به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حجت الاسلام حسن روحانی روز چهارشنبه در جلسه هیات دولت گفت: " آمریکایی ها آتشبازی در منطقه را یکسال است که آغاز کردهاند و در حالی که به دنبال آتش افروزی هستند، می گویند بازی با آتش خطرناک است! خاموش کردن این آتش تنها بازگشت به تعهدات و مصوبات سازمان ملل است و اگر نخواهند که به این تعهدات بازگردند، جمهوری اسلامی ایران همانطور که پیش از این اعلام کرده، رأس ۶۰ روز، اقدامات بعدی را انجام خواهد داد".
روحانی در بخشی از سخنان خود، ساز و کار مالی اروپاییها (اینستکس) را تاکنون تنها اقدامی نمایشی دانست و افزود: " امروز اینستکس تنها ساز و کاری بدون پول است و اینستکسِ توخالی به هیچ دردی نمیخورد، اما اگر اینستکس فعال شده و پول فروش نفت ایران به آنها به واسطه آن حاصل شود با وجود ایرادات آن، میتوان تا حدی آن اقدام را قبول کرد".
اظهارات روحانی خطاب به طرف های آمریکایی و اروپایی در رسانه های داخلی بازتاب گسترده ای داشت به طوریکه رسانه های اصلاح طلب اظهار داشتند که دیروز، روز انتقاد شدید رئیس جمهوری از امریکا و اروپا به خاطر همه آن چیزی بود که بیش از یک سال گذشته درباره برجام اتفاق افتاد و رسانه های اصولگرا هم نوشتند: حسن روحانی دیروز آب پاکی را روی دست اروپاییها و همنظرانشان در داخل کشور که میگفتند ایران نباید گام دوم خود را عملیاتی کند، ریخت.
رسانه های اصلاح طلب اظهارات روز گذشته رئیس جمهوری در هیأت دولت را شدیدترین اظهارنظر روحانی نسبت به طرفهای اروپایی برجام در یک سال گذشته دانستند و رسانه های اصولگرا لحن روحانی را قاطعانه و بی سابقه و سخنان وی را مرزبندی او با کاسبان ترس تعبیر کردند. برجام و اینستکس نیز دیگر موضوع مشترک هر دو طیف رسانه ها است که در خصوص آن رسانه های اصلاح طلب تاکید کردند اروپاییها باید برای برآوردهکردن این بخش از خواستههای ایران عزمی جدی و استوار از خود نشان دهند و در این مسیر، چانهزنی و دیپلماسی ایران بسیار میتواند مؤثر واقع شود اما رسانه های اصولگرا، اینستکس را تازه ترین فریبکاری اروپا خواندند و تاکید کردند: هرگونه تعلل در برابر فریبکاری اروپا، علاوه بر نادیده گرفتن عزت و غرور ملی ملت ایران، ضربه سختی بر جایگاه اقتدار و هیمنه سیاسی جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و جهان وارد خواهد ساخت.
اقدام تلافیجویانه ایران برای توقف اجرای بخشی از تعهدات برجامی؛ تناقض سیاست های اعلامی و اعمالی اروپا؛ ادعای آمریکا در خصوص ماجرای ۱۵۰ میلیارد دلاری و واکاوی تفاوت سیاست خارجی ترامپ در مقابل ایران و کره شمالی از دیگر محورهای موردبررسی رسانه های اصلاح طلب است.
رسانه های اصولگرا نیز محورهایی همچون ادعاهای واهی ترامپ؛ تغییر معادله فشار حداکثری آمریکا علیه ایران؛ آزمون اراده اروپا در برابر یکجانبه گرایی آمریکا و شباهت سیاست های ضدایرانی ترامپ با کارتر را بررسی کردند.
رسانه های اصلاح طلب
برخی عبارت های کانونی رسانه های اصلاح طلب را در ادامه می خوانیم: سلسله حوادث دی ماه ۹۶، این امید را در ترامپ ایجاد کرد که او نیز میتواند با تحریمهای خود، بر دامنه اعتراضهای ابتدا ساختگی و بعد واقعی، اضافه کند؛ اینستکس باید مهمترین بخش از خواسته ایران یعنی امکان فروش نفت را فراهم کند؛ باید به اروپا فهماند که برای تهران ماشین لوکس بدون سوخت به درد نمیخورد؛ اگر از برجام کلاً خارج شویم آمریکا زودتر به هدفش میرسد و اگر در برجام بمانیم باز هم از ایستادن نتیجهای نمیگیریم چون تحریمها همچنان ادامه دارد؛ عدم انجام تعهدات اروپاییها در قبال برجام و ایران این شائبه را ایجاد کرده که سیاستهای اعلامی و اعمالی آنها با هم متناقض است؛ گویی اروپا در عمل به تعهدات خود نیز نسبت به آمریکا رودربایستی دارند.
سخنان اخیر روحانی خطاب به طرف های آمریکایی و اروپایی
روزنامه ایران نوشت: دیروز روز انتقاد شدید رئیس جمهوری از امریکا و اروپا به خاطر همه آن چیزی بود که بیش از یک سال گذشته درباره برجام اتفاق افتاد؛ انتظار و توصیه اروپاییها به ایران برای پایبندی به برجام و در مقابل، عمل تقریباً صفر به تعهدات. براساس این واقعیت بود که حسن روحانی این گونه اروپاییها را مورد سؤال قرار داد: «اگر این توافق خوب است، چرا اروپا و امریکا به تعهدات و وظایف خود در این توافق عمل نمیکنند و اگر این توافق بد است، چرا وقتی ایران میخواهد براساس توافق به بخشی از تعهدات خود عمل نکند، در دنیا سر و صدا میکنند؟» اظهارات روز گذشته رئیس جمهوری در هیأت دولت، آن هم تنها چند روز پس از نخستین تراکنش «اینستکس» را میتوان شدیدترین اظهارنظر نسبت به طرفهای اروپایی برجام در یک سال گذشته دانست… اما غرب، تنها مخاطب سخنان دیروز روحانی نبود. او وقتی به فشارهای تحریمهای امریکا علیه ملت ایران اشاره میکرد، باز هم زمینه و منشأ اعمال این تصمیم دولت امریکا را وقایع دی ماه ۹۶ دانست. او پیش از این در مجلس شورای اسلامی نیز به حوادث دی ماه ۹۶ اشاره کرده بود، حوادثی که نخستین بار از مشهد آغاز شد. تنها شش ماه پس از آغاز به کار دولت دوازدهم، برخی جریانهای سیاسی به بهانه اعتراض به گرانی، از نارضایتی مردم و مالباختگان مؤسسههای اعتباری غیرمجاز استفاده کردند تا بتوانند فضای داخلی را علیه دولت دوازدهم سخت کنند. اما کنترل این اعتراضات، در همان مشهد از دست طراحان خارج شد و اعتراضی که قرار بود محدود و فقط متوجه دولت باشد، به سراسر کشور گسترش یافت و متوجه کل نظام شد. به باور روحانی، سلسله حوادث دی ماه ۹۶، این امید را در ترامپ ایجاد کرد که او نیز میتواند با تحریمهای خود، بر دامنه اعتراضهای ابتدا ساختگی و بعد واقعی، اضافه کند که البته به این هدف نرسید.
شرق نیز آورد: رئیسجمهور روز گذشته فرصت را غنیمت شمرد تا جواب رئیسجمهور آمریکا را بدهد. دونالد ترامپ روز سهشنبه در واکنش به اقدام ایران در افزایش سقف غنیسازی اورانیوم به بالای ۳۰۰ کیلوگرم مدعی شده بود ایران با آتش بازی میکند! روحانی نیز در جلسه هیئت دولت، گفت: «آمریکاییها آتشبازی در منطقه را یک سال است که آغاز کردهاند و درحالیکه به دنبال آتشافروزی هستند، میگویند بازی با آتش خطرناک است! خاموشکردن این آتش تنها بازگشت به تعهدات و مصوبات سازمان ملل است و اگر نخواهند که به این تعهدات بازگردند، جمهوری اسلامی ایران همانطور که پیش از این اعلام کرده، رأس ۶۰ روز، اقدامات بعدی را انجام خواهد داد».
روزنامه ایران در یادداشتی به قلم "غلامرضا ظریفیان" استاد دانشگاه نوشت: رئیس جمهوری در سخنان دیروز خود سالهای فعالیت دولت خود را به دو دوره تقسیم کرد که نقطه عطف آن در اعتراضات دی ماه ۹۶ قرار داشت. به این اعتبار ایشان آن حوادث را سرسلسله رویدادهای دومینو واری دانست که به وضعیت فعلی کشور انجامیده است. حوادث دی ۹۶ در کنار ابعاد مختلف داخلی خود دارای پیامدهایی در عرصه بینالمللی نیز بود که در تحلیل رئیس جمهوری از اثرگذاری آن بر وضعیت امروز کشور مدنظر است. واقعیت آن است که حوادث دی ۹۶ از دیدگاه ناظران خارجی آن و به ویژه کشورها و جریانهای معاند نظام جمهوری اسلامی به معنای بوجود آمدن شکاف جدی میان دولت و ملت ایران بود. آنها براساس همین تحلیل سعی کردند روشهای خودشان را در مواجهه با ملت ایران و نظام سیاسی حاکم تغییر دهند. زیرا آن تصور خیالی به محاق رفته که میشود جمهوری اسلامی را از درون به زانو درآورد یک بار دیگر در ذهن شان جان گرفته بود. اجرایی شدن تصمیم ترامپ درباره خروج از برجام و تشدید فشارهای اقتصادی بوسیله تحریمها ناشی از همین تحلیل و تصور بود. زیرا آنها تصور میکردند که اگر کشور دچار بحران اقتصادی شود این شکاف عمیقتر خواهد شد و دستیابی به نیت شوم براندازی از درون مقدورتر.
به گزارش ایلنا، رسانههای جهان به اظهارات حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران، درباره افزایش ذخیره اورانیوم غنیشده واکنش نشان دادند. نیویورکتایمز گزارش داد که رئیسجمهوری ایران امروز -چهارشنبه- گفت که این کشور روز یکشنبه غنیسازی اورانیوم بالاتر از سطح تعیینشده در برجام را آغاز خواهد کرد. شینهوا هم با اشاره به سخنان روحانی گفت که ایران از آمریکا و اروپا خواسته تا به تعهداتشان در چارچوب برجام وفادار بمانند. رویترز هم در گزارش خود نوشت که رئیسجمهوری ایران اعلام کرد که این کشور سطح اورانیوم غنیشده خود را هر اندازه که بخواهد بالا خواهد برد. نیویورکپست گزارش داد که حسن روحانی در جلسه اعضای هیئت دولت گفت که بهتر است اروپا و آمریکا سر عقل آمده و به میز مذاکره بازگردند. واشنگتنپست نیز به سخنان رئیسجمهوری ایران واکنش نشان داد و گزارش داد که این اقدام ایران میتواند تنشها با آمریکا با بالاتر ببرد. نشنال گزارش داد که حسن روحانی در جلسه امروز عنوان داشته که چنانچه آمریکا و اروپا به مفاد برجام وفادار بمانند، ایران هم چنین خواهد کرد. خبرگزاری فرانسه نیز گزارش داد که رئیسجمهوری ایران عنوان کرده که اگر طرفهای برجام ۱۰۰ درصد به این توافق وفادار بمانند، تهران نیز تعهدات خود را انجام خواهد داد.
به گزارش ایسنا، دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در توییتی در واکنش به سخنان روز گذشته حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران نوشت: «ایران به تازگی هشدار جدیدی داده است. روحانی گفته است که اگر توافق هستهای تازهای در کار نباشد، به هر میزانی که بخواهیم به غنیسازی اورانیم خواهیم پرداخت. ایران، مراقب تهدیداتت باش. این تهدیدات ممکن است طوری تو را بگزند که تا به حال کسی را نگزیده باشند.»به گزارش ایسنا، بر خلاف ادعای ترامپ، حسن روحانی رئیسجمهور ایران روز گذشته در سخنرانی خود در جلسه هیأت دولت، با خاطر نشانی این مسئله که ایران در صورت پایبندی اروپاییها به توافق برجام، ایران نیز به سرعت از این توافق به صورت کامل پیروی خواهد کرد، گفت: همانطور که اعلام کردهایم، اگر طرفهای مقابل به تعهدات خود بازگردند، بازگشت ایران به شرایط توافق به سرعت انجام خواهد شد و اگر تولید بالایی هم انجام دهیم در مدت کوتاهی آن را به کشوری دیگر مانند روسیه فروخته و در قبال آن کیک زرد دریافت میکنیم.
برجام و اینستکس
شرق در یادداشتی با عنوان "فشار و چانه زنی برای فعال سازی اینستکس" نوشت: واقعیت این است که کشورهای اروپایی باطناً خواستار حفظ برجام هستند؛ اما در صحنه عمل در جهت انتفاع ایران از مزایای اقتصادی برجام گام تأثیرگذار برنداشتهاند. همین سازوکار اینستکس نزدیک به یک سال است که نقل محافل و صحبتهای مقامات ارشد اروپایی است و این روزها صحبت از عملیاتیشدن آن است. باید توجه داشت که اینستکس باید مهمترین بخش از خواسته ایران یعنی امکان فروش نفت را فراهم کند.
نفت و محصولات پتروشیمی، استراتژیکترین اقلام صادراتی ایران هستند. بدون انجام این تبادل، اینستکس در طولانیمدت نمیتواند دوام و قوام پیدا کند. اروپاییها باید برای برآوردهکردن این بخش از خواستههای ایران عزمی جدی و استوار از خود نشان دهند، امری که تاکنون از اروپا دیده نشده است. البته در این مسیر، چانهزنی و دیپلماسی ایران بسیار میتواند مؤثر واقع شود. خروج تدریجی ایران از تعهدات برجامی، اخطار مؤثری به طرف اروپایی است که در صورت نادیدهگرفتن مطالبات برحق ایران باید منتظر هزینههای آن نیز باشد؛ بنابراین عملیشدن تهدیدهای برجامی ایران مانند افزایش حجم ذخایر اورانیوم غنیشده و… اقدام سمبولیک بجایی محسوب میشود. باید به اروپا فهماند که برای تهران ماشین لوکس بدون سوخت به درد نمیخورد یا مواضعی که بارها از زبان رئیسجمهور مطرح شده که اگر قرار بر عدم فروش نفت ایران از مجاری خلیج فارس باشد، آن وقت امکانی برای فروش سایرین هم وجود نخواهد داشت. این راهبرد ایران باید از سوی کشورهای منطقه و حتی جهان جدی قلمداد شود. ایران نمیتواند از یک طرف متعهد به برجام و از سوی دیگر نظارهگر تحریمها و تضعیف سیاسی- اقتصادی خودش باشد. عربستان وسایر کشورهای عربی، بازارهای ایران را در چین و هند قبضه کردند و این به دور از حسن همجواری و روابط صلحآمیز است.
آرمان در ستون یادداشت روز خود نوشت: مشکل اینستکس در حال حاضر این است که در ابتدا باید پول وارد کنید تا از آن محل خریدها یا واردات ما را تغذیه کند که به این راحتی فعال نمیشود. آنها زیر بار اینکه بتوانند روزی یک میلیون بشکه نفت خریداری کنند، نمیروند. چون دولتهای آنها معامله نمیکنند و این شرکتهای آنهاست که معامله میکنند و مشخص است که هر شرکتی نمیتواند وارد بازار نفت شود. چه بسا که اگر قرار بود با ایران معاملهای انجام دهند، پای قراردادهایشان در ایران میایستادند. ولی تحت فشارهای آمریکا، ایران را ترک کردند و وارد هیچ نوع معاملهای با ایران نمیشوند. بنابراین هرچقدر هم سعی کنند اینستکس به این راحتی جواب نمیدهد و ایران هم خودش میداند. ولی بعضی وقتها خواستههایی از اروپاییها دارد که در ظرفیت و توانشان نیست…خروج ایران از برجام قاعدتاً به حل مشکلات ما کمکی نمیکند…اگر از برجام کلاً خارج شویم، آمریکا زودتر به هدفش میرسد. اگر در برجام بمانیم، باز هم از ایستادن نتیجهای نمیگیریم چون تحریمها همچنان ادامه دارد و نمیتواند تا ابد تداوم داشته باشد. وقتی به جایی میرسیم که راه حلی برای خروج نداریم باید به طرف استفاده از فکرهای جدید که تاکنون در تصمیم گیری سهیم نبودند و مشارکت نداشتند، برویم. شاید این رویه بتواند برای ما راهکاری را تعریف کند وگرنه در شرایط موجود با فکر من و امثال من یعنی هر دو مسیر به گشایش ختم نمیشود و مشکلاتمان را حل نمیکند.
اقدام تلافیجویانه ایران برای توقف اجرای بخشی از تعهدات برجامی
روزنامه ایران در یادداشتی نوشت: در شرایطی که جمهوری اسلامی به دلیل اقدامات ناکافی شرکای اروپایی در چارچوب برجام در اقدامی تلافیجویانه اجرای بخشی از تعهدات برجامی خود را متوقف کرده است و انتظار میرود که بخش دیگری از تعهداتش را نیز در ۱۶ تیرماه متوقف کند، امریکاییها به این اقدام ایران واکنش نشان داده و معترض به از سرگیری بخشی از فعالیتهای هستهای ایران شدهاند؛ فعالیتهایی که پیشتر به دلیل تفاهم ایران و قدرتهای بزرگ در قالب این توافق هستهای متوقف شده بود و به این ترتیب به نگرانی ادعایی طرفهای غربی برجام مبنی بر خطرناک بودن روند این فعالیتها خاتمه داده بود. موضع متناقض دولتمردان امریکایی که به گامهای رو به عقب ایران در چارچوب برجام معترض شدهاند در حالی مطرح شده است که این کشور خود پیشتر در اقدامی یکجانبه از این توافق خارج شده و تمام تعهدات امریکا را یکسره زیر پا گذاشته بود…ترامپ هم میخواهد قدرت هستهای ایران را بگیرد و آن را به یک کشور درجه دو با حقوق کمتر از یک کشور ضعیف و درجه دو تبدیل کند و هم میخواهد جایگاه و نقشآفرینیاش را در منطقه تضعیف کند. در چنین شرایطی واکنش بموقع ایران مبنی بر متوقف کردن اجرای بخشی از تعهدات هستهایاش در چارچوب برجام معنادار میشود. قدم دوم کشورمان یعنی عبور از سطح تعیین شده برای سطح غنیسازی، اقدامی مهم و ضروری است که باید قاطعانه و بدون تأخیر انجام شود اما نباید فراموش کرد که فعالیتهای هستهای ایران به رغم دو گام تلافی جویانه همچنین تحت نظارتهای گسترده آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد و این مسأله نشان میدهد که جمهوری اسلامی همچنان به دنبال راه حل عادلانه است وگرنه اگر بخواهد تنشآفرینی را با تنشآفرینی پاسخ دهد، در کنار افزایش سطح غنیسازی در مسیر دسترسی و نظارت آژانس هم مانعتراشی میکرد اما گامهای تدریجی که فرصتی برای طرف مقابل به شمار میآید، نشان میدهد که ایران هنوز به مرحلهای نرسیده است که بخواهد اساساً تمامی تعهدات پذیرفته شده باقی مانده را که اتفاقاً آنها هم جزو اصلیترین تعهدات هستند، کنار بگذارد.
تناقض سیاست های اعلامی و اعمالی اروپا
آرمان در بررسی خود با طرح عنوان " تناقض اروپا از حرف تا عمل" گزارش داد: اروپاییها میخواهند برجام را زنده نگه دارند، اما تلاشی در این راستا نمیکنند یا اگر هم تلاشی انجام میدهند تاثیر کمی دارد و نمیتواند ایران را راضی کند… د. تنها ۴ روز به آغاز مرحله دوم کاهش تعهدات ایران ذیل برجام باقی مانده، اما طرفین این توافق همچنان به وقتکشی میپردازند. لذا برآیند عملکرد اروپاییها حد فاصل اولین مرحله کاهش تعهدات ایران یعنی استنکاف از انجام بندهای ۲۴ و ۲۶ برجام تا کنون این نتیجه را بهدست میدهد که آنها بیش از اینکه تعهدات خود را در قبال ایران مدنظر قرار دهند در هر گامی به آمریکا و رویکردش نگاه میکنند. از این رو گرچه اروپاییها هر روز از حفظ و پایبندی به برجام دفاع میکنند، اما این مساله صرفاً در بیانیهخوانیهای سیاسی خلاصه میشود و جنبه عملی به خود نمیگیرد. عدم انجام تعهدات اروپاییها در قبال برجام و ایران این شائبه را ایجاد کرده که سیاستهای اعلامی و اعمالی آنها با هم متناقض است و گویی آنها در عمل به تعهدات خود نیز نسبت به آمریکا رودربایستی دارند. چنانکه چندی پیش نیز سفیر آلمان گفته بود اگر ایران نمیتواند از میوههای برجام استفاده کند به سایه آن اکتفا کند. این یعنی ایران تعهدات خود را بهصورت یکجانبه انجام دهد و در مقابل اروپاییها نیز به اقدامات حداقلی روی خواهند آورد. سیاستی که شاید مطلوب اروپاییها باشد، اما به هیچ وجه مطلوب ایران نیست. لذا اروپاییها باید بدانند که اگر راهبرد، استفاده از سایه باشد آنها نیز باید به همین سایه برجام اکتفا کنند و انتظار دیگری از ایران نداشته باشند… هرچند مقامات ایران به اینستکس اروپایی دل نبستهاند، اما همه به انتظارند تا ببینند این سازوکار مالی تا چه حد از تاثیر تحریمها بر ایران میکاهد و اساساً در قبال خرید نفت ایران چگونه عمل خواهد کرد. واضح اینکه اروپاییها به هر دری میزنند که ایران از برجام خارج نشود اما بهایی که برای آن میپردازند مطابق با متاعی که میخواهند نیست.
روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت: اگر اروپاییها عزم جدی برای اجرای اینستکس داشتهباشند باید واردات نفت خام ایران را از سربگیرند و شرایطی فراهم کنند تا دیگر کشورهای خریدار نفت خام ایران هم از این صندوق برای معاملات با ایران استفاده کنند. واقعیت این است که موانع این تصمیم برای اروپاییها، باید به خرج و هزینه خودشان حل شود، نه از جیب ایران. اگر اروپا در اجرای تصمیمهایش با واشنگتن دچار اختلاف نظر است یا مانعی از سوی ایالات متحده امریکا احساس میکند، به جای هشدار دادن به ایران و انداختن بار به دوش تهران، باید به واشنگتن هشدار دهد، امریکا را تحت فشار بگذارد و این کشور را وادار کند که به خواستههای به حق و مشروع ایران احترام بگذارد. ایران هیچ مانعی برای اجرای کامل برجام قرار نداده است، ایران آماده است تا در شرایطی که همه طرفهای باقی مانده در توافق تمام تعهدات خود را کامل اجرا کنند، تعهداتش را عملی کند. طرفی که برای اجرای برجام مانع ایجاد میکند، در غرب اقیانوس با خیالی راحت بدون نگرانی از تنبیه و محاکمه، در حال توطئهچینی است و اروپاییها نباید به جای تعقیب متهم اصلی، انگشت اتهام به سمت ایران بگیرند… رسانههای جریان اصلی و حامی امریکا اقدامات ایران را خطرناک و ناقض برجام توصیف میکنند. ایران نباید از این رقابت عقب بماند و باید برای افکار عمومی جهانی که تحت بمباران اخبار جعلی و گمراهکننده قرار دارد توضیح بدهد که حرکات ایران دقیقاً در چارچوب برجام، بر اساس اصول و مفاد آن است.
ادعای آمریکا در خصوص ماجرای ۱۵۰ میلیارد دلاری
روزنامه مردمسالاری، ماجرای ۱۵۰ میلیارد دلار مورد ادعای ترامپ را بررسی کرده و آورده است: ترامپ مدتها است که میگوید آمریکا با توافق هستهای، ۱۵۰ میلیارد دلار به همراه ۱.۸ میلیارد دلار پول نقد، به ایران داد. او اخیراً نیز چند بار در توئیتهای خود، مجدداً این ادعا را مطرح کرده است. ترامپ حتی امروز (چهارشنبه ۱۲ تیر) در توئیتی توافق هستهای را یک معامله ۱۵۰ میلیارد دلاری (بهعلاوه ۱.۸ میلیارد پول نقد) نامیده است! آیا ادعای او حقیقت دارد؟ به واسطه برجام چقدر پول به ایران رسید؟ …از فحوای کلام ترامپ چنین برمیآید که آمریکا در زمان اوباما برای رسیدن به توافق هستهای، ۱۵۰ میلیارد دلار بهعلاوه ۱.۸ میلیارد دلار پول نقد به ایران داده و سایر طرفهای برجام (سه کشور اروپایی به همراه روسیه و چین) هم چیزی به ایران پرداخت نکردهاند و بنا به ادعای او، «همه هزینهها را دولت اوباما پرداخت کرده است». واقعیت این است که طرح این ادعا توسط دولت ترامپ تازگی ندارد… د. آیا این ادعای ترامپ واقعیت دارد؟ واقعیت این است که پس از حصول توافق هستهای، ایران توانست به منابعی که به واسطه تحریمهای هستهای مسدود شده بودند، دسترسی مجدد پیدا کند. این منابع، در واقع منابع بلوکهشده ایران بودند که پس از اجرایی شدن برجام، ایران مجوز استفاده از آنها را به دست آورد. هیچ آمار رسمی در مورد منابعی که پس از برجام آزاد شدند، وجود ندارد و برآوردها از این منابع نیز بسیار متفاوت است. بالاترین رقمی که برای منابع آزادشده پس از برجام عنوان شده است، رقم ۱۵۰ میلیارد دلار است که عمدتاً توسط برخی مقامات آمریکایی مطرح شده است. مسأله کلیدی این است که منابع آزادشده، برخلاف ادعای دونالد ترامپ، پولی نبود که دولت اوباما به ایران پرداخت کند؛ بلکه منابعی بودند (عمدتاً منابع حاصل از فروش نفت) که در بانکهای خارجی به واسطه تحریمها مسدود شده بودند و پس از برجام مجدداً آزاد شدند.
واکاوی تفاوت سیاست خارجی ترامپ در مقابل ایران و کره شمالی
به گزارش فرارو، ایران و کره شمالی، دو کشوری هستند که آمریکا به دلیل برنامه هستهای با آنها مشکل دارد. این دو کشور، اگر چه در دشمنی با آمریکا مشترک هستند، اما از لحاظ هستهای تفاوت مهمی دارند: کره شمالی تسلیحات هستهای دارد، ولی ایران ندارد. افزون بر این، در حالی که برنامه هستهای ایران تحت نظارت دقیق و پیوسته آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دارد، هیچ نهاد ناظر بین المللی به برنامه تسلیحات هستهای کره شمالی دسترسی ندارد. در چنین حالتی، عقل سلیم حکم میکند که آمریکا در برابر کره شمالی سختگیر و در مقابل ایران ملایم باشد یا حداقل آن را تحت فشار قرار ندهد. سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ، اما، اینگونه نیست…در همان زمان، که دولت برای تشدید فشارهای اقتصادی بر ایران برنامهریزی میکرد، نشانههایی از آب شدن یخ روابط پیونگیانگ و واشنگنن هویدا شد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، از تهدیدات «خشم و آتش» خود علیه کره شمالی عقبنشینی کرد و نهایتاً «عاشق» کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، شد؛ به طوری که سران آمریکا و کره شمالی در یک سال گذشته، سه بار دیدار کردند و ترامپ اخیراً در اقدامی تاریخی، وارد خاک کره شمالی شد. ناظران بین المللی میگویند رویکرد ترامپ در برابر کره شمالی، از «خشم و آتش» به «تملق دیپلماتیک» تغییر کرده است.
این تارنما در ادامه آورد: ناظران برای تفاوت سیاست ترامپ در برابر ایران و کره شمالی دلایل متعددی را ذکر میکنند … برخی معتقدند که ترامپ مایل است با ایران و کره شمالی به یک شکل رفتار کند، به این معنی که او ابتدا تنشها را به شکل مدیریتشده بالا میبرد، سپس پیشنهاد دیدار و مذاکره میدهد. این سیاست با کره شمالی کار کرد، ولی با ایران کار نمیکند…همسایگان ایران و کره شمالی در تفاوت رویکرد ترامپ مقابل این دو کشور بیتاثیر نیستند. همسایگان کره شمالی یا مثل کره جنوبی مجدانه تلاش میکنند روابط پیونگیانگ و واشنگتن را بهتر کنند یا مثل چین و ژاپن، موضع نسبتاً بیطرفانهای دارند. همسایگان ایران، اما، مواضع متفاوتی دارند. کشورهایی نظیر عربستان، امارات و بحرین، کاملاً از تشدید فشارها بر ایران حمایت میکنند. اسرائیل نیز در کنار آنها قرار گرفته است. دیگر همسایگان، یا مثل قطر، کویت و عمان و حتی عراق، بیطرفی اختیار کردهاند یا مثل آذربایجان، ترکیه، ترکمنستان و ارمنستان، به تنشهای ایران و آمریکا اهمیتی نمیدهند.
رسانه های اصولگرا
دستپاچگی اروپایی ها جالب توجه است؛ حسن روحانی صحبتهایی کرد که قبلاً مانند آنها را بیان نکرده بود و نشان می داد تصمیم گرفته درخصوص توافق هستهای و حداقل برای ۶۰ روز آینده مسیر خود را از اصلاحطلبان رادیکال جدا و براساس مشی جدید تصمیمگیری کند؛ در آینده هم روحانی اگر بتواند با همین ادبیات و بدون خطاهای سیاسی گذشته گام بردارد، میتواند آمریکا و اروپا را توامان به عقب براند؛ اتمام حجت هرچند دیر هنگام ۶۰ روزه دولت فریبکاری مشترک سیاسی اروپا و آمریکا را به چالش کشیده است؛ ترامپ با تکنیکهای تاجر پیشگی خود به امید کسب سود و امتیازی هنگفت از ایران دست به یک قمار زده است بخش از عبارت های کانونی است که رسانه های اصولگرا در گزارش های امروز خود به کار بردند.
اظهارات اخیر روحانی خطاب به طرف های اروپایی و آمریکایی
روزنامه سیاست روز نوشت: سیاستی که جمهوری اسلامی ایران اکنون در برابر بدعهدی اروپا در پیش گرفته سیاستی درست، منطقی، اصولی و اندکی انقلابی است. روز گذشته نیز رئیس جمهور قاطعانه اعلام کرد از ۱۶ تیر غنی سازی را از ۶۷.۳ به هر میزان که نیاز باشد بالا میبریم. خروج آمریکا از برجام و نقض آن باعث نشد که ایران بی درنگ واکنش نشان دهد، برخی بر این اعتقاد هستند که پس از خروج رسمی رژیم ایالات متحده از توافق هسته ای، ایران نیز باید از آن خارج میشد و اجازه نمی داد پس از یکسال از خروج آمریکا از برجام، واکنش نشان دهد. اما برخی دیگر بر این اعتقاد هستند که واکنش ایران همراه با شکیبایی و صبر استراتژیک در قبال برجام و ماندن در آن تصمیم درستی بود، چرا که بهانه را از دست طرف مقابل گرفت…سیاست گام به گام ایران اروپایی ها را وادار به واکنش کرده، اروپا تصور نمی کرد که در دولت تدبیر و امید با وجود تواق هسته ای که دو سال برای آن زمان و هزینه گذاشته شد، چنین اقدامی انجام شود، اما شد. حال که ایران تغییر رویه را آغاز و قصد دارد اقدامات مهمتری نیز انجام دهد، دستپاچگی اروپایی ها نیز جالب توجه است.
سیاست روز در یادداشتی نوشت: در حالی دیروز رئیس جمهور کشورمان خطاب به کشورهای اروپایی اعلام کرد؛ ۱۶ تیر سطح غنی سازی ایران دیگر ۶۷.۳ نیست! که ناظران سیاسی بر این باورند این تصمیم جمهوری اسلامی ایران باید زنگ خطری برای اروپا باشد تا اگر در ادامه بدعهدی خودشان در قبال برجام پافشاری کنند با واکنش مقتدرانه تر از سوی ملت ایران روبرو خواهند شد. حسن روحانی در جلسه هیات دولت با اشاره به اینکه اگر اقدام عملی از سوی طرف های مقابل انجام نشود، ایران از ۱۶ تیر اقدامات بعدی را انجام خواهد داد، گفت: در ۱۶ تیرماه سطح غنی سازی ایران دیگر ۶۷.۳ نخواهد بود و این تعهد را کنار گذاشته و به هر مقداری که ضرورت و نیاز ما باشد، ارتقاء خواهیم داد.
روزنامه فرهیختگان زیر عنوان "مرزبندی روحانی با کاسبان ترس"نوشت: حسن روحانی روز گذشته و در حاشیه جلسه هیات دولت صحبتهایی کرد که قبلاً مانند آنها را بیان نکرده بود و نشان می داد تصمیم گرفته درخصوص توافق هستهای و حداقل برای ۶۰ روز آینده مسیر خود را از اصلاحطلبان رادیکال جدا و براساس مشی جدید تصمیمگیری کند. حسن روحانی دیروز آب پاکی را روی دست اروپاییها و همنظرانشان در داخل کشور که میگفتند ایران نباید گام دوم خود را عملیاتی کند، ریخت…این اظهارات از آنجاکه هم با ادبیات محکمی بیان شد و هم از جانب رئیسجمهور بود، قطعاً از نظر تاثیر متفاوت خواهد بود، چنانکه واکنش رسانههای داخلی و خارجی نیز موید همین مساله بود…قاطعیت دیروز روحانی واکنشی بود به تهدیدات حقوقی و نظامی ایران، تهدیداتی که برخی عنوان میکنند از مسیر بردن پرونده ایران به شورای امنیت خواهد گذشت و احتمالاً باعث افزایش فشارها به ایران خواهد بود. روحانی دیروز نشان داد امکان استفاده از این ادبیات را دوباره برای خود ایجاد کرده است و بنا دارد تجربهای را که در ماجرای هدف قرار دادن پهپاد جاسوسی آمریکایی به سنجش گذاشته و موفقیت آن اثبات شد، مورد استفاده قرار دهد. کارشناسان معتقدند در آینده هم روحانی اگر بتواند با همین ادبیات و بدون خطاهای سیاسی گذشته گام بردارد، میتواند آمریکا و اروپا را توامان به عقب براند و نهتنها گزینه نظامی تضعیفشده را برای همیشه منتفی سازد بلکه امتیازهایی را نیز در عرصههای هستهای و اقتصادی بگیرد.
روزنامه خراسان نیز عنوان " لحن بی سابقه روحانی علیه اروپا"را برای بازتاب سخنان روز گذشته حسن روحانی برگزید و آورد: رئیس جمهور هشدار داد از ۱۶ تیر، ایران، هرمقدار بخواهد غنی سازی می کند و در اراک راکتور پلوتونیومی ساخته می شود.
برجام و اینستکس
روزنامه کیهان در یادداشتی با عنوان "اینستکس تازه ترین فریبکاری اروپا " آورد: در حالی که طنین جهانی دیپلماسی رهبری انقلاب در ملاقات با نخستوزیر ژاپن و سرنگونی پیشرفته ترین پهپاد رادارگریز آمریکا، طمطراق و هیاهوی دیپلماسی و برتری فناوری دفاعی این کشور را به زیر سؤال برده و اتمام حجت هرچند دیر هنگام ۶۰ روزه دولت، فریبکاری مشترک سیاسی اروپا و آمریکا را به چالش کشیده است به ناگاه در پی تشکیل کمیسیون مشترک برجام، تحت پوشش خبری عظیم رسانهای غرب، فریب طبل توخالی اینستکس که رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان شوخی تلخ نام بردند در رأس اخبار داخلی و بینالمللی قرار میگیرد! در چنین شرایطی که ملت رشید ایران بعد از به سر آمدن یک دوره چهارساله عهد شکنی و پایان مهلت ۶۰ روزه شورای عالی امنیت ملی؛ منتظر اقدام انقلابی از سوی دولت هستند، هرگونه تعلل در برابر فریبکاری اروپا، علاوهبر نادیده گرفتن عزت و غرور ملی ملت ایران، ضربه سختی بر جایگاه اقتدار و هیمنه سیاسی جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و جهان وارد خواهد ساخت.
وطن امروز نیز در یادداشتی با عنوان "اینستکس به مثابه یک نشانه"نوشت: مرور تحولات ۲ هفته گذشته، درباره اینستکس نشان میدهد اروپا هنوز آماده دیپلماسی واقعی که از دید ایران چیزی جز ایستادگی پایدار و واقعی در مقابل آمریکا نیست، نشده است. فرمول فعلی اینستکس که اروپا روی میز گذاشته اولاً به معنای مدیریت بخش اعظم درآمد ملی ایران در حسابهای متعلق به اتحادیه اروپاست که در واقع محقق کننده یکی از اهدف اصلی تحریم های آمریکا در باب خارج کردن اختیار هزینه کرد پولهای ایران از دست آن و کنترل محل مصرف پولی است که ایران در اختیار دارد … ثانیاً این فرمول یک مکانیسم پنهان برای تحمیل استانداردهای FATF به بخشهای خصوصی و دولتی در ایران ایجاد میکند که مستقیماً بر خلاف سیاست ملی ایران در این زمینه است، ثالثاً مهمترین مساله ایران یعنی خرید کالاهای تحریم شده توسط آمریکا در این مکانیسم هیچ راهحلی نیافته و بنابراین ایران مجبور خواهد بود تامین بخش بسیار کوچکی از نیازهای خود در حوزه غذا و دارو را به قیمت بسیار گران از اروپا معادل همه تعهدات گستردهای قرار بدهد که اروپا در برجام داشته و رابعاً در حالی که اروپا خرید نفت از ایران را به تبعیت از تحریمهای آمریکا صفر کرده، اساساً پول یا اعتباری در اینستکس وجود نخواهد داشت که به درخواستهای وارداتی ایران تخصیص پیدا کند. ارائه این نسخه از اینستکس تردیدی برای ایران باقی نگذاشته که هدف واقعی اروپا نه جبران خسارت اقتصادی تحریمها برای ایران، بلکه نگه داشتن ایران در برجام با حداقل امتیاز ممکن و منصرف کردن ایران از تداوم مسیر کاهش تعهدات است.
ادعاهای واهی ترامپ
روزنامه جوان نوشت: دونالد ترامپ که دروغگویی بیشرمانه امریکایی را به شکلی عریان به نمایش گذاشته است، ایران را متهم کرده است که هرگز به تعهداتش در چارچوب برجام عمل نکرده است. این درحالی که آژانس بینالمللی انرژی در ۱۴ گزارش از پایبندی کامل و بی قید و شرط ایران به توافق هستهای خبر داده است. رئیسجمهور امریکا در مطلبی در حساب توئیتر خود نوشت: «ایران مدتها قبل از اینکه من رئیسجمهور شوم مشغول زیر پا گذاشتن معامله هستهای ۱۵۰ میلیارد دلاری (به اضافه ۸/ ۱ میلیارد دلار نقد از امریکا) با امریکا و دیگرانی بوده که چیزی هم نپرداختند - و حالا از محدودیت ذخیرهسازی هم تجاوز کرده است!»ظاهراً منظور ترامپ از معامله ۱۵۰ میلیارد دلاری آزاد شدن چند میلیارد عواید ارزی مسدود شده ایران در زمان تحریم هستهای سابق بود که با دستیابی به برجام آزاد شد. در مورد پرداخت ۸/ ۱ میلیارد دلاری امریکا نیز در سال ۲۰۱۶ جمهوری اسلامی سرانجام چند ایرانی دارای تابعیت دوگانه امریکایی را که به اتهامات امنیتی و جاسوسی در ایران زندانی بودند آزاد کرد. در آن زمان فاش شد که دولت وقت امریکا همزمان با آزادی این افراد، مبلغی را به صورت نقد با هواپیما به ایران فرستاده است. به گفته مقامات وقت امریکا، این مبلغ بخشی از اموال مسدود شده ایران در امریکا بود و ارسال آن به ایران به آزادی این گروه از زندانیان ارتباطی نداشت.
تغییر معادله فشار حداکثری آمریکا علیه ایران
صبح نو در ستون سر مقاله خود با عنوان گام دوم ایران نوشت: معادله فشار حداکثری آمریکا بهواسطه دو عامل تغییر پیدا کرده است؛ عامل اول شکست واشنگتن در راهبرد به آشوب کشاندن ایران و توهماتی مانند رژیمچنج بود. تلقی ترامپ این بود که تحریمها توانایی بهخیابانکشاندن طبقه متوسط و پایین جامعه را دارد و ملت پس از مدت کوتاهی بهواسطه فشار معیشتی مقابل دولت قرار خواهد گرفت. شورشهای دی ۹۶ چنین چشماندازی را برای ترامپ ایجاد کرده بود؛ اما نتیجه متفاوت بود و مردم در مقابل گفتمان براندازی مرزبندی کردند. رادیکالیسم و تخیلیبودن این گفتمان نوعی هراس میان جامعه ایجاد کرد؛ هراس از تجزیه سرزمینی، خشونت کور و بازگشت به عقب. در سطح دولت، کابینه روحانی گرچه در ابتدا نتوانست شوک تحریم را مدیریت کند؛ اما پس از حدود ۱۰ سال شرایط اداره کشور بهتر شده است. عامل دوم، کاهش تعهدات برجامی ایران بوده است. ترامپ نهتنها در بهآشوبکشاندن ایران موفق نبوده که در مقابل ایران نتوانسته در موضوع هستهای گامی به پیش بردارد و از تعهدات خود بکاهد. ترامپ در این میان چند گزینه محدود دارد؛ گزینه جنگ که اصلاً برای او بهصرفه نیست و مذاکره بدون دادن امتیاز بزرگ به ایران هم نشدنی است. تلاش او برای اجماع علیه ایران هم با موانعی روبهروست؛ پس او چارهای ندارد جز دادن امتیاز بزرگ به ایران برای مذاکره احتمالی در قالب ۱+۵. کمشدن تعهدات برجامی ایران این روند را شدت میبخشد؛ هم از حجم تحریمها میکاهد و هم آمریکا را برای بازگشت به تحریمها وسوسه میکند.
آزمون اراده اروپا در برابر یکجانبه گرایی آمریکا
در یادداشت دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در خبرگزاری تسنیم در آستانه اجرای فاز دوم کاهش تعهدات هستهای ایران می خوانیم: جمهوری اسلامی ایران برای حفظ استقلال خود و مقابله با رفتارهای غیر قانونی آمریکا، به ویژه پس از خروج این کشور از برجام، ضمن پایبندی به تعهدات پذیرفته شده، هزینه بسیار زیادی را برای متوقف سازی روند لجام گسیخته یکجانبه گرایی از سوی آمریکا پرداخته است. اروپا تاکنون علی رغم تحقیر شدن از سوی آمریکا و قرار گرفتن در برابر اثرات مخرب یکجانبه گرایی واشنگتن که دامنه آن به پیمانهای بین المللی متعددی گسترش یافته، عملاً بازیگری دست چندم و منفعل بوده و نتوانسته در جایگاه یک قطب متحد و تاثیرگذار بر مناسبات بین المللی ایفای نقش کند. میدان مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا بیش از آنکه عرصه ارزیابی توان و ظرفیت جمهوری اسلامی ایران برای تداوم راه آغاز شده باشد، میدانی سخت و خطیر برای آزمایش اراده اروپا در حوزه دفاع از هویت و امنیت شکننده خود در برابر موج یکجانبه گرایی آمریکاست. در صورتی که ترامپ سد حذف اروپا از تاثیرگذاری بر معادلات جهانی را بشکند، دلیلی وجود ندارد که روسای جمهور آینده آمریکا چه جمهوریخواه و چه دموکرات از ثمرات آن برای حداکثرسازی منافع آمریکا در قبال اروپای ضعیف شده بهره نبرند. با ادامه این روند احتمال به قدرت رسیدن جریانهای افراطی جدید برای جبران شرایط تحقیرآمیز کنونی و بازیابی هویت و استقلال از دست رفته اروپا بسیار قابل پیش بینی است. مسئولیت شکل گیری چالش های ساختاری و امنیتی آتی در اروپا مستقیماً بر عهده رهبران فعلی آن خواهد بود.
شباهت سیاست های ضدایرانی ترامپ با کارتر
خبرگزاری دانشجو نوشت: اگرچه نمیتوان گفت ترامپ سیاست خارجی ضد ایرانی ایالات متحده را از مسیر ثابت و چهلساله آن خارج کرده است، اما تقریباً واضح است که با تکنیکهای تاجر پیشگی خود، به امید کسب سود و امتیازی هنگفت از ایران، دست به یک قمار زده است. قماری که یک بار جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا با پذیرفتن شاه مخلوع ایران در خاک آمریکا گرفتار مشابه آن شد و با شکست در دور دوم نامزدی انتخابات ریاست جمهوری، هزینه باخت در آن را پرداخت کرد. وجه تشابه ترامپ با کارتر، طمعورزی بیشازحد معمول آنها در ارتباط با ایران است. دولت کارتر که در اوایل انقلاب به دلیل پذیرفتن شاه مخلوع و تلاش برای شکست انقلاب اسلامی از طریق عوامل خود در سفارت ایران با پاسخ محکم تسخیر سفارت آمریکا که عملاً تبدیل به مرکز جاسوسی و توطئه شده بود روبرو شد، در پی آن بود که با اعمال حداکثری فشار، ایران را وادار به تسلیم کند…ترامپ نیز مانند کارتر با عملکرد خود بهسوی حیثتی سازی مسئله ایران برای خود و دولتش میرود. موضوعی که میتواند کارآمدی دولت ایالات متحده را در انتخابات پیش رو نزد افکار عمومی این کشور با چالش مواجه کند. بهعبارتیدیگر با ادامه مقاومت ایران در برابر آمریکا، اگر افکار عمومی داخل ایالات متحده به این جمعبندی برسند که ترامپ در حل مسئلهای ایران ناکارآمد است، ممکن است در انتخابات سال ۲۰۲۰ اقدام به انتخاب مجدد او نکنند.
نظر شما