به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، موسیقی پدیدهای اجتماعی است که با بیشتر عرصههای زندگی بشر امروز پیوند خورده و جنبه های مختلفی از زندگی روزمره را به تصویر می کشد. اما در سالهای اخیر موسیقیهایی در سطح جامعه ما رواج یافته که خاستگاه بومی نداشته و بالتبع واکنش هایی را هم از جانب متولیان امر موسیقی در پی داشته است؛ به گونه ای که در بسیاری از اظهار نظرها، این موسیقی را عامل انحطاط فکری و اجتماعی جوانان دانسته و آن را برای جامعه بسیار مضر می دانند.
برخورد با این دست موسیقیها که سبکهای جدیدی هم هستند، هر از چندگاهی بخشی از ارزشهای فرهنگی جامعه را به چالش کشیده و اظهارات ضد و نقیضی را هم از جانب مسوولان به همراه دارند. گرچه استفاده از این دست موسیقی ها گاهاً با منویات فرهنگی جامعه ایرانی تناسبی ندارد، اما نشان از وضعیتی دارد که تامل و دقت بر آن می تواند زوایایی از نیازهای جامعه جوانان را به تصویر بکشد که تا حدی این ناسازگاری فرهنگی را تبیین می کند. تبیینی که می تواند در صورت جلب توجه مسوولین راهکارهایی متناسب را جهت حل بسیاری از مسائل جوانان ارائه نماید.
گریز از تنش، رسیدن به فراغت و آسایش
بنابر نظر جمعی از نظریه پردازان حوزه موسیقی، یکی از مهمترین دلایل گرایش جوانان به موسیقی هایی از جنس پاپ و غربی و رپ، نیازی است که بواسطه تنش های روزمره ایجاد شده و افراد را غالباً به سمت و سوی فرار از مشکلات و تنش ها سوق می دهد. علاقه بسیار برخی از هموطنان به اروپایی بودن و اصطلاحا مدرن بودن یکی از دلایلی است که متاسفانه باعث شده تا گذشته و تاریخ خود را فراموش کرده و زندگی خود را دائم در جهت زندگی و رفتارهای غیر ایرانی تغییر دهیم به گونه ای که جوانان امروز به سمت موسیقی هایی متفاوت از پیشینه تاریخی ایرانی علاقه دارند.
اما باید در نظر داشت که گرایش به موسیقی یکی از مواردی است که فرد اصولاً برای رهایی از آن به چنین روشی متوسل می شود؛ چرا که بنابر گفته "اسولیوان" نظریه پرداز عرصه ارتباطات، اصولاً موسیقی زمینه ای را تدارک می بیند که مردم از آن برای گریختن و یا انحراف از تنش ها از آن استفاده میکنند. مثلاً گریز از مسائل کاری و مجموعه گوناگونی از مشکلاتی که پیش رویشان قرار گرفته است و آنان را در تنگنا قرار می دهد نمونه ای از رفتارهای افراد برای فرار از استرس هاست. موسیقی با این کار، امکان خلاصی و برخورداری از آرامش روحی و روانی را از چنگال این قید و بندهای دیگر _ هرچند به طور موقت_ فراهم می سازد. نتایج تحقیقات انجام شده توسط هاشمی و غلامزاده در زمینه موسیقی حاکی از این است که گریز از تنش یکی از عواملی است که جوانان را به سمت موسیقی های پاپ سوق می دهد. به عبارتی با وجود انواع تنش در جامعه کنونی ایران یکی از مفرهای گریز از تنش و رسیدن به فراغت، بهره گیری و لذت بردن از موسیقی پاپ است.
نیازهای عاطفی و استفاده از سبکهای موسیقی
دارا بودن تجارب عاطفی و یا تجارب لذت بخش و زیبایی شناسانه، نکته ای است که کمتر کسی می تواند آن را انکار نماید. همه ما در دنیای اجتماعی به دنیا آمده و زندگی می کنیم که با تجارب و لذت های شیرینی همراه است. این مورد با توجه به حساسیت خاص دوران جوانی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد و از آنجا که غالباً با یک نوع موسیقی خاصی همراه می شود، ممکن است با تحریک بخشی از این خاطرات لذت بخش حتی در سال های بعد همان خاطرات را مجدد زنده کند. جوان در این شرایط می تواند هر گونه برخوردی را که با این نوع خاطرات شیرین می شود را با رفتارهایی کاملاً متضاد پاسخ دهد. جلوگیری از برخوردار بودن از حداقل این لذت ها یکی از مواردی است که می تواند در صورت عدم هدایت صحیح، تبعات ناخوشایندی را به همراه داشته باشد. نیازهای عاطفی بخشی از زندگی جوانان است و در تحقیقی که توسط قربانی گیسی انجام گرفته، این نیاز یکی از اصلی ترین مسائلی است که جوانان را به موسیقی های پاپ و غربی سوق داده است.
باید در نظر داشت که جامعه متناسب با توسعه در جوانب مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به طور بالقوه نیازهای جدیدی را هم در عرصه فرهنگی ایجاد می کند که هر یک از این نیازها بازتاب دهنده زوایای جدیدی است. بنابر جدیدترین آمار و حتی با اندکی توجه به نوع موسیقی مورد استفاده جوانان متوجه خواهیم شد که فراوانی این موسیقی ها بیشتر در سه دسته پاپ، غربی(خارجی) و رپ قرار دارد که غالباً ریتمی بسیار تند و شاد دارد.
اگر جوانان میزان زیادی از انواع مختلف موسیقی را مصرف می کنند بدین دلیل است که آنها قصد دارند تا از این طریق نیازهای خود را ارضا کنند. نیازهایی که غالباً با توجه به شرایط اجتماعی-سیاسی متغیر بوده و در هر دوره ارزش های جدیدی را با توجه به آن ایجاد می کند. این ارزش ها به گفته جامعه شناس معاصر "رونالد اینگلهارت" به میزان زیادی نوع رفتارهای اجتماعی را شکل داده و به نوعی در ایجاد یک فرهنگ موثرند. بدین ترتیب باید دقت داشت که هر نوع برخورد با واقعیت های اجتماعی جدید اثرگذاری بسیار مهمی در پی دارد که با کوچکترین سهل انگاری می تواند مخاطرات پر هزینه ای را در پی داشته باشد.
بنابراین باید دانست بی توجهی به نیازهای روحی و روانی می تواند پیامدهای جدی و هزینه های مادی و معنوی بسیاری را برای یک جامعه به بار آورد. به همین منظور باید با اختصاص بودجه لازم و اجرای برنامه های مدون در این حوزه به دنبال حل مسائل و نیازهای افراد بود و جامعه را با الزامات و ضرورتهای آن آشنا ساخت. باید ضرورت توجه به سلامت روان و توجه به نیازهای عاطفی و فراز از تنش را به افراد آموزش داد و به مسوولان امر موسیقی این مطلب را گوشزد کرد که بسیاری از نیازهای اجتماعی و فرهنگی به جای سرکوب یا پاک کردن صورت مساله می بایستی تا بازخوانی شده و برای ارضای آنها اقدامات سنجیده ای را انجام داد. باید در نظر داشت که نیازهای مرتبط با موسیقی را در کل، موسیقی ها خلق نکرده اند. بیشتر این نیاز ها قبل از ظهور موسیقی وجود داشتند و درست تر آن است که آنها را در دامنه فراختر نیازهای انسانی دید.
نظر شما