گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی منتشر شده در طول شبانه روز گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و با عنوان «برجسته های تارنماها» منعکس کرده است.
مذاکره در شرایط کنونی، امتیازی برای ایران به حساب نمیآید؛ اگر ترامپ به برجام بازگردد، امکان مذاکره وجود دارد
وبسایت خبری «تابناک» در گفتوگو با بهروز نعمتی و حشمت الله فلاحت پیشه، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، آورده است: پس از ادعاهای متناقض مقامات غربی و به ویژه رؤسای جمهوری فرانسه و آمریکا، مبنی بر احتمال مذاکره مستقیم با ایران و صحبتهای روز گذشته رئیس جمهور، باعث شد تا این شایعه بیش از هر زمان دیگری محتمل به نظر برسد؛ اما تکذیب این خبر از سوی رئیس جمهوری و وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، باعث تغییر ماهیت موضوع شد.
اما این واکنشها مختص فضای مجازی نیست و واکنشها از سوی نمایندگان مجلس و برخی سیاستمداران در خارج از مجلس همچنان در جریان است. بسیاری از نمایندگان مجلس بر این باورند که در شرایط موجود، امکان مذاکره وجود ندارد و نمیتوان به قول آمریکاییها اعتنا کرد.
بهروز نعمتی در گفتوگو با تابناک در این باره اظهار داشت: در صورتی که آمریکاییها به برجام بازگردند، احتمال اینکه با آنها مذاکره کنیم، وجود دارد؛ در غیر این صورت، بعید است ایران با آمریکا مذاکره کند.
این نماینده مجلس در ادامه با اشاره به چرخش ترامپ و موضع گیریهای اخیر وی گفت: ترامپ هفت تا هشت ماه پیش نیز چنین اظهاراتی داشت. شاید ترامپ حرفهای خوبی بگوید، ولی مشکلی که دارد این است که اسیر گروه بی (B) است و اینها نمیگذارند کاری از پیش برود. اگر قرار است با ترامپ مذاکره شود، باید به برجام بازگردد تا بتوان در چهارچوب برجام دیپلماسی را پیش ببریم.
وی در پاسخ به این که آیا فرانسه میتواند میانجی خوبی باشد، گفت: فرانسویها در مقطعی و به ویژه زمان ژیراک کارهای خوبی انجام دادند، ولی حرف اینکه امروز مکرون بتواند جای ژیراک را بگیرد، حرف زیادی است؛ بنابراین، باید صبر کرد و دید که پایان کار چه خواهد شد.
در همین زمینه، حشمت الله فلاحت پیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز به خبرنگار تابناک گفت: متأسفانه به نظر من تا زمانی که ما گام سوم خروج از برجام را برنداشته ایم، حتی با اروپاییها هم نمیتوانیم به یک توافق جدی برسیم.
وی گفت: ایران در اوضاع کنونی شرایط تحریمی سختی را ـ که در یک سال پیش از سوی آمریکا علیه ایران گذاشته شده بود ـ رد و حتی یک بودجه خود را نیز محقق کرده است؛ بنابراین، اکنون ما در شرایط مذاکره نیستیم و صحبتهای دیروز روحانی نیز بیشتر معطوف به مباحث دیپلماتیک بود و بحثی از مذاکره نبوده است.
وی در ادامه افزود: استراتژی ترامپ این است که طرف خود را تضعیف کند و بعد وارد مذاکره شود؛ شاهد این مدعا هم کره شمالی بود که در زمان خود ترامپ، شاهد شکست این استراتژی بود؛ ضمن اینکه ایران شباهتی به کره شمالی ندارد و این اشتباه وی است که ایران را با آنها شبیه میکند. باید گفت مذاکره در شرایط کنونی امتیازی برای ایران به شمار نمیآید، ولی امتیازی که دولت کسب کرده این است که توانستیم در دیپلماسی رسمی بخشی از فشارها را به آمریکا برگردانیم، ولی این به معنی نشستن پای مذاکره نیست، موضعی که ترامپ دارد گشایش در برخی نقاط اختلافی است.
وی در پاسخ به این که آیا در آینده و در نزدیکیهای انتخابات آمریکا بار دیگر موضوع مذاکره با ایران جدی شود، گفت: اینکه ایران به یک موضوع جدی در انتخابات آمریکا بدل خواهد شد و ترامپ انرژی زیادی را صرف آن خواهد کرد، یک واقعیت است و حتی ممکن است از برخی مواضع خود نیز در آینده کوتاه بیاید.
آیا اکنون زمان درستی برای مذاکره ایران و آمریکاست؟؛ اول گام سوم را برداریم، سپس گفتگوهای حداقلی را آغاز کنیم
پایگاه خبری تحلیلی «انتخاب» در گفت وگو با قدرت احمدیان، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالملل عنوان کرد: کنفرانس مشترک خبری روسای جمهوری آمریکا و فرانسه بعد از پایان نشست جی ۷ شائبهها و احتمال مذاکره میان ایران و آمریکا با حضور حسن روحانی و دونالد ترامپ را به شکلی بیسابقه به خبر اول رسانهها در سطح داخلی و بینالمللی تبدیل کرد. اهمیت مساله به اندازهای بود که مقامات ارشد کشورمان اعم از حسن روحانی و محمد جواد ظریف به این موضوع پاسخ دادند و در فضای سیاسی کشور مواضعی در مخالفت و موافقت با آغاز مذاکرات اتخاذ شده است. در میانه این مواضع متناقض، «انتخاب» برای تحلیل دقیقتر مساله با قدرت احمدیان، کارشناس مسائل بینالملل و استاد دانشگاه گفتگو داشته است.
مذاکره تنها راهحل تنشهای ایران و آمریکا است
قدرت احمدیان در ارتباط با مباحث مطرح شده پیرامون امکان مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا و دیدار حسن روحانی با دونالد ترامپ براین باور است که مذاکره تنها راهحل اختلافات و تنشهای میان تهران با واشنگتن و تمامی کشورهای منطقه است. فارغ از مذاکره نمیتوان راهحلی دیگر را متصور شود. اساسا دو رویکرد برای حلوفصل منازعات وجود دارد. یکی بهرهگیری از قدرت سخت (زور) و دیگری بهرهگیری قدرت نرم (گفتگو) است.
وی افزود: «در میانه این دو رویکرد، پاک کردن صورت مساله نیز به هیچ عنوان ممکن نیست و نمیتوان سطح تنشها را نادیده گرفت. واقعیت این است که اختلافات نه تنها وجود دارند، بلکه جدی نیز هستند. در مقطع کنونی، حتی سطح تنشها به امکان برخورد نظامی میان دو طرف بسط پیدا کرده است لذا بر این اعتقاد هستم که باید منطق گفتگو به صورت هوشمند مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر ملاحظات ایران، از سوی غرب نیز به نظر میرسد هیچ برنامهای برای برخورد نظامی و توسل به قدرت سخت وجود ندارد لذا میتوان به آینده فعالیتهای دیپلماتیک محمد جواد ظریف در چند وقت اخیر خوشبین بود.
ترامپ باوری به آغاز مذاکرات استراتژیک با تهران ندارد
این کارشناس مسائل بینالملل، در بخشی دیگر از گفتههای خود بر این اعتقاد است که در حالت حداقلی باید سطحی از مذاکره نیز مورد آزمون قرار گیرد اما این به معنای آغاز بدون قد و شرط مذاکره نیست. باید الزاماتی در مذاکرات احتمالی میان ایران و آمریکا در نظر گرفته شود. اینکه در چه مقطع زمانی باید مذاکره انجام شود و بر سر چه موضوعاتی مذاکره شود، باید مورد توجه قرار گیرد. در تحلیل کنشها و مواضع دونالد ترامپ میتوان گفت، هدف او آغاز مذاکرات استراتژیک با ایران نیست. او قصد دارد از مذاکره با ایران به عنوان برگی برنده در رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۰ بهره بگیرد. در چنین، شرایطی تن دادن تهران به مذاکره با واشنگتن، نوعی خدمت و امتیازدهی به ترامپ قابل خوانش است.
باید از همان ابتدای ورود او به کاخ سفید، مذاکرات انجام میشد
این استاد روابط بینالملل، در ادامه تصریح کرد: «این واقعیت باید پذیرفته شود که اندکی برای برگزاری مذاکرات جدی میان ایران و آمریکا دیر شده است. مذاکره آشکار میان روحانی یا هریک از مقامات ایرانی با ترامپ، در کوتاه مدت و بدون در نظر گرفتن الزامات گفتگو، در راستای مصحلت کشور نیست. باید این امر را بپذیریم که در همان ابتدای به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، میبایستی مذاکرات کلید میخورد. در مقطعی که برجام استوار بود و ایران موقعیت ممتاز بینالمللیای داشت، باید رویکرد کنونی در پیش گرفته میشد. با توجه به مناسب نبودن زمان فعلی برای مذاکره دو مساله باید مورد توجه قرار گیرد. یکی اینکه هر گونه انجام مذاکره نباید در راستای خدمت به ترامپ و بر اساس خواست او باشد و دیگری اینکه رئیسجمهور آمریکا نیز به نظر میرسد ارادهایی واقعی برای انجام مذاکره ندارد.
مذاکره چند جانبه یا دوجانبه تفاوتی ندارد، مساله حل بحرانآفرینی آمریکا است
احمدیان در بخش پایانی گفتهها خود تصریح کرد: «در مقطع کنونی باید این پرسش مطرح شود که ریشه اصلی مساله چیست؟ ما هنوز با اروپاییها، چین و روسیه در برجام حضور داریم اما آیا بودن در کنار این بازیگران توانسته مشکلات ما را حل کند. واقعیت این است اگر مساله ما با مذاکره چندجانبه قابل حل است باید فقط وارد مذاکرات چند جانبه همانند سابق شد اما اگر مساله ما آمریکا است و این بازیگر اصلی که بحرانآفرینی میکند این کشور است، مذاکره دو جانبه باید در پیش گرفته شود. در نتیجه در اساس مساله تفاوتی ایجاد نمیشود که مذاکرات دوجانبه باشد یا چند جانبه. مهم این است که بتوانیم از دیگر بازیگران برای پیشبرد خواستههای خود در برابر واشنگتن بهره بگیریم.»
آیا ایران باید با آمریکا مذاکره کند؟
علی بیگدلی: از انقلاب تاکنون واسطهگری بین ما و آمریکا تا این حد امیدوار کننده نبوده است/ داوود هرمیداس باوند: برای برای حل موضوع باید مذاکره کرد/ فواد ایزدی: دیدار با ترامپ فاجعهای بزرگتر از فاجعه برجام خواهد بود.
پایگاه خبری فرارو در گفت و گو با -داوود هرمیداس باوند، فواد ایزدی و علی بیگدلی به بررسی چشم انداز انجام مذاکره بین ایران و امریکا پرداخته است:
داوود هرمیداس باوند، تحلیلگر مسائل بین الملل و استاد دانشگاه در مورد احتمال دیدار روحانی و ترامپ به فرارو گفت: آقای ترامپ تاریخ ویژهای اعلام نکرده و گفته در چند هفته آینده احتمال این دیدار وجود دارد. البته او ابتدا اعلام کرد در مورد اقدامات ماکرون برای گفتگو با ایران اطلاع دارد، اما نظری ندارد. اما بعدا اعلام کرد که احتمالا در چند هفته آینده مذاکراتی صورت میگیرد. بنابر این فعلا خبر دیدار بر حسب احتمالات است و به ضرس قاطع تاریخی اعلام نشده است.
این تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: امکان دیدار وجود دارد. آمریکا قبلا برای مذاکره با ایران چهار شرط اعلام کرده است. یکی موشکهای بالستیک، دوم عدم دخالت در کشورهای منطقه است. سوم عدم حمایت از گروههایی مثل حماس و جهاد اسلامی و چهارم اینکه محدودیت هستهای ایران دائم باشد. یعنی ایران به طور کلی از برنامه هستهای دست بکشد و امکان هیچ گونه دسترسی نداشته باشد. این چهار شرطی است که آمریکا میخواهد و برای آن گفتگو میکند.
باوند افزود: ایران باید مشکلش را حل کند. تحریمهای آمریکا مضاعف است و اگر شرکتها و دولتها رعایت نکنند نمیتوانند با آمریکا روابط تجاری و مالی داشته باشند و آمریکا آنها را مجازات میکند. بنابر این، چون همه کشورها روابطی با آمریکا دارند حاضر نیستند به خاطر ایران آسیب ببینند.
بیگدلی: از انقلاب تاکنون واسطهگری بین ما و آمریکا تا این حد امیدوار کننده نبوده است
دکتر علی بیگدلی، کارشناس مسائل بین الملل و استاد دانشگاه در مورد احتمال دیدار ترامپ و روحاین به فرارو گفت: در ۴۰ سال گذشته هیچوقت مذاکرات ما و اروپا و آمریکا تا این حدی جدی نبوده است؛ چرا که تصمیم گیری از حد و حدود ایران گذشته و تصمیم گیری را اتحادیه اروپا تحت رهبری فرانسه انجام میدهد. بنابر این جدی بودن به این دلیل است که اروپاییها تصمیم میگیرند نه ما.
این کارشناس مسائل اروپا گفت: اگر خودمان را در یک مثلث در نظر بگیریم که یک ضلع آن آمریکا و قاعده این مثلث عربستان واسرائیل باشد ضلع سوم اروپاست. نباید بگذاریم این مثلث شکل گیرد وگرنه در کانون این مثلث له میشویم.
بیگدلی گفت: اگر میخواهیم بین خودمان و آمریکا واسطه گری کنیم باید از پل اتحادیه اروپا بگذریم. چرا سراغ عمان برویم؟ چون اتحادیه اروپا دلش نمیخواهد آمریکا در همه مسائل بین المللی پیروز شود. آمریکا هم دلش نمیخواهد اتحادیه اروپا به کانون قدرتی برسد که سیاست هایش با سیاست آمریکا مغایرت داشته باشد. بنابر این ما میتوانیم روی موج اتحادیه اروپا سوار شویم و به هدفمان برسیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: موج اختلاف اتحادیه اروپا و آمریکا موج قدرتمندی است که در همه بخشها میتواند به ما کمک کند. از زمان انقلاب واسطه گری بین ما و آمریکا تا این حد امیدوار کننده نبوده است. ممکن است ما به همه آرزوهای خود نرسیم، چون وقتی تن به مذاکره میدهیم باید امتیازاتی بگیریم و امتیازاتی هم بدهیم. اینکه بخواهیم روی نقطه صفر خود باقی بمانیم و روزنامه کیهان اینطور مخالف بنویسد قابل قبول نیست. مذاکره یعنی معامله کردن؛ چیزی بگیریم و چیزی بدهیم و هر دو طرف تلاش کنند چیز بیشتری بگیرند.
بیگدلی گفت: ایران راضی شده است وارد الگوی مدرن دیپلماتیک شود. حرکتهای دیپلماتیک ما قویتر و گستردهتر شده است و اروپا از ما حمایت میکند. در این روزها روزنههایی دیده شده که میتوانیم امیدوار باشیم.
این تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: ما هیچ راهی جز مذاکره نداریم و باید خود را آماده کنیم. این مذاکره یک شرط دارد و آن اینکه از نقطه صفر خود خارج شویم.
اصلاح ساختار بودجه؛ چه درآمدهایی جایگزین پول نفت میشود؟
تارنمای خبری فرارو در گفت و گو با اساتید اقتصاد، آورده است: با اعمال تحریمها و کاهش درآمدهای نفتی، بار دیگر لزوم کاهش وابستگی بودجه سنواتی به منابع حاصل از صادرات نفت نمایان شد، حال برای بستن بودجه سال آینده قرار است با افزایش پایههای مالیاتی، گران کردن قیمتحاملهای انرژی و حذف یارانه افراد پردرآمد، خلاء درآمدهای نفتی با این عناوین جایگزین شود.
جمشید پژویان: مالیات مهمترین جایگزین درآمد نفت در بودجه
جمشید پژویان استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه مهمترین جایگزین درآمدهای نفتی مالیات است، اظهار داشت: «به عنوان مثال مالیات بر خانههای خالی در گذشته نیز اجرا میشد، اما به دلیل اینکه شیوه سنجش برای خالی بودن خانه بسیار ابتدایی بود، این طرح دیگر انجام نشد.»
وی افزود: «اما حالا که قرار است پایههای جدید مالیاتی اضافه شود، مالیات بر خانههای خالی باید اجرایی شود، اما در شیوه اجرای آن باید از سامانههای اطلاعاتی مانند ثبت، نقل و انتقال معاملات مسکن و... و. استفاده شود، همچنین از طریق خدماتی مانند آب و برق و مصرف آنها نیز میتوان به راحتی خانههای خالی را اجرایی کرد.»
پژویان با تاکید بر اینکه در حال حاضر تعریف درستی از مالیات بر عایدی سرمایه در کشور وجود ندارد، گفت: «در محاسبه مالیات بر عایدی سرمایه باید تاثیر تورم را از آن خارج و بعد آن را محاسبه کرد، در اکثر موارد هم این پایه مالیاتی به خانه و املاک مربوط است، بدین معنی هزینههایی که دولت و شهرداری در مناطق شهری و مسکونی انجام میدهند، مالیات آن را با جداکردن تاثیر تورم از آن محاسبه میکنند.»
محمد طبیبیان: امکان اخذ مالیات از خانههای خالی وجود ندارد
محمد طبیبیان اقتصاددان با اشاره به اینکه برای افزایش درآمدهای مالیاتی به منظور جایگزینی درآمدهای نفتی باید فشاری به مردم وارد نشود، گفت: «در این بین باید با برنامهریزیهایی که انجام میشود، کمترین فشار به مردم عادی وارد شود، همچنین با توجه به رکودی که بر فضای اقتصادی کشور حاکم است، اگر فشار مالیاتی مضاعفی به واحدهایتولیدی وارد شود، آنها در معرض تعطیلی قرار میگیرند.»
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که یکی از پایههای جدید مالیاتی که دولت قصد اجرای آن را دارد، مالیات بر خانههای خالی است، آیا این امر عملی است، اظهار داشت: «اخذ مالیات از خانههای خالی معنی ندارد، چرا شناسایی خانه خالی عملا غیر ممکن است و دردسرهای فراوانی دارد، بنابراین در عمل نمیتواند از چنین چیزی استفاده کرد.»
طبیبیان افزود: «دولت باید برای کاهش وابستگی بودجه خود به درآمدهای نفتی هزینههای خود را کاهش داده و مواردی که اضافی است را حذف کند.»
این کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به اینکه دولت باید یارانه افراد پردرآمد را حذف کند، اضافه کرد: «با توجه به بررسیهایی که صورت میگیرد دولت میتواند، به راحتی افراد ثروتمند را از لیست یارانهبگیرها خط بزند.»
وحید شقاقی شهری: سه اصلاح بزرگ در ساختار اقتصادی کشور باید انجام شود
وحید شقاقی شهری کارشناس مسائل اقتصادی با بیان اینکه برای کاهش سهم درآمدهای نفتی باید سه اصلاح بزرگ در ساختار اقتصادی کشور انجام شود، گفت: «اصلاحات در نظام مالیاتی، یارانهای و مولدسازی درآمدهای دولت باید انجام شود، در صورتیکه اجرای این کارها زمانبر خواهد بود.»
وی افزود: «این اصلاحات نیاز به بستر و زیر ساختهای زیادی است که باید ایجاد شود، در این راستا یکسری از زیر ساختها مربوط به قوانین و مقررات است، به عنوان مثال در حوزه افزایش پایههای مالیاتی این، موارد اول باید در دولت به تصویب برسد و بعد از آن نیز در قالب لایجه به مجلس فرستاده شود.»
این کارشناس مسائل اقتصادی اضافه کرد: «در ادامه برای اجرای این پایههای جدید مالیاتی اعم از مالیات بر خانههای خالی، عایدی سرمایه و... نیاز به بانکهای اطلاعاتی است و دادههایی باید در دسترش باشد، تا بتوان بر اساس آن اقدام کرد.»
شقاقی ادامه داد: «در حوزه یارانههای پنهان نیز باید قیمتحاملهای انرژی مورد اصلاح قرار بگیرد و یارانه افراد پردرآمد نیز حذف شود، تا اصلاحات یارانههای نیز صورت گیرد.»
آلبرت بغزیان: بودجه کشور در سال آینده انقباظی خواهد بود
آلبرت بغزیان کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به اینکه دولت میتواند درآمدهای نفتی را به صندوقهای بین نسلی همچون صندوق توسعه ملی واریز کند، اظهار داشت: «دولت برای کاهش بودجه به درآمدهای نفتی باید دو اقدام را در حوزه مالیاتی در دستور کار خود قرار دهد، اولا پایههای مالیاتی جدید از جمله مالیات بر عایدی سرمایه و خانههای خالی را اجرایی کند و دوما نیز برخی از معافیتهای مالیاتی را که اعمال کرده آنها را لغو کند.»
وی افزود: «البته در وضعیتی که در رکود به سر میبریم نرخهای مالیاتی نباید افزایش پیدا کند، بلکه در مقابل آن باید هزینهها کاهش پیدا کند، بر این اساس بودجه کشور انقباطی خواهد بود و برای چند وقتی باید صرفه جویی را در دستور کار قرار داد.»
این استاد دانشگاه اضافه کرد: «افزایش قیمت حاملهای انرژی به منظور افزایش درآمدهای دولت نیز هزینه تولید در کشور را افزایش خواهد داد، این درحالیست که دولت باید یارانهها را هدفمند کند، چرا که این امر از اهمیت بسزایی برخوردار است در شرایطی که قصد بر این است سهم نفت از بودجه کاهش یابد.»
بغزیان تاکید کرد: «دولت باید یارانه افراد پردرآمد و ثروتمند را قطع کند، چراکه آنها هیچ نیازی به این مبلغ ندارند و در مقابل این مبلغ باید صرف زیرساختهای کشور شود.»
بصیری: سفر ظریف به فرانسه حاکی از چراغ سبز غرب به ایران است
وبگاه خبری خبرآنلاین در گفت و گو با محمد علی بصیری، کارشناس حوزه بین الملل، عنوان کرد: «روزهای مهمی در پیش است» جمله ای که ظریف بعد از سفرناگهانی خود به جنوب فرانسه عنوان کرد. برجام کلید واژه همه مذاکرات دور و نزدیک این روزهای مقامات تهران و اعضا باقی مانده بر سر این پیمان بین المللی شده است. ظاهرا همه این کشورها تلاش دارند تا انچه از برجام بجا مانده است را حفظ کرده و نگذارند نتیجه مذاکرات دو ساله خود از بین برود. شاید از همین رو وزیر خارجه جمهوری اسلامی به فاصله تنها یک روز دوبار با مقامات فرانسه انهم دقیقا هم زمان با نشست گروه ۷ پشت یک میز قرار می گیرد و نشان می دهد که هنوز برای نجات برجام هر پیشنهادی قابل چانه زنی و فکر کردن است. حال این مذاکرات به چه نتایج قابل قبول منتهی شود بزودی روشن خواهد شد اما تاریخ تلاش مرد کارکشته عرصه دیپلماسی خود را علارغم تحریم آمریکا فراموش نخواهد کرد. اتقاقات دو روز اخیر از نگاه تحلیلگران بی طرف در داخل و خارج دور نماند.
چنانچه محمد علی بصیری کارشناس حوزه بین الملل در این باره می گوید: «همانطور که می دانید آقای مکرون بین ایران و بقیه اعضا برجام واسطه شده و پیشنهاد کاربردی برای کاهش بخشی از تحریم های آمریکا علیه ایران را ارایه داده است. بر این اساس طبق پیشنهاد فرانسه به صادرات ایران ظرفیت داده شده، همچنین ظرفیت مالی تا سقف ۱۵ میلیارد دلار ایجاد شود تا این مقدار از طریق فروش نفت به ایران منتقل شود. مشروط بر این که ایران هم گام بعدی در خصوص تعدیل تعهدات خود در برجام را بر ندارد. ظاهرا این پیشنهادی بوده که ایران هم با آن مخالفتی نداشته است ولی شروط و چانه زنی ها وجود داشته است. البته تا همین جا حرکت فوق، خود چراغ سبزی از سوی آمریکا و غرب برای ایران بوده تا ایران مقدماتی برای ادامه مذاکرات ایجاد کند. ظاهرا بقیه اعضا بر این موضوع نظر مثبت داشته اند. حتا امریکایی ها نیز با ان مخافت نکرده اند. بعد از ملاقات اولیه ای که اقای ظریف با اقای مکرون رییس جمهور فرانسه داشت و بعد به تهران بازگشت و مسایل مطرح شده را ارایه داده است حالا احتمالا با حضور در محل نشست گروه ۷ در جنوب فرانسه بلافاصله پیام دیگری را از طرف ایران ارایه شده است تا در خلال نشست با وزیرخارجه فرانسه و احتمالا اقای مکرون و شاید اعضا دیگر گروه ۷ مذاکراتی انجام شود و از ان نتایجی حاصل شود. در این باره رسانه ها بیشتر تحلیل کرده و درباره آن مانور می دهند.»
ارزیابی شما از این سفر و دیپلماسی که وزیر خارجه در پیش گرفته است چیست؟
ببنید ما اکنون در شرایط جنگ اقتصادی با امریکا قرار داریم. آمریکایی ها با حداکثر تحریم ها و فشارها و حتا از راه رسانه و دیپلماتیک و نظامی در تلاش بوده اند تا ایران را تسلیم خواسته های خود کنند و در نهایت با شرایط آنها، ایران را پای میز مذاکره حاضر کنند. متقابلا ایران هم از همین ابزارها همزمان برای خنثی کردن این فشارها استفاده کرده است. یعنی هم به نوعی حضور رسانه ای و تبلیغ رسانه ای خوب داشته است، هم مقابله نظامی و امنیتی را بخوبی پیش برده است. همچنین بحث حضور دیپلماتیک در مجامع مختلف و مقابله با زیاده خواهی آمریکا را در برنامه خود داشته است. در این رابطه وزارت خارجه و شخص آقای ظریف عملکرد خوبی داشته اند و خروجی ان هم این است که در حال حاضر ایران تقریبا فشار اصلی تحریم ها را پشت سر گذاشته است و به یک نوع ثبات اقتصادی و کنترل ارز دست پیدا کرده است. در این خصوص تحلیل دولت مردان این است که ایران از اصل فشارها عبور کرده است و ما می توانیم شرایط را بهترمدیریت کرده و به پیش رویم. این موضوع را آمریکا و غربی ها متوجه شده اند واحتمالا در این شرایط که اوج فشار هم وجود دارد قصد دارند از مذاکرات نتیجه گیری کنند. ایران هم بدش نمی اید که امتیاز قابل ملاحظه ای را بدست آورد. مجموع این شرایط دست به دست هم داده که این رفت و آمدها هر چه بیشتر و سریعتر شود تا شاید دو طرف بتوانند، نتیجه ملموس تری را از این مذاکرات بدست اورند.
با وجود بازتاب مثبت سفر اخیر اقای ظریف در رسانه ها و محافل سیاسی جهان اما در داخل از سوی برخی رسانه ها حملات تازه ای علیه وزیر خارجه آغاز شده است. نظر شما در این باره چیست؟
ببینید جناح ها، جریانها و رسانه ها آزاد هستند تا دیدگاه های خود را مطرح کنند. این حرکت ها نمی تواند نتیجه گیری صدرصدی باشد. یعنی بخاطر نگاههای منفی نمی شود کل رفت و آمدها و سفرها خودسرانه یا بی نتیجه قلمداد شوند! وزارت خارجه و وزیر خارجه وظیفه دارد از هر فرصتی که پیش می اید استفاده کند تا اهداف سیاست خارجی یک کشور را به پیش ببرد. بویژه در کشوری که در اوج جنگ اقتصادی و بحران قرار دارد انتظار می رود چنین حرکت هایی استمرار پیدا کند. یعنی از بعد کارشناسی و تخصصی حرکت های آقای ظریف در این شرایط، قابل تقدیر و تحسین است. اگر این تلاش ها نمی بود و این حرکت ها انجام نمی شد، جای نقد داشت. خصوصا اگر بتوان از این تحرکات نتیجه مثبتی را حاصل کرد، که ظاهرا بنا بر تحلیل کارشناسان بی طرف بعد های مثبت این سفر بیشتر تایید شده است.
فلاحتپیشه عضو کمیسیون امنیت ملی: احتمال مذاکره ایران و آمریکا ضعیف است؛ ایران به یک موضوع جدی در انتخابات آمریکا تبدیل خواهد شد
عصرایران در گفتوگو با حشمت الله فلاحت پیشه، آورده است: عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه امکان مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی را ضعیف می دانم، ادامه داد: موضعی که آقای ترامپ دارد گشایش یکسری نقاط اختلافی است که اتفاقا بر ۱۸ نقطه اختلافی با ایران تاکید کرد.
ترامپ هنوز به دنبال یک حریف ضعیف شده است و الگوی او کره شمالی است و تا زمانی که ترامپ ایران را به عنوان کشوری همانند کره شمالی تلقی می کند ایران با آنها مذاکره نخواهد کرد.
نماینده اسلامآباد غرب و دالاهو(کرمانشاه) خاطر نشان کرد: ایرانیها هیچگاه در طول تاریخ اینگونه با کسی مذاکره نکردهاند ضمن اینکه زمان مرگ مذاکره با کره شمالی هم برای آمریکا فرارسیده است.
فلاحت پیشه درمورد اینکه آیا ترامپ برای پیروزی در انتخابات آینده آمریکا ممکن است با شرایط ایران کناربیاید و با برداشتن شروطش با ایرانی ها پای میز مذاکره بنشیند گفت: واقعیت این است که موضوع ایران به یک موضوع جدی در انتخابات آمریکا تبدیل خواهد شد و آقای ترامپ مجبوراست بخش عمده ای از انرژی خودش را صرف این موضوع کند و حتی ممکن است شرایط به گونه ای شکل بگیرد که ترامپ مجبور باشد از بخشی از مواضع و بلوف های سیاسی خودش عدول کند تا بتواند در مقابل ایران به گونه ای عمل کند که ایران به نقطه ضعف انتخاباتی اش تبدیل نشود.
وی تصریح کرد: ترامپ کسی است که به عنوان پدر عمل گرایان سیاسی امروز در آمریکا خودش را نشان داده است وآن چیزی که برایش مهم است اهداف انتخاباتیاش است هرچه به هدف انتخاباتی اش نزدیک می شود مجبور است موضوع ایران را به حل نزدیک کند کما اینکه معلوم نیست تا آن زمان ایرانی ها وارد چنین فضایی شوند چون روز به روز اعتماد به ترامپ ازبین می رود به گونه ای که دیگراعتمادی به وی نیست.
این نماینده مجلس درمورد این تحلیل که ممکن است به دلیل فشارهای اقتصادی که در حال حاضر در ایران جود دارد حکومت مجبور به مذاکره با آمریکا شود، خاطر نشان کرد: به رغم اینکه بیش از یکسال ار تحریم های جدی آمریکا علیه ایران می گذرد اما آمریکای ها نتوانستند به اهداف و نتایجی که می خواستند برسند، ایرانیها توانستند یک بودجه را بگذارند و برای همه مشخص است که الان عمده مشکلات ناشی از ضعف مدیریتی است و نه مشکلات ناشی از تحریمها.
حفظ بازارهای خارجی، پاشنه آشیل اقتصاد؛ چه کسانی مشتریان خارجی را پراندند؟
وبگاه خبری خبرآنلاین در گفت و گو با علی قنبری، استادیار دانشگاه تربیت مدرس و مدیر عامل سابق شرکت مادر تخصصی بازرگانی ایران، آورده است: طی دو سال گذشته وضع تعرفه های گمرکی برای واردات و تغییر در قوانین صادرات مانند ممنوعیت مقطعی صادرات برخی کالاها با هدف کنترل قیمت و میزان عرضه در داخل مورد انتقادات فراوانی قرار گرفت. تورم صادراتی و به عبارتی تخلیه کالا از بازارهای داخلی به دلیل جهش نرخ ارز به گونه ای حجم کالا را در بازارهای داخلی کاهش داد که در مقاطعی از زمان صادرات اقلامی مانند گوشت، تخم مرغ، سبزیجات، برنج، گندم و ... توسط دولت ممنوع اعلام شد. در این بین سودجویی افرادی که درآمدهای ارزی ناشی از صادرات این کالاها را بر منافع ملی و حفظ مشتریان داخلی ارجح دانستند خسارات پنهانی را متوجه اقتصاد کشور کرد.
بی اعتمادی مشتریان خارجی به دنبال عدم تامین کالاهایی که مورد ممنوعیت صادراتی قرار گرفته بودند آن هم درست در زمانی که تبادل کالا با کشورهای دیگر از اهمیتی دوچندان برخوردار است باعث شد تا کشورهای رقیب مانند ترکیه به سرعت جایگزین شده و با تامین این کالاها مشتریان خارجی را از ان خود کنند.
علی قنبری، استادیار دانشگاه تربیت مدرس و مدیر عامل سابق شرکت مادر تخصصی بازرگانی ایران ضمن استقبال از تصمیم اخیر دولت مبنی بر پایان ممنوعیت صادراتی برای تامین نیاز داخلی گفت: کشورهای جهان اکنون روابط اقتصادی میان خود را براساس مزیتهای نسبی تنظیم میکنند و هر آن چیزی را که صرفه نسبی دارد تولید و صادرات میکنند و در مقابل آن کالاهایی که صرفه اقتصادی برای کشور دارد را وارد میکنند. در این ظرف تنها چیزی که اهمیت دارد مساله منافع ملی طرفین است و خوب است که ایران نیز به این سمت برود.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر خودکفایی و درک امروزی از آن گفت: امروز به دلیل گسترش ارتباطات، ما در جهان کوچکتری نسبت به گذشته زندگی می کنیم به همین منظور نباید خودکفایی را با همان درک سنتی فهم کنیم. امروز دیگر مصرف کالاهایی که فقط در داخل تولید می شود عملی نیست. اکنون کشورها براساس نیاز خود اقدام به صادرات یا واردات می کنند که اگر به نکات جانبی آن توجه شود میتواند به سود کشور تمام شود.
معاون سابق وزیر جهاد کشاورزی تصریح کرد: اکنون کشوری که واردکننده کالای دیگری می شود عملا برای صادرات آینده خود به کشور مبدا برنامهریزی میکند. این میان مشکل صادرکنندگان ما در این بود که هر گاه نیاز داخلی دچار مساله میشد، سریعا صادرات همان کالا را ممنوع می کردند. حال آن که در جهان امروز مطمئن نبودن و عدم اعتماد طرفین سبب می شود شراکت اقتصادی کوتاهتر و کوچکتر شود.
قنبری با اشاره به ضرورت واردات کالاهایی که تولید آنها در داخل به هر دلیلی صرف نمیکند، خاطرنشان کرد: به نفع کشور است که برای کالاهایی که میتواند صادر کند، صادرات را در دستور قرار داده و مشتریان خارجی خود را از استمرار و تداوم تامین کالا مطمئن کند. از سوی دیگر هر جایی که تولید در ایران صرفه اقتصادی یا اجتماعی و حتی محیط زیستی ندارد، واردات جایگزین تولید داخل شود.
ردهبندی سنی جلوی اصلاحیههای سلیقهای را میگیرد
وبسایت خبری خبرآنلاین در گفت و گو با سعید ابوطالب و جواد طوسی درباره ردهبندی سنی فیلمهای سینمایی که به تازگی اجرایی شده پرداخته و آورده است: ردهبندی سنی فیلمهای سنی با اعلام اسامی هیاتی که در سال آینده قرار است محصولات سینمای ایران را ردهبندی کنند و انتشار آییننامه وارد فاز اجرایی شد. حالا هیاتی سی نفره از کارشناسان و برنامهسازان و نویسندگان قرار است فیلمهایی که از این به بعد در صف اکران قرار میگیرند را بررسی کنند و براساس نظر این هیات برای آنها رده سنی در نظر گرفته میشود. براساس آییننامهای که برای این اتفاق در نظر گرفته شده است به فیلمهای در حال اکران براساس ردهبندی سنیشان سالن سینما اختصاص داده میشود و در حقیقت فیلمهایی که برچسب مثبت هجده میخورند تعداد سالنهای کمتری به نسبت دیگر فیلمها در اختیار خواهند گرفت.
انتشار اخبار مربوط به آییننامه درجهبندی سنی فیلمها در سینماها و اعلام اسامی هیات اجرایی آن در روزهای گذشته واکنشهای متفاوتی را در پی داشته است. سعید ابوطالب مستندساز و کارشناس فرهنگی و جواد طوسی منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرآنلاین نکاتی را درباره این طرح و اجرای آن مطرح کردند که در ادامه میخوانید.
سعید ابوطالب: ممیزی را به دست تهیهکننده بسپاریم
سعید ابوطالب با بیان اینکه لازم است محصولات فرهنگی و مشخصا فیلمها با قید رده سنی تولید شود، گفت: با ردهبندی سنی فیلمها و دیگر محصولا ت فرهنگی مثل انواع بازیها، موسیقی و کتاب موافق هستم زیرا چنانچه محصولات فرهنگی برای گروه خاصی تولید میشود از نظر طبقه اجتماعی، میزان تحصیلات و علایق فرهنگی و جغرافیایی طبیعتا نیاز به ردهبندی سنی هم هست.
وی ادامه داد: ردهبندی سنی شامل فیلمهای تلویزیونی، سینمایی و مستندهای اجتماعی که نقش اطلاعرسانی و بازدارنده دارند میشود اما قبل از اینکه به سمت ردهبندی سنی فیلمها برویم لازم است که فرهنگسازی شود و به خانوادهها آموزشهای لازم داده شود زیرا در این صورت خانوادهها مطلع هستند.
این کارشناس فرهنگی همچنین گفت: باید یک نوع استاندارد مشخصی وجود داشته باشد، اینکه هر فیلمسازی بخواهد براساس نظر شخصی خودش آن را اعمال کند ممکن است موثر نباشد و خانوادهها بعد از مدت زمان کوتاهی آن را اجرایی نکنند. بنابراین نیاز به استانداردسازی دارد که چرا میگوییم فیلمی برای زیر به عنوان مثال شانزده سال مناسب هست یا نیست.
ابوطالب ادامه داد: بهتر است ابتدا آییننامه مشخصی وجود داشته باشد و بعد به سمت یکسانسازی در لوگو، تبلیغات محیطی و آنونس فیلم برویم تا خانوادهها قبل از انتخاب فیلم آگاه باشند که فیلمی که برای دیدن انتخاب کردهاند چه خصوصیاتی دارد.
وی با بیان اینکه در طرح ردهبندی سنی اگر خانوادهها توجیه شوند و اثربخشی آن را بدانند خودشان پیشگام میشوند، گفت: اگر بخواهیم کمتر توسط نهادهای حاکمیتی و دولتی اعمال ممیزی کنیم باید آموزش دهیم و این امر را به تولیدکننده های فیلم و محصولات فرهنگی بسپاریم. قطعا اگر تهیه کننده ها مقیاس ها و معیارهای دستگاه های دولتی را بدانند خودشان به سمت اعمال آنها در فیلم ها و محصولاتشان میروند.
این مستندساز یادآور شد: ممیزی میتواند در حوزههای امنیتی، اخلاقی و ... باشد که اگر این موضوع تعریف داشته باشد خود سازندهها آن را ممیزی میکنند. هر فیلمسازی علاقمند است تا محصولش بیشتر دیده شود و تاثیر بیشتری داشته باشد و نمیخواهد جامعه آن را پس بزند و حتی ممکن است بازگشت سرمایه نیز برایش مهم باشد بنابراین ممیزی را باید به دست تهیه کننده فیلم بسپاریم البته به شرطی که معیارها و مقیاس های دستگاه های دولتی را بدانند و خودشان این کار را انجام دهند که یکی از آنها ردهبندی است. اینکه بدانند کدام موضوعات، مولفهها و تصاویر برای کودکان و گروههای سنی خاص مناسب نیست و خودشان مشخص کنند.
جواد طوسی: برای اجرای ردهبندی سنی نیاز به تولیدات زیادی داریم
جواد طوسی با بیان اینکه ردهبندی سنی امری غیرمعقول نیست و در سایر کشورها سالهاست اجرا می شود، گفت: چنین طرحی در صورتی می تواند مبتنی بر نگاه دقیق و کارشناسانه باشد و نتیجه موفقی داشته باشد که در چرخه تولید با فیلمهایی با موضوعات متنوع مواجه باشیم و مضامین در یک قالب حرفهای تولید شود.
این منتقد سینما ادامه داد: متاسفانه در سینمای ایران هنوز جایگاه بخش خصوصی مشخص نیست و بیشتر سیاستهای دولتی اعمال میشود که در درازمدت منتج به نتیجه دلخواه نخواهد شد.
وی با بیان اینکه تنوع و تکثر در ردهبندی سنی فیلمها بسیار مهم و تاثیرگذار است، بیان کرد: در همه جای دنیا در کنار سینمای فانتزی سینمای وحشت، اجتماعی، اکشن و ... تولید منطقی و قابل توجهی دارد. باید توجه داشت که تولیدات باید همراه با نگاه کارشناسانه و تقسیم کار درست باشد.
طوسی با بیان اینکه باید نسبت به اجرای ردهبندی سنی نگاه ریشهای داشته باشیم، یادآور شد: کمیتهای که برای ردهبندی سنی تشکیل شده با تعدادی که دارد باید توجه داشته باشد که تصمیماتشان خدشهای برای بازگشت سرمایه فیلمها وارد نکند.
وی ادامه داد: برای اجرای طرح ردهبندی باید تولیدات سینمای ایران زیاد باشد که اگر به دلیل محدودیت سنی فیلمی تعدادی از مخاطبان را از دست داد گروه مخاطبان دیگری مختص به خود داشته باشد.
طوسی یادآور شد: برای اجرای این کار اگر نگاه کنترلکننده را در دستور کار قرار دهیم قطعا به بازگشت سرمایه و چرخه اقتصادی لطمات زیادی وارد خواهد شد. در ردهبندی سنی فیلمها، مخاطبان باید طوری جذب فیلم شوند که خود مبلغ فیلم برای خانوادهها، دوستان و افراد دیگر باشند. در این راه باید سیکل قانونمندانه را نهادینه کنیم مبنی بر اینکه اگر قرار است شرایط سنی اعمال شود، مجاری دیگر و اشخاص حقیقی و حقوقی خارج از حوزه وزارت ارشاد اعمال سلیقه نکنند و برخورد مداخلهآمیز نداشته باشند.
طوسی با بیان اینکه راهاندازی این هیات برای ردهبندی سنی خوب است گفت: اجرای این طرح مشروط بر این است که در کنار آن نگاه کارشناسانه در تولید را در دستور کار قرار دهیم تا براساس آن به تنوع و تکثر برسیم و فیلمهایی که ردهبندی سنی میشوند فیلمهایی باشند که در قالب حرفهای قرار گرفته باشند که در این صورت مرزبندی فیلمها اشکالی ندارد.
دوره مدیریتی انصاریفرد؛ رویایی یا منفی؟
به گزارش وب سایت خبری پارسینه؛ محمدحسن انصاری فرد پیشکسوت پرسپولیس برای دومین بار در دو دهه اخیر به عنوان مدیرعامل در پرسپولیس حضور خواهد یافت. انصاری فرد جانشین ایرج عرب شده که کمتر از یک سال بر مسند مدیریتی باشگاه پرسپولیس تکیه زده بود و به دلیل نارضایتی مدید هواداران از سمت خود کنار رفت.
انصاری فرد قبلا و در دوره پنجم و ششم لیگ حرفه ای مدیرعامل پرسپولیس بود و جای خود را به حبیب کاشانی داد. او تا هفته گذشته مدیریت کمیته فوتسال را برعهده داشت که به دلایلی اقدام به ترک این پست کرد که ممکن است تصمیم آن روز بی ارتباط به ماجرای مدیریت او در پرسپولیس نباشد.
هنوز نام انصاری فرد به طور رسمی به عنوان مدیرعامل پرسپولیس اعلام نشده، اما به نظر می رسد او گزینه نهایی وزارت ورزش برای این پست باشد. در صورت حضور انصاری فرد به جای ایرج عرب او چهارمین مدیرعاملی است که در دوره مسعود سلطانی فر عهده دار کار باشگاه پرسپولیس می شود.
بعد از اعلام بازگشت انصاری فرد به عنوان مدیرعامل، موجی از شادی بین هواداران پرسپولیس در فضای مجازی شکل گرفت اما حقیقت ماجرا در دوران مدیریت انصاری فرد آیا برآیندی مثبت است یا منفی؟ تصور قالب این است که دوران باشکوهی در دوران انصاری فرد وجود داشته اما برخی ریزه کاری ها اصولا به دلیل هیجان بالا دیده نمی شود.
انصاری فرد بعد از روی کار آمدن، با آری هان به توافق رسید و توانست او را به عنوان سرمربی به ایران بیاورد. دوران بحرانی پرسپولیس خیلی زود توسط مربی هلندی به پایان رسید و او توانست پرسپولیس را به فینال جام حذفی برساند. اما عدم قرارداد محکم با او باعث شد تا اری هان خیلی زود ایران را ترک کند.
مصطفی دنیزلی مربی بعدی بود که توسط انصاری فرد به عنوان سرمربی پرسپولیس منصوب شد و هدایت این تیم را برعهده گرفت. دنیزلی پرسپولیس را به مقام سوم لیگ برتر رساند و یک مقام نایب قهرمانی در جام حذفی برای این تیم کنار گذاشت اما در کسب عنوان قهرمانی ناکام ماند.
نکته منفی مدیریتی انصاری فرد اما کسر شش امتیاز به دلیل بدهی به بازیکنی به اسم «رافائل» بود که نتوانستند ۱۸۰ هزار دلار از قرارداد این بازیکن را پرداخت کنند تا در فصل بعد رفتن انصاری فرد کسر شش امتیاز یقه تیم افشین قطبی را بگیرد. اما با این حال آن تیم به مقام قهرمانی در لیگ برتر رسید.
روایت «باهنر» از میزان رانتجویی ممکن در میان نمایندگان مجلس
جامعه خبری تحلیلی الف در گفت وگو با محمدرضا باهنر فعال سیاسی اصولگرا، آورده است: این فعال اصول گرا میگوید از مجموع نمایندگانی که وارد مجلس میشوند حداکثر شاید ۱۰ الی ۱۵ درصد وارد جریانهایی شوند که از رانت یا فرصت رانت استفاده کنند و ۵ یا ۶ درصد هم ممکن است از رانتهای بزرگتری استفاده کنند بنابراین در این زمینه نباید بزرگ نمایی و اغراق شود.
باهنر درباره موضوع تخلف نمایندگان می افزاید: هر چند باید گفت نمایندگی مجلس امکان دسترسی به رانت را به وجود می آورد اما در دوران حضورم در مجلس که سالها از مدیران و هیات رئیسه مجلس بودم نماینده ها را طبق آیین نامه داخلی مجاز میکردیم که یا از مجلس حقوق بگیرند یا از دستگاهی که کارمندش هستند. شاید همین الان هم اینگونه باشد مثلا کسانی که از وزارت بهداشت یا دستگاه های دیگر حقوق میگرفتند حاضر نیستند آن حقوق را رها کنند و فقط حقوق نمایندگی را بگیرند. یعنی حقوق نمایندگی کمتر است. اما ممکن است برخی مثلا معلم یا پاسدار بوده باشند و بالعکس عمل کنند یعنی حقوق نمایندگی خیلی بیشتر از حقوق شغل آنها بوده باشد.
وی درباره حقوق نمایندگان تاکید می کند: یک نماینده برای دفاتر نمایندگیاش در حوزه انتخابیه از مجلس پول میگیرد. اما حقوق کارمندان دفتر یک نماینده را به حساب نماینده واریز میکنند. بنابراین پول دفتر، کارمندان و راننده اش را به حساب او میریزند که شخص نماینده با آنها قرارداد ببندد در طی چهار سال نمایندگی اش حقوق آنها را بپردازد. یا مثلا مجلس به نمایندگانی که مجبور به سفر به حوزه انتخابیه خود هستند، در ماه یک بار هزینه سفر آنها به حوزه انتخابیه شان با هواپیما را پرداخت می کند. یک کارمند اداری ممکن است علاوه بر هزینه سفر و رفت و آمد حق ماموریت و مزایای دیگری هم دریافت کند اما به نماینده اینها تعلق نمیگیرد. الان را اطلاع ندارم اما ما برای تلفن نماینده ماهیانه حدود صد هزار تومان در نظر میگرفتیم. درحالی که برخی نمایندگان بودند که هزینه تلفن آنها ماهانه ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزارتومان هم میشد. پس ممکن است اگر همه اینها را جمع کنیم همان ۲۰ میلیون بشود ولی آنچه که به خود نماینده می رسد حدود ۷ یا ۸ میلیون است. هرچند از وضعیت الان اطلاعی ندارم.
باهنر تصریح می کند: این حق را به من بدهید به عنوان کسی که حدود ۱۵۰۰ نماینده را در دوران حضورم در مجلس دیده ام که همکارم شده اند و تجربه ای دارم مطلبی را بگویم و درصدی را اعلام کنم. تصور من این است که از مجموع نمایندگانی که وارد مجلس میشوند حدود ۱۰ الی ۱۵ درصد وارد جریانهایی میشوند که از رانت یا فرصت رانت استفاده کنند البته این به معنای دریافت زیرمیزی و... نیست مثلا کارمند جایی است و درخواست انتقال خودش را به شرکت نفت یا فولاد یا... می دهد. البته ۵ یا ۶ درصد هستند که رانتهای بسیار بزرگتری را استفاده میکنند.
به گفته وی حتی حدود ۲۰ در صد از نمایندگان هستند که بعد از پایان دوران نمایندگی وضع مالی بدتری هم پیدا میکنند.
«مبین» سلاح استراتژیک ایرانی با RCS کمتر از کروزهای تاماهاوک/ فرزند خلف «کرار» کروز است یا پهپاد؟
وبسایت خبری تحلیلی مشرق گزارش داد: نمایشگاه هوا-فضای ماکس ۲۰۱۹ از روز سه شنبه ۵ شهریورماه در مسکو پایتخت روسیه آغاز به کار کرده و بسیاری از کشورهای جهان به معرفی جدیدترین دستاوردهای خود در این حوزه می پردازند. غرفه کشورمان نیز همچون ادوار گذشته، حضوری موثر در این نمایشگاه داشته و یک سامانه جدید که هم شباهت های زیادی به موشک کروز و هم پهپادهای مدرن دارد را به نام "مبین " رونمایی کرده که نشان دهنده توسعه نسل جدیدی از سامانه های آفندی ایرانی است. با نگاهی به شکل ظاهری و البته مشخصات آن می توان این گونه در نظر گرفت که از حضور در نبردهای اخیر در منطقه و رصد آنها تجارب خوبی گرفته شده و ایران به سمت نسل جدیدی از سلاح ها رفته است.
این سلاح جدید دارای وزن کلی ۶۷۰ کیلو، سر جنگی ۱۲۰ کیلوگرمی، سرعت ۹۰۰ کیلومتر در ساعت، توان پرواز در ارتفاع ۱۳ کیلومتری تا ۱۰ متری از سطح زمین، برد ۴۵۰ کیلومتری و فاصله دو دهانه بال در حدود ۳ متر است. این پهپاد یا موشک کروز از موتور جت بهره برده و در مرحله میانه راه از هدایت ترکیبی TERCOM و DCMAC استفاده می کند و با توجه بهره بردن از این سامانه های هدایتی به احتمال فراوان با یک موشک یا پهپاد خاص حمله به اهداف زمینی طرف هستیم. "مبین" بر اساس اطلاعات اعلام شده در نمایشگاه ماکس می تواند از طیف متفاوتی از سیستم های هدایتی برای حمله در فاز نهایی خود استفاده کند که البته به جزییات نوع این سامانه ها اشاره ای نشده است.
موشک کروز مبین در غرفه ایران در نمایشگاه ماکس ۲۰۱۹
سامانه های ترکام و دی اس ام ای سی نیز در حقیقت از یک خانواده به حساب آمده و بر اساس تطابق تصاویر (هوایی و ماهواره ای) تهیه شده از مسیر مورد نظر با کامپیوتر داخل موشک، به جهت یابی و یافتن مسیر صحیح کمک می کند که این سیستم های ناوبری به طور معمول در اکثر موشک های کروز هواپرتاب در دنیا مورد استفاده است. در شهریور ماه سال ۹۳ و در جریان روز صنعت دفاعی، از نسل جدیدی از پهپادهای ایرانی یعنی مهاجر ۴ رونمایی شد. این پهپاد قابلیت تهیه نقشه های فتوگرامتری را داشته و بایستی به این نکته اشاره کرد که نقشه های توپوگرافی جزء زیر مجموعه های نقشه های فتوگرامتری هستند. این نقشه ها را می توان در سامانه های هدایتی مورد نظر استفاده کرد.
شمایه سامانه های هدایتی TERCOM و DCMAC
یک نکته مهم درباره این موشک یا پهپاد انتحاری، سر جنگی تقریبا سبک آن است که نشان می دهد طراحان ایران به سمت افزایش دقت و البته کاهش وزن سر جنگی رفتند تا با استفاده از ترکیب این دو مسئله از خسارت های جانبی جلوگیری کنند. تجربه درگیری های اخیر در منطقه خاورمیانه نشان داده است که گروه های تروریستی مثل داعش یا النصره علاقه خاصی به پنهان شدن در مناطق پر جمعیت غیر نظامی دارند و این کار را برای نیروهای خودی بسیار سخت و شاید در مواردی غیر ممکن کند. رفتن به سمت این دقت بیشتر و البته سر جنگی سبک تر توان درگیری در این شرایط را به نیروهای خودی اعطا خواهد کرد. البته درباره نوع خاص سر جنگی این موشک نیز اطلاعات دقیقی ارائه نشده و صرفا به این مسئله که این سلاح می تواند انواع سرهای جنگی را حمل کند اشاره شده است.
نکته مهم دیگر این که اعلام شده است محموله های مختلفی نیز در داخل این موشک نیز می تواند نصب شده (احتمالا سامانه های شناسایی) و این مسئله نیز مطرح شده که این موشک با پرواز در ارتفاع ۱۰ متری توان پروازی به مدت ۴۵ دقیقه را دارد. این احتمال وجود دارد که امکان استفاده از مبین در نقش یک پهپاد شناسایی نیز وجود داشته باشد. اما مسئله مهم و جالب سطح مقطع راداری مبین است که منابع ایرانی در جریان نمایشگاه ماکس آن را ۰.۱ متر مربع اعلام کردند. نکته جالب برای مقایسه این که می توان برای نمونه به این مسئله اشاره کرد که سطح مقطع راداری اعلام شده برای موشک کروز آمریکایی تاماهاوک در حدود ۰.۵ متر مربع است. این سطح مقطع راداری به همراه توان پروازی در ارتفاع ۱۰ متری مقابله با مبین را برای هر سیستم دفاع هوایی امری بسیار مشکل می کند.
برای نمونه می توان به عملکرد سیستم دفاع هوایی عربستان سعودی در مقابل پهپادها و موشک های کروز یمنی در ماه های اخیر اشاره کرد که با وجود برخورداری از سامانه های پاتریوت، آواکس و جنگنده های اف ۱۵ نسل جدید باز هم مغلوب این سامانه های یمنی شدند. مشخصا سیستم های مورد استفاده توسط ایران سیستم هایی بسیار پیشرفته تر است و مقابله با آنها بسیار سخت تر است.
محمد هاشمی: روحانی به پیشنهاد دیدار با ترامپ بسیار جواب پخته و منطقی داد/ مذاکره با شروطی که رئیسجمهور گذاشت منافاتی با منافع ملی ندارد
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز در گفت و گو با محمد هاشمی، فعال سیاسی اصلاح طلب، آورده است: واقعبینانهترین توصیفی که از وساطت پرزیدنت مکرون بین ایران و آمریکا میتوان داشت، آن است که دو طرف اصلی مشاجره، با پادرمیانی فرانسویها موافقت کردهاند.
ترامپ با وجود آنکه گفته بود از چندوچون اقدامات مکرون، ازجمله حضور ظریف در بیاریتز، علم و اطلاعی ندارد و بعد هم تا آنجا پیش میرفت که گفت جدا از نداشتن آگاهی از کارهای مکرون، چندان هم نیازی به میانجیگری کسی نمیبیند، بعد از صحبت مفصل در جریان نشست سران جی ۷ با رئیسجمهوری فرانسه، هم درباره مرافعه تجاری با چین و هم درباره مرافعه سیاسی با ایران، به وساطت فرانسه نظر بسیار مثبتی ابراز کرد.
از طرفی حسن روحانی نیز این طور نسبت به مسئله موضع گرفت «اگر کسی بخواهد با حسن روحانی عکس بگیرد باید همه تحریمها را بردارد».
حال این سئوال پیش می آید که نتیجه و خروجی میانجی گری فرانسه چه خواهد بود. فرانسه ای که در زمان مذاکرات برجام نقش پلیس بد را بازی کرد و حالا با سماجت زیاد می خواهد نقش پلیس خوب را به نمایش بگذارد.
محمد هاشمی در گفت و گو با نامه نیوز گفت: اگر ترامپ شرط روحانی ایران را بپذیرد، مذاکره اقدامی منطقی است و به معنای تسلیم نباید تلقی شود.
ترامپ در کنفرانس خبری مشترک با مکرون لحن نرم تری نسبت به ایران اتخاذ کرد، به نظر شما میانجی گری فرانسه می تواند دور جدیدی از مذاکرات را بین ایران و آمریکا رقم بزند؟
ایران در جغرافیای جهانی جایگاه بسیار بالایی دارد و یکی از قدرت های مطرح امروز دنیا است. آمریکا هم قدرت بزرگی محسوب می شود بنابراین تشنج در روابط ایران و آمریکا باعث خلل در بسیاری از مسائل منطقه ای و جهانی شده است. ایران و آمریکا به عنوان دو کانون قدرت بر معادلات سیاست جهانی تأثیرگذارند. وقتی ترامپ از برجام خارج شد، فکر می کرد می تواند با ایجاد فشار بر ایران به اهداف منطقه ای و جهانی مدنظرش دست پیدا کند اما بعد از یک سال دید با اعمال فشار و تحریم های فلج کننده نمی تواند به آن اهداف برسد و ملت ایران را به زانو درآورد بنابراین دنبال باز کردن یک راه جدید است تا با مذاکره شرایط کنونی جهانی را از وضعیت موجود تغییر دهند و اوضاع آرامی را در منطقه و دنیا به وجود آورند.
پاسخ ایران روشن است و همان طور که رئیس جمهور گفت ایران دنبال تشنج با هیچ کشوری نیست به عکس دنبال تعامل و روابط حسنه با همه کشورهاست، منتها به شرطی که منافع جمهوری اسلامی و ملت ایران تأمین شود.
به نظر شما چرا دولت همچون دوره مذاکرات برجام شتابزده عمل نکرد و خیلی محتاط و دست به عصا جلو می رود؟
مذاکرات برجام اصلا شتابزده نبود و ۲ سال طول کشید. آن زمان ایران با ۶ کشور مذاکره می کرد اما حالا فقط یک کشور آمریکاست. کشوری که از برجام خارج شد تا فشار بیاورد اما با گذشت زمان به این نتیجه رسید که این راه اشتباه بود و نمی تواند ایران را تسلیم کند.
امروز موقعیت ایران را چه طور ارزیابی می کنید؟
قبل از برجام قراردادی با کسی نداشتیم. آن موقع با هفت قطعنامه سازمان ملل مواجه بودیم، پرونده ایران ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل قرار داشت اما با این وجود آن زمان هم شتابزده عمل نکردیم، مذاکرات دوسال طول کشید تا به نتیجه رسید.
نظر شما