اصلی‌ترین حامی نهضت علمی در کشور امام خمینی (ره) بود

تهران- ایرنا- رئیس دانشگاه فردوسی مشهد گفت: اصلی ترین مروج شروع نهضت علمی در کشور که منجر به رشد گسترده دانشگاه‌ها و تعداد دانشجویان در کشور شد، امام خمینی(ره) بود.

در گروه دانشگاه و آموزش ایرنا در ادامه سلسله مصاحبه های خود با روسای دانشگاه ها در مورد  وضعیت علمی، پژوهشی و آموزشی مراکز علمی کشور، بعد از انتشار گفت وگوی تفصیلی با  احمد رضی رئیس دانشگاه گیلان و  سید ابوالحسن نائینی رئیس دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین به سراغ دانشگاه فردوسی مشهد رفته و با «محمد کافی» رئیس این دانشگاه به گفت وگو نشسته ایم.

در این مصاحبه علاوه بر بررسی وضعیت دانشگاه فردوسی مشهد، چالش ها و موانع توسعه را از منظر کیفی و همچنین الزامات ایفای نقش توسعه ای دانشگاه ها و سوابق و فعالیت های رئیس دانشگاه به عنوان شخصیت علمی مورد بررسی قرار گرفته است.

کافی استاد گروه آموزشی اگروتکنولوژی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد است. از او در حوزه تخصصی خود تا به امروز بیش از ۲۵ عنوان کتاب منتشر شده است. کتاب هایی مثل؛ فیزیولوژی تنش های محیطی در گیاهان ، کشاورزی شور زیست، راهبرد های مدیریت گیاه، آب و خاک ، آب و هوا و عملکرد گیاهان زراعی  ده ها مقاله علمی و پژوهشی که رزومه علمی او را پر بار کرده است.

در قسمت دوم مصاحبه بیشتر به سوابق علمی کافی و همچنین دلایل شروع نهضت علمی در کشور و گسترش آمورش عالی پرداخته شده است.
 

مشروح قسمت دوم مصاحبه گروه دانشگاه و آموزش ایرنا با محمد کافی رئیس دانشگاه فردوسی مشهد به شرح زیر است:


ایرنا: آقای دکتر در مورد محل تولد و همچنین سوابق علمی و اجرایی خود توضیح دهید.

کافی: بنده در یکی از روستاهای حاشیه کویر «سه قلعه» از توابع شهرستان فردوس در تاریخ۴/۷/ ۱۳۳۶ متولد شدم. البته در زمان حاضر روستای محل تولد من تبدیل به شهرستان شده و یکی از بخش های شهرستان «سرایان» است و بخشی از استان خراسان جنوبی محسوب می شود.

در روستای محل زندگی من آن موقع فقط مقطع ابتدایی وجود داشت، با توجه به این مسئله من تنها ابتدایی را در محل زندگی خود گذراندم و برای ادامه تحصیل به شهرهای اطراف که در آن زمان مقصد من «سرایان» به عنوان بخشی از شهرستان فردوس بود نقل مکان کرده و مقطع متوسطه را در این شهرستان به پایان رساندم.

در مورد روستای محل زندگی هم باید بگویم که مثل تمام روستاهای کشور، روستای سه قلعه هم متکی بر کشاورزی و دامپروری بود. با توجه به همین مسئله خانواده ما هم در حوزه کشاورزی مشغول بودند. و من هم از ابتدای نوجوانی در کنار درس خواندن برای کمک کردن به خانوده در تولید محصولات کشاروزی مشغول بودم و در کنار پدرم کار می کردم. حتی در مقطع متوسطه که بخشی در سرایان و بخشی در فردوس سپری شد آخر هفته ها برای کمک به خانواده و امور کشاروزی خانواده به روستای سه قلعه می رفتم و مشغول به کار می شدم. دلیل انتقال من از سرایان به فردوس هم این بود که من در ابتدا قصد داشتم در رشته ریاضی تحصیل کنم یک سال هم در این رشته مشغول آموزش بودم اما به دلیل کم بودن دانش آموز، رشته ریاضی منحل شد بنابراین من مجبور شدم به رشته تجربی که در سرایان وجود داشت منتقل شوم.

هیچ وقت فراموش نمی کنم که در روز قبل از کنکور مشغول درو کردن جو در مزرعه بودم. که متوجه شدم فردا باید در کنکور شرکت کنم. در مقطع متوسطه بیشترین اولویت من کمک به اقتصاد خانواده بود و در کنار آن درس هم می خواندم بنابراین هیچ برنامه ای برای اینکه بخواهم برای موفقیت در کنکور آماده شوم و در کلاس هایی شرکت کنم و یا ازکتاب های کمک آموزشی استفاده کنم، نداشتم.

بعد از کنکور رشته زراعت و اصلاح نباتات را انتخاب کردم. دلیل انتخاب این رشته هم این بود که می خواستم درسی را بخوانم که با آن بتوانم به خانواده خود و همشهریانم کمک کنم. به هیچ وجه ذهنیت درآمدزایی از رشته تحصیلی خودم را نداشتم وگرنه با رتبه ای که کسب کرده بودم می توانستم رشته های پزشکی را هم انتخاب کنم و هم‌کلاسی های من با رتبه شبیه به رتبه من در رشته های پزشکی پذیرفته شدند.

در آن مقطع، نزدیک ترین و معتبرترین دانشگاهی که می توانستم انتخاب کنم دانشگاه فردوسی مشهد بود. دانشگاه مشهد بخاطر معنویت حاکم در شهر مشهد و اینکه محوریت استان بود در آن مقطع برای من جذاب بود. با توجه به این مسئله من دانشگاه فردوسی مشهد را انتخاب کردم و قبول شدم.

در مقطع کارشناسی به دلیل تجربه کار کشاورزی و علاقه به درس خواندن در کلاس جزو رتبه های برتر بودم و همیشه مورد تحسین اساتید و مسئولان دانشگاه قرار می گرفتم و با وجود اینکه در ترم های اول به دلیل اینکه از یک روستا وارد مرکز استان شده بودم دچار مشکلاتی در برقراری ارتباط بودم اما به مرور توانستم توانمندی علمی خودم را در کلاس نشان دهم. با توجه به این توانمندی و علاقه شخصی دوره کارشناسی ارشد را هم در دانشگاه فردوسی مشهد قبول شدم و توانستم با نمره عالی مدرک کارشناسی ارشد خودم را دریافت کنم.

ایرنا: آقای دکتر وقوع انقلاب اسلامی منجر به چه تغییر و تحولاتی در عملکرد علمی شما شد؟

کافی:  فضای انقلاب برای دانشگاه ها فضای ویژه ای بود. خب بعد از انقلاب یکی، دو سالی دانشگاه ها بخاطر بحث های مربوط به انقلاب فرهنگی تعطیل یا نیمه تعطیل بودند. در این مقطع من با همراهی تعدادی از دوستان خودم وارد جهاد سازندگی شدم. در جهاد سازندگی با توجه به رشته تحصیلی خودم و همچنین تجربه کاری که داشتم در روستاها در امر کشاروزی به مردم کمک می کردم.

این دوران را یکی از موثرترین دوران زندگی خود می دانم چرا که به آرزو و رویای خودم که کمک به مردم روستای محل زندگی ام بود رسیده بودم. بعد از فعالیت در جهاد با شروع دفاع مقدس چندین بار به عنوان نیروی داورطلب و یک بار هم به عنوان فرمانده گردان های جهاد سازندگی که مهندسی آب انجام می دادند به جبهه اعزام شدم. همین حضور در جبهه ها باعث شد وقتی در سال ۱۳۶۶ کنکور کارشناسی ارشد دادم و قبول شدم فرمانده به من اجازه نداد در بهمن وارد دانشگاه شوم و درس خود را شروع کنم و با تاخیر وارد مقطع ارشد شدم.

بعد از اخذ مدرک ارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی مشهد من را با این مدرک به عنوان عضو هیات علمی پذیرفت و از سال ۱۳۶۹ در دانشگاه فردوسی به عنوان استاد مشغول شدم. با توجه به این امر که علاقه داشتم مدرک دکتری را هم اخذ کنم در کنکور دکتری اعزام به خارج شرکت کردم و در سال ۱۳۷۲ به دانشگاه نیوکاسل انگلیس منتقل شدم و در رشته  فیزیولوژی گیاهان شروع به تحصیل کردم.

ایرنا: در حوزه مسئولیت های اجرایی چه سوابقی دارید؟

کافی: بعد از ۲ ماه که وارد دانشگاه فردوسی مشهد شدم و تدریس را شروع کردم  مسئولیت اجرایی پذیرفتم و مسئول دفتر ارزیابی کیفی دانشگاه فردوسی مشهد شدم. و تقریبا هیچ مقطعی از همکاری با دانشگاه فردوسی مشهد نبوده که مسئولیتی بر عهده نداشته باشم.


ایرنا: آقای دکتر چه ضرورتی داشت که برای اخذ مدرک دکتری به دانشگاه خارجی مهاجرت کنید؟

کافی: در آن مقطع در ایران گرایش من دکتری نداشت و همچنین دوره ای بود که بعد از جنگ نهضت علمی در کشور راه افتاده بودم و مورد تشویق نظام هم بود. به طوری که امام خمینی (ره) در پیامی که به مناسبت پذیرش قطعنامه صادر کردند بحث نهضت علمی و لزوم توجه جوانان به این مسئله را طرح کردند. در آن زمان عموما کشورهای انگلیسی زبان مورد توجه وزارت علوم بود. من هم با توجه به همه این الزامات تصمیم گرفتم در انگلیس مقطع دکتری را بخوانم.

در خارج از کشور هم توانستم در حوزه علمی موفق عمل کنم و به عنوان دانشجوی خارجی ممتاز موفق به دریافت جایزه شدم. بلافاصله بعد از سه سال و نیم تحصیل در خارج از کشور در ۱۳۷۵ به کشور بازگشتم و به عنوان استادیار در گروه زارعت و اصلاح نبات در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به کار شدم.

ایرنا: بعد از جنگ تحمیلی شاهد توجه و علاقه وافر جامعه جوان ایرانی به حضور در دانشگاه ها و تحصیل هستیم. در نتیجه این توجه آموزش عالی ایران از لحاظ کمّی و کیفی گسترش زیادی پیدا می کند و دولت وقت هم در این زمینه با آموزش عالی همراهی می کند. دلیل توجه جوانان در آن برهه زمانی به حضور در دانشگاه را چه عواملی می دانید؟

کافی: بله به نکته درستی اشاره کردید. ببیند بعد از جنگ بخش زیادی از جمعیت جوان کشور که درس را رها کرده بودند یا نیمه کاره گذاشته بودند و در جبهه ها و مسائل مربوط به جنگ مشغول بودند به سمت دانشگاه برگشتند و شروع به ادامه تحصیل کردند. مسئله دیگر هم این است که امام خمینی(ره) و مقامات کشور در آن برهه زمانی حمایت و توصیه های فراوانی برای گسترش آموزش عالی و بالا رفتن سطح علمی جوانان و جامعه داشتند. این امر هم در استقبال جوانان دخیل و اثرگذار بود.

مسئله دیگر هم این بود که در آن مقطع به دلیل ظرفیت پایین دانشگاه ها، بعد از ایجاد تقاضا از سوی جوانان، دانشگاه ها نتوانستند پاسخگو باشند بنابراین مهاجرت های علمی به دانشگاه های دیگر در خارج از کشور شکل گرفت که خیلی از این دانشگاه ها هم کیفیت مناسبی نداشتند و از طرف دیگر هم باعث خروج ارز و منابع مالی از کشور می شدند. بنابراین در داخل کشور تصمیم گرفته شد آموزش عالی گسترش یابد./

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha