گروه اطلاع رسانی بنا به رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجستهترین گزارشهای پایگاههای خبری داخلی در طول شبانه روز گذشته، گزیدهای از این گزارشها را انتخاب و منعکس کرده است.
کاخ سفید؛ عقب نشینی یا واقع بینی؟!
وب سایت خبری «الف» در این گزارش آورده است: به دنبال رجزخوانیهای ترامپ برای حمله به ایران، تهدید ایران به عنوان متهم هر حادثهای در منطقه، حمله به نفتکشها و دست آخر ضرب شست نظامی ایران به پهپاد متجاوز آمریکایی، سیاست آمریکا و لحن و ادبیات سران آن کمی تغییر کرد. این تغییر میتواند ناشی از فهم آنها نسبت به اطلاعات نادرستی باشد که توسط گروه B و یا مزدوران تروریستی نظیر منافقین در اختیارش قرار میگیرد، اطلاعاتی که به اشتباه محاسباتی میانجامد. رفتار آمریکاییها میتواند بر مبنای فرضیات ۴ گانه زیر شکل گرفته باشد.
فرض اول: آنها بر این باورند که ایران در ادعاهای خود در دفاع سرزمینی بلوف میزند و هرگز آسیبی به هیمنه آنها وارد نمیسازد.
فرض دوم: در صورت حمله محدود آمریکا به مراکزی در ایران یا حملاتی بدون تلفات، شاهد هیچ واکنشی از سوی ایران نخواهند بود.
فرض سوم: پایگاههای نظامی ما در منطقه و یا کشورهای همسایه ایران با حمایت دولتهای آن، محلهای امنی برای آمریکاست.
فرض چهارم: فشار تحریمی و اقتصادی بر ایران عملاً این کشور را به تسلیم و مذاکره بدون شرط و… خواهد کشاند.
گذشت زمان در همین چند هفته به ترامپ نشان داد که همه فرضهای فوق نادرست و تو خالی بوده است و باید کمی عقب نشست.
از سوی دیگر نیاز به تئوریسازی جدیدی برای این عقبنشینی در کاخ سفید احساس شد. رسانههایشان دست به کار شدهاند تا این عقبنشینی را به انسان دوستی فردی مانند ترامپ نسبت دهند. آنجا که گفت میخواستیم حمله کنیم اما دیدیم ۱۵۰ نفر در آن مرکز ایرانی کار میکنند که چنین عباراتی از چنین کسانی بیشتر شبیه جوک میماند. سابقه تاریخی آمریکا در تجاوزات دهههای پیشین گواه این ادعاست.
کار دوم تحلیلگران آمریکایی- غربی و عربی این شده است که در توجیه عقبنشینی آمریکا بنویسند. هرجنگی بین ایران و آمریکا ضمن اینکه به پیروزی آمریکا نمیانجامد، باعث تثبیت بیشتر پایگاه مردمی نظام و نهادهای نظامی چون سپاه میشود.
به همین دلیل مینویسند: حمله به ایران باعث استحکام موضع مردمی سپاه خواهد شد (روزنامه هیل ۳۰- ژوئن ۲۰۱۹) و به همین دلیل از ترامپ میخواهند به ایران حمله نکند و دیگری اعتراف میکند: سپاه با ارائه تصویر مدافع ایران از خود بر میزان محبوبیت خود افزوده است کما اینکه امروز قاسم سلیمانی از محبوبیتی فراوان برخوردار بوده و نویسنده این مقاله نیویورک تایمز نتیجه میگیرد که فشار حداکثری ترامپ با تقویت سپاه در داخل شکست خواهد خورد به همین دلیل از ترامپ میخواهند به ایران حمله نکند.
بنابراین هرچند آنچه توسط آنها نوشته شده بخشی از حقیقت مربوط به ملت ایران است و نه تمام آن اما باید بدانند سیاست جمهوری اسلامی نه تحریک طرف مقابل است نه حملهای پیش دستانه.
معاون سابق سپاه: از برجام عدول نکردیم
پایگاه خبری تحلیلی «نامه نیوز» در گفت و گو با محمدصالح جوکار، معاون پارلمانی سابق سپاه، آورده است: اعلام خبر سیاسی عبور ذخایر اورانیوم غنی شده ایران از ۳۰۰ کیلوگرم واکنشهایی را در میان مقامات اروپایی و آمریکایی در پی داشت. ترامپ رئیس جمهور آمریکا گفت «ایران با آتش بازی میکند، هیچ پیامی برای ایران ندارم» و مکرون رئیس جمهور فرانسه نیز از تهران خواست که فوراً حجم ذخایر اورانیوم غنی شده خود را کاهش دهد.
جوکار در واکنش به این اظهارات ترامپ گفت: در حقوق بین الملل آنچه مایه نقض برجام شد، به رفتار و عمل آمریکا بر میگردد. در واقع این دولت آمریکا بود که ضمن خروج یکجانبه از برجام، خرید اورانیوم غنی شده و آب سنگین از ایران را منع کرد.
وی افزود: مکانیزم تعریف شده در برجام این بود که ایران غنی سازی اورانیوم ۳.۶۷ درصد را انجام دهد و سپس این تولیدات را بفروشد. وقتی خریداری نباشد تولیدات انباشته میشود و حجم آن از ۳۰۰ کیلوگرم بالاتر میرود. پس از لحاظ قواعد حقوق بین الملل مسئول این اتفاق آمریکاییها هستند.
جوکار یادآور شد: آنچه جمهوری اسلامی تصمیم گرفت و خواهد گرفت بر همان اساس عمل میشود. شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفت ما تعهدات خودمان را براساس ماده ۳۶ و ۳۷ برجام کاهش دهیم و طبق همین تصمیم عمل میشود. این حق قانونی ایران است و نمایندگان ۵+۱ نیز آن را امضا کردند.
دیپلمات «ضد ترامپ» اسپانیا جانشین «موگرینی» شد
به گزارش وبسایت خبری «عصرایران»، «جوزف بورل» سیاستمدار چپگرا و وزیر خارجه اسپانیا که در سابقه فعالیتهای دیپلماتیک خود رویکردی ضد آمریکایی داشته است، جانشین فدریکا موگرینی در سمت «مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا» شده است.
گفتنی است جوزف بورل دیدگاهی به شدت انتقادی نسبت به اقدامات و سیاستهای دونالد ترامپ دارد. بورل از حامیان جدی برجام است و بارها از سیاستهای دونالد ترامپ در خروج یکجانبه از برجام و اعمال سیاست تهدید و فشار علیه ایران انتقاد کرده است.
بورل هفته گذشته در واکنش به اقدامات ایران در راستای کاهش تعهدات برجامی، ضمن دفاع از موضع ایران در این باره گفته بود: «تا آنجا که من میدانم این تصمیم ایران در چارچوب برجام است… آمریکا با خروج از برجام اقدام بدی انجام داد و زمینه تصمیم اخیر ایران در محدودیت فعالیت برجامی را فراهم کرد.» بورل در دی ماه سال گذشته نیز در مصاحبهای گفته بود: «حفظ برجام بخش مهمی از امنیت ماست. ما برای رسیدن به این توافق انرژی دیپلماتیک و اراده سیاسی زیادی را سرمایهگذاری کردهایم. به همین ما حفظ توافق را مهم میدانیم.»
او همچنین از حامیان جدی حکومت «نیکولاس مادورو» در ونزوئلا و از منتقدان رویکرد دولت ترامپ در قبال تغییر رژیم در ونزوئلاست. این دیپلمات ۷۲ ساله اسپانیایی در روستایی کوچک در منطقه کاتالونیا اسپانیا زاده شده است. آخرین مدرک تحصیلی او دکترای اقتصاد است اما او فوق لیسانس رشته مهندسی خود را نیز از دانشگاه استنفورد در ایالات متحده آمریکا دارد.
مستاجران ایرانی بی پناه ترین مستاجران دنیا؛ غرب چگونه مانع سوداگری صاحبخانه ها میشود؟
پایگاه خبری «عصر ایران» گزارش داد: روایتهای غیر رسمی حاکی است که موج تصاعدی گرانی اجاره بهای مسکن، روند کوچ از تهران، پناه بردن به حاشیه پایتخت یا کانکس نشینی را در تهران افزایش داده است.
گفته میشود ۳۵۰ هزار نفر بین سالهای ۹۰ تا ۹۵ از تهران کوچ کردهاند. قیمت مسکن در شهر تهران هر ۱۰ سال ۱۰ برابر شده و نرخ یک مسکن حداقلی در شهر تهران از مجموع دستمزد ۳۰ سال یک کارمند یا کارگر تهرانی فزونی گرفته
بازار مسکن درایران همواره متاثر از دیگر بازارها بوده و نتوانسته سیاست رسمی و مستقلی به خود ببیند. سیاستهای دستوری هم هیچ وقت کارگشا نبوده اما در دیگر کشورها چه طور؟ آنها چه طور راه سوداگری در بازار مسکن را مسدود کردهاند؟
این گزارش به صورت تصویری از این تارنما در حال پخش است.
در جامعه نشانهای از گرایش مردم به سمت اصولگراها نیست؛ اصولگرایان راهکاری برای برون رفت از مشکلات ندارند
تارنمای خبری «تابناک» در گفتوگو با جلال میرزایی، نماینده مجلس شورای اسلامی آورده است: افراد و احزاب از هم اکنون در حال یارگیری برای رویداد انتخابات شدهاند و بیانیهها و فراخوانهایی نیز از سوی برخی افراد صادر شده است. همچنین تاکتیکها و تکنیکهای خاصی از سوی جناحهای سیاسی در این برهه پیش گرفته شده تا بتوانند به وسیله آن حریف خود را از میدان به در کنند. اما در این میان، برخی از این جناحها، به شکل عجیبی در حال پمپاژ خبرهای ناامیدکننده از عدم مشارکت مردم در انتخابات هستند و اینچنین القا میکنند که به دلیل ناامیدی مردم از سیاستهای حاکمیتی، میزان مشارکت در انتخابات آتی بسیار کم خواهد بود.
جلال میرزایی در خصوص این موضوع اظهار داشت: با توجه به اوضاع کنونی کشور، هنوز برای وارد شدن به فعالیتهای جدی انتخاباتی بسیار زود است، زیرا توجهها را از مشکلات اساسی کشور به سمت مسائلی میبرد که ضرورتی ندارد. به نظر من، باید این کارها را برای شش ماه بعد بگذاریم. انتخابات آینده بر دو جناح اصلی، تأثیرگذار خواهد بود و افراد و اشخاص نمیتوانند تأثیر چندانی روی آن داشته باشند. البته انتقاداتی به جناح اصلاح طلب وارد است، ولی این به معنی گرایش به سمت اصولگراها نیست. البته اصولگرایان خیلی مشتاقند که این موضوع را بزرگنمایی کرده و آن را به یک گفتمان غالب تبدیل کنند، ولی واقعیت این گونه نیست و شما جایی نمیبینید که کسی از اصولگرایان دفاع کند.
این نماینده مجلس گفت: موضوع پرداختن به انتخابات در اوضاع کنونی و با توجه به اینکه هنوز زمان زیادی تا برگزاری آن مانده، کمی مشکوک است، به ویژه اینکه این موضوع اغلب از سوی جناح مخالف صورت میگیرد. به نظر من، اصولگرایان باید در تخریب بنیان اعتماد مردم و سرمایههای اجتماعی تجدیدنظر کنند، تخریب و تشویق افراد برای نوشتن مطلب در جهت این سیاست به نفع کشور نیست و میتواند در آینده آسیب زا باشد.
این نماینده همچنین یادآور شد: اصولگرایان تا کنون چیزی عرضه نکردهاند که بخواهند روی آن مانور بدهند. آنان در اوضاع کنونی که تحریمها باعث فشار زیاد به مردم شده، هیچ چیزی برای برون رفت از مشکلات ارائه نکرده و بیش از چهار سال است که صحبت از اقتصاد مقاومتی میکنند، اما عملاً هیچ کاری نکردهاند. متأسفانه برخی به یکسری مفاهیم کلی بسنده میکنند و چیز جدیدی برای عرضه ندارند. از سوی دیگر، هیچ پویایی برای ارائه راهکار برون رفت از مشکلات هم نمیدهند. در واقع اینها تمام تلاش خود را به یکسری مفاهیم سطحی معطوف و محتوا را رها کردهاند.
آیا مرزهای حریم خصوصی با مشهور بودن چهرهها جابجا میشود؟
به گزارش وب سایت خبری «تابناک»؛ به تازگی با انتشار ویدیویی از سوی همسر تازه مهدی هاشمی و سپس ویدیو و یادداشتی از سوی این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون مشخص شده این بازیگر از همسر پیشین گلاب آدینه رسماً متارکه کرده و همین موضوع اسباب موضعگیریهای فراوانی شده است. شبیه این اتفاق پیش از این درباره جدایی رامبد جوان از سحر دولتشاهی و ازدواجش با نگار جواهریان مطرح شده بود و حملات مشابهی که به مهدی هاشمی و همسر کنونیاش صورت پذیرفت، به موجی که درباره رامبد جوان و نگار جواهریان شکل گرفت، بیشباهت نیست.
پرسش اساسی اما این است که آیا اساساً شهرت، مرزهای حریم خصوصی را جابجا میکند و آنچه برای یک شهروند غیرمشهور جزو حریم خصوصی محسوب میشود، برای چهرههای مشهور در قلمرو حریم عمومی بازتعریف میشود؟ برخی اعتقاد دارند که این جابجایی معنادار حریم خصوصی و عمومی اشخاص مشهور، جزو تبعات اجتناب ناپذیر شهرت در کنار مزایای مادی و معنوی است که یک چهره مشهور از آن بهره مند میشود. با این نگاه چهره مشهور محکوم است که حریم خصوصیاش بستر موضع گیری و مداخله عمومی باشد و فراتر از نظرگاه عمومی مورد توجه قرار گیرد.
برخی دیگر اعتقاد دارند، عنصر «شهرت» مرزهای حریم خصوصی را جابجا نمیکند و جزئیات زندگی خصوصی از جمله روابط عاطفی و متارکه و ازدواج اشخاص -ولو اینکه مشهورترین چهرهها باشند- جنبه خصوصی دارد؛ مگر آنکه بخشی از آن به مصالح عمومی مرتبط شود که معمولاً چنین ارتباط شکل نمیگیرد. با این حال همین گروه نیز تاکید دارند نمیتوان متوقع بود که افکارعمومی واکنش به روابط هنرمندان که از قضا عمومی میشود، واکنشی نشان دهند و سکوت کنند و از کنار آن گذر کنند اما میتوان کوشید به مرور در زمینه رعایت حریم خصوصی این گروه نیز مرزهایی قائل شد.
افزایش مبلغ وام مسکن؛ آیا ضمانت اجرایی دارد؟!
وب سایت خبری «فرارو» در گفت و گو با بیت الله ستاریان، کارشناس اقتصاد مسکن، آورده است: این روزها خرید مسکن شاید تبدیل به آرزویی محال برای زوجهای جوان شده است، حال در چنین شرایطی دولت قصد دارد با افزایش میزان تسهیلات مسکن به خصوص برای خانه اولیها و زوجهای جوان، رونق را به بازار مسکن باز گرداند، اما این موضوع چندان ساده به نظر نمیرسد و باید تمام ابعاد این طرح از جمله اینکه چه تعداد از افراد از عهده پرداخت اقساط سنگین و طولانی مسکن بر خواهند آمد را در نظر گرفت و سنجید.
در همین رابطه محمد اسلامی وزیرراه و شهرسازی درباره جزییات برنامه افزایش سقف تسهیلات خرید مسکن به شرط افزایش پرداخت سقف اقساط اظهار داشت: در بخش مسکن موضوع مهمی که در دستور کار قرار دارد و به دنبال اجرای آن هستیم، بحث شتاب بخشی به جریان تولید و عرضه مسکن است که به یک جریان پایدار تبدیل شود.
افزایش مبلغ تسهیلات تقاضا را تحریک میکند
در همین راستا بیت الله ستاریان کارشناس اقتصاد مسکن درباره اثرات افزایش وام مسکن به ۲۶۰ میلیون تومان اظهار داشت: این موضوع که با این افزایش تسهیلات تقاضا در بازار تحریک خواهد شد، سخن درستی است، اما اینکه این افزایش مبلغ وام، باعث بیشتر شدن قیمت مسکن به خصوص در کلان شهرها خواهد شد، درست نیست.
وی با بیان اینکه ضمانت اجرایی این وام مشخص نیست، گفت: با توجه به مبلغ اقساط این وام، تعداد زیادی از افراد و زوجها توانایی پرداخت اقساط ۵ میلیون تومانی را در سال نخواهند داشت، از طرفی این امر که تامین منابع این تسهیلات از عهده کدام بانک بر خواهد آمد، نیز نامشخص است. بر فرض اینکه ۱۰۰ هزار نفر نیز بتوانند از این وام بهرهمند شوند، اما بانک مسکن یا سایر بانکها بعید است بتوانند چنین مبلغی را پرداخت کنند.
طرح بی سرانجام اخذ مالیات از خانههای خالی
ستاریان در پاسخ به این پرسش که دولت قصد دارد از طریق اخذ مالیات بر خانههای خالی، عرضه را در بازار مسکن افزایش دهد، آیا این امر موفقیت آمیز خواهد بود، گفت: این طرح از اساس غلط است، کسانی که این طرح را مطرح میکنند و در صدد ارائه این طرح به مجلس هستند، به دنبال بازی دادن بهارستان نشینان هستند، به بیان دیگر طرح فوق نوعی فریب است و اگر هم اجرایی شود، نتیجهای در بر نخواهد داشت. ضریب خانههای خالی در تمام شهرهای دنیا ۵ درصد بوده و در بهترین حالت ممکن است ۴ درصد شود، حتی این رقم در شهرهای توریستی بین ۸ تا ۱۰ درصد است.
این کارشناس اقتصاد مسکن اخذ مالیات از خانههای خالی را تنها در کشورهای توسعه یافته قابل اجرا دانست و گفت: در کشورمان بر فرض اینکه کسی از خیر درآمد ماهیانه ۵ میلیون تومان به طور مثال از طریق خالی نگه داشتن داشتن مسکن خود بگذرد، چنین شخصی با پرداخت مالیات ۵۰۰ هزار تومانی نیز باز هم خانه خود را خالی میگذارد. بنابرین چنین طرحهایی به هیچ عنوان گرهای را از بازار مسکن باز نخواهد کرد و اگر هم تصویب و اجرایی شود، به طور قطع نتیجه در پی ندارد.
بزرگترین ضربهای که به اصلاحطلبان وارد شده است
پایگاه خبری «فرارو» در گفت و گو با صادق زیباکلام، تحلیلگر مسائل سیاسی، آورده است: این روزها جریانات مختلف سیاسی در کشور خود را مهیای حضور در انتخابات مجلس میکنند، این در حالی است که در جریان اصلاح طلب موضع واحدی برای شرکت در انتخابات وجود ندارد، با توجه به این مسائل صادق زیبا کلام استاد دانشگاه با اشاره به اینکه اصلاح طلبان در ۲۱ سال اخیر و بعد از ۲ خرداد ۷۶ در سختترین شرایط ممکن قرار دارند، گفت: در گذشته اصلاحات به مانند شرایط حاضر دچار بحرانی اینچنینی نشده بود، اگر هم شرایط سختی برایشان پیش میآمد، به دلیل اینکه میدانستند، باید چه کار کنند، میتوانستند، به مسیر خود ادامه دهند.
صادق زیبا کلام با بیان اینکه مردم بازیچه دست ما نیستند و خیلی از کسانی که در انتخابات نمیخواستند رای بدهند، به دلیل اصرار اصلاح طلبان و «تکرار میکنم» آقای خاتمی پای صندوقها حاضر شدند، گفت: حال در قبال این دعوت اصلاح طلبان هیچ پاسخی نمیدهند و این بزرگترین مسئلهای است که به وجه آنها در بین مردم خدشه وارد کرده است.
سه جریان فکری حال حاضر اصلاح طلبان
زیبا کلام با اشاره به اینکه در مورد حضور در انتخابات مجلس طی اسفند ماه سه جریان و نظر در اصلاح طلبان وجود دارد، گفت: جریان اول که شخص شاخص آن آقای تاج زاده است، معتقدند اول باید یک سری شرایط حداقلی برای حضور در انتخابات تعیین کرد و اگر با آنها موافقت شد، در انتخابات حضور پیدا کرد و اگر چنین امری میسر نشد، نباید حضور پیدا کرد.
به گفته این فعال سیاسی، دسته دوم نیز شامل جریاناتی شامل آقای منتجب نیا و حزب کارگزاران است که میگویند فارق از هر چیزی از جمله رد صلاحیتها، باید در انتخابات به صورت فعالی شرکت کرد و مردم را نیز به مشارکت گسترده دعوت کرد.
وی ادامه داد: دسته سوم که شامل افرادی به مانند آقای حجاریان میشوند، معتقدند با توجه به شرایط موجود نباید در انتخابات شرکت و برای حضور در صحنه انتخابات اصرار کرد.
زیبا کلام با تاکید بر اینکه جناح اصلاحات در حال حاضر «استراتژی» مشخصی برای حضور در انتخابات و آینده مشارکت سیاسی ندارد، گفت: این استراتژی را باید رهبری اصلاحات که میتواند یک فرد یا یک کمیته باشد، مشخص کند، اما این روزها چنین چیزی وجود ندارد.
زیبا کلام تصریح کرد: طی دو سال اخیر بزرگترین ضربهای که به اصلاح طلبان وارد شده و موجبات ریزش بدن اجتماعی آنها را فراهم آورده، همین عدم پاسخ گویی به سوالات و مطالباتی است که در حال حاضر در جامعه و در بین مردم وجود دارد، اما اصلاحات دو سال است که از جواب دادن به آنها طفره میرود.
این فعال سیاسی اطلاح طلب در پایان تاکید کرد: اگر وضعیت فعلی به همین منوال ادامه پیدا کند و اصلاح طلبان برای سوالات و مطالبات مطرح شده پاسخی نداشته باشند و یا ندهند و از سویی تکلیف رهبری این جریان مشخص نباشد، قطع به یقین ریزش پایگاه اجتماعی جناح چپ همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.
نمایندگانی که پای ثابت «رأی ندادن» هستند؛ حاضران همیشه غایب پارلمان
وبگاه خبری «خبرآنلاین» در گزارشی آورده است: بیتوجهی برخی نمایندگان به مشارکت در رایگیریها در صحن پارلمان بارها سیستم قانونگذاری کشور را معطل گذاشته است، سیستمی که به تعبیر حشمت الله فلاحت پیشه اداره هر دقیقه آن چند صد میلیون تومان برای کشور و نظام هزینه دارد.
صحن مجلس و نمایندگانی که حضور قلب ندارند
عدد «عدم مشارکت «ها متغیر است و بنا به برخی روایتها از یک تا ۷۰ نماینده را در برمیگیرد، یعنی به طور میانگین در هر رای گیری ٣٥ تا ٤٠ نفر شرکت نمیکنند، موضوعی که صدای بسیاری از نمایندگان را در کنار روسای جلسات صحن، درآورده است به طوری که در یکی از همین جلسات اخیر مجلس بود که یکی از نمایندگان از علی لاریجانی رئیس مجلس خواست که از نمایندگان حاضر در جلسه بخواهد با حضور قلب به مذاکرات توجه کنند و رای بدهند. دردسرهای لاریجانی با رای ندادن برخی از نمایندگان اما یک یا دو جلسه نیست، او مدتی است که حتی اعداد عدم مشارکت در رای دادن را هم اعلام میکند. آنچنان که چندی پیش گفت «هنوز ۵۵ نفر رای ندادند، دوستان مشارکت بیشتری داشته باشید. او چند ثانیه بعد گفت: هنوز ۵۰ نفر رای ندادند، آن آقایان انتهای مجلس هم رای بدهند.»
فشار دادن دکمه رای کار سختی است؟
در پی انتقادات درون پارلمانی به عدم مشارکت برخی نمایندگان در تصمیم گیری های صحن علنی مجلس بود که سال گذشته برخی نمایندگان طرحی یک فوریتی به منظور شفاف سازی آرا نمایندگان در را دستور کار صحن علنی قرار دادند که البته با موافقت نمایندگان روبرو نشد و در نهایت طرح راهی کمیسیون تدوین آیین نامه داخلی مجلس شد که تاکنون هم به نتیجه نرسیده است.
عدم مشارکت در رای دهی به دلیل کمبود معلومات نمایندگان
گفته میشود یکی از دلایلی که نمایندگان تمایلی به شرکت در رای گیری ها ندارند نبود اطلاعات و معلوماتی است که یک نماینده باید در اختیار داشته باشد. حسین میرمحمد صادقی با تایید این مطلب به خبرآنلاین میگوید: واقعیت آن است که همین نمایندگانی که در حوزه قانونگذای فعال نیستند گاه اگر موضوعی سیاسی مطرح شود برای نطق میان دستور اعلام آمادگی میکنند، همه اینها ناشی از آن است که ورود در حوزه قانونگذاری و اظهارنظر در این زمینه نیازمند معلوماتی است که ممکن است برخی نمایندگان حوصله کسب آن را نداشته باشند و طبیعی است که در این حوزه مشارکت نکنند.
مشکل عدم مشارکتها جایی حادتر میشود که بدانیم مجلس در سال پایانی قرار گرفته و نمایندگان به دلیل فعالیتهای انتخاباتی یا در صحن حضور نداشته و یا در صورت حضور تمرکز لازم را ندارند، موضوعی که عملاً نظام رای گیری را معطل کرده و آسیبهایی را متوجه سیستم قانونگذاری میکند، حال سوال این است که در این شرایط آیا هویتی از یک مجلس قوی باقی خواهد ماند که خروجی آن قانونگذاری کارامد و نظارتی مقتدرانه باشد؟
بازی بزرگان / محمد غرضی: صاحبان امتیازها مانع حضور نیروهای اصیل انقلاب در مجلس میشوند؛ مجلس در انحصار صاحبان امتیازهاست
پایگاه خبری تحلیلی «نامه نیوز» در گفتوگو با محمد غرضی، فعال سیاسی، آورده است: «نامهنیوز» سعی دارد تا با بررسی علل نبود شخصیتهای برجسته انقلاب به این پرسش پاسخ دهد که چه عواملی دستبهدست هم دادند تا دیگر فضای عمومی سیاسی به سمت استفاده از بزرگان نرود. برای پاسخ به این پرسش در سلسله گفتوگوهای «بازی بزرگان» دقایقی را با محمد محمد غرضی، فعال سیاسی به گفتوگو نشسته است.
فرای بحثهای جناحی که چه گروهی میتواند اکثریت مجلس آینده را در اختیار بگیرد، پرسش بنیادیتر این است که چرا سالهاست شخصیتهای شناختهشده و تأثیرگذار در مجلس حضور ندارند و نهتنها چنین شخصیتهایی در مجلس دیده نمیشود که بعضاً افرادی عنوان نمایندگی مردم را به دوش میکشند که هیچ سابقه سیاسی روشنی ندارند. شما بهعنوان فردی که از ابتدای انقلاب در متن رویدادهای سیاسی بودهاید، بفرمایید که دلیل ضعف عملی و نظری دو دهه اخیر مجلس چیست؟
معمولاً بعد از هر انقلابی احزاب و گروهها جای انقلاب را میگیرند و مردم از چرخه قدرت سیاسی خارج میشوند. بعد از انقلاب اسلامی هم همین اتفاق رخ داد؛ بهنحوی که گروههای سیاسی قوای سهگانه را به ابزاری برای پیشبرد اهداف خود تبدیل کردند که قوه مقننه هم از این قاعده خارج نبود. احزاب سیاسی در ایران هیچگاه به عموم جامعه نزدیک نبودند، بلکه آنها نماینده ستاد جامعه بودند و میدانیم که ستاد جامعه امتیازطلب است و بهجای آنکه مسائل کشور را حل کند، در پی رفع مشکلات حزبی و گروهی است؛ برای مثال گفته شد که درآمد دولت در سال ۹۸ نسبت به سال ۹۷ کمتر بود اما در عین حال دولت حقوق کارمندان خود را افزایش داد؛ در آن مقطع گفتم که دولت در پی رفع مشکلات مردم نیست بلکه فقط میخواهد مشکلات خود و کارمندانش را حل کند. در چنین شرایطی حقوق عامه نابود میشود و مردم محور تصمیمگیریها نیستند. دولت، مجلس و قوه قضاییه بهجای آنکه تحت تأثیر گروهها باشند باید قوانینی را وضع و اجرا کنند که مشکلات گروههای تحت فشار اجتماعی را حل کند. این سخن که اکنون با مجلسی قدرتمند روبهرو نیستیم، سخن درستی است ئ به دلایل مذکور چنین بحرانی بر کشور عارض شده است.
نبود چهرههایی که شناختهشده به دلیل محدودیتهای موجود است یا آنکه ایشان خود تمایلی به رقابت در عرصه انتخابات ندارند؟
این سخن را قبول ندارم که خود آنها تمایل به مشارکت در مجلس ندارند بلکه علت باز هم به احزاب بازمیگردد. اعتبار شخصیتهای اصیل انقلاب توسط گروهها واحزاب سیاسی مخدوش شد و بهتدریج آنها از مدار قدرت خارج شدند. اتفاقاً شخصیتهای اصیل همواره تمایل داشتهاند که در راستای منافع عمومی گام بردارند اما صاحبان امتیازها چنین اجازهای را نمیدهند. صاحبان امتیازها سخن عموم جامعه را بر نمیتابند و نمیخواهند منافع مردم تأمین شود. سالهاست که کشور دست دو گروه اصلاحطلب و اصولگراست و تمام امتیازها بین همین افراد جابهجا میشود.
برای حضور دوباره نیروهای تأثیرگذار چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
افراد انقلابی و شخصیتهای تأثیرگذار همواره مورد هجمه صاحبان امتیاز و گروهها و احزاب قرار داشتهاند و به این دلیل توانایی حضور در عرصه سیاست را ندارند. افراد اصیل به هیچ امکاناتی هم دسترسی ندارند. به یاد دارم وقتی مرحوم بازرگان در بستر بیماری بود، آقای هاشمی رفسنجانی بهعنوان رئیسجمهور برای او ۱۰ هزار دلار فرستاد تا برای درمان به خارج برود. این خاطره نشان میدهد که فردی مانند آقای بازرگان حتی امکانات درمان خود را هم نداشت؛ حال این موضوع را با ۵ هزار نفر از مدیرانی مقایسه کنید که فرزندانشان در آمریکا زندگی میکنند. چندی پیش ترامپ گفت که مشکلاتی برای فرزندان مقامات ایران که در آمریکا به سر میبرند ایجاد خواهد شد اما چرا از این عمل صرف نظر کرد؟ زیرا آنها پولهای هنگفتی از مردم ایران را به آمرکیا بردهاند و برای آمریکا صرف نمیکرد که چنین پولهایی را از دست بدهد. شما مدیرانی که ماهانه حقوقهای نجومی ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان دریافت میکنند را مشاهده و با مدیران و نمایندگان اصیل ابتدای انقلاب مقایسه کنید؛ از این مقایسه درخواهید یافت که چرا به اینجا رسیدهایم.
واکنش فعال سیاسی اصولگرا به نمایش دورزدن تحریمها در یک برنامه تلویزیونی
پایگاه اطلاع رسانی و خبری «جماران» در گفت و گو با محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا، میآورد: صبح امروز شبکه سوم سیما در اقدامی عجیب و سوال برانگیز با استناد به منبعی مجعول، اقدام به پخش تصاویر ماهوارهای از مسیر یک کشتی کرد که چگونگی دور زدن تحریمها توسط ایران را نشان میداد. در این برنامه، مجری شبکه سه هیجان زده تعریف میکرد که با همکاری یک تیم خبری توانسته نشان دهد یک میلیون بشکه نفت تحویل چینیها شده است!
او همچنین در ادامه با نشان دادن تصاویری هوایی از محل خرید نفت و همچنین تصویر یک کشتی به نام «سالینا» تمام ریز اطلاعات یک معامله نفتی را افشا میکند. فارغ از مساله استناد به چنین منابعی مجعولی در صداوسیما، این اقدام در شرایطی اتفاق میافتد که مسئولین همواره بر محرمانه نگه داشتن اطلاعات فروش نفت تاکید میکنند تا مبادا طرف آمریکایی جلوی راههای فروش نفت را بگیرند. در حالی که بسیاری از کاربران شبکههای مجازی این اقدام شبکه سه را سوال برانگیز قلمداد کردهاند، یک فعال رسانهای اصولگرا نیز معتقد است که این اتفاق یک گاف رسانهای بوده که رخ داده است.
محمد مهاجری در واکنش به این موضوع گفت: لابد صداوسیما فکر میکند اگر این اشتباه خود را بپذیرد برایش مشکل حیثیتی به وجود میآید و ممکن است متهم به ناکارآمدی، بی توجهی یا اتهاماتی نظیر آن شود. در نتیجه با برداشتن یک ماله سعی در توجیه کردن دارد و عذر بدتر از گناه میآورد.
وی افزود: من فکر میکنم باید از دو منظر به این موضوع پرداخت. اول اینکه همانطور که همیشه گفتم صداوسیما صاحب ندارد و منظورم این نیست که رئیس در اتاقش حضور ندارد، بلکه میخواهم بگویم قدرت در آنجا دست رئیس، معاونان یا مدیر شبکهها نیست.
مهاجری ادامه داد: احزابی سیاسی از بیرون برای صداوسیما پخت و پز کرده و آنها پخش میکنند و مدیران سازمان بیشتر ناظر کیفی هستند. بدین معنا که تنها نگاه میکنند و کیف میکنند. به نظر میرسد که اصلاً نظارتی بر صداوسیما وجود ندارد که بخواهیم نگران باشیم آیا این کار را در ضدیت با دولت انجام میدهد یا خیر؟
وی بیان کرد: در نگاه دوم برای اینکه بفهمیم چرا کسانی که در صداوسیما کار میکنند به وزیر نفت میپردازند؟ نباید این را از نظر دور بداریم که نفت علیرغم بوی بدش پول شیرینی دارد. برداشت من این است که آقای زنگنه در مقابل بسیاری از زیاده خواهیهای افراد ایستاده و نمیخواهد بابک زنجانیهای دیگری درست شود. ولی بالاخره یک عده نانشان در بابک زنجانی درست کردن است.
این فعال اصولگرا گفت: تا وقتی آقای زنگنه در مقابل این فضا ایستاده اینها هزینههایی است که باید پرداخت کند و قطعاً از این به بعد بدتر هم خواهد شد و باید منتظر باشیم که صداوسیما از کارهایی این چنینی بیشتر انجام دهد.
احمد هاشمی، فعال اهل سنت: اقلیتها یک فرصت برای کشور هستند؛ نیازمند تعمیق انسجام ملی هستیم
وبسایت خبری «شفقنا» در گفتوگو با احمد هاشمی، فعال اهل سنت، نوشت: مسئول تربیتی جماعت دعوت و اصلاح ایران با تاکید بر اینکه در شرایط فعلی نیازمند تعمیق انسجام ملی هستیم، گفت: هیچکدام از ما در کشور ویژگیهایی نظیر دین، قوم، نژاد و زبان را خودمان انتخاب نمیکنیم بلکه این ویژگیها انتخاب پدر، مادر، آبا و اجدادمان بوده است لذا این منصفانه نیست که به دلیل چیزی که انتخاب ما نبوده است مورد قضاوت و تبعیض قرار بگیریم.
احمد هاشمی به اهمیت همزیستی مسالمتآمیز در جامعه اشاره کرد و اظهار کرد: ما در کشور خود یک رنگین کمانی از ملیتها، قومیتها، ادیان، مذاهب و فرقهها و زبانها داریم که در کنار یکدیگر زندگی میکنند اما باید توجه داشته باشیم بسیاری از این ویژگیها انتخاب افراد نیست و هیچکدام از افراد در انتخاب زبان، دین، فرقه و قومیت خود دخالتی نداشته است.
وی تاکید کرد: همچنان که در جامعه ما تنوع زبانی، قومی، ملیتی، مذهبی و نژادی قبل از اینکه یک تهدید باشد یک فرصت است همچنان که در برخی کشورها توانستند از این تنوع به درستی استفاده و پیشرفت کنند بنابراین ما نیز نیازمند این فرصت هستیم تا بتوانیم از این تنوع به عنوان فرصت استفاده کنیم و به این فکر کنیم یک فردی با تفاوت مذهبی اگر برادر دینی ما نباشد برادر ملی و اگر برادر ملی نباشد برادر انسانی ما است با این تفکرات است که میتوانیم در کنار یکدیگر زندگی مسالمت آمیزی داشته باشیم. اما لازمه تحقق این نوع زندگی احترام به عقاید و تفکرات متفاوت در جامعه است.
وی تاکید کرد: متأسفانه هنوز در کشور در جهت تحقق زندگی مسالمتآمیز بین نژادها، قومیتها، ادیان و مذاهب مختلف به نقطه مطلوب دست نیافتیم و باید راههای زیادی طی شود که در این زمینه به نقطه مشترک دست یابیم. ما باید تلاش کنیم اقوام و نژادهای مختلف به جای خندیدن به یکدیگر با هم بخندند. من معتقدم اگر اراده باشد و فرهنگ سازی صورت بگیرد با اراده دولتمردان و ملت این هدف دست یافتنی است.
هاشمی گفت: در عصر حاضر بویژه شرایط تحریمهای فعلی که دشمنان با اعمال فشارهای حداکثری دنبال ضربه به ایران هستند، اقلیتهای قومی، مذهبی و دینی یک فرصت برای کشور هستند و البته ممکن است بیگانگان بخواهند از برخی شکافها به عنوان روزنههای ضربه به کشور بهره ببرند، که با تعمیق هوشیاری و وفاق ملی، رفع شکافها و تعلقی که اقلیتها به کشورشان دارند، مثل همیشه تیر بیگانگان به سنگ خواهد خورد.
احمد کاظم زاده: ترامپ با عملکرد خود همه راهها برای مذاکره را بست؛ تصمیم ایران در کاهش تعهدات برجامی، پس از یک دوره طولانی صبر استراتژیک اتخاذ شد
پایگاه خبری «شفقنا» در گفت وگو با احمد کاظم زاده، آورده است: این کارشناس ارشد روابط بین الملل و خاورمیانه بر این باور است که ترامپ با خروج از برجام و لغو آن همه راههای را برای مذاکره بسته است. او میگوید: ایران در مسیری که در برابر تحریمهای آمریکا در پیش گرفته بسیار مصمم است و این تصمیم در چارچوب برجام و دیگر اصول و قوانین حقوق بین الملل آن هم بعد از اتخاذ یک دوره طولانی از صبر استراتژیک اتخاذ شده است؛ واکنش مردم نیز نشان میدهد که این رویکرد از حمایت اکثریت مردم برخورداراست.
با توجه به تحولات اخیر خاورمیانه و خروج یک جانبه آمریکا از برجام و سپس تهدیدات این کشور علیه ایران و تحرکات نظامی در منطقه، فکر میکنید چه اندازه این تهدیدات جدی است و چرا ترامپ یک بار ایران را تهدید و یک بار به مذاکراه فرا میخواند؟ و هر از گاهی تحریمهای یک جانبه علیه ایران به راه میاندازد؟ فی الواقع رفتار آمریکا و به خصوص ترامپ در برابر ایران چیست و چه هدفی را دنبال میکند؟
به لحاظ نظری، به نظر میرسد رویکرد دولت ترامپ بیشتر براساس رئالیسم تهاجمی قابل ارزیابی است. این رویکرد استراتژیهای مختلفی مانند احاله مسئولیت، باج گیری، آتش بیار معرکه، فریب و تله گذاری دارد که بر حسب شرایط مورد استفاده قرار میگیرد و عناصری از این استراتژیها را میتوان در رفتار و رویکرد دولت ترامپ ردیابی کرد. به لحاظ عملی در مواضع اعلامی و اعمالی دولت ترامپ دو روند معکوسی دیده میشود. به گونه ایی که مواضع اعلامی از تغییر رژیم به درخواست مذاکره تقلیل یافته اما درست برعکس مواضع اعمالی بر افزایش نیروی نظامی تمرکزیافته است و امریکا گام به گام به افزایش نیرو اقدام کرده است.
اگر بخواهید ترامپ را رفتار شناسی کنید، فکر میکنید این گونه رفتارهای متناقض ترامپ سیاستی از پیش تعیین شده است یا بیشتر جنبه شخصی دارد؟ تیم B در تاثیرگذاری بر تصمیمات ترامپ چه اندازه موفق بودهاند؟
بخشی از رفتارهای ترامپ از تیپ شخصیتی وی ناشی میشود، اما این به مفهوم این نیست که وی هرچه که دلش میخواهد را انجام میدهد. ترامپ نماد همان شخصیتی است که هنری کیسنجر تئوریسین سیاست خارجی امریکا در چارچوب «مرد دیوانه» به دنبال آن میگشت و میگفت امریکا به یک چنین مردی نیاز دارد. از این دید ترامپ نماینده دولت عمیق امریکاست که به نحوی تیم B هم در این دولت رسوخ کرده است. با این همه حداقل در ظاهر نوعی شکاف در مواضع ترامپ و تیم B دیده میشود و تیم B همچنان در پی فشار حداکثری و تقویت گزینه نظامی است اما گویا شخص ترامپ با توجه به اغاز مبارزات انتخاباتی در این کشور تمایل چندانی به این کار ندارد.
ارزیابی شما درباره تهدید امریکا از حمله به ایران و اینکه ترامپ اعلام کرده برای مذاکره با ایران هیچ پیش شرطی دیگر ندارد چست؟
در خصوص حمله همچنان که در ماجرای سرنگونی پهپاد تجسسی و پیش از آن در جریان حمله به نفتکشها و یا انفجارهای فجیره مشاهده شد امریکا به شدت از عواقب ورود به درگیری نظامی نگران است و به همین دلیل هم تاکنون در تله عربستان و اسرائیل نیفتاده است. اما در خصوص مذاکره باید گفت که اولاً؛ در صداقت امریکا تردید وجود دارد. دوماً؛ در داخل دولت ترامپ یکدستی وجود ندارد و اظهارات ضد و نقیض ترامپ نیز مانع از این شده که به وی اعتماد شود. آنچه در عمل مشاهده میشود نه مذاکره بلکه تشدید تحریمها و گسترش دامنه آن است که هرگونه اعتماد را برای مذاکره از بین میبرد و تقریباً کاری که ترامپ چه با ایران و چه با فلسطینیها و اردنیها میکند همه از یک قماش هستند و میخواهد فشارها را به نقطه برساند که طرف مقابل را نه به مذاکره بلکه به تسلیم بکشاند که طبعاً هیچ دولت مستقلی زیر بار این ننگ نمیرود. اگر واقعاً ترامپ در مذاکره صادق است باید قبل از هر چیز به برجام برگردد و دوم اینکه خسارات وارده بر ایران در مدتی که به طور یک جانبه از برجام خارج شده جبران کند.
معاملات نفتی بر پایه بیت کوین؛ آیا پول دیجیتال برای دور زدن تحریمها کارگشاست؟
وب سایت خبری «رویداد ۲۴» در گفت و گو با سعید دلیریان فعال، در حوزه خرید و فروش بیت کوین، گزارش داد: زمانی که نخستین بار معاملات بیت کوین انجام شد، به خاطر نوع تراکنشهای غیر قابل ردیابی، این ایده مطرح شد که بیت کوین میتواند در دوران تحریم برای ایران کارگشا باشد. این طرح موافقان و مخالفانی داشت؛ موافقانی که گفتهاند بیت کوین میتواند اقتصاد ایران را از سیطره دلار نجات دهد و مخالفانی که معتقدند حجم مراودات با بیت کوین بسیار کم است و آنقدری نیست که بتوان از طریق آن رقمهای درشت را برای مبادلات بین المللی استفاده کرد.
فارغ از اینکه بیت کوین میتواند راهی برای دور زدن تحریمها علیه ایران باشد، این نکته وجود دارد که هنوز نگاه جامعی نسبت به ارز دیجیتال در ایران وجود ندارد و برای انجام معاملات آن و همچنین راهاندازی دستگاههای آن برای استخراج ارز، تصمیم متمرکز و یکپارچهای گرفته نشده است.
سعید دلیریان فعال در حوزه خرید و فروش بیت کوین درباره نحوه انجام معاملات دیجیتالی در ایران و کاربردهای آن با رویداد ۲۴ گفتوگو کرده است. او میگوید: در شهریور ماه سال ۹۷ موضوع معاملات بیت کوین با عنوان مایننینگ در جلسه هیات دولت عنوان شد و وزارت صنعت معدن و تجارت نیز ماینینگ را به عنوان یک صنعت شناخته شده پذیرفت و قرار شد تجهیزات آن وارد کشور شود.
دلیریان میگوید: ورود تجهیزات ماینینگ نیاز به تصمیم گمرک و بانک مرکزی داشت ضمن آنکه باید موضوع برق مصرفی آن از سوی وزارت نیرو مشخص میشد که هنوز این موضوعات تعیین تکلیف نشده است. اخیراً نیز با توجه به استفاده برق زیاد در این بخش دو کارخانه ماینینگ در یزد پلمپ شد.
او با بیان اینکه دیتابیس رسمی در خصوص تعداد افرادی که در ایران در این حوزه سرمایهگذاری کردهاند وجود ندارد میگوید: هنوز زیرساختهای قانونی در قالب اجرایی با ضوابط کار از سوی دستگاههای ذیربط مشخص نشده، برای این منظور نیاز است بانک مرکزی، نمایندگان مجلس و معاونت فناوری ریاست جمهوری و سیاست گذاران پولی و مالی به این موضوع ورود کنند.
دلیریان ادامه میدهد: پیش از این بانک مرکزی اعلام کرده بود بیت کوین نمیتواند در معاملات و خرید و فروش در کشور رواج پیدا کند، زیرا پول رایج کشور ریال است اما با توجه به تشدید تحریمها علیه ایران این نکته مطرح شد که بیت کوین به عنوان ارز دیجیتال راهکار مناسبی برای دور زدن تحریمها در شرایط فعلی است. البته بیش از یکسال است که ضوابط قانونی آن از سوی بانک مرکزی و بورس در حال تکمیل است اما همچنان فرایند قانونی آن طی نشده و نیازمند شفافیت است.
این کارشناس و فعال در حوزه پولهای دیجیتال بر خلاف کسانی که معتقدند حجم اندک مبادلات مالی بیت کوین نمیتواند پاسخگوی معاملات سنگین نفتی باشد، میگوید: بسیاری از مبالغ سنگین بابت فروش نفت از طریق بیت کوین میتواند وارد کشور شود.
نظر شما