۹ مرداد ۱۳۹۸، ۱۳:۵۰
کد خبر: 83419121
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

پرفورمنسی برای مکاشفات شخصی در خلق هنر

۹ مرداد ۱۳۹۸، ۱۳:۵۰
کد خبر: 83419121
پرفورمنسی برای مکاشفات شخصی در خلق هنر

تهران-ایرنا- کارگردان تئاتر در توضیح پرفورمنس «دریافت، مکاشفات شخصی ۲»، گفت: ما به دنبال دریافت‌های مختلف از یک اثر هنری هستیم و محصول ما خود پروسه خلق خواهد بود.

داوود بنی اردلان، کارگردان پرفورمنس دریافت، مکاشفات شخصی، در پاسخ به سؤال خبرنگار ایرنا درباره این‌که ایده اولیه کار از کجا آغازشده است، گفت: داستانی که برای من جذاب بود این است که از یک متن واحد در مدیاهای مختلف چه جنس دریافتی می‌توان داشت و حتی در بخش اول که دو سال پیش برگزار شد، سعی کردیم جنس نقاشان متفاوت و بازیگران متفاوتی را بگذاریم، مثلاً متنی را که افسانه بایگان می‌خواند، همان را بعدتر لادن مستوفی می‌خواند، دو جنس مختلف بازیگر و نقاش را داشتیم اما با یک متن، برایم جالب بود که وقتی اساس یک متن، یکسان است، دریافت‌ها چقدر می‌تواند متفاوت باشد.
وی در جواب این‌که چرا این هنرمندان را انتخاب کردید، افزود: می‌توانستیم آن‌ها را جابه‌جا کنیم، سعی کردم دست‌کم در نویسندگان، نسل‌های مختلف را انتخاب کنم، یک‌چیز برایم مهم بود که شهری نویس باشند، در این لیست یک سری افراد جا افتادند طبیعتاً، ما سینا دادخواه را هم داریم که نویسنده شهری است، ولی امکان این‌که همه نویسنده‌ها را ببینیم نداشتیم، سعی کردیم نویسنده‌ها، موسیقی دانان، نقاش‌ها، افراد شاخصی باشند که دارند در حیطه عشق و شهر کار می‌کنند.
بنی اردلان ادامه داد: ما افرادی را برگزیده‌ایم که در کار خودشان، شاخص باشند و مخاطب بتواند با آن‌ها ارتباط برقرار کند، ما هنرمندان را نسلی دیدیم، اگر خانم لیلی گلستان را داریم که نماینده یک نسل است، مهدی یزدانی خرم نماینده نسل دیگری است، سعی کردیم در این هفت شب نسل‌های مختلف را ببینیم، شاید اگر ۱۵ شب برنامه داشتیم، سراغ افراد دیگر هم می‌شد رفت. البته اگر در کانسپت ما جواب بدهند، اما مساله مهم برای ما شهر محور بودن است. 
این کارگردان با اشاره به این‌که هر شب اتفاق تازه‌ای در جریان است اما اجراها سیر داستانی ندارند، بیان کرد: طبیعتاً هر شبی که در این اجراها نباشید، چیزی را از دست می‌دهید که آن سیر داستانی نیست اما جنس اجرای ویژه و منحصربه‌فردی را از دست می‌دهید، مثلاً شبی که محمدحسن شهسواری، مهدی ساکی و اوژن هستند، به جنوب نگاه می‌کنیم، شب لیلی گلستان، کاملاً بر اساس تهران است، هر شب که نباشید یک اقلیم را از دست می‌دهید.
 بنی اردلان پروژه قبلی را هفت شهر عشق دانست و گفت: این بار هفت شهر را می‌گردیم که لزوماً عاشقانه هم هستند اما جنس عاشقیت آن بسیار متفاوت است، جنس عاشقیت در جنوب، تهران، شیراز متفاوت است، مثلاً با سمرقند و هرات هم متفاوت است.
او در پاسخ به این سؤال که در این اجراها قصد دارید ناخودآگاه جمعی یا اسطوره درونی افراد را تحت تأثیر قرار دهید، عنوان کرد: من خودم علاوه بر این کارهای اجرایی در دانشگاه هم تدریس می‌کنم، درس اصلی که می‌دهم کارگردانی است اما درسی داشتم که موضوع آن نگاه به ریشه‌های اسطوره‌ای و آیین‌ها و آداب‌ به‌ویژه در ایران است، برای آن درس بسیار سعی کردم مطالعه کنم، آثار جلال ستاری، ژاله آموزگار، از آن زمان برای من اساطیر و نگاه اسطوره‌ای جذاب شد، طبیعتاً در ناخودآگاه من تأثیر گذاشته و در جنس کارهایی که می‌کنم در ناخودآگاهم آن را هم پیگیری می‌کنم. شاید خیلی خودآگاه نباشد اما در ناخودآگاه تأثیر بگذارد. 
بنی اردلان این پرفورمنس ها را دغدغه کاملاً شخصی دانست و افزود: اصولاً در شرق، عشق مساله مهمی است و نگاه که می‌کنیم چه به کشور خودمان چه به کشورهای هم فرهنگ خودمان یا کشورهایی که یک اقلیم با آن‌ها داریم، مثل تاجیکستان، یا قزاقستان، حتی تا چند اقلیم دورتر مثلاً چین و ژاپن و امثالهم، عشق بسیار مساله مهمی است، این کشف و شهود، این نگاه غریبی که به زندگی داریم، نسبت به فرهنگ و زندگی غربی، عشق در آن جایگاه عجیبی پیدا می‌کند، من هم در همین بستر زیسته‌ام و عشق برای من موضوع مهمی است و تجربه‌ها و زیست شخصی که هرکدام داشته‌ایم خیلی تأثیرگذار است در جنس کارهایی که انجام می‌دهیم.
این کارگردان به مخاطبان پرفورمنس گفت: خودم هم نمی‌دانم چه اتفاقی می‌افتد اما دو سال پیش شب‌هایی بود که حال همه ما خیلی خوب بوده، تنها مساله این است که مخاطب بدون پیش‌زمینه قبلی و برای همراهی با فضای اجرا بیاید، ببیند آیا او هم می‌تواند دریافت چهارمی را به سه هنرمند حاضر اضافه کند؟ 
بنی اردلان ادامه داد: من به دنبال یک خروجی برای این پرفورمنس نیستم، در پی خلق اثر هم نیستم، خود پروسه خلق اثر برای من مهم است، حتماً نیاز نیست که در نهایت به یک قطعه هنری برسیم، محصول ما خود پروسه خلق خواهد بود. در بخش قبلی این اجرا، شب‌هایی را داشته‌ایم که راوی داستان را به پایان برده اما نقاش و نوازنده پنج ساعت ادامه دادند.
وی چگونگی تقسیم‌بندی هنرمندان را این‌گونه شرح داد: برای ما جنس کار مهم بود، ما در شب گلشیری که نویسنده‌ای بسیار مدرن است، ساز تنبور را که بسیار کهن است آورده‌ایم، در شب مهدی یزدانی خرم، گیتار الکتریک و پیانو و نقاش طبیعت داریم، شبی که داستان در سمرقند اتفاق می‌افتد، موسیقی افغانی داریم اما با سازی که کاملاً استرالیایی است، فضاسازی برای ما بسیار مهم است، چون نویسنده در این صحنه چالشی ندارد، رمان قبلاً شکل‌گرفته اما ما ۷ شب کاملاً متفاوت خواهیم داشت.

کلمه، نسبت به موسیقی و هنرهای تجسمی، هنر جدیدی است
محمدحسن شهسواری، نویسنده با اشاره به متنی که در این پرفورمنس خواهد خواند گفت: رمانی دارم بسیار بلند که ۴ سال است روی آن  کار می‌کنم و به نظرم چهار سال دیگر هم ادامه خواهد داشت، این رمان ده جلدی که اواسط جلد چهار آن هستم، درباره خرمشهر است و قصد دارم بخش‌هایی از آن را در این اجرا بخوانم. داستان من یک عاشقانه در خرمشهر ۱۳۵۶ است که در آن سال‌ها از برخوردارترین، شادترین و زنده‌ترین مردمان ایران بودند و در این فضا یک رابطه عاطفی شکل می‌گیرد.
وی در توضیح بداهه‌پردازی بودن متن در این اجراها، افزود: داستان من بداهه نیست، حتی به نظرم کار موسیقی‌دان‌ها هم بداهه نخواهد بود، شاید بخش‌هایی بداهه باشد اما همه آن نمی‌تواند بداهه باشد. ما شعر بداهه داریم اما داستان بداهه نداریم، در رمان شما چیزی به نام پلات دارید که باید خط داستانی خود را در آن بچینید. ما سنت شفاهی داستان‌گویی داریم که نقال اتفاقات روز در میان روایت‌های شاهنامه، یا حسین کرد شبستری می‌گوید.
شهسواری بیان کرد: اجرای هر شب به هنرمند آن بستگی دارد، متن و موسیقی به‌هم‌پیوسته هستند، مهدی ساکی از اهالی جنوب است و رمان من هم در خرمشهر می‌گذرد. چیزی که از نظر مضمونی به شکل گرفتن این اتفاق کمک می‌کند، عشق در شهر است، عشق در روستا با شهرت هم‌نواست، اما در شهر عشق دچار گم بودگی می‌شود و عاشق در شهر و قواعد مدرنش باید بازی پیچیده‌تری داشته باشد. در جامعه ما به خاطر رویکرد پرده‌پوشی درباره عشق، عاشقان دچار دل‌تنگی مفرط هستند. این اتفاقات مهم است، چون به شناخت هنرمندان کمک می‌ کند و کار جمعی بسیار متفاوت است.
این نویسنده به تازه بودن هنر نوشتن در برابر هنرهای دیگر اشاره کرد و ادامه داد: کلمه، نسبت به موسیقی و هنرهای تجسمی، هنر جدیدی است، شما اگر به وجود فکر کنید، اولین لحظه‌ای که سلول مثل نبض می‌زند، همه بدن با آن هماهنگ می‌شود، این اولین ضربان، اولین نت موسیقی است. نوشتن، هنر بسیار جدیدی است.
رویداد «دریافت،‌مکاشفات شخصی۲» در چهار اتاق روی می‌دهد، سه هنرمند (نویسنده، موزیسین و نقاش) هر یک در اتاقی قرار می‌گیرند و متنی با محوریت عشق و شهر توسط نویسنده خوانده می‌شود، سپس موزیسین و نقاش به صورت بداهه به خلق اثر می‌پردازند. در این پروسه، مخاطب با روند خلق و رسیدن به اثر هنری از یک متن و یا تکست واحد و چگونگی تبدیل این ابژه به سوژه برخورد می‌کند.
این رویداد از ۱۰ تا ۱۶ مردادماه در گالری ثالث به نشانی خیابان کریمخان زند، بین ایرانشهر و ماهشهر برگزار می‌شود. هنرمندانی که به عنوان اجراگر در این رویداد حضور دارند، عبارتنداز: محمد شهسواری، لیلی گلستان، مهدی یزدانی خرم، سیامک گلشیری، مهسا محبعلی، عالیه عطایی، نگار خارکن، آرش صادق بیگی، نجمه کزازی، آرمان یعقوب پور، حکمت رحمانی، زهرا شفیعی، مانی کومار، اوژن شیر اوژن، مرتضی متقی، مرتی عزیززاده، ژوبین عسگریه، شایان شکرآبی، مهدی ساکی، عرفان فرشی زاده و امیرحسین تفرشی پور.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha