درباره علینقی وزیری | نکته‌هایی درباره کلنل موسیقی ایران

تهران- ایرنا- کلنل علی‌نقی وزیری در موسیقی ایران از جایگاهی بسیار مهم برخوردار است و همین مرتبه و شأن عالی سبب شده بسیاری از دوستانِ هم‌روزگارِ او و دوستدارانش در دوره‌های بعد، نکته‌های بسیاری درباره ویژگی‌های شخصیتی و هنری او ثبت و بیان کنند.

به گزارش گروه اطلاع‌رسانی ایرنا، استاد علی‌نقی وزیری (۹ مهر ۱۲۶۵ – ۱۸ شهریور ۱۳۵۸)، معروف به کلنل وزیری، از موسیقی‌دانان برجسته تاریخ موسیقی ایرانی است. کلنل که به سبب سال‌ها خدمت در ارتش و رسیدن به درجه سرهنگی یا همان کلنلی، به کلنل وزیری مشهور شده بود، عاشق موسیقی بود و سرانجام بین نظامی‌گری و کارِ موسیقی، دومی را برگزید.

علینقی خان وزیری خدمت‌های مهمی به موسیقی ایران کرده است؛ از جمله اینکه نُت‌نویسی را در سنّت موسیقی شفاهی و سینه به سینه ایرانی رواج داد. وی همچنین با تأسیس مدرسه عالی موسیقی و بعدها عهده‌داری مدیریت مدرسه موسیقی دولتی (مدرسه موزیک نظام)، کوشید نوازندگان و موسیقی‌دانان موسیقی ایرانی را با مبانی نظری موسیقی و اصول آهنگسازی و ارکستراسیون غربی آشنا کند. نتیجه سال‌ها تدریس عاشقانه کلنل، شاگردانی شدند که بعدها بسیاری از آنان به استوانه‌های استوار موسیقی ایرانی بدل شدند. از زمره مهم‌ترینِ این شاگردان می‌توان از استادانِ روانشاد ابوالحسن خان صبا، روح‌الله خالقی، موسی معروفی و اسماعیل مهرتاش نام برد.

استاد وزیری در نوازندگی تار و آهنگسازی نیز بسیار چیره‌دست بود. دخترک ژولیده، دو عاشق و سمفونی نفت از معروف‌ترین آهنگ‌های ساخته استاد وزیری است.

به مناسبت سالگرد درگذشت مرحوم استاد علی‌نقی وزیری، نکته‌هایی اندک از هزاران نکته و خاطره‌یی که دوستان و دوستداران وی درباره‌ کلنل موسیقی ایران گفته‌اند را مرور می‌کنیم.

از دیدار هیچ کس چون دیدن وزیری لذت نبرده‌ام

استاد سعید نفیسی، ادیب، مترجم، مصحح و نویسنده نامدار ادبیات فارسی، از دوستان صمیمیِ کلنل وزیری بود و زمانی طولانی با او سابقه دوستی و رفت‌وآمد داشت. وی در مطلبی که در سی‌ام مهرماه سال ۱۳۳۸ نوشته، نکته‌یی را درباره استاد وزیری یادآور شده است:

جالب‌ترین صفت مردانه‌یی که در این مدتِ دراز از وزیری دیدم، همین کفّ نفس مخصوص او در سخن گفتن است. مردان بزرگ که در کار خود تسلّط دارند و از بس در فنّ خود توانا هستند که به این پَستی‌ها [منظور در هر موضوعی سخن گفتن است] تن در نمی‌دهند، اینجا شناخته می‌شوند... .

آشکار می‌گویم که من پس از سی و پنج سال دوستی با وزیری، هنوز به کسی نزدیک نشده‌ام که تا اندازه‌یی که از دیدار وزیری لذت می‌برم، از برخورد با او شاد شوم.[۱]

پرورش شاگردی چون روح‌الله خالقی

یکی از کارهای بزرگی که مرحوم کلنل وزیری در خدمت به موسیقی ایران انجام داده، برپایی مدرسه عالی موسیقی است. استاد وزیری در سال ۱۲۹۷ خورشیدی به فرانسه می‌رود و سه سال در هنرستان عالی پاریس به تحصیل موسیقی می‌پردازد. پس از آن دو سال نیز به آلمان می‌رود و فراگیری علم موسیقی را ادامه می‌دهد. وزیری پس از آن در اسفند ماه سال ۱۳۰۲ به ایران بازمی‌گردد و در همین سال مدرسه عالی موسیقی را تأسیس می‌کند. در این مدرسه عالی موسیقی نُت‌نویسی، مبانی نظری موسیقی ایرانی و موسیقی غربی، سلفژ و هارمونی به هنرآموزان آموزش داده می‌شد.

مرحوم استاد بیژن ترقی، شاعر و ترانه‌سرای بزرگ موسیقی ایران که ترانه آثار جاودانی چون آتش کاروان به آهنگسازی استاد جنّت‌مکان علی تجویدی و بیداد زمان (به رهی دیدم برگ خزان) ساخته استاد خُلدآشیان پرویزخان یاحقی را سروده، درباره این خدمت کلنل وزیری گفته است:

ما اگر مکتب کلنل وزیری را از نزدیک درک نکرده‌ایم، ولی تأثیر فعالیت‌های مستمر و نقشی که او در گستره فرهنگ موسیقی این کشور به عهده گرفت، از آن به خوبی مطلعیم؛ زیرا مکتب آموزشی کلنل چنان تحولی در موسیقی ایرانی و ارکستره‌کردن آن ایجاد کرد که کلیه هنرمندان موسیقی معاصر تأثیرپذیرفته از آموزش‌ها و راهنمایی‌های سودمند او بوده و خواهند بود.

پرورش مردی به عظمت روح و شأن و مقام روح‌الله خالقی که تحوّلی چشم‌گیر در زمینه آهنگسازی و برپایی ارکستر به روش اروپاییان ایجاد کرد، از مساعی و ابداعات کلنل وزیری بود که نه‌تنها به شاگردان مدرسه موسیقی اختصاص نداشت، بلکه او بود که روش نُت‌نویسی و نُت‌خوانی را به بزرگانی نظیر استاد ابوالحسن صبا، استاد حسین یاحقی، موسی معروفی، مجید وفادار و سایر موسیقی‌دانان آن عصر آموخت.[۲]

صدای بمِ وزیری و تأثیر آن

کلنل وزیری افزون بر آهنگسازی، نوازندگیِ تار و تألیف و تدریس موسیقی، گاه خوانندگی نیز می‌کرد و صفحه‌هایی نیز با صدای وی ضبط شده است. مرحوم استاد اسماعیل نوّاب ‌صفا، دیگر ترانه‌سرای نامدار موسیقی ایران، درباره خدمت‌های موسیقایی استاد وزیری، به‌ویژه اثری که صدای وی بر کار خوانندگان ایرانی گذاشته بود، نکته‌یی را در ضمن کتابِ خاطرات خویش درج کرده است. او درباره اثرگذاری کلنل وزیری در تحول ایجادشده در طرز خواندن خوانندگان موسیقی ایران، نوشته است:

نقش علی‌نقی وزیری و مدرسه عالی موسیقی در این تحوّل انکارناپذیر است. در گذشته خوانندگانی که اوج می‌خواندند یا به اصطلاحِ عوام شش‌ دانگ صدا داشتند، طرز خواندنشان مرغوبِ عصر بود؛ ولی صدایِ بَمِ کلنل که گاه همراه روح‌انگیز و زمانی به تنهایی می‌خواند، خوانندگانِ استاددیده را متوجه این نکته کرد که اجرای صحیح شعر و آواز و تحریرهای متناسب، باید جای جیغ‌کشیدن و دِلِی دِلِی و اَمان اَمان را بگیرد.[۳]

ساز کلنل اعجاب‌آور است!

مرحوم علی‌محمد فخام (فخرالدوله) از تارنوازانی بوده که نزد دو سرسلسله ردیف موسیقی ایرانی، یعنی مرحومان استاد میرزاعبدالله فراهانی (م. ۱۲۹۷ خ.) و برادرش، استاد آقاحسینقلی (م. ۱۲۹۴ خ.) مشق سه‌تار و ‌تار می‌کرده است. مرحوم استاد روح‌الله خالقی، شاگرد خلف و بَرحقِّ کلنل، در کتاب سرگذشت موسیقی ایران، نکته جالبی را از زبان مرحوم فخام درباره تارنوازی کلنل ثبت کرده است. مرحوم خالقی آورده است که علیمحمد فخام در وصفِ استادش، آقاحسینقلی، گفته که وی پایه ساز را به جایی رسانید که کمیت دیگران لنگ شد... . از او پرسیدم بعد از استادت ساز کدام نوازنده را بیشتر پسندیده‌ای؟ گفت: تنها تارِِ علی‌نقی وزیری مرا مجذوب کرده است، زیرا او استادی است در نواختن تار مسلّط و سازش اعجاب‌آور است.[۴].

صدای تار است یا پیانو؟

مرحوم استاد روح‌الله خالقی نیز نخستین مواجهه خود با تارنوازیِ کلنل وزیری را به زیبایی شرح داده است. ماجرا به زمانی بازمی‌گردد که روح‌الله خالقی در مدرسه عالی موسیقیِ وزیری ثبت نام می‌کند. کلنل پس از سخنرانی برای شاگردان و گفتن از اهدافِ مدرسه عالی موسیقی، با همراهی سلیمان سپانلو و ابوالحسن صدیقی چند قطعه را برای هنرجویان تازه‌وارد اجرا می‌کند.

مرحوم خالقی نوشته است که پس از اجرای گروهیِ این ارکسترِ سه نفره، سپانلو تار را به دست کلنل داد و از استاد خواهش کرد که به جای عیدی، برای شاگردان، به تنهایی ساز بزند. وزیری که تا آن وقت ایستاده بود، نشست و مانند عقابی که کبوتری را به چنگال بگیرد، تار را به دست گرفت. اولین ضربه مضراب او چنان صدای صاف و پخته‌یی از ساز بیرون کشید که تصور کردیم نغمه پیانو است. تصور ما بی‌جهت نبود؛ زیرا در گوشه سالن، پیانویی قرار داشت، اما نوازنده‌یی در پشت آن نبود. پس خیال ما اشتباه بود: مضراب به سیم تار نواخته شده بود!

وزیری چند دقیقه برای ما تار زد. سرعت مضراب و پختگی و مهارت پنجه او چشم‌های ما را خیره کرد. تا آن روز... تار بسیار شنیده بودم، اما تار وزیری آیت دیگری از قدرت و توانایی بود. انگشت‌های کشیده لاغر استخوانی او که رگ‌هایش به خوبی دیده می‌شد، چنان با مهارت و سرعت در روی پرده‌ها حرکت می‌کرد که همه ما متحیر و مبهوت شدیم. وقتی تار را زمین گذارد، مانند مردم حیرت‌زده با تعجب و تحسین به او نگریستیم و قادر به اظهار تشکر و کف زدن نبودیم. چند تن از بهترین شاگردان کلاس تار برخاستند و دست استاد را با خضوع تمام بوسیدند.[۵].   

ارجاع‌ها:

۱. به روایت سعید نفیسی؛ سعید نفیسی؛ به کوشش علیرضا اعتصام؛ تهران: نشر مرکز؛ ۱۳۹۰؛ ص ۴۰۱ و ۴۰۴.

۲. از پشت دیوارهای خاطره؛ بیژن ترّقی؛ تهران: برقه جاویدان؛ ۱۳۸۹؛ ص ۲۶۹.

۳. قصه شمع؛ اسماعیل نوّاب صفا؛ تهران: پیکان؛ ۱۳۸۸؛ ص ۱۹۵.

۴. سرگذشت موسیقی ایران؛ روح‌الله خالقی؛ تهران: صفی‌علیشاه؛ ۱۳۶۲؛ ج ۱، ص ۱۳۹.

۵. سرگذشت موسیقی ایران؛ روح‌الله خالقی؛ تهران: صفی‌علیشاه؛ ۱۳۶۲؛ ج ۱، ص ۱۳۹.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha