رضا زندی در یادداشتی در روزنامه اعتماد، نوشته است: منشور (اساسنامه) همکاری اوپک و کشورهای غیر اوپک چیست؟ چه ابعاد پیچیدهای داشت که جلسه دوشنبه شب وزرای اوپک را به یکی از طولانیترین جلسات سازمان کشورهای صادرکننده نفت تبدیل کرد؟ چرا ایران تا قبل از اعمال نظراتش حاضر نبود با این منشور موافقت کند؟ ایران چه تغییراتی در اساسنامه همکاری اوپک و غیر اوپک داد؟
۱- منشور (اساسنامه) همکاری اوپک و کشورهای غیر اوپک، چارچوبی برای همکاری بلندمدت کشورهای اوپک و غیر اوپک است. همکاری که از سه سال پیش برای بالا کشیدن قیمت نفت از محدوده ۳۰ دلار در الجزایر شکل گرفت. ۱۴ عضو اوپک در حاشیه اجلاس IEF در الجزایر، جلسه فوقالعاده گرفتند و تصویب کردند تا مجموعاً ۷۰۰ هزار بشکه از تولیدشان را کم کنند و به ازای آن تعدادی از کشورهای عضو اوپک حاضر در مجمع جهانی انرژی، به رهبری روسیه، موافقت کردند تا ۳۰۰ هزار بشکه تا از تولیدشان بکاهند. همکاری اوپک و غیر اوپکیها با کاهش یک میلیون بشکهای شروع شد و با تدوین «بیانیه همکاری» برای کاهش تولید نفت ادامه یافت. در سال ۲۰۱۸ هم اوپکیها و غیر اوپکیها توافق کردند مجموعاً یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه از بازار خارج کنند. ۸۰۰ هزار بشکه در روز از تولید ۱۴ کشور عضو اوپک و ۴۰۰ هزار بشکه در روز از تولید ۱۰ کشور غیر اوپکی. عربستان یک سال است که منشور همکاری بلندمدت میان اوپکیها و غیر اوپکیها را پیشنهاد کرده است تا بر اساس آن نهادی برای این همکاری شکل گیرد. ایران یک سال است که با توجیه کار کارشناسی بیشتر، بررسی این منشور (اساسنامه) را به تعویق انداخته بود.
۲- عربستان با تشکیل مستمر جلسات کمیته وزارتی نظارت بر توافق اوپک و غیر اوپک (JMMC) که وزرای نفت و انرژی سعودی و روسیه آن را اداره میکردند، سعی کرد این ایده را تقویت کند که ریاض و مسکو در کنار هم به ثبات بازار نفت کمک میکنند. از سوی دیگر عربستان میخواست تا در هر کاهش تولید نفتی، سهم روسیه را هم در نظر بگیرد تا روسیه به عنوان رقیب نفتیاش، از او سبقت نگیرد. اما مگر تنها روسیه رقیب عربستان بود. جالب است بدانید که امریکا با تولید بیش از ۱۰ میلیون و ۹۶۰ هزار بشکه در سال ۲۰۱۸، بزرگترین تولیدکننده نفت دنیاست.
۳- با کاهش تولید نفت ایران، زیر فشار تحریمها، طبیعتاً قدرت ایران ماه به ماه برای تاثیرگذاری در مذاکرات اوپک کم میشد. چرا؟ چون میزان تولید نفت هر کشور، اصلیترین مولفه قدرت آن کشور در تعاملات اوپک است، هر چند تنها عامل نیست. ایران در دو اجلاس گذشته بحث بر سر اساسنامه همکاری اوپک و غیر اوپک را به خاطر بررسی بیشتر به تعویق انداخته بود. برای ایران اوپک مهم بود. نمیخواست این سازمان کم اهمیت شود. در حقیقت منشور همکاری اوپک و غیر اوپک، باعث ایجاد نهادی میشد، پس پیشنهاد ایران پیشنهاد اصلاحاتی داد و تا تحققش ایستاد، بعد آن را امضا کرد. اصلاحاتی که به پیشنهاد ایران در منشور همکاری ایجاد شده بود چه بود؟
۴- با اصرار ایران، بندی در اساسنامه همکاری بلندمدت اوپک و غیر اوپک قید شد که به موجب آن، تصمیمات نهاد جدید (که به موجب منشور همکاری ایجاد میشد) نمیتوانست تصمیمات اوپک را نقض کند، هر چند این بیانیه منتشر نشده است اما من توانستم مطمئن شوم که جملات آن به گونهای نوشته شده است که تصمیمات اوپک به قوت خود باقی میماند و کشور عضو اوپک نمیتواند نظر متضادی با آنچه در جلسات اوپک طرح و تصویب شده است در جلسات با غیر اوپکیها طرح کند. از سوی دیگر به پیشنهاد ایران، قرار شد ریاست و نایبرییسی جلسات منشور دورهای و یکساله باشد. الان عربستان و روسیه اداره جلسات اوپک و غیر اوپک را بر عهده دارند. ضمن آنکه قرار شد نهاد جدید بابت خدمات تحقیقاتی که از دبیرخانه اوپک دریافت میکند به آن پول بدهد. همین طور عضویت و شرکت در جلساتی که به موجب این منشور تشکیل میشود داوطلبانه خواهد بود و ضمناً مفاد این منشور برای عضویت کشورها باید به تایید مراجع قانونی کشورها برسد. این تغییرات پیشنهادی ایران، همه برای این بود که ساختار اوپک حفظ شود و نهادی جایگزین آن نشود. هر چند حالا در دل اوپک نهادی شکل گرفته است. ایدهآل ایران شاید این بود که روسیه و کشورهایی که مایلند با اوپک همراهی کنند عضو اوپک شوند آن هم با شرایط برابر. اما طبیعتاً روسیه به آن راضی نبود. ایران با اعمال اصلاحات مدنظرش این منشور را امضا کرد. آیا میتوانست امضا نکند و بر خواسته خود مبنی بر تشکیل نشدن هیچ نهاد جدیدی پایفشاری کند؟
۵- باید سناریوهای جایگزین را در نظر بگیریم. ۲۳ کشور اوپک و غیر اوپک با منشوری که توسط عربستان و طبیعتاً روسیه آماده شده بود موافق بودند. اولاً ایران به جهت کاهش چشمگیر تولید نفتش، طبیعی است که مانند قبل در اوپک نفوذ نداشته باشد. در اوپک بشکههای تولیدی نفت پشتوانه قدرت است. دوم اینکه اگر ایران برای عدم قبول منشور اصرار میکرد، عربستان نمیتوانست همین نهاد را مثلاً در ریاض با حضور روسیه و کشورهای دیگر تولیدکننده اوپک و غیر اوپک تشکیل دهد؟ مانند IEF که محلش در ریاض است. آن وقت دیگر محل تصمیمسازی درباره بازار نفت از وین به ریاض میرفت، چون دومین و سومین تولیدکنندگان نفت جهان عضو آن بودند. ایران با این کار، خود را از گردونه تصمیمسازیها خارج میکرد. سوم اینکه خط قرمز ایران حفظ اعتبار و هویت اوپک بود. وقتی سایر اعضای اوپک با منشور موافق بودند در شرایطی که تولید نفت ایران بهشدت پایین آمده است، ایران نمیتوانست بیش از حد بر عدم قبول منشور اصرار کند. چه، جوابش یک جمله بود. «فعلا که شما معاف از سهمیهها هستید. بروید و فردا بیایید.» البته با بیان دیپلماتیک. دیگر اینکه آن طرف ماجرا هم روسیه بود که طبیعتاً به لحاظ سیاسی وزیر نفت ایران نمیتوانست جلوی مشارکتدهی آنها در تنظیم بازار نفت، به همراه سایر کشورها و در یک روند اصولی، بایستد. پس بهترین سناریو این بود که با پیشنهاد تغییراتی در منشور از اصالت و هویت اوپک دفاع کرده و همزمان خود را از روند تصمیمسازیها دور نکند. اوپکیها و حتی عربستان هم که میخواستند به هر حال اجماع اوپک را داشته باشند ترجیح دادند نظرات متعادل شده ایران را در نظر گرفته و در منشور بگنجانند. نکات دیگری درباره این منشور هست که در مطلب بعدی دربارهاش خواهم نوشت.
۶- چرا امریکا بزرگترین تهدید کشورهای بزرگ تولیدکننده عضو اوپک و برخی غیر اوپکیهاست. رابطه سیاستهای بینالمللی جمهوریخواهان و فشار بر برخی کشورها با «نفت» چیست؟ چه کشورهایی ممکن است در آینده قربانی سیاستهای نفتی امریکا شوند؟ متحدان امریکا در بازار نفت، چگونه به این کشور کمک میکنند؟
نظر شما