برای پاسخ به سوالات طرح شده، ابتدا می بایست اوضاع رژیم اشغالگر قدس را بطور دقیق ارزیابی کرد و سپس برآوردی از منافع این رژیم را در پی بروز یک درگیری مسلحانه تمام عیار بدست آورد.
این رژیم طی دو سال گذشته با روی کار آمدن ترامپ، تقلای زیادی کرده تا آمریکا و کشورهای عرب منطقه را برای حمله به ایران تحریک کند و این اواخر راسا وارد عمل شده است و با حملاتی در سوریه و عراق، تلاش کرده است آمریکایی ها را جهت یک جنگ فراگیر در منطقه متقاعد کند.
اوضاع جاری اسرائیل
یک ارزیابی از اوضاع راهبردی اسرائیل نشان می دهد که از لحاظ سیاسی اوضاع نتانیاهو در جنگ قدرتی که در تل آویو جریان دارد، اصلا مناسب نیست و او هم در عرصه سیاسی و هم قضایی با افتضاحاتی که ایجاد کرده، زیر شدیدترین حملات است.
بنابراین طبیعی است که او برای متوقف کردن روند سقوط خود از اریکه قدرت، نیازمند یک مظلوم نمایی جدید است، برای اینکه به غرب و بخصوص آمریکایی ها القا کند، در تهدید جدی قرار دارد!
از منظر حقوق بشری نیز سازمان ها و نهادهای بین المللی و حتی دولت های اروپایی مانند گذشته از این رژیم و سیاست هایش حمایت نمی کنند؛ حتی حمایت ها از نوع دهه های ۷۰ میلادی قرن گذشته تا اوایل قرن جاری هم در آمریکایی ها وجود ندارد.
در تازه ترین تحول در این خصوص، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در دیدار با محمود عباس ضمن حمایت از راهکار دو دولت به عنوان تنها راه حل اختلافات، گفت که کشورش در سال ۲۰۱۸ بیش از ۱۱۰ میلیون یورو به فلسطینی ها کمک کرده است.
در همین چارچوب اکنون سال هاست که هر برخورد اسرائیلی ها با فلسطینیان، یک موج بین المللی براه می اندازد و اروپایی بویژه برخلاف قبل بطور علنی این جنایت ها را محکوم می کنند، اما هر بار یک حادثه یا رویداد به کمک صهیونیست ها آمده و آنها را از گرداب نجات می دهد.
نگاه ایدئولوژیک
در کنار روندهای جاری، آینده این رژیم، همانگونه که رهبری انقلاب چندی قبل پیش بینی کرده و برای آن عمری بیش از ۲۵ سال آینده را قائل نشدند، به دلایل راهبردی، منطقه ای و بین المللی تاریک و سقوط آن محتوم است و موقعیت این رژیم نه تنها در اروپا که حتی در آمریکای حامی صهیونیست ها نیز متزلزل است، بویژه آنکه تفکرات راست افراطی که جرقه های آن از آمریکای تحت سیطره همفکران ترامپ زده شده است، حالا سراسر اروپا را در می نوردد.
در همین ارتباط، وزارت کشور فرانسه در سال جاری میلادی، در گزارشی از اقدامات یهودیستیزانه در سال ۲۰۱۸، از افزایش ۷۴ درصدی حملات به یهودیان خبر داده و ابراز نگرانی کرده است، به طوری که گفته شده این حملات از ۳۱۱ مورد در ۲۰۱۷ به ۵۴۱ مورد در سال گذشته میلادی رسید، این وضعیت در سایر کشورهای اروپایی نیز جریان دارد تا جایی که در آلمان نیز تعداد حملات به یهودیان در سال ۲۰۱۸ طی ۱۰سال گذشته رکورد زد و بیش از هزار و ۶۰۰ حمله علیه یهودیها در این کشور گزارش شد.
شکاف میان جریان تعیین کننده سیاست در آمریکا با لابی اصلی یهود در یک دهه گذشته، اولین نشانه های شکستن ساختارهای همگرایی میان این دو است که به نظر می رسد حاصل تند شدن گرایش های ضد یهودی در جوامع غربی است. این روند از زمان اوباما آغاز شده و برغم آنکه ترامپ در ظاهر خلاف سیاست های اوباما گام برداشته است، اما به نظر می رسد این سال ها لابی یهود و طرفداران صهیونیست آنان آخرین تیرهای ترکش خود را رها می کنند.
از طرفی این باور وجود دارد که قدرت تاثیر گذاری لابی یهود در سیاست گذاری های کاخ سفید، مدت هاست که آمریکایی ها را سخت نگران کرده است؛ در حالی که شواهد نشان می دهد، آمریکایی ها در شرایط جاری جهانی، دیگر آن نیاز راهبردی وجود اسرائیل را اولویت اصلی نمی دانند.
دیگر نشانه را می بایست از تفکرات نژاد پرستانه و ضد یهود و تیم سفیدگرای ترامپ مشاهده کرد. ترامپ درحالی طرفدار صهیونیسم نشان می دهد که طرفداران راست افراطی او همزمان تمایلات ضد یهودی دارند؛ بطوری که مهمترین حامیان مالی و سیاسی ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ جریان ها و افرادی بوده اند که عمدتا یهود ستیز هستند. آیا اینها دلایل کافی برای دست و پا زدن های نتانیاهو تلقی نمی شود؟
افکار نازیستی طرفداران ترامپ
در کنکاشی پیرامون همه نگرانی های نتانیاهو در خصوص ماهیت ضد یهودی جریانی که ترامپ هم به آن وابسته است، بد نیست، نگاهی به مهمترین حامیان انتخاباتی او بیاندازیم. ریچار اسپنسر هم که گفته می شود تفکرات نازیستی دارد و به عنوان بنیانگذار جنبش "حقوق جایگزین"، از جمله افرادی است که خواستار پاکسازی مسالمت آمیز قومی است و پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا، توانست توجه رسانهها را به خود جلب کند، از حامیان پرو پا قرص ترامپ است. او در کمپین انتخاباتی ترامپ، و درجریان کنفرانس انجمن سیاست ملی در سخنانی، به طور مستقیم، از پروپاگاندای (سیستم تبلیغاتی) نازیها نقل قول و یهودیان را محکوم کرد و این جمله را بر زبان راند " درود بر ترامپ، درود بر مردممان سفید، درود بر پیروزی" و جالب تر اینکه تجمع کنندگان هم با سلام معروف نازی ها جواب او را دادند.
رابطه ترامپ و یهودیان به روایت آمار
مساله شکاف میان سیستم اداره ایالات متحده آمریکا با لابی صهیونیستی در افکار عمومی یهودیان نیز قابل مشاهده است، بطوری که نظر سنجی ها بر همین امر دلالت دارند. نظر سنجی موسسه گالوپ از یهودیان آمریکایی، نشان داد که فقط ۲۶ درصد یهودیان آمریکایی ترامپ را تایید می کنند و طی دوره سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ از میان ۴۰ یهودی حاضر در کنگره تنها ۲ تن از آنان جمهوری خواه بوده است که اینها نشانگر وجود حفره ای تلقی شده که در دل هیات حاکمه آمریکا ایجاد شده است و از همین رو، دست و پا زدن های نتانیاهو را در شرایط جاری طبیعی جلوه می دهد.
وحشت از مذاکره میان ایران و آمریکا
نگرانی و وحشت اسرائیلی ها از تنش زدایی در روابط ایران و آمریکا اکنون امری پوشیده و سری نیست، بطوری که در ماجرای اخیر، وبگاه آمریکایی آکسیوس که گفته می شود اخبار کاخ سفید را بازتاب می دهد، به نقل از مقامهای آمریکایی و اسرائیلی فاش ساخت: وقتی محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران برای حضور غافلگیرکننده در نشست سران گروه هفت راهی بیاریتز فرانسه شد، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل و تیمش تقلاهای فراوانی کردند تا اطمینان پیدا کنند که دیداری میان ظریف و دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا انجام نمی شود.
بر اساس ادعای این سایت پس از انتشار خبر سفر ظریف به فرانسه، نتانیاهو در ابتدا به صورت سراسیمه تلاش کرد تا با ترامپ تماس برقرار کند، اما ترامپ که تلفن خود را پاسخ نداد. سپس دفتر نتانیاهو با چندین مقام بلندپایه دولت ترامپ تماس گرفت تا امکان برقرار مکالمه تلفنی میان این دو را فراهم کند.
نگرانی مقامهای اسرائیلی از این بود که امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه ترامپ را که علاقه زیادی به دیدارهای غیرمتعارف و رفتارهای غافلگیر کننده دارد، به دیدار برنامه ریزی نشده با ظریف راضی کند. نگرانی دیگر اسرائیلی ها این بوده که ملاقات ظریف و ترامپ باعث شود که ترامپ برای ملاقات در آینده نزدیک با حسن روحانی متقاعد گردد؛ ملاقاتی که به ادعای این سایت می تواند منتهی به یک فرایند دیپلماتیک طولانی گردد و فشار از روی ایران برداشته شود.
بی شک در چنین حالتی خصومت و اختلافات میان ایران و آمریکا بطور کامل حل نخواهد شد و در عین حال تنش زدایی هم تاثیری بر نقش کثیف رژیم صهیونیستی نخواهد داشت، اما نکته مهم اینجاست که تحلیلگران و کارشناسان بین المللی باور دارند هر گونه تنش زدایی در منطقه، اهمیت و جایگاه صهیونیست ها را در معادلات منطقه به شدت کم رنگ خواهد کرد؛ چیزی که نتانیاهو بیشتر از هر چیز از آن وحشت دارد.
این همه بی تابی؟
نگاهی به مشکلات دولت صهیونیستی یهودی در سرزمین های اشغالی، بیانگر توجیه منطقی درباره اهداف و نیات نتانیاهو است. او نه تنها از عاقبت دولت خود نگران است، بلکه حتی از اولویت افتادن ماهیت این رژیم نزد حامیان قدیمی اش نیز بیمناک شده است و به علاوه می داند که حیات و بقای این رژیم در گرو وجود بحران و تنش در منطقه است.
به علاوه نتانیاهو از طرفی تجربه اوباما را هم دارد و نگران آن است که ترامپ با بی ثباتی رای و نظری که دارد، وارد گفت وگو و مذاکره با ایرانی هایی شود که از نظر آنها بسیار زیرک و با هوش هستند و این برای نتانیاهو یک کابوس است.
از همین رو این روزها نتانیاهو خواب و خوراک ندارد و خود را به زمین و زمان بند کرده تا یا از طریق اصطکاک های مسلحانه با حزب الله یا الحشدالشعبی و یا تحریک دولت های عرب، منطقه را درگیر بحران جدیدی کند و فرصت تنفس را بویژه از محور مقاومت بگیرد و این درحالی است که محور مقاومت اکنون به مرحله ای از پختگی رسیده است که قدرت اداره بازی را در هر زمینی دارد.
نظر شما