روزنامه ایران در یادداشتی به قلم مصطفی ایزدی فعال سیاسی-رسانهای اصلاح طلب آورده است: از ۸ سال حکمرانی دکتر حسن روحانی بر قوه مجریه، ۶ سال آن سپری شده است در اینکه آقای روحانی چقدر موفق بود یا نبوده و چه خدماتی به ملک و ملت کرده یا نکرده، نظرات فراوان و بسیار متفاوتی وجود دارد که در این نوشته جای طرح آنها نیست. نگارنده نیز همچون بسیاری از کسانی که برای موفقیت آقای روحانی در دو انتخابات گذشته زحمت کشیدند، پای کار بوده، اما انتقاداتی به عملکرد دولت دارد که جای بیان دلایل آن هم اینجا نیست. آقای دکتر و اصحاب کابینه، کار خود را پیش میبرند و ما هم به وظیفه خویش و رسالت قلمی که در دست داریم، پایبندیم. از این مقدمه لازم و کوتاه که بگذریم، نظری به دو سال باقی مانده از دولت دوازدهم و نگاهی به افقهای پیش رو میاندازیم، همراه با پیشنهادهایی واقع بینانه و قابل اجرا تا به فضل باریتعالی، نام نیک و ذکر خیری از او و همکارانش در دفتر روزگار و تاریخ دولتمداری درعصر جمهوری اسلامی به یادگار بماند.
از ابعاد گوناگون مسئولیت دولت، در این نوشته کوتاه به حوزه سیاسی و آنچه در دو سال آینده، انتظار تحقق آنها را داریم، اشارهای گذرا میشود تا چه قبول افتد و چه در نظر آید. حسن روحانی درحوزه سیاسی چه در داخل و چه در خارج با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند. اگر ایشان بتواند در سیاست خارجی و بینالمللی، ضمن کسب موافقت مقامات مؤثر، به یک فرمول تعادل بخش برسد و با شجاعت آن را عملیاتی کند، هم مردم را راضی کرده و هم بخشی از رنجهای تحمیل شده بر ملت را که ناشی از کینهورزی دشمنان بیرونی است کم کند. بهبود روابط با دنیا در یک معادله برد - برد، آرزوی دست نیافتنی نیست، بلکه یک ضرورت حتمی و دست یافتنی است. پافشاری بر این ضرورت، ناهمواریهای راه را هموار میکند و قطعاً دستاندرکاران امور خارجه و بالا دستهای آن را سرافراز خواهد کرد.
اما سیاستهای داخلی دارای پیچیدگیهایی است که میتواند توان زیادی را از ریاست جمهوری و سایر دستاندرکاران دولتی آن بگیرد. دلواپسان و تندروهای جناح محافظهکار، پیش از آن که دکتر روحانی به اتاق ریاست جمهوری برود مخالفتشان را با هو و جنجال و ادبیات سخیف آغاز کردند. هرگز نباید فکر کرد که چون بعضی از عملکردهای دولتهای یازدهم و دوازدهم خوب نبوده، اصولگرایان افراطی با او، برای حمایت از مردم، به مخالفت برخاستهاند، زیرا اولاً: ناراحتی آنان از شکست کاندیدای مورد نظرشان در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم است، ثانیاً: حمایت آنان از مردم بیشتر به یک طنز شبیه است، زیرا مردم و رأی مردم نزد تئوریسینهای جناح راست، فاقد ارزش برای مشروعیت و مقبولیت برای نظام است.
در چنین شرایطی دولت و رئیس آن وظیفه دارند که تا پایان این دو سال از پشتیبانان آرای ریخته شده به صندوق در سالهای ۹۲ و ۹۶ به طور جد حمایت کنند. اگر رفتار دکتر روحانی در چند سال گذشته که زمینه ساز تضعیف اصلاحطلبان شده هیچ تغییری نکند، سکان ریاست جمهوری دوره سیزدهم را به دست فرد یا افرادی خواهد داد که به سرعت همه دستاوردهای دو دولت حسن روحانی از جمله برجام را در مدت کمی برباد خواهد داد.
به عبارت دیگر حسن روحانی اگر بخواهد در حضور اکثر مردم ایران که به او رأی دادند، با سربلندی در دو سال آینده، دولت را به نفر بعدی بسپارد، باید مماشات را کنار بگذارد و از توان سیاسی خود و از رسانهها و گروهها و احزاب مردم نهاد حامی خود بهره ببرد و اصلاحطلبان را آماده پذیرش این واقعیت کند که رأی دادن به یک فرد میانهرو پشیمانی ندارد. امروزه در میان اصلاحطلبان درخصوص چنین افرادی که با ائتلاف سربلند کردهاند و به ریاست جمهوری یا نمایندگی مجلس رسیدهاند، اختلاف نظر وجود دارد و همین امر در میان هواداران جناح اصلاحطلب، یأس ایجاد کرده است که نیاز به بازسازی دارد.
این بازسازی در مدت دوسال تحقق پذیر است به شرطی که دکتر روحانی با تغییراتی در کابینه و جایگزینی چهرههای دلسوز و باتجربه از میان اصلاحطلبان و نیز پیگیری خواستههای قانونی و شرعی اقشار اجتماعی با شجاعت تمام همچون دفاع از آزادی بیان و قلم و حضور زنان در ورزشگاهها و رسیدگی به مطالبات جوانان فرهیخته و پایمردی در مقابل برخوردهایی که با کارشناسان محیط زیست میشود و مقابله جدی با موانع دسترسی مردم به اطلاعات فراوان مذهبی، سیاسی، فرهنگی، ورزشی، روابط بینالملل و تفریحات سالم از طریق فضای مجازی که همان مقابله با خودسریها در اعمال فیلترینگ است.
شک نباید کرد که هیچ کس به دنبال بی بند و باری و رواج ابتذال نیست، اما جامعه نمیتواند برای همیشه از آنچه در دنیا در جریان است، دور بماند و خواه ناخواه مقاومت کارگزارانی که جلوی آگاهیهای مردم را میگیرند، خواهد شکست، پس چه بهتر که باز شدن این قفلهای متعدد و گوناگون در این مدت باقی مانده از دولت دوازدهم با کلید حسن روحانی باز شود.
نظر شما