در چهارمین سالگرد برجام، موضعگیری های مختلف طرفین برجام برای ماندن ایران در برجام از یک سو و اقدامات و اظهارات متناقض و عجیب دولتمردان آمریکا از سوی دیگر تحولات در حوزه سیاست خارجی کشورمان را تشدید و تسریع کرده است. این تحولات همزمان در فضای سیاسی و رسانه های کشور نیز بازتاب و پیگیری می شود. در این میان ۲ جریان رسانه ای اصولگرا و اصلاح طلب ضمن ارائه تحلیل هایی به اقدامات طرف های اروپایی و تعلل آنها در حفظ برجام پرداخته اند.
رسانه های اصلاح طلب در این باره نوشتند: ما باید پنبه انجام تعهدات طرفین برجام را از گوش خود درآوریم. یا باید بهصورت یکجانبه در این توافق بمانیم که قطعنامه قبلی باز نگردد و به تهدید و محاصره ایران جنبه قانونی ندهد یا اینکه با مقاومت در برابر کشورها ببینیم سرنوشت این توافق و… چه خواهد شد.
برخی رسانه های اصوگرا هم نوشتند: اقدامات اروپا علیه ایران و امیدوار نگهداشتن ایران به اقداماتی که اروپا قصد انجام آن را ندارد، به این معنی بود که آنها به دنبال خریدن فرصت بودند و ایران کماکان به تعهداتش پایبند بود؛ درحالی که حداکثر نظارت ها بر او اعمال میشد.
رسانه های اصلاح طلب
گزاره های بکار گرفته شده توسط این جریان رسانه ای عبارتند از: در قضیه برجام حقانیت ایران اثبات شده و اروپاییها کم کاری کردهاند؛ اروپاییها بسیار مشتاق هستند مانع از سقوط کامل برجام بشوند؛ ترامپ برای ما خوابهایی دیده است؛ یکی از اهداف آمریکاییها برنامه موشکی ایران است که آنها بارها تلاش کردهاند تا این برنامه را نابود کنند؛ اقدام جواد ظریف گامی در جهت پیشبرد دیپلماسی عمومی ایران بود؛ آمریکاییها نشان دادهاند که گوش شنوا ندارند؛ اگر همه راهها را برای خود در مقابل حضور اروپا ببندیم، مسیر برای آمریکا هموارتر میشود؛ اروپا این قدرت و توانایی را ندارد تا شرکتهایشان را برای معامله و تجارت با ایران وادار کنند؛ باید دید اروپا با چه مکانیسمی می خواهد اینکار را انجام دهد از طرفی آنها با آمریکا روابط استراتژیکی هم دارند؛ امروز با عبور از اثر روانی خروج آمریکا از برجام، ارزش پول ملی نسبت به سال گذشته بهتر شده؛ احمدینژاد بارها در زمان ریاستجمهوریاش تمایل خود را به گفتوگو با آمریکاییها و گشودن باب مذاکره نشان داده است؛ احمدینژاد به دنبال شکستن تابوی رابطه با آمریکا بود؛ توهمهای احمدینژاد پایان ندارد.
کم کاری اروپایی ها در قبال برجام
«آرمان» با فریدون مجلسی دیپلمات پیشین و تحلیلگر مسائل بینالملل به گفتوگو پرداخته است. وی با بیان اینکه انتظار از اروپا برای عمل به تعهدات بی فایده است اظهار داشت: در قضیه برجام حقانیت ایران اثبات شده و اروپاییها کم کاری کردهاند، اما تمام مسائل در جهان منحصر به برجام نیست. اینکه ایران حقانیت خود را در برجام ثابت کرده برای اروپاییها دلیل بر این نیست که نگرانیهای خود را نسبت به مسائل دیگری که تاکنون مطرح کردهاند نگویند. خانم مرکل صدر اعظم آلمان ۳ سال پیش از این گفت تا زمانی که ایران دست از برخی سیاستهای منطقهای خود برندارد نمیتواند روی تجارت با آلمان حساب کند. فرانسویها نیز قریب به همین مضمون را اعلام کردند و هیچکدام از تعهدات خود را نیز اجرا نمیکنند. برای اینکه معتقدند ارزش اجرای آن تعهدات بسیار کمتر از تهدید به نابودی کشوری است که از نظر ایران مشروعیت ندارد. آنها میگویند ما تعهدات را پذیرفتیم اما هیچ شرکت اروپایی حاضر به تجارت با ایران نیست. صندوق اینستکس اروپایی نیز به نوبه خود مورد تهدید آمریکا قرار گرفته و باز هیچ کشوری حاضر نشده که معاملهای در قالب این صندوق انجام دهد و انجام نخواهد داد. لذا ما باید پنبه انجام تعهدات طرفین برجام را از گوش خود درآوریم. یا باید بهصورت یکجانبه در این توافق بمانیم که قطعنامه قبلی باز نگردد و به تهدید و محاصره ایران جنبه قانونی ندهد یا اینکه با مقاومت در برابر کشورها ببینیم سرنوشت این توافق و… چه خواهد شد.
الی گرانمایه، تحلیلگر ارشد مسائل ایران و امریکا در گفتوگوی اختصاصی با «اعتماد» اظهار داشت: اروپاییها بسیار مشتاق هستند مانع از سقوط کامل برجام بشوند. سقوط برجام تاثیر بسیار منفی بر اعتبار آنها به عنوان بازیگری بینالمللی در سطح اقتصادی و سیاسی میگذارد. سقوط برجام نه تنها مشکلی برای آنها در رابطههای آتی با ایران خواهد بود بلکه این پیام خطرناک را هم میدهد که امریکا میتواند از سیاست تحریم برای ایجاد تغییر در موضعگیریهای اروپا استفاده کند. بازگشت به دوره پیش از ۲۰۱۳ نه برای ایران و نه برای اروپا خوب نخواهد بود. هر دو طرف باید به سختی کار کنند تا مطمئن شوند که راه دیپلماسی باز است و تنشها به حداقل میرسد.
افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا علیه ایران
در بخشی از تحلیل روزنامه شرق می خوانیم: ترامپ برای ما خوابهایی دیده که بخش اول آن، مجابکردن افکار عمومی در آمریکا که آن کشور به دنبال برخورد نظامی و ناامنکردن مسیر کشتیرانی در خلیج فارس نبوده و دولت آمریکا ماهها از خود صبوری و خویشتنداری نشان داده بود؛ اما ایران برعکس، بر دامنه اقدامات تحریکآمیز میافزوده است. نتیجتاً آنکه ترامپ و ادارهکنندگان کاخ سفید چارهای نداشتند؛ جز اینکه در نهایت در برابر ایران بایستند. البته در مقابل روایتی که آمریکاییان سعی میکنند القا کنند، این واقعیت را هم نمیتوان نادیده انگاشت که ایران چاره دیگری نداشته؛ چراکه این آمریکاییها بودند که نهتنها از برجام خارج شدند؛ بلکه با اعمال فشار بر اروپاییها و دیگر اعضای برجام، عملاً تحریم همهجانبهای را بر کشورمان تحمیل کردند و به نظر نمیرسد حق انتخاب دیگری برای ایران باقی گذاشته باشند.
روزنامه آرمان نوشت: ایالات متحده خواهان آن است که با افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، تهران را وادار به واگذاری برخی امتیازهای اساسی کند. یکی از اهداف آمریکاییها برنامه موشکی ایران است که آنها بارها تلاش کردهاند تا این برنامه را نابود کنند، اما ناکام ماندند. ایران در برجام این تضمین را دریافت کرد که اجازه توسعه موشکهایی را که قابلیت حمل کلاهک هستهای ندارند، دارد و میتواند در این حوزه گام بردارد اما این برای ایالات متحده قابل پذیرش نیست. از سوی دیگر آمریکا میخواهد که ایران دست از حمایت محور مقاومت بردارد و این ابزار قدرت خود را از دست بدهد. زیادهخواهی آمریکا از آن رو است که نه ایران و نه هیچ کشور دیگری حاضر نخواهد شد تا بر سر ابزارهای قدرت خود، از جمله توان نظامی مذاکره کند. بهرغم این مسائل اقدام جواد ظریف گامی در جهت پیشبرد دیپلماسی عمومی ایران بود تا به دنیا نشان دهد کشورمان خطری برای دیگر کشورها ندارد. این سیاست کاملاً موفق عمل کرد و میتوان تصریح کرد که نتیجه سفر وزیر خارجه به نیویورک یک موفقیت در عرصه دیپلماسی بود. آمریکا در مقابل از زبان تهدید و تحریم استفاده کرد و با اضافهکردن چند شرکت ایرانی به لیست تحریمها تلاش دارد تا فشار اقتصادی را بر ایران افزایش دهد. پمپئو و بولتون تاکید کردند که ایران نباید غنیسازی داشته باشد و مجموعه این عوامل نشان میدهد کاخ سفید دستکم در شرایط فعلی قصد عقبنشینی از مواضع خود را ندارد.
محدودیت های ظریف در نیویورک
روزنامه آرمان می نویسد: آخرین سفر وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به نیویورک با حاشیههایی همراه بود. مقامات آمریکا که پیشتر نتوانسته بودند ظریف را تحریم کنند این بار تلاش کردند تا در سفر او به نیویورک برای شرکت در اجلاس سالیانه سازمان ملل متحد با محدودیت بیسابقه، از تحرکات دیپلماتیک مسئول دستگاه سیاست خارجی ایران بکاهند. آنطور که در خبرها آمده است ظریف و هیات همراهش تنها اجازه دارند در محدوده میان مقر اصلی سازمان ملل و نمایندگی دائم ایران که شش چهارراه دورتر واقع شده و اقامتگاه سفیر ایران در سازمان ملل که در نزدیکی این دو ساختمان قرار دارد، تردد داشته باشند. این در حالی است که این محدودیت در دولتهای پیشین به حدود ۴۰ کیلومتر میرسید و حالا دولت ترامپ آن را به محدودترین مسافت ممکن رسانده است. در این رابطه خود آقای ظریف میگوید: من در نیویورک فقط در ۳ ساختمان میتوانم حضور داشته باشم. اینکه محدودیتهای ایجاد شده با چه هدفی دنبال میشود سوالی است که برخی کارشناسان قدرت دیپلماسی ظریف را پاسخ آن میدانند. حالا اما معلوم نیست محدود ساختن ظریف قرار است کدام گره از تنش پیش آمده در روابط ایران و آمریکا را بکاهد.
در ادامه حسن بهشتیپور تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال «آیا محدودیتهای اعمال شده وزیر خارجه در سفر به نیویورک نشان از قدرت چانه زنی ظریف همچنین تاثیر گذاری دیپلماتیک ایران دارد؟» گفت: از نظر مقررات بینالمللی آمریکا موظف است برای ایرانیان ویزایی صادر کند که قابل استفاده در شهر نیویورک بهطور کامل باشد. منتها در گذشته معمولاً برای وزیر امور خارجه ویزایی صادر میشد که بتواند حتی جاهای دیگر غیر از نیویورک نیز تردد کند. متاسفانه وزارت خارجه آمریکا دقیقاً در چارچوب پروتکلی که برای سازمان ملل تعریف شده عمل کرده و این یک کار خلاف عرف دیپلماتیک و خلاف روالی بوده که قبلاً جاری بوده است. منتها اینکه چرا آمریکا چنین کاری کرده است، طبیعتاً از نقش موثر آقای ظریف بهویژه در بحث دیپلماسی رسانهای است، از این جهت آمریکاییها دلخور و ناراحت هستند. مسلماً تاثیرگذاری آقای ظریف در مدتی که در شهر نیویورک هستند زیاد است و خود به خود برای اینکه این تاثیرگذاری را کمرنگ یا محدود کنند اقدامی را انجام دادند که باعث تاسف است و قاعدتاً باید سازمان ملل نسبت به این رفتارها موضعگیری کند. حداقل انتظار میرود که سازمان ملل به آمریکا تذکر دهد که نباید با وزیر خارجه یک کشور و از جمله ایران چنین برخوردی داشته باشند. مشکل اینجاست که متاسفانه آمریکاییها نشان دادهاند که گوش شنوا ندارند و در این موضوع هم آنها ثابت کردند که در واقع مقررات بینالمللی را هیچمیانگارند.
سخنان ظریف
روزنامه ایران نوشت: وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگویی مواضع کشورمان را درباره تنشهای اخیر امریکا و ایران تشریح کرد. محمد جواد ظریف در گفت و گو با شبکه رادیویی ان.پی.آر (رادیو ملی امریکا) درباره تأثیرهای اقتصادی تحریمهای فعلی آمریکا بر ایران گفت: «در حال حاضر اقتصاد ما کمتر از سال گذشته در رنج است چرا که امریکا تحریمها را ادامه داده و ما به آن عادت کردهایم. سرعت رشد و نرخ بیکاری رو به بهبودی است. ما مطمئناً میتوانیم بدون سود نفت تا همیشه کارمان را پیش ببریم و این هدف ما است و امریکا این را برای ما سرعت میبخشد.»ظریف همچنین درباره بیثباتی منطقه و اینکه آیا ایران امریکا را تحت فشار گذاشته است توضیح داد: «ما بر هیچ کسی اعمال فشار نمیکنیم چون ما به سادگی فقط کار خودمان را انجام میدهیم. واضح است کشوری که ۱۵۰۰ مایل مرز با خلیج فارس دارد، برای امنیت آن منطقه سودمند است. ما قویترین کشور در آن منطقه هستیم. بدون ما در منطقه امنیت وجود نخواهد داشت.» وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه درباره تعامل با جامعه جهانی و تأثیر آن در ترسیم اعتبار وی در داخل کشور گفت: «تعامل با غرب اعتبارش را در داخل ایران از دست داده است. مردم دیگر به تعامل با جامعه جهانی توجهی ندارند، با امریکا به این دلیل که به تعهداتش عمل نکرد و با اروپاییها برای اینکه به حرفشان عمل نکردند. بنابراین، تعامل اعتبارش را از دست داده است.» وزیر خارجه ایران درباره اینکه چقدر احتمال داشت امریکا با ایران وارد جنگ شود، گفت: «رئیس جمهور ترامپ گفت ده دقیقه. ممکن بود جنگی در ماه ژوئن رخ دهد. امریکا ممکن است که بتواند جنگی را شروع کند اما نمیتواند آن را به پایان ببرد. کسی که آغازگر جنگ است، تمامکننده آن نخواهد بود. این واقعیت تاریخ است. جنگها برای طرفهای مشارکتکننده در آن و برای تماشاچیان آن نیز مخربند. اما این به این معنا نیست که ما از جنگ خواهیم گریخت.»ظریف همچنین در پیامی که در شبکه توئیتر منتشر کرد، با تأکید بر اینکه دولت و مردم ایران هیچ خصومتی با مردم امریکا ندارند، گفت: «تمام آنچه میخواهیم این است که کسی در امور داخلیمان دخالت نکند.»
ایجاد سازوکار مالی با ایران
یوسف مولایی کارشناس در گفتوگو با ایسنا در ارزیابی خود نسبت به نتایج نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا و اظهارات موگرینی اظهار داشت: اینکه اروپاییها میگویند تلاش می کنیم تا اینستکس فعال شود و ایران تحت هر شرایطی صبوری به خرج دهد و از برجام خارج نشود، باید بدانیم که در موازنه قدرت، اروپا در جایی قرار ندارد که بتواند آمریکا را وادار کند تا تعهداتش در قبال برجام را انجام دهد. وی با تاکید بر اینکه اراده سیاسی اروپا بر این است که برجام حفظ شود، گفت: اگر همه راهها را برای خود در مقابل حضور اروپا ببندیم، مسیر برای آمریکا هموارتر میشود. وی افزود: همچنین اروپا این قدرت و توانایی را ندارد تا شرکتهایشان را برای معامله و تجارت با ایران وادار کنند، چه رسد به اینکه مکانیسمی ایجاد کنند تا پول نفت خریداری شده به اینستکس واریز شود. این کارشناس حقوق بینالملل همچنین بیان کرد: در مورد خواستن، که اروپاییها واقعاً میخواهند برجام پابرجا بماند اما هزینهای هم دارد که برای پرداخت هزینه طبیعتاً با آمریکا در گیر میشوند، باید در نظر داشت اروپا برای حمایت از شرکتهایی که آمریکا تحریم میکند عملاً مکانیسمی ندارد.
مولایی خاطرنشان کرد: اراده سیاسی اروپا بر این است که برجام را حفظ کند اما عملاً تواناییاش همینهایی است که تاکنون از خود نشان داده است، لذا اکنون ایران است که باید انتخاب کند اگر این را هم از دست دهد چه چیزی به دست میآورد گرچه اروپاییها هم باید بیشتر از این تلاش کنند. وی ادامه داد: اگر همه راهها برای حضور اروپا را در مقابل خود ببندیم، مسیر برای آمریکا هموارتر میشود، لذا این یک انتخاب سیاسی در سطح بالای کشور است که باید انجام شود. این حقوقدان درباره اقدامات ایران در کاهش تعهدات برجامی و نظر اروپا در این زمینه، گفت: اروپا نمیگوید ایران تخلف عمده نکرده که درصد غنی سازی را افزایش داده و از مرز ۳۰۰ کیلوگرم عبور کرده، بلکه آنها نمیخواهند مساله را بزرگ کنند تا همه راهها بسته شود و پرونده را در بن بست قرار دهند، میخواهند راهی برای این موضوع پیدا کنند. مولایی با بیان اینکه نباید انتظاراتمان را از اروپا بالا ببریم، گفت: در این شرایط هر کسی خود باید انتخاب کند که به لحاظ مالی با اروپا معامله کند یا با آمریکا، بنابراین باید دید اروپا با چه مکانیسمی می خواهد اینکار را انجام دهد از طرفی آنها با آمریکا روابط استراتژیکی هم دارند.
بالا رفتن ارزش پول ملی با وجود تحریم ها
اصغر زارعی کارشناس در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا، اظهار داشت: امروز با عبور از اثر روانی خروج آمریکا از برجام، ارزش پول ملی نسبت به سال گذشته بهتر شده و به نوعی میتوان گفت ایالات متحده آمریکا نیز تنها آخرین تیرهای ترکش خود را مورد استفاده قرار میدهد و ابتکار جدیدی برای اعمال فشار در اختیار ندارد. وی ادامه داد: آنها نیز به این باور رسیدهاند که این نوع تحریمها نمیتواند دولت و ملت ایران را وادار به عقبنشینی کند؛ لذا با توجه به تجربههایی که در چهاردهه اخیر کسب کردهایم بسیار توانمندتر از گذشته مسیر را دنبال میکنیم و این مساله باعث نوعی از قدرت و قوت برای ما شده که توانستیم با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و عدم اتکا به منابع فسیلی، به نوعی ساختار اقتصادی خود را از وابستگی به نفت و خامفروشی جدا کنیم.
نامه احمدی نژاد به ترامپ
روزنامه شرق عنوان داشت: محمود احمدینژاد بارها در زمان ریاستجمهوریاش تمایل خود را به گفتوگو با آمریکاییها و گشودن باب مذاکره نشان داده بود. در زمان مذاکرات هم تمایلش بر این بود که خودش مذاکره کند نه تیم هستهای. سال ۹۱ بیشترین عطش برای مذاکره را از خود نشان میداد در سفر به نیویورک رسماً درخواست مذاکره داده بود و در سخنرانیهای خود این جملات را تکرار میکرد: «معتقدم این فضا نمیتواند برای همیشه ادامه پیدا کند و این شرایط باید در جایی پایان یابد»، «ما گفتوگو را رد نمیکنیم و اگر بنا به مذاکره در آمریکا باشد، مسائل زیادی برای گفتوگو وجود دارد.»، «ایران جایگاه ایالات متحده آمریکا را میداند و بر این باور است که ما میتوانیم با همدیگر رابطه داشته باشیم». او اما سخن اصلی را ۲۲ بهمن همان سال گفت: «اگر اسلحه را از روی ملت ایران بردارید، من خودم گفتوگو میکنم. گفتوگو باید در سایه احترام و عدالت باشد، نه فشار».
شرق افزود: اسناد حاکی از این است که مذاکراتی که به برجام منجر شد کلیدش قبل از دولت روحانی و اواخر دولت احمدینژاد زده شده بود؛ تا جایی که علیاکبر جوانفکر، مشاور رسانهای احمدینژاد، بعداً گفت: «احمدینژاد به دنبال شکستن تابوی رابطه با آمریکا بود. ما هم به دنبال مذاکره بودیم ولی به ما اجازه ندادند. مذاکره دولت روحانی حاصل زحمات ما در تابوشکنی مذاکره با آمریکا بود»! جوانفکر گفته بود: «سؤال اصلی اینجاست که چرا پیشنهاد دکتر احمدینژاد برای برقراری ارتباط عادلانه و براساس احترام در داخل مورد حمایت قرار نگرفت و برعکس در این دولت با کمترین واکنش و هزینه ممکن انجام شد؟ از مدتها قبل افکار عمومی آماده این قضیه بود اما تغییر موضع سیاسیون چه توجیهی میتواند داشته باشد؟». روایت علیاکبر صالحی، وزیر وقت امور خارجه، البته با روایت حسین شیخالاسلام، قائممقام پیشین وزارت خارجه و حتی با روایت خود احمدینژاد زاویههایی دارد. این درحالی است که بعد از خروج ترامپ از برجام احمدینژاد البته به کل روایت دیگری از خود ارائه کرد که با روایت نزدیکترین فرد به او یعنی جوانفکر تناقض دارد.
روزنامه آرمان با تیتر «توهمهای احمدینژاد پایان ندارد» می نویسد: محمود احمدینژاد از معدود افرادی است که همواره دوست دارد در صدر اخبار رسانهها و مقابل دوربینها قرار گیرد. رئیسجمهور سابق ایران دست به هر کاری میزند تا توجهات را در ایران و جهان به خود جلب کند. نمونه این را میتوان نوشتن نامههای بیپاسخ به روسای جمهور مختلف آمریکا، پاپ، رهبر کاتولیکهای جهان و… دید که نشان از توهم او دارد. توهم پایان ناپذیر آنچه است که در نامههای چندباره او دیده میشود. البته کنارهگیری وی از قدرت اجرایی نیز هنوز نتوانسته وی را از عرصه اظهار نظر و حضور در عرصه سیاسی باز دارد. گویا او نمیخواهد قبول کند که دیگر رئیسجمهور نیست؛ چرا که هنوز خود را در تمامی امورات و شئون کشور صاحب نظر میداند. وی که اخیراً با روزنامه نیویورک تایمز آمریکا به گفتوگو پرداخته سیاستهای کلی حاکمیت در سیاست خارجی را نیز به چالش کشیده است. در شرایطی که موضع رسمی ایران در قبال آمریکا نه جنگ؛ نه مذاکره است، اما احمدینژاد برعکس خواستار حل اختلافات ایران و آمریکا با ابزار مذاکره شده است. وی که در زمان حضور خود در ریاست اجرایی کشور همواره خود را تابع و مطیع ساختارهای نظام و مقامات عالیه نشان داده در تحلیل تعجب برانگیز گفته «ترامپ مرد عمل است و باید مستقیماً با خود او وارد دیالوگ و مذاکره شد.» احمدینژاد هنوز خود را صاحبنظر در اموری میداند که نظام موضع شفاف و صریح درباره آنها گرفته است و او تصور میکند که هنوز در پاستور نشسته و نسخه حل مشکلات را میدهد و بهجای مسئولان کشور سخن میگوید. همه اینها در شرایطی است که با وی به دلیل اظهاراتش هیچ برخوردی صورت نمیگیرد، اما اگر چنین سخنانی را یک چهره اصلاحطلب یا روسای جمهور سابق مطرح میکردند معلوم نبود چه رفتاری با آنها صورت میگرفت و رسانههای مخالف چه جنجالی به راه میانداختند. جالب اینکه در مورد سخنان احمدینژاد که مخالف صریح موضع رسمی کشور است دم فروبسته و سکوت کردهاند.
تارنمای انتخاب عنوان داشت: اشتراک نظر دونالد ترامپ و محمود احمدی نژاد چیزی است که تنها یک نویسنده ژانر علمی تخیلی می توانست آن را پیش از تابستان ۲۰۱۹ بنویسید. با این حال، اکنون این اتفاق افتاده؛ ترامپ ماه گذشته اعلام کرد که حاضر است بدون پیش شرط با ایران مذاکره کند. احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران نیز در گفتگویی با نیویورک تایمز در روز جمعه پیشنهاذ مذاکره مستقیم بین کشور را پیشنهاد داد. در نیویورک، اخیراً وزیر خارجه ایران گفت که او حاضر است مستقیماً با سناتورهای آمریکایی ملاقات کنند تا طرحی برای برون رفت از بحران پیدا کند، بحرانی که نشات گرفته از خروج امریکا از برجام است. به نظر می رسد احمدی نژاد ایمان و اعتقاد زیادی به تعقل ترامپ دارد. ترامپ مانند اوباما در تشخیص ارزش مذاکره مستقیم با مخالف خود درست عمل کرده است. دولت ترامپ خیلی وقت پیش پروتکل های دیپلماتیک علیه مذاکره مستقیم با کره شمالی و طالبان را دور انداخت و الان شانس و فرصت جدید برای پیشنهاد مذاکره دارد. ترامپ این احتمال را ماه پیش در مورد ایران مطرح کرد.
رسانه های اصولگرا
گزاره های بکار گرفته شده توسط این جریان رسانه ای عبارتند از: رئیسجمهور سابق ایران دست به هر کاری میزند تا توجهات را در ایران و جهان به خود جلب کند؛ آقای ظریف! مذاکره با آمریکا سم است؛ اظهارات وزیر خارجه در مصاحبه با رسانههای آمریکایی، خلاف تعهدات موقت ایران در برجام است؛ برجام، توافقی عبرت آموز است؛ متاسفانه دولتمردان در طول مذاکرات هستهای و در مقطعی که زمان امتیازگیری از طرف مقابل بود، در اظهارنظری منفعلانه، پیام ضعف ارسال کرده؛ گامهای هرچند دیرگاه و لرزان دولت برای بازگشت به پیشابرجام، آغاز شده.
کم کاری اروپا در قبال برجام
محمدحسن قدیری ابیانه کارشناس مسائل سیاسی، در گفت و گو با خبرگزاری فارس، با اشاره به اقدامات اخیر اروپا علیه ایران، اظهار داشت: اقدامات اروپا علیه ایران و امیدوار نگهداشتن ایران به اقداماتی که اروپا قصد انجام آن را ندارد، به این معنی بود که آنها به دنبال خریدن فرصت بودند و ایران کماکان به تعهداتش پایبند بود؛ درحالی که حداکثر نظارت ها بر او اعمال میشد. ایران در این شرایط از حداقل بهره ای که قرار بود از برجام ببرد، محروم ماند.
نامه احمدی نژاد به ترامپ
تارنمای جهان نیوز نوشت: رئیسجمهور سابق ایران دست به هر کاری میزند تا توجهات را در ایران و جهان به خود جلب کند. نمونه این را میتوان نوشتن نامههای بیپاسخ به روسای جمهور مختلف آمریکا، پاپ، رهبر کاتولیکهای جهان و… دید. تغییرات احمدی نژاد و مواضع او در قبال سیاست خارجه نشان می دهد که او نیز در صورت فرصت پیدا کردن همانند روحانی تلاش خواهد کرد تا یک برجام دیگر را به مردم ایران و حاکمیت تحمیل کند. تمایل احمدی نژاد به برجام سازی دیگر در کشور، یکی از شباهت های بزرگ و جالب او با حسن روحانی، رئیس جمهور فعلی کشور است. شباهتی که نشان میدهد که احمدی نژاد تا چه حد به اعتدالگرایان و اصلاح طلبان نزدیک شده است. ضمن اینکه باید یادآوری کرد که عملکرد ضعیف احمدی نژاد در دو سال آخر دوران ریاست جمهوریش زمینه ساز روی کارآمدن گفتمان غلط مذاکره با آمریکا برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور شد.
پاسخ شمخانی به توئیت بولتون
به گزارش روزنامه جوان جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید بامداد جمعه در پیامی توئیتری مدعی شد: یکی از بدترین اشتباه های توافق هسته ای ایران که اکنون کاملاً عیان شده، اجازه دادن به ایران برای حفظ توانمندی های غنی سازی اورانیوم بود. ایران نباید هیچ غنی سازی داشته باشد. دبیر شورای عالی امنیت ملی در پاسخ در یادداشتی کوتاه نوشت: اظهارات مشاور امنیت ملی ایالات متحده امریکا که طی آن حقوق ایران برای غنی سازی اورانیوم را نفی کرده است، نمادی از بدعهدی، یکجانبه گرایی و نادیده گرفتن مجموعه هنجارهای بین المللی بوده و فاقد هرگونه ارزش و اعتبار حقوقی است.
به گزارش دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، دریابان علی شمخانی در این یادداشت اظهار داشت: غنی سازی اورانیوم برای مصارف صلح آمیز، حق همه کشورهایی است که عضو معاهدهNPT هستند و قابل سلب یا اعطا نیست. وی عنوان کرد: امریکایی ها چنین تفسیری از NPT نداشتند و ایران در سال ۱۳۹۱ وادارشان کرد که به چنین حقی اعتراف کنند و بعد پای میز مذاکره بنشینند. نماینده مقام معظم رهبری در این یادداشت بیان کرد: پذیرش حق قانونی ایران برای غنی سازی اورانیوم از سوی امریکا، شرط وروداین کشور به مذاکرات هسته ای بود و نه نتیجه آن.
شمخانی تصریح کرد: کشورهای ۱+۵ در موافقت نامه برجام بر حق قانونی ایران برای داشتن غنی سازی اورانیوم از سوی ۱+۵ صحه گذاردند و بر آن تأکید کردند. وی در این یادداشت خاطرنشان کرد: قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، حق غنی سازی ایران را تبدیل به سندی بین المللی و الزام آور برای کشورهای جهان کرد. دبیر شورای عالی امنیت ملی افزود: اظهارات مشاور امنیت ملی ایالات متحده امریکا که طی آن حقوق ایران برای غنی سازی اورانیوم را نفی کرده است، نمادی از بدعهدی، یکجانبه گرایی و نادیده گرفتن مجموعه هنجارهای بین المللی بوده و فاقد هرگونه ارزش و اعتبارحقوقی است.
شمخانی در این یادداشت یادآور شد: اظهاراتی از این دست نشان می دهد که اقدام ایران برای کاهش پلکانی تعهدات برجامی تنها مسیر مواجهه با کشوری است که پذیرش هرگونه تعهد را برنمی تابد.
سخنان متنافض ترامپ
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا جمعه شب با نقض سخنان یک روز قبلتر خود تأیید کرد به یک سناتور جمهوریخواه مجوز داده با ایران در خصوص کاستن از تنشها مذاکره کند.پایگاه خبری «پالیتیکو» چهارشنبه گزارش داده بود ترامپ یک سناتور جمهوریخواه به نام «رند پال» را مأمور کرده به نمایندگی از کاخ سفید با «محمد جواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران دیدار کند. ترامپ پنجشنبه این خبر را تکذیب کرد و گفت علیرغم اینکه روابط دوستانهای با رند پال دارد به او چنین اجازهای نداده است. او علیرغم این جمعه گفت: «رند دوست من است، او از من خواسته آیا میتواند [در مذاکره با ایران] مشارکت کند. من گفتم پاسخ مثبت است. اگر سناتورهای دیگر هم از من بخواهند در این مورد مشارکت کنند، بسته به اینکه چه کسی باشد جوابم مثبت است.» ترامپ پنجشنبه در پاسخ به سوالی در این باره گفته بود: «نه، چیزی در این باره نمیدانم جز اینکه با سناتور پال در این باره صحبت کردهام. پال کسی است که رابطه خیلی خوبی دارم و به حرفهایش گوش میدهم. ولی او را برای این کار منصوب نکردم.»
پایگاه خبری المانیتور شامگاه جمعه در گزارشی به نقل از منابع آگاه خبر داد که «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران روز پنجشنبه در نیویورک با «رند پال» سناتور جمهوریخواه آمریکایی دیدار کرده است. پیشتر نیز وزیر امور خارجه ایران در جمع خبرنگاران در نیویورک گفته بود که وی با تعدادی از نمایندگان کنگره آمریکا دیدار داشته است اما با مقاماتی از دولت ترامپ یا نمایندگانی از طرف آن دیدار نداشته است. این در حالی است که منابع خبری اعلام کردهاند که سناتور رند پال، از سناتورهای نزدیک به ترامپ به شمار میآید.
سخنان ظریف
روزنامه کیهان نوشت: آقای ظریف به دفعات با مقامات آمریکایی دیدار و مذاکره کرده است. آقای ظریف! مذاکره با آمریکا سم است، کنگره و کاخ سفید، دو روی یک سکه هستند. شأن وزیر خارجه خیلی بالاتر از این است که با نمایندگان کنگره آمریکا پشت یک میز نشسته و مذاکره کند. آقای ظریف پیش از این نیز چندین بار با جان کری، وزیر خارجه اسبق آمریکا دیدار کرده بود. این قبیل اقدامات اصلاً در شأن وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران نیست. مذاکره با آمریکا سم است؛ چرا که اساس مذاکره براساس معامله است اما آمریکا همواره در پی امتیازگیری یکطرفه با تمرکز بر مولفههای قدرت طرف مقابل است. ظریف- بهمن ۹۷- گفته بود: «توافق با آمریکا، به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد؛ حتی پیمانهایی که به تصویب کنگره رسیدهاند». وی همچنین- تیر ۹۷- در جلسه هیئترئیسه فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس گفته بود: «آمریکا از ابتدا با انقلاب، نظام و ملت ما دشمنی داشته، دارد و خواهد داشت و این ربطی به جمهوریخواه و دموکرات هم ندارد، بلکه روشهای آنها متفاوت است».کیهان در گزارشی دیگر می نویسد: اظهارات وزیر خارجه در مصاحبه با رسانههای آمریکایی، خلاف تعهدات موقت ایران در برجام است. ظریف در این گفتوگو خواستار برداشتن تحریمهای آمریکا در ازای تصویب دائمی کردن نظارتهای مربوط به پروتکل الحاقی انپیتی توسط ایران شده است.
برجام
تارنمای مشرق نیوز نوشت: برجام، توافقی عبرت آموز است. متاسفانه دولتمردان در طول مذاکرات هستهای و در مقطعی که زمان امتیازگیری از طرف مقابل بود، در اظهار نظری منفعلانه، پیام ضعف ارسال کرده و گفتند «امضای هر توافق بهتر از عدم توافق است»؛ دولت آقای روحانی درمرحله بعد پذیرفت که «توافق را به صورت یکطرفه، نامتوازن و غیرهمزمان اجرا کند»؛ مقامات ارشد دولت بارها تاکید کردند که «در روز اجرای برجام- دی ۹۴- تمامی تحریمها یکباره لغو خواهد شد و نه تعلیق»؛ پس از آن دولتمردان و رسانههای اصلاح طلب «امضای وزیر خارجه آمریکا را تضمینِ اجرای برجام نامیدند»؛ در ادامه مقامات ارشد دولت تاکید کردند که «دولت بعدی آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود» و… حالا گامهای هرچند دیرگاه و لرزان دولت برای بازگشت به پیشابرجام، آغاز شده است اما همچنان امیدواری به معجزه اروپاییان پابرجا و سرعت گیر روند رو به جلوی کشور است.
نظر شما