روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: آخرین سفر وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به نیویورک با حاشیههایی همراه بود. مقامات آمریکا که پیشتر نتوانسته بودند ظریف را تحریم کنند این بار تلاش کردند تا در سفر او به نیویورک برای شرکت در اجلاس سالیانه سازمان ملل متحد با محدودیت بیسابقه، از تحرکات دیپلماتیک مسئول دستگاه سیاست خارجی ایران بکاهند. آنطور که در خبرها آمده است ظریف و هیات همراهش تنها اجازه دارند در محدوده میان مقر اصلی سازمان ملل و نمایندگی دائم ایران که شش چهارراه دورتر واقع شده و اقامتگاه سفیر ایران در سازمان ملل که در نزدیکی این دو ساختمان قرار دارد، تردد داشته باشند. این در حالی است که این محدودیت در دولتهای پیشین به حدود ۴۰ کیلومتر میرسید و حالا دولت ترامپ آن را به محدودترین مسافت ممکن رسانده است. در این رابطه خود آقای ظریف میگوید: من در نیویورک فقط در ۳ ساختمان میتوانم حضور داشته باشم. اینکه محدودیتهای ایجاد شده با چه هدفی دنبال میشود سوالی است که برخی کارشناسان قدرت دیپلماسی ظریف را پاسخ آن میدانند. حالا اما معلوم نیست محدود ساختن ظریف قرار است کدام گره از تنش پیش آمده در روابط ایران و آمریکا را بکاهد؟ در همین رابطه با حسن بهشتیپور تحلیلگر مسائل بینالملل گفتوگوی کوتاهی داشتهایم که در ذیل میخوانید.
آیا محدودیتهای اعمال شده وزیر خارجه در سفر به نیویورک نشان از قدرت چانه زنی ظریف همچنین تاثیر گذاری دیپلماتیک ایران دارد؟
از نظر مقررات بینالمللی آمریکا موظف است برای ایرانیان ویزایی صادر کند که قابل استفاده در شهر نیویورک بهطور کامل باشد. منتها در گذشته معمولاً برای وزیر امور خارجه ویزایی صادر میشد که بتواند حتی جاهای دیگر غیر از نیویورک نیز تردد کند. متاسفانه وزارت خارجه آمریکا دقیقاً در چارچوب پروتکلی که برای سازمان ملل تعریف شده عمل کرده و این یک کار خلاف عرف دیپلماتیک و خلاف روالی بوده که قبلاً جاری بوده است. منتها اینکه چرا آمریکا چنین کاری کرده است، طبیعتاً از نقش موثر آقای ظریف بهویژه در بحث دیپلماسی رسانهای است، از این جهت آمریکاییها دلخور و ناراحت هستند.
مسلماً تاثیرگذاری آقای ظریف در مدتی که در شهر نیویورک هستند زیاد است و خود به خود برای اینکه این تاثیرگذاری را کمرنگ یا محدود کنند اقدامی را انجام دادند که باعث تاسف است و قاعدتاً باید سازمان ملل نسبت به این رفتارها موضعگیری کند. حداقل انتظار میرود که سازمان ملل به آمریکا تذکر دهد که نباید با وزیر خارجه یک کشور و از جمله ایران چنین برخوردی داشته باشند. مشکل اینجاست که متاسفانه آمریکاییها نشان دادهاند که گوش شنوا ندارند و در این موضوع هم آنها ثابت کردند که در واقع مقررات بینالمللی را هیچمیانگارند.
آیا این محدودیتها در خصوص اصل مذاکره و دیپلماسی ایجاد اخلال نمیکند؟
آمریکاییها ویزا را صادر کردند. اگر وزیر خارجه ما خواسته باشد در نیویورک تردد کند و گفتوگوهایی داشته باشد بدون مانع در نیویورک انجام میشود، اما چون این نوع ویزا محدودیت سفر دارد –این ویزا از مواردی است که محدوده ۴۰ کیلومتری را باید رعایت کند. و از ۴۰ کیلومتری نمیتواند خارج شود- در واقع به ایجاد این محدودیت اشکال وارد است. برای اینکه قبلاً چنین روالی برای وزرای امور خارجه ایران نبوده است. ثانیاً خلاف عرف دیپلماتیک است که برای وزیر خارجه یک کشور محدودیت ایجاد کنند. اما اینکه در این قضیه مانع از مذاکرات آقای ظریف شوند، مصداق ندارد. چون بالاخره اگر بخواهد مذاکراتی برگزار کند، میتواند در شهر نیویورک انجام دهد و این منعی برای مذاکره کردن یا نکردن نیست.
منظور من محدودیت در اصل مذاکره و دیپلماسی بود نه فقط در این سفر.
آقای ظریف به سایر شهرها نمیتواند برود. بهطور مثال اگر قرار بود در سمیناری در واشنگتن شرکت کند، یا در کالیفرنیا یا لسآنجلس شرکت کند، با این ویزا امکانپذیر نبود. قبلاً به راحتی میتوانست در سمینارهای مختلف در مکانهای مختلفی که دعوت میشد حضور داشته باشد. ولی متاسفانه اکنون آمریکا این محدودیت را ایجاد کرده است.
با ایجاد این محدودیتها ایران بیشتر متضرر میشود یا آمریکا؟
قطعاً آمریکاییها متضرر میشوند برای اینکه چهره خبیث خودشان را بیشتر به دنیا نشان میدهند. اما بالاخره از جهت اینکه محدودیت برای سفرهای وزیر امورخارجه که در حال حاضر در آمریکا بسر میبرد، میتواند برای ایران هم ضرر ایجاد کند و منفعتی ندارد. اما از نظر محدودیت رسانهای بعید میدانم. چراکه نیویورک خود به تنهایی یکی از مراکز رسانهای دنیاست و میتوان از آنجا به خوبی از حضور رسانهها استفاده کرد. تنها حضور وزیر خارجه در دانشگاهها یا اندیشکدهها که در شهرهای مختلف آمریکا واقع هستند، محدود شده است. از این نظر این محدودیت میتواند هم برای آمریکاییها ضرر داشته باشد و هم برای ایرانیها که نمیتوانند بر روی افکار عمومی و دیپلماسی عمومی کار بیشتری انجام دهند.
بعد از اعمال این محدودیتها واکنش برخی رسانههای داخلی خودمان عجیب بوده و بهجای اینکه آمریکا مورد نقد باشد اما همچنان نوک پیکان آنها ظریف را هدف قرار داده است. نظر شما در این باره چیست؟
آقای ظریف هر کاری کند این رسانهها حمله خواهند کرد. یعنی آقای ظریف چه خدمت کند چه خدمت نکند فرقی ندارد! یعنی طرف دنبال بهانه است و اینها کار ندارند آمریکا دشمن ماست و ما هر چه فریاد داریم بر سر آمریکا باید بکشیم. آنها کار به این دارند که فعالیتهای جناحی و گروهی به نفع چه کسی هست و به نفع چه کسی نیست. مخالفان دولت همه موضوعات را جناحی میبینند و البته این برخورد ضربهای به منافع ملی ایران است. البته بهنظر من، این نوع برخوردها برای شخص آقای ظریف چندان مهم نیست چراکه هر کاری انجام دهد آنها تبلیغات خود را خواهند داشت. این جناحگرایی و گروهی دیدن موضوعات بر ضد منافع ملی است. البته این واکنشها تنها مربوط به این موضوع نیست و ما در زمینههای مختلف با همین معضل روبهرو هستیم.
نظر شما