غیر قابل انکار است که مبارزه با قاچاق کالا و ارز از مهمترین راهکارهای بهبود متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و از مهمترین اشکال حفظ سرمایههای اجتماعی محسوب میشود.
همه دولتهای جهان با پیش بینی برنامهها و اجرای عملیاتهای سخت و طاقت فرسا، این راه حفظ سرمایههای گرانبهای کشور خود به منظور ارتقا متغیرهای پیشرفت را در پیش گرفتهاند.
قارچ سمی و مهلک قاچاق کالا و ارز در ایران علاوه بر تحریمهای ناعادلانه و شدید دولتهای معاند، سبب اخلال در نظام اقتصادی و آسیبهای جبران ناپذیری میشود.
آسیبهایی جبران ناپذیر به زحمات صنعتگران، کارگران و حتی کشاورزان و در بعد وسیعتر تولیدات ملی، از عوارض و پیامدهای قاچاق است که بیکاری جوانان و تعطیلی کارخانهها از مهمترین زخمهای این آسیب محسوب میشود.
آسیبهای جدی تر در پی بی توجهی به علاج این ویروس است که باید در انتظار اپیدمی شدن آن در جامعه بود.
با نگاهی به آمارهای اخیر دستگاههای متولی دولت جمهوری اسلامی در مبارزه با قاچاق کالا و ارز، به درستی میتوان دریافت که کارنامه دولتمردان در این راه قابل قبول بوده اما کافی نبوده است.
دستگاههای متولی در کشور با علم به اینکه قاچاق در هر جامعه به عنوان عامل ویران ساز تولید، اشتغال و سرمایه گذاری و به ویژه در تجارت داخلی و خارجی محسوب میشود، فعالیتهای چشمگیری را در این گذرگاه انجام دادهاند.
اما در این میان تبلیغات، شاه کلیدی است که رهبر معظم انقلاب نیز در فرمان تاریخی خود در ۱۲ تیر ماه سال ۸۱ از آن برای گشودن قفل این پدیده شوم نام برده و به خدمت گرفتن این ابزار را سفارش کردهاند.
تبلیغات در مبارزه مبارزه با پدیده شوم قاچاق، راهی است که باید بیش از گذشته به آن توجه کرد و این امر در گرو تغییر نگرش مسئولان و مضاعف شدن همت آنان در این راستا است.
ظرفیتهای فرهنگی کشور بسیار وسیع، توانمند و با صلابت است که باید از آنها در این راه و مبارزه با قاچاق استفاده شود.
رسانهها، فیلم سازان، نویسندگان، شاعران و طنزپردازان و همچنین برگزاری جشنوارهها و مسابقات در ادارهها و به ویژه آموزش و پرورش و دانشگاهها از جمله ظرفیتهای بالقوه فرهنگی کشور است.
استعدادها و مبتکران بسیاری در کشور وجود دارند که باید از آنان در راه مبارزه فرهنگی با قاچاق بهره گرفت.
۷۴۰۸