هر ۶ گل تقصیر من بود و بقیه گل می‌چیدند

تهران-ایرنا- پیشکسوت فوتبال کشورمان درباره ماجرای دربی سال ۵۲ گفت: همه گناه‌ها را به گردن من انداختند و گفتند من مقصرم ولی خودشان رفته بودند گل بچینند.

۱۶ شهریور ۵۲ روزی فراموش‌نشدنی برای فوتبال ایران است؛ روزی که بهترین برد تاریخ سرخپوشان تهرانی مقابل رقیب سنتی‌شان در شهرآورد پایتخت رقم خورد و آنها با ۶ گل استقلال را شکست دادند؛ متهم اصلی آن مسابقه کسی نبود جز جواد الله‌وردی. بازیکن وقت تیم استقلال که طبق شنیده‌ها روی چند گل مقصر بود و چند ماه بعد هم با رفتنش به پرسپولیس، حرف و حدیث‌ها را پیرامون خود دوچندان کرد.

وی گفت‌وگو را درباره فعالیت این روزهایش اینگونه آغاز کرد: چند سالی است که در کار فروش ضایعات کاغذ و آهن هستم، کسی در فوتبال به من کار ندارد؛ هم مدرک A دارم و هم چند سال مدرسه فوتبال داشتم و هم سابقه اجرای ورزشی دارم ولی حالا هیچ جایی در فوتبال برای من نیست. من که چیزی نیستم بزرگتر از من هم از فوتبال کنار گذاشته است، یعنی نباید ما که سابقه بازی برای تیم ملی در جام جهانی را داریم؛ بیمه باشیم؟! نباید به ما حقوق بدهند؟ فیفا ۵ میلیون دلار به فدراسیون‌ها پول داده تا به پیشکسوتان و پایه‌های خود رسیدگی کنند اما آیا این اتفاق رخ داده است؟ خیر.
بازیکن اسبق تیم ملی ایران در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین ادامه داد: مدرسه فوتبالم را بستم چون نمی‌توانم پول‌های نادرست بگیرم و کارهایی را انجام دهم که دوست ندارم؛ دلم نمی آید از بچه‌ای که پدر و مادر روستایی‌اش گوساله و گوسفد و زندگی‌شان را فروخته، ۳۰ میلیون تومان پول بگیرم و وعده فوتبالیست شدن بدهم.

منصور پورحیدری و علی جباری را هیچ‌وقت نمی‌بخشم
وی با یادآوری دربی سال ۵۲ و نزدیک شدن سالروز این مسابقه اظهار داشت: چه بگویم؟ همه گناه‌ها گردن من افتاد چون به پرسپولیس رفتم. ما ۶ گل خوردیم. همه گل‌ها تقصیر من بود و بقیه رفته بودند گل بچینند. بازیکنانی که همگی از من اسم و رسم‌دارتر بودند کاری نتوانستند بکنند. نصرالله عبداللهی، ناصر حجازی، کارو حق‌وردیان، غلامحسین مظلومی، منصور رشیدی و ... بودند و حتما من را نگاه می‌کردند. مگر می‌شود من در یک بازی گروهی ۶ گل بخورم؟ پس بازیکنان برزیل هم که ۷ گل از آلمان خوردند با آلمان‌ها هماهنگ کرده بودند. در نهایت تبعات این باخت به من چسبید و  زندگی‌ام را نابود کرد. باعث و بانی این اتفاق ۲ نفر بودند. منصور پورحیدری و علی جباری؛ آنها را هیچ‌وقت نمی‌بخشم. چوب خدا صدا ندارد. آنها علیه من طومار جمع کردند و باعث شدند به اجبار استقلال را ترک کنم.
الله‌وردی در پاسخ به این سوال که آیا واقعا روی گل‌های دریافتی مقصر بوده یا خیر تاکید کرد: ای کاش فیلم این بازی وجود داشت تا همه چیز مشخص می‌شد. ما از ۴۰ متری گل خوردیم و اگر خودم درون دروازه بودم با پا می‌توانستم آن را بگیرم. کاری به این ندارم که  قبل از بازی کدام بازیکن با وضعیت نامتعادل در کلانتری بود و بعد به میدان رفت. خوشبختانه خدا جوابشان را داد. بهترین دوستهایم پای آن طومار را امضا کردند و قلبم شکست.
وی درباره اینکه چرا پرسپولیس را بعد از ترک استقلال انتخاب کرد، گفت: کجا باید می‌رفتم؟ می‌خواستم در سطح اول فوتبال بازی کنم. با چند بازیکن پرسپولیس هم چند سال قبل‌تر، همبازی بودم. پرسپولیس ۱۲ هزار تومان به باشگاه استقلال داد تا رضایت دهند از این تیم جدا شوم. آن پول به من نرسید ولی مبلغ زیادی بود و می‌شد در محله پاسگاه نعمت‌آباد ۲ آپارتمان خرید. در پرسپولیس اوضاعم بهتر نشد. تا ۶ ماه به من بازی ندادند. می‌گفتند «خونت آبی» است؛ قرار بود با مسیح مسیح‌نیا به ابومسلم برویم اما فقط به مسیح اجازه جدایی داده شد. سرانجام صحبت‌های پروین و یکی دو بازیکن  دیگر باعث شد تا به من بازی برسد و کم‌کم اوضاعم بهتر شود. با این حال چسب به دهانم زدم و سرم در لاک خودم بود. نمی‌خواستم فکر کنند که آدم جنگ‌طلبی هستم.

در استقلال فقط یک مرد وجود دارد و آن هم حسن روشن است

پیشکسوت سرخابی‌های پایتخت در پاسخ به این سوال که از ابتدا طرفدار کدام یک از این ۲ تیم بوده است، اذعان داشت: من از روز اول عاشق پرویز دهداری بودم. او پرسپولیسی بود و من هم پرسپولیسی شدم. هر چه دارم از دهداری است و به خاطر همین کم ضربه نخوردم. البته امیر عاصف، محسن حاج‌نصرالله و علی پروین هم در حق من برادری کردند و مدیون آنها نیز هستم. اما باید این را هم بگویم که بعد از پرسپولیس، استقلال را هم دوست دارم. من در این تیم ستاره شدم و به تیم ملی رفتم. هواداران هر ۲ تیم را دوست دارم. در استقلال فقط یک مرد وجود دارد و آن هم حسن روشن است. بقیه باید بروند و پیاده‌روی کنند. روشن حرفش را می‌زند و از هیچکس و هیچ‌چیز نمی‌ترسد. بازهم می‌گویم آنها که طومار علیه من جمع کردند را نمی‌بخشم چرا که زندگی‌ام را لگدمال کردند.
گفت‌وگوی احساسی ایرنا با الله‌وردیکه با بغض فروخورده وی همراه بود، با این جمله به پایان رسید: هنوز هم برخی از هواداران استقلال وقتی من را می‌بینند، حرفهایی می‌زنند اما چیزی نمی‌گویم. برایشان احترام قائلم و امیدوارم که هم آنها و هم پرسپولیسی‌ها موفق باشند و بهترین نتایج را بگیرند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha