به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، مسکن یکی از مهمترین مسائل اقتصادی کشور و همچنین خانوادهها است. از یک طرف، مسکن را موتور محرکه ی اقتصاد کشور میدانند. رکود و رونق در بازار مسکن به معنای رکود رونق در سایر بازارها است. ساختوساز مسکن تنها ساختوساز صنعتی است که تقریباً از هر لحاظ داخلی بوده و کمترین اثر را از تحریمها میپذیرد. بنابر این، در شرایط کنونی میتواند به رونق تولید منجر شود.
از طرف دیگر، مسکن سهم قابل توجهی در اقتصاد خانوارها دارد. این روزها نیمی از درآمد خانوادهها هزینه مسکن میشود. عده کثیری از مردم هنوز نتوانسته اند به اصطلاح صاحب خانه شوند و در جرگه مستأجران باقی مانده اند. برخی نیز در خانههایی ساکن شده اند که مجبورند برای سالهای طولانی بخش قابل توجهی از حقوق و درآمدشان را برای اقساط تسهیلات دریافتی پرداخت کنند.
طرحهای مختلفی از سوی دولت برای حل مساله مسکن مطرح شده است. آن گونه که شواهد نشان میدهد نه در این دولت و نه در دولتهای دیگر طرحهای ارائه شده خیلی کارساز نبوده است. زیرا هنوز مسکن مسئله اصلی اقتصاد کشور است. هنوز بسیاری از افراد خانه ندارند، در حالی که عده کمی چندین خانه دارند و تعداد خانههای خالی در کشور گواه این ادعا است. بنابر آمار بیش از دو میلیون خانه خالی در کشور وجود دارد.
در هر صورت دولت تلاشهایی برای حل معضل مسکن انجام داده است. برای مثال طرح بازآفرینی شهری میتواند در صورت اجرای درست به خانه دار شدن خیلیها بیانجامد. همچنین بافتهای فرسوده را نیز بازسازی کند.
یکی از طرحهای ارائه شده توسط دولت طرح مسکن اقساطی کارمندان دولت است. حسن روحانی رییس جمهوری روز سهشنبه ۲۸ خرداد در مراسم بهره برداری از پایانه مسافربری "سلام " فرودگاه بین المللی امام خمینی (ره) ضمن اشاره به طرح وزارت راه و شهرسازی برای خانه دار شدن کارمندان دولت گفت: کارمندان از روز اول استخدام با اختصاص بخش کمی از حقوق خود تا ۱۰ سال پس از استخدام، صاحب منزل خواهند شد و مراحل آماده سازی و تکمیل این طرح در دست بررسی است تا جوانان در ابتدای شروع کار خود دغدغه مسکن نداشته باشند. البته مسؤولین دیگر از ۱۵ و ۲۰ سال نیز سخن گفته اند. برای مثال وزیر راه در توضیح این طرح گفته است کارمندان از بدو ورود به حوزه کاری خود در صندوق پسانداز مسکن پس انداز کرده و اقساط منازل دریافتی خود را در ۱۵ سال پرداخت کنند.
فارغ از چگونگی سازوکار آن، طرح یاد شده از مزایای قابل توجهی برخوردار خواهد بود. از جمله اینکه دولت بخشی از حقوق کارمندان خود را به صورت غیر نقدی پرداخت میکند. بدین ترتیب امکان هدایت بخشی از نقدینگی ناشی از پرداخت حقوق کارمندان به سمت تولید مهیا میشود. از آنجایی که مسکن با صنایع زیادی در ارتباط است ساخت مسکن توسط دولت به معنای رونق در ساخت و ساز و در نتیجه رونق در صنایع وابسته به مسکن است.
به علاوه، اگر آنطور که گفته شده ۱۵ درصد از حقوق کارمندان به عنوان قسط تعیین شود در شرایط کنونی متناسب با وضعیت اقتصادی کارمندان خواهد بود. در حال حاضر مسکن حدود ۵۰ درصد درآمد خانوارها را به خود اختصاص داده است. بنابر این عدد ۱۵ درصد به نفع کارمندان خواهد بود. درست است که تفاوت حقوق بین کارمندان وجود دارد. اما تعیین درصد به جای تعیین مبلغ منطقیتر به نظر میرسد. زیرا کسانی که حقوق بیشتری میگیرند میتوانند سالهای کمتری قسط پرداخت کنند، یا خانههایی با متراژ بالاتر خریداری کنند.
نقطه قوت دیگر این طرح این است که شهروندانی که کارکنان دولت نیستند نیز میتوانند در این طرح خرید قسطی مسکن بر پایه درصد حقوق شرکت کنند و معادل یک کارمند دولتی هر سال با توجه به درصد تعیین شده به دولت پرداخت داشته باشند. بنابر این تعداد بیشتری از افراد مشمول این طرح شده و این یعنی ساخت مسکن بیشتر و رونق بیشتر تولید.
طرح مسکن اقساطی چقدر با آمار و ارقام همخوانی دارد
موفقیت طرح یاد شده کاملاً به میزان تناسب قیمت مسکن در شهرهای مختلف با میزان درآمد کارمندان و سایر افرادی که در این طرح قرار میگیرند بستگی دارد. طبق برآوردها میانگین حقوق کارمندان دولت حدود ۴ میلیون تومان است.
تازهترین آمار موجود مربوط به سال ۱۳۹۷ است. طبق دادههای مرکز آمار ایران و بر اساس گزارش رسانهها تازهترین اطلاعات مربوط به تحولات بازار مسکن در ۳۱ استان کشور نشان میدهد، میانگین قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در زمستان ۹۷ به ۲ میلیون و ۹۲۶ هزار تومان رسید که این میزان در مقایسه با زمستان سال ۹۶ معادل ۶۰ درصد افزایش یافته است. بدون شک با افزایش قیمتی که در سه ماه اول سال ۱۳۹۸ تجربه کردیم این عدد دست کم دو برابر شده است. سوال این است، آیا حقوق فعلی کارمندان جوابگوی بازپرداخت اقساط مسکن طی ۱۵ یا حتی ۲۰ سال خواهد بود؟ طبق برآورد کارشناسان جواب این سوال خیر است.
برای مثال طبق برآوردها، هم اکنون میانگین قیمت هر متر مربع مسکن در شهری مانند تهران حدود ۱۲ میلیون تومان است. این رقم برای مراکز استانها نیز بسیار بالا بوده و حدود نصف این رقم است. از طرف دیگر میانگین حقوق کارمندان دولت حدود ۴ میلیون تومان است. ۱۵ درصد این رقم عبارت است از ۶۰۰ هزار تومان. نمیتوان تناسبی منطقی بین این ارقام برقرار کرد. در واقع اگر فردی بخواهد با قیمتهای کنونی مسکن قسط بپردازد ممکن است تا پایان عمر نتواند اقساط خود را به اتمام برساند.
یکی از مهمترین فاکتورهای موفقیت این طرح رساندن مسکن ارزان به دست کارمندان و سایر افراد هدف است. در حال حاضر شکافی بین حقوق و درآمدها با قیمت مسکن ایجاد شده که پر کردن آن امر ساده ای نیست.
نکته دیگر اینکه محل احداث واحدهای مسکونی نیز بسیار مهم است. طبق طرح یاد شده سازمانها ی مختلف باید در تهیه زمین مشارکت کنند. زمین مهمترین موضوع در طرح مسکن اقساطی کارمندان است. در برخی از شهرها مانند تهران و دیگر کلان شهرهای کشور زمینی برای ساخت باقی نمانده است. ممکن است در اطراف شهرها اقدام به ساخت و ساز کنند. در این صورت مشخص نیست که ساخت مسکن اقساطی چقدر بتواند در حل مشکل مسکن کمک کند. زیرا همین حالا بسیاری از واحدهای ساخته شده در شهرهای اقماری چون هشتگرد، پرند و پردیس خالی از سکنه است. اگر مسکن در جای مناسبی ساخته نشود ممکن است شکل یک کالای سرمایهای پیدا کرده و کارمندان نه برای سکونت که جهت سرمایه گذاری از مزایای طرح مسکن اقساطی استفاده کنند.
مسکن چیزی فراتر از اقتصاد صرف
درست است که مسکن بخش قابل توجهی از هزینه هر خانوار ایرانی ساکن در نقاط شهری را به خود اختصاص میدهد. اما جنبههای روانی و فرهنگی آن نیز قابل توجه است. بخشی از اهمیت مسکن به خاطر اثرات روانی و فرهنگی خاصی است که در بین ما ایرانیان دارد. بنابر این مسکن را نمیتوان صرفاً از جهت اقتصادی در نظر گرفت. واقعیت این است که پیامدهای روانی و فرهنگی قابل توجهی در بر دارد. خانه دار شدن به معنای امنیت اقتصادی و روانی است. داشتن سقفی بالای سر بیش از هر چیزی به ما احساس امنیت میدهد. بنابر این، ممکن است خانهای که از قبل طرحهای دولت به ما میرسد این احساس را در بر نداشته باشد. خیلیها در طرح مسکن مهر صاحب خانه شدند اما صرفاً به عنوان جایی برای سرمایه گذاری به آن نگاه میکنند، نه همچون منزل و خانه مسکونی شأن. درواقع، چنین تجربهای با احساس خانه دار شدن واقعی فاصله دارد.
این احساس به نوعی هویت اجتماعی و فرهنگی ما را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. هویت خانه دارها در مقابل مستأجران قرار میگیرد. همچنین، مستأجر بودن سبک زندگی خاص خود را میطلبد. بی ثباتی و جابجایی باعث میشود خانوادهها تا جایی که میتوانند وسایل منزل خود را محدود به ضرورتهای زندگی کنند. مستأجران از جمع کردن اشیای اضافی که جنبههای هویتی قوی داشته و بیانگر سلایق و علایق افراد بخصوص خانه هستند، خودداری میکنند. آنها بسیاری از آرزوها و آمال خود را به خاطر خانه دار شدن به تعویق میاندازند. برای مثال از تعویض لوازم منزل خودداری میکنند، زندگی در فضای کوچک را تحمل میکنند و در اوقات فراغت خود بسیار صرفه جویی میکنند تا صاحب خانه شوند. گاهی پس از صاحبخانه شدن دیگر سنشان آنقدر بالا میرود که بسیاری از آرزوها را از دست میدهند.
بنابر این خانه دار بودن معنای خاصی در زندگی دارد. دست آدمها را تا حدود زیادی در شکل دادن به فرهنگ، سبک و شیوه زندگی متناسب با سلایق و علایق خود باز میگذارد. شاید اگر جنبههای روانی و فرهنگی مسکن در نظر گرفته شود بسیاری از سرمایههای کشور به جای تبدیل شدن به آجر و سیمان در بیابانهای اطراف شهرها در جای درست هزینه خواهد شد.
نظر شما