه ایران رفع شده بود را از سر گرفت.
در حال حاضر، تهران در واکنش به این رفتار واشنگتن می گوید برخی محدودیت های وضع شده در توافق هسته ای را کنار می گذارد و غنی سازی اورانیوم با غنای بالا را از سر می گیرد. هر چند این تهدید ممکن است سیاست رفتن به لبه پرتگاه قلمداد شود، اما به صورت نظری می تواند منجر به دستابی ایران به بمب هسته ای شود.
"پاتریک شاناهان" سرپرست پیشین وزیر دفاع روز ۱۷ ژوئن (۲۷ خرداد) تنها چند ساعت پیش از کناره گیری گفت: "ایالات متحده به دنبال مناقشه با ایران نیست." با این وجود، از ماه مه پنتاگون هزاران سرباز جدید به این منطقه فرستاده و این تعداد به غیر از ارسال بمب افکن های B-52، موشک های ضد هوایی "پاتریوت" و ناو گروه ضربتی "آبراهام لینکلن" است.
بنابراین ترامپ حالا برای آرام کردن بحران پیش آمده، ۴ گزینه پیش رو دارد؛
گزینه نخست این است که بر کارزار فشار حداکثری مداومت ورزد تا صادرات نفت ایران را به صفر برساند و در عین حال بر آوردن ایران به پای میز و رسیدن به توافقی که برنامه موشک های بالستیک، دخالت منطقه ای و مساله حقوق بشر را هم در بر می گیرد، پافشاری کند. اما چشم انداز موفقیت در این گزینه کم است.
"جان کربی" از دریاسالاران بازنشسته نیروی دریایی آمریکا و سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه و پنتاگون در این مورد گفت: "انگیزه ایران برای مذاکره با ما صفر است. ما به اقتصاد ایران آسیب زده ایم اما نه به اندازه ای که بتواند آن را به پای میز مذاکره بیاورد. در ضمن جمهوری اسلامی نمی خواهد به ترامپ برای زیر پا گذاشتن توافق هسته ای امتیاز بدهد".
گزینه دوم این است که حتی سربازان، کشتی ها و هواپیماهای بیشتری به منطقه بفرستیم یا حتی نیروی دریایی ایالات متحده را برای اسکورت نفتکش ها و عبور امن از خلیج فارس بفرستیم.
چنین چیزی پیش از این هم در سال ۱۹۸۷ میلادی، در طول جنگ ایران و عراق رخ داد چیزی که از آن به عنوان "عملیات ارنست ویل" یاد می شود، بزرگترین عملیات ایالات متحده از زمان جنگ جهانی دوم، که در آن ۳۰ کشتی نیروی دریایی ایالات متحده نفتکش های عراقی را که با پرچم کویت حرکت می کردند را اسکورت می کرد. اما نخستین نفتکش در دام مین های دریایی ایران افتاد و ایران "دست های نامرئی" را محکوم کرد اما در عین حال این حادثه را "یک ضربه نابسامان به اعتبار سیاسی و نظامی آمریکا" اعلام کرد. در سال ۱۹۸۸، ناو موشک انداز "ساموئل ب. رابرتز" به یک مین برخورد کرد و تقریباً غرق شد؛ ایالات متحده در پاسخ به ۲ سکوی نفتی ایران یورش برد و ۴ کشتی را تخریب کرد. ناو جنگی "یو اس اس وینسنس" آمریکا حتی یک هواپیمای مسافربری ایران را هدف قرار داد و منجر به مرگ ۲۹۰ مسافر این هواپیما شد. عملیات ارنست ویل در نهایت پس از ۱۴ ماه پایان یافت اما زمانی که ایران و عراق تصمیم به آتش بس گرفتند.
گزینه سوم یک پاسخ نظامی برای هر نوع اقدام تحریک آمیز است. این همان چیزی است که کاخ سفید روز پنج شنبه در نظر گرفته بود درست همان کاری که با سوریه در سال ۲۰۱۸ کرد. اما ایران سوریه نیست، این کشور دارای هشتمین ارتش بزرگ جهان است که بیش از نیم میلیون نیرو دارد. بنابراین اقدامات مجازات کننده یک سیگنال قوی ارسال می کند که می تواند یک چرخه پرتنش فاجعه آمیز را منجر شود.
بدترین گزینه این است که دو کشور بگویند جنگ نمی خواهند اما جنگ تمام عیار نمی خواهند. پاسخ اولیه ترامپ به حمله هواپیماهای بدون سرنشین این بود که احتمالاً این حمله ناخواسته بوده و یک اشتباه بد است. "سرلشکر حسین سلامی" فرمانده سپاه پاسداران، در یک سخنرانی تلویزیونی گفت: "ما قصد جنگ با هیچ کشوری را نداریم، اما به طور کامل آماده هستیم".
"ایلان گلدنبرگ" کارشناس پیشین پنتاگون و وزارت امور خارجه که حالا عضو "اندیشکده نیو امریکن سکوریتی" است در این مورد می گوید: "یک عملیات نظامی آمریکا احتمالاً جنگ عراق یا افغانستان را تکرار نخواهد کرد. ما در حال انجام عملیات تغییر رژیم نیستیم. با این وجود، "دستورالعمل ها این است که تا حد امکان نیروهای قدس، برنامه هسته ای، نیروهای ایران در خلیج فارس و قابلیت های سلاح های متعارف را از میان ببریم".
برای پیشگیری از جنگ، ۶ سناتور ایالات متحده از دو حزب پیشنهادی برای جلوگیری از تأمین بودجه عملیات نظامی علیه ایران ارائه کرده اند. "تام یودال" دموکرات نیومکزیکو، گفت: "کنگره در مورد جنگ با ایران اختیاری به رئیس جمهوری نداده است و ما باید مطمئن شویم محاسبات غلط باعث نزاعی فاجعه بار نمی شود."
اما اینکه دولت هر روشی در پیش گیرد در آن مسیر نیاز به متحد دارد. بلژیک، بریتانیا، فرانسه، هلند و ایتالیا همه در زمان عملیات ارنست ویل به آمریکا پیوستند. اما بسیج متحدان برای تحریم های بین المللی، عملیات دریایی و یا حمایت نظامی برای ترامپ آسان نخواهد بود. ماه گذشته، ژاپن، فرانسه، آلمان، سوئیس، عراق و عمان بی سر و صدا پیام هایی میان واشنگتن و تهران در تلاش برای از بین بردن تنش ها رد و بدل کردند. اما هیچکدام از دوطرف برای پذیرش شرایط گفت و گو آماده نیستند. در ضمن باید تاکید کرد شاید اگر ترامپ به توفق هسته ای با ایران پایبند می ماند این بحران رخ نمی داد. اما ترامپ به تنهایی حضور نظامی در آب های منطقه ای را انتخاب کرده که ۳۰ درصد حمل و نقل انرژی جهان از آنجا می گذرد.
حقیقت این است که ایالات متحده نیازی به نفتی که از خلیج فارس می گذرد، ندارد. ریاکاری دیگر این است که ترامپ وعده داده بود نیروهای آمریکایی را از خاورمیانه بیرون آورد و پس از ۱۸ سال جنگ های متعدد به خانه برساند. اما فاجعه این است که ممکن است حالا نبردی دیگر در راه باشد.
نیویورکر یک هفته نامه ادبی آمریکایی است که اولین شماره خود را در ۱۷ فوریه ۱۹۲۵ (میلادی) منتشر کرد و هم اکنون گزارش، مقاله، نقد ادبی، شعر و داستان منتشر میکند. اغلب مقالات مجله با تاکید بر نقدنویسی بر حیات فرهنگی شهر نیویورک منتشر میشود و مخاطبان فراوانی خارج از آمریکا دارد. سردبیر این نشریه "دیوید رونیک" است.
نظر شما