بارها تقیه میکرد و سرانجام نیز بر سر تعارضات مبنایی با نظام خلافت ظالمانه، توسط هشام در هفتم ذیحجه سال ۱۱۴ هجرت پیامبر اسلام(ص)، آسمان مدینه در پس غروب غریب ذریه زهرا و پنجمین گلبرگ یاس نبوی، کز کرد و خاک بقیع آغوش غریبانه خود را این بار به سوی باقرالعلوم گشود.
امام محمد باقر(ع) در روز جمعه یا دوشنبه یا سه شنبه ماه رجب یا سوم ماه صفر سال ۵۷ هجری یا به روایتی دیگر سال ۵۶ هجری، در مدینه به دنیا آمد و بنا به برخی روایتها در روز دوشنبه هفتم ذیحجه سال ۱۱۴ هجری، در همان شهر بدرود حیات گفت.
بنابراین، آن حضرت ۵۷ سال در این جهان زیست. از این مدت چهار سال با جدش امام حسین(ع) و پس از وی ۳۵ سال با پدرش زندگی کرد و هجده سال بقیه عمرش را به تنهایی به سر برد.
بنابر روایتی که در کافی از قول امام صادق (ع) نقل شده است، وی ۱۹ سال و دو ماه بیش از پدرش زیسته است و در همین دوران، امامت شیعیان را عهده دار بوده است.
باقرالعلوم و کربلا و حادثه عاشورا
امام باقر(ع) بیش از سه سال از عمر خویش را در حالی که کودکی خردسال بود، در عصر جدّش امام حسین(ع) گذراند و در آغاز زندگی خویش از نزدیک، حادثه خونین، اسفناک و تاریخی کربلا را شاهد بود.
یعقوبی نقل میکند که حضرت باقر(ع) فرمود: «هنگامی که جدّم حسین ابن علی(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و شهادت آن حضرت و آنچه که در آن روز بر ما گذشت را به یاد دارم....».
تقیه، از سیرههای سیاسی امام باقر(ع)
در دوران امام باقر(ع)، حاکمان اموی بهدلیل تعارضات داخلی، از نهضت عظیم علمی آن حضرت غافل بودند، ولی این بهمعنای در امان بودن آن امام نیست؛ بلکه حجم وسیعی از روایات گویای اوضاع خشونتآمیز آن دوره و ظلم و تجاوز حاکمان وقت نسبت به دین، مسلمانان و امام آنان است، به گونهای که امام(ع) بارها تقیه میکردند و سرانجام نیز بر سر تعارضات مبنایی با نظام خلافت ظالمانه، توسط هشام به شهادت رسیدند.
تقیه، یعنی حفظ سر، رازداری و امانت داری، تا کسی سری و رازی نداشته باشد، رازداری در مورد او معنا ندارد، و این راز در زندگی امامان شیعه چیست؟
هنگامی که چشم ها و گوش های بیگانه با حرصی هر چه بیشتر، در انتظار کشف ارتباطات شیعیان با امامند، در موسم حج، در زیارت مدینه، در رفت و آمد کاروانها از شهرهای دور دست و… هرگونه رابطۀ میان امام و افراد، اگر به وسیلۀ جاسوسان خلیفه کشف شود، میتواند سر نخ دنبالهداری به سوی اعماق تشکیلات شیعه باشد، در این مواقع امام (ع ) خود نیز افراد را به ملائمت و گاه به عنف از خود دور میساخته است. به سفیان ثوری می گوید: «تو مورد تعقیب دستگاهی و در پیرامون ما جاسوسان خلیفه هستند، ترا طرد نمیکنم ولی از نزد ما برو». و برای کسی از شیعیانش که در راه به او برخورد کرد، و از روی تقیه روی از او برگردانده، از خدا طلب رحمت میکندند، و کسی را که در موقعیت مشابه، با احترام به آن حضرت سلام داده، مورد نکوهش قرار می دهدند. در چنین مواردی لازم است میان امام (ع) و این کسان، کسی واسطه باشد و به این واسطه اصطلاحاً «باب» گفته میشود. «باب» قاعدتا باید از زبدهترین و نزدیک ترین یاران امام باشد و نیز از پربارترین آنها از خبر و اطلاع، همانند «زنبور عسل » که اگر حشرات موذی بدانند که در اندرون او چیست، قطعه قطعه اش میکنند و او را میربایند، و تصادفی نیست که این بابها غالباً مورد تعقیب و انتقام سرسختانۀ حکومت قرار گرفتهاند.
رستاخیز جهانی علوم در نهضت باقرالعلوم
دوران امامت امام باقر(ع) از لحاظ سیاسی با مشکلات متعددی رو به رو بود. از یک سو، فساد سیاسی حاکمیت و مدیریت چنان که آل مروان در جامعه اسلامی نظامی متکی بر آداب و سنن جاهلی ایجاد کرده بودند. گسترش انحرافات فرهنگی دیگر ویژگی این دوران است چنان که فساد فرهنگی گسترده ای جامعه را فرا گرفته بود. آنان از یک سو مانع رشد فکری و فرهنگی و بالندگی امت اسلامی شدند و از سوی دیگر، به رشد جریانات انحرافی و فرقههای منحرف چون خوارج، مرجئه، قدریه، کیسانیه و گروههایی از غلات در برابر اهل بیت (ع) کمک میکردند.
فساد اجتماعی نیز دامن جامعه اسلامی را به شدت گرفته بود، چنان که تبعیض، بی عدالتی، جهالت و نادانی، فساد اخلاقی، خوش گذرانی دست اندرکاران حکومت، هجوم کنیزکان آوازه خوان و گسترش قمار بازی در انواع آن و میگساری در مکه و مدینه به عنوان نوعی دهن کجی به اسلام رواج داشت.
اما به رغم این شرایط امام باقر(ع) در اواخر دوران بنی امیه و اوایل دوران بنی عباس فرصت بزرگی را برای تشکیل جلسات بحث و گفت و گو و مناظرات علمی فراهم آورد و با استفاده از این فرصت گرانبها (درگیری بنی امیه و بنی عباس) یک رستاخیز بزرگ علمی را در جغرافیای سیاسی جهان اسلام پایه گذاری کرد.
چنان که دوران درخشان تمدن اسلامی از همین مرحله تاریخی آغاز و رشتههای مختلف علمی پدیدار میشود و دانشمندان مسلمان گامهای بلندی را در راه شکوفایی درخت دانش و نورافشانی مشعل علم بر میدارند.
جهانی سازی و افزایش مراودات بین فرهنگی و بین نژادی بر مبنای ایدئولوژی اسلامی، ایجاد کتابخانههایی با هزاران جلد کتاب در نقاط مختلف جهان اسلام، تربیت صدها ریاضیدان، متکلم، پزشک، فقیه، محدث و مفسر، پیدایش رشتههای جدید علمی و نیز مدارس و حلقههای علمی فراوان و پیدایش هویت اسلامی که به وجدان تاریخی انسان مسلمان شکل داده و مسلمانان جهان را به صورت یک ملت در آورده است از جمله دستاوردهای علمی نهضت باقرالعلوم است.
امام باقر(ع) در فعالیت های سیاسی و اجتماعی نیز آنچنان موفق عمل کرد که در روایات متعددی که از آن حضرت رسیده، در گفت وگو با اصحاب، نشانه دعوت به حکومت و خلافت و امامت و نوید به آینده مشاهده می شود.
نمایی از زندگانی حضرت باقرالعلوم(ع)
امام زین العابدین چهارمین امام شیعیان پدر و فاطمه بنت الحسن(ع) مادر باقرالعلوم(ع) بودند. شیخ مفید در ارشاد مینویسد: امام باقر(ع) هفت فرزند داشت. ابوعبدالله جعفر بن محمد، فرزند بزرگ ایشان است و کنیه امام باقر (ع) را به همین علت ابو جعفر نیز میگفتند.
شهادت حضرت باقر(ع)
امام باقر (ع) پس از عمری تلاش در میدان بندگی خدا و احیای دین و ترویج علم و خدمات اجتماعی به جامعه اسلامی، در روز هفتم ماه ذو الحجه سال ۱۱۴ رحلت کرد.
از برخی روایات استفاده میشود که مسمومیت امام باقر (ع) به وسیله زین آغشته به سم، صورت گرفته است، به گونهای که بدن آن گرامی از شدت تاثیر سم به سرعت متورم گردید و سبب شهادت آن حضرت شد.
در این که چه فرد یا افرادی در این ماجرای خائنانه دست داشتهاند، نقلهای روایی و تاریخی از اشخاص مختلفی نام بردهاند.
به طور مسلم وفات امام باقر(ع) در دوران خلافت هشام بن عبد الملک رخ داده است، زیرا خلافت هشام از سال ۱۰۵ تا سال ۱۲۵ هجری استمرار داشته، و آخرین سالی که مورخان در وفات امام باقر (ع) نقل کردهاند ۱۱۸ هجری میباشد.
امام باقر (ع) به شهادت رسید و به ملاقات الهی شتافت و در بقیع، کنار مرقد پدر بزرگوارش امام سجاد(ع) و عموی پدرش حسن بن علی(ع) مدفون گشت و باز زخمی عمیق بر جگر شیعه نشاند و پنجمین پیشوای هدایت، غریبانه و زخمی از یادگارهای آب و آتش و دود و خیمهها و عطش و اسارت کاروان خورشید، چهره در خاک کشید و تشنگان علم در عالمی را تا ابد به سوگ نشاند.
۹۸۹۱/۸۴۰۸