نگاه رسانه های کشور به روابط ایران و آمریکا

تهران- ایرنا- رسانه های داخلی امروز روابط ایران و آمریکا را با تمرکز بر رویدادهای اخیر در منطقه و اما و اگرها بر سر حضور دولتمردان کشورمان در نشست عمومی سازمان ملل متحد پیگیری کردند.

به گزارش گروه نشریات خبری ایرنا؛ حمله پهپادی نیروهای مردمی یمن به پالایشگاه های آرامکو عربستان، واکنش آمریکا و تحریم های جدید علیه ایران از یک طرف و اخبار مربوط به مانع تراشی دولت ترامپ در روند صدور ویزای هیات ایرانی برای حضور در نشست عمومی سازمان ملل از جمله محورهای مورد توجه امروز رسانه های داخلی هستند.

رسانه های اصلاح طلب ضمن انتقاد از تعلل آمریکا برای صدور ویزای دولتمردان کشورمان، ‌ حضور رئیس جمهوری و وزیر امورخارجه در سازمان ملل را به عنوان فرصت طلایی برای دیپلماسی ایران ارزیابی کردند و نوشتند: آقای روحانی باید به هر نحو ممکن از فرصت پیش رو برای تبیین سیاست‌ها و رفتارهای جمهوری اسلامی استفاده کند.

رسانه های طیف اصولگرا نیز در بازتاب تحولات میان ایران و آمریکا و حوادث منطقه مانند همیشه به موضوع برجام متوسل شده و در حالی که از یک طرف می نویسند: آمریکا باید توبه کند و به برجام بازگردد  اما از جهت دیگر در مزمت برجام مدعی می شوند: برجام تنها پیروزی آمریکا در تقابل نفس‌گیر چهار دهه پس از انقلاب اسلامی است.

رسانه های اصلاح طلب

این رسانه ها علاوه بر موضوع های روز یعنی؛ حمله به تاسیسات نفتی عربستان و واکنش آمریکا، محوری را نیز به روابط ایران و آمریکا در نمای کلی تر اختصاص دادند و در خصوص مذاکره میان ۲ کشور در شرایط پس از خروج ترامپ از برجام، تحلیل هایی ارائه کردند.

حضور دولتمردان ایران در سازمان ملل متحد

روزنامه اعتماد در یادداشتی ابراز امیدواری کرد: در سفر آقایان روحانی و ظریف به نیویورک یک سری تلاش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی برای آرام کردن اوضاع صورت خواهد گرفت. بالاخره اکثر کشورهای دنیا نظر امریکا را در بحث آرامکو تایید نکردند. نه اروپا و نه چین و روسیه هیچ ‌یک روایت واشنگتن را نپذیرفتند و از همه جالب‌تر وزارت دفاع ژاپن نیز برخلاف موضع امریکا در این زمینه موضع‌گیری کرد. اکثر کشورهای عربی نیز با امریکا همراهی نکردند. این نشان می‌دهد که امریکا ناتوان از ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی علیه ایران است. از همین رو تلاش‌هایی در حال انجام است، که از این درد و خسارت عظیم کاسته شود و به نحوی شرایط به سمت آرامش پیش برود.

به نوشته روزنامه شرق،  از دیگر مأموریت‌ها و نگرانی‌های پیش‌رو در مجمع عمومی امسال، کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران است؛ سه گام که اگرچه استخراج‌شده از بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام است، اما شرکای دیگر چنین نگاهی به آن ندارند و بیشتر خود را نگران ازدست‌رفتن این تعهد می‌دانند... اگرچه فرصت مجمع عمومی از ابتدای دولت حسن روحانی در سال ۹۲ برای پرونده هسته‌ای ایران راهگشا بوده و امسال هم می‌تواند باشد، نباید از کاسته‌شدن شمار دوستان این توافق یا افزایش آنها که بیشتر زنهار می‌دهند، غافل شد. با این اوصاف، طرحی که هنوز روی میز است و می‌توان به آن امید داشت، طرح مشترک امانوئل مکرون و حسن روحانی درباره پرداخت ۱۵ هزار میلیارد دلار به‌عنوان پیش‌پرداخت پول نفت بود که با مخالفت آمریکا مسکوت ماند؛ بااین‌حال شاید در فرصت مجمع عمومی به‌نوعی قابل احیا باشد؛ اگرچه نباید از نظر دور داشت که ترامپ فعلا همه راه‌ها را به ملاقات با خود ختم کرده است.

آرمان ملی در گزارشی از این حضور به عنوان فرصت طلایی برای دیپلماسی ایران،  نام برد و افزود:‌ به رغم تنش‌های روزافزون میان دو کشور و سنگ‌اندازی اولیه آمریکا در مسیر صدور ویزا برای هیأت ایرانی، سرانجام شامگاه پنجشنبه وزارت امور خارجه اعلام کرد که ویزا صادر شده و محمدجواد ظریف صبح روز جمعه عازم نیویورک شد تا در نشست عمومی سازمان ملل متحد حاضر شود. پیش از روز پنجشنبه و با توجه به سابقه دولت ترامپ در زیر پا گذاشتن توافق‌های بین‌المللی انتظار می‌رفت که این کشور مانع از سفر هیأت ایرانی شود اما حال این سفر ممکن شده و می‌توان آن را فرصتی طلایی برای دیپلماسی ایران دانست. تنش‌های اخیر در منطقه و اختلافات روزافزون ایران و ایالات متحده نباید سبب شود که دیپلماسی جمهوری اسلامی در نشست مجمع عمومی سازمان ملل تحت تأثیر قرار گیرد و آقای روحانی باید به هر نحو ممکن از فرصت پیش رو برای تبیین سیاست‌ها و رفتارهای جمهوری اسلامی استفاده کند. مجمع عمومی سازمان ملل به عنوان یک تریبون بین‌المللی که مورد توجه رسانه‌های مطرح دنیاست، می‌تواند فرصت خوبی برای ایران به منظور تبیین شرایط باشد. در حاشیه نشست نیز می‌توان مذاکرات و روابط با دیگر کشورها را به پیش برد و شرایط بهتری را برای ایران در مجامع بین‌المللی فراهم کرد.

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز در این باره به روزنامه آرمان ملی گفته است:‌ این رفتار مبنی بر عدم صدور ویزا برای هیات ایرانی به خصوص رئیس‌جمهوری و وزیر امور خارجه رفتاری بی‌سابقه بوده و برخلاف مقررات بین‌المللی محسوب می‌شود. هرچند سرانجام این ویزا صادر شد اما ایران باید طی یادداشتی رسمی خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد اعتراض خود را اعلام کند.

به اعتقاد وی هراس آمریکایی‌ها به موضوع دیپلماسی عمومی و توانایی دیپلمات‌های ایرانی در تغییر فضا علیه کاخ سفید بازمی‌گردد. هیات ایرانی با حضور در نیویورک می‌تواند نقش موثری در تبیین مواضع بر حق ایران در موضوع برجام، روشنگری در خصوص تروریسم اقتصادی ایالات متحده و سناریوسازی‌های این کشور در منطقه ایفا کند.

روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با تیتر صدور ویزا برای حسن روحانی در دقیقه ۹۰،  ماجرای صدور ویزا برای روحانی و ظریف را یک چالش و مجادله جدی توصیف کرد و افزود: از چند روز پیش عدم صدور ویزا برای روحانی و ظریف و هیئت ایرانی ناگهان تبدیل به یک جنجال رسانه‌ای شد.

به نوشته این روزنامه البته هنوز درباره نوع ویزا و نوع تردد مقامات کشورمان اطلاعی دردست نیست، چرا که دفعه پیش هم ویزای ظریف اگرچه با تاخیر و تعلل برای سفر به نیویورک برایش فراهم شد اما عملا این ویزا او را محدود به سازمان ملل و هتلش کرده بود و اجازه رفتن به نقاط دیگر از او گرفته شد. حال آنکه اکنون هم عده‌ای می‌گویند ویزای داده شده به روحانی و ظریف نیز در چارچوب همین محدودیت هاست به ویژه آنکه عملا آمریکا چندی پیش و در پی تحریم ظریف وزیر خارجه ایران، تردد سایر دیپلمات‌های ایرانی را هم درنیویورک محدود کرد.

حمله به پالایشگاه های آرمکو

به گزارش تارنمای عصر ایران عملیات اخیر علیه تاسیسات نفتی آرامکو سعودی شگفتی ناظران نظامی را سبب شده و درباره شیوه و منشا این حملات و نحوه انجام آن میان کارشناسان اختلاف نظر وجود دارد.

روزنامه آرمان ملی در یادداشتی نوشت:‌ معمولا در چنین مسائلی تحقیقات مستقل بین‌المللی صورت می‌پذیرد. ایران کشوری نیست که از کشورهای منطقه بیم داشته باشد و یا به دنبال آن باشد تا مجموعه اقداماتش را در برابر آمریکایی‌ها پنهان نماید. ایران مواضع و اقداماتش را شفاف اعلام می‌نماید. ایران اگر اراده نماید که ضربه‌ای به طرف دیگری وارد نماید آنچنان از توان نظامی محکمی برخوردار بوده که به‌صورت شفاف آن را اعلام می‌نماید. همچنین تاکنون هیچ سند و مدرک قابل قبولی در محافل بین‌المللی به غیر چند تکه‌آهن قراضه ارائه نگردیده است.

 فشار حداکثری به نتیجه نرسیده حال آمریکایی‌ها به دنبال آنند تا با تهمت حداکثری گزینه‌های نظامی را روی میز بگذارند. اگر نیروهای ایران و سپاه نبود داعش تمام نیروهای آمریکایی در عراق را سر می‌برید. بنابراین آمریکایی‌ها به ایران بدهکارند. حضور دکتر ظریف می‌تواند زنگ هشدار و خطری برای آمریکایی‌ها باشد که اگر دقت نکنند خسارات بسیار بزرگی متوجه آنها خواهد بود.

همچنین این روزنامه به نقل از فلاحت‌پیشه نوشته است:‌ موضوع آرامکو سناریویی طراحی شده از سوی آمریکا نبود بلکه ضربه مهلکی بود که بر خط قرمز استراتژیک ایالات متحده و برخی کشورهای منطقه از سوی یمن وارد آمد. هر حال فضای جنگ روانی توسط ایالات متحده شکل گرفت و به همین دلیل هم برخی کشورهای منطقه به اشتباه افتاده‌اند و فکر می‌کنند که می‌توانند با پنهان شدن پشت آمریکا دست به اقدامات تنش‌زا در منطقه بزنند. کشورهایی نظیر امارات که به ائتلاف خلیج فارس پیوسته‌اند اشتباه می‌کنند و آنها با گام برداشتن در مسیر ائتلاف نظامی خلیج فارس به ناامنی در منطقه دامن می‌زنند و باید بدانند که امنیت ملی آنها نیز دقیقا مانند عربستان سعودی شیشه‌ای است.

 در موضوع آرامکو آمریکایی‌ها هم مواضع نیم بند علیه ایران مطرح کردند. دیگر کشورها نیز تلاش کردند به مسائل ورود نکنند چون می‌بینند وارد کردن این اتهامات به ایران به معنای ایجاد بحران و احتمال شکل گرفتن بحران دیگر در آینده است. به همین دلیل بسیاری از کشورها موضع سکوت را در پیش گرفتند.

تحریم های جدید آمریکا

به گزارش روزنامه شرق با اعلام تحریم بانک مرکزی از سوی رئیس‌جمهوری، به نظر می‌رسد تصمیم رئیس‌جمهوری آمریکا از میان گزینه‌ها به استفاده دوباره از ابزار تحریم، این بار به تحریم بانک مرکزی ایران رسیده ‌است. رئیس‌جمهوری آمریکا که از پیش از ورود به کاخ سفید مخالف آغاز یک جنگ دیگر در خاورمیانه بوده ‌است، پیش‌تر هم گفته بود این حمله نه علیه آمریکا بلکه علیه عربستان سعودی رخ داده‌ است و این کشور باید درباره واکنش به آن تصمیم بگیرد. طبق این گزارش یکی از ایده‌ها در پنتاگون اقدام نظامی محدودی بود که واکنشی از سوی ایران برنینگیزد...بانک مرکزی ایران، پیش‌تر نیز در فرایند کارزار تحریمی علیه ایران، پیش از شکل‌گیری جدی مذاکرات هسته‌ای و در سال‌های دولت دهم نیز تحریم شده بود؛ اما برخلاف مرتبه پیشین، این‌بار بدون همکاری و مذاکره با متحدان این کشور، سازمان ملل و به‌خصوص کشورهای اروپایی، آمریکا به تنهایی تحریم را اعلام کرده‌ است.

 بنا به تحلیل روزنامه آرمان ملی تداوم تحریم اقتصادی در سیاست خارجی از سوی واشنگتن تاکنون در مورد ایران نه تنها به نتیجه مورد انتظار کاخ سفید نرسیده بلکه چنین روندی بیشتر بر بی‌اعتباری ایالات متحده افزوده است...با توجه به آنکه ترامپ در وضعیت انتخاباتی قرار گرفته و از سوی دیگر هزینه شعله‌ور ساختن هرگونه درگیری در منطقه برای آنها غیر قابل پیش‌بینی است، بعید به نظر می‌رسد حداقل در شرایط کنونی پنتاگون توانایی خاصی در عملیاتی کردن ادعاهایش داشته باشد. راهکار دیپلماتیک برای ترامپ کم‌هزینه‌ترین و عقلایی‌ترین سناریو در برابر ایران است. از سوی دیگر تهران ضمن رصد دقیق طرف مقابل، باید در آمادگی کامل برای دفاع از منافع ملی و تمامیت ارضی کشور قرار گیرد.

در بخشی دیگر از این یادداشت آمده است:‌ ترامپ تصور کرد با باز گرداندن و شدت بخشیدن به تحریم‌های ایران ظرف چندماه یکی از پیروزهای حضور در تهران یا زانو زدن جمهوری اسلامی را جشن می‌گیرد و به دنیا نشان می‌دهد که چه نابغه سیاسی است و چگونه قهرمان فیصله بخش منازعات جهانی است. حالا و پس از حادثه‌های متعدد در خلیج فارس و افزایش تنش‌ها جهان به روی خود بیاورد یا نیاورد خوب فهمیده است که رئیس‌جمهوری آمریکا سنگی به چاه انداخته است که ممکن است عاقبتش برای دنیا وحشتناک و خساراتش قابل مقایسه با جنگ‌های عراق و افغانستان نباشد. اگر رئیس کاخ سفید از توهمات خود دست بردارد هیچ گزینه عقلایی جز آغاز لغو تحریم‌های ایران نمی‌تواند کاهنده تنش‌ها در خلیج فارس باشد والبته ایران هم نمی‌تواند برای مدت طولانی اقتصاد خود را زیر ضربات آمریکا بدون دفاع رها سازد.

روابط ایران و آمریکا

عبدالرضا فرجی راد سفیر پیشین ایران در نروژ و تحلیلگر مسائل ژئوپلتیک در گفت وگو با تارنمای فرارو اظهار داشت: برجام یک توافق بین المللی بود و متحدین اروپایی روی آن حساب کرده بودند و جدی بودند و این باعث شد ترامپ منزوی شود. حالا ترامپ با شکست‌هایی که در سیاست خارجی خورده می‌خواهد با ایران به توافقی برسد و آن را به دست‌آوردِ سیاست خارجی تبدیل کند و در مقابل کاندید نهایی دمکرات‌ها از آن استفاده کند.  به اعتقاد من به اشتباهی که در زمینه خروج از برجام کرد واقف شده، اما الان نمی‌تواند به آن برگردد، چون خودکشی حساب می‌شود و دمکرات‌ها این مساله را دست می‌گیرند و در انتخابات بر سر ترامپ می‌زنند.

راینر براون استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه کلمبیا در گفت وگو با ایلنا توصیه کرد:‌ تاکنون آمریکا در ادوار گذشته از اعمال سیاست فشار علیه ایران نتیجه‌ای نگرفته است اکنون وقت آن است سیاست ملایم‌تری را امتحان کند.  آمریکا برای مذاکره با ایران باید تحریم‌ها را بردارد و دست از حمایت از اسرائیل بکشد. شرایط تحریم موقعیت عادلانه‌ای برای گفت‌وگو نیست. آمریکا با حمایت از اسرائیل  نمی‌تواند با ایران توافق کند. در این شرایط راه برای مذاکره چندجانبه فراهم می‌شود...  ترامپ خواهان جنگ نیست. افکار عمومی برایش مهم است. افکار عمومی خواهان جنگ نیست.

عباسعلی منصوری آرانی کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت و گو با خبرگزاری ایسنا تصریح کرد:‌ سیاست و خط مشی جمهوری اسلامی ایران همواره بر مبنای استقلال رأی است، ما قصد تحمیل نظرات‌مان را به هیچ کشوری نداریم، در عین حال سخن زور را هم نمی‌پذیریم، نه زور می‌گوییم و نه می‌شنویم. از این رو گفت‌وگوهایی هم که پیش از این انجام شده برای شکستن جنگ روانی بوده که آن‌ها علیه ایران از طریق آژانس‌های خبری خود با محوریت صهیونیست‌ها، آمریکا و غربی‌ها به راه انداخته بودند اما نشان دادیم اهل گفت‌وگو، مذاکره و تعامل در چارچوب‌های انسانی و بر مبنای آزادی‌خواهی هستیم. در مقابل، آمریکایی‌ها نشان دادند این منطق را بر نمی‌تابند و از یک توافق بین‌المللی که شورای امنیت مصوب کرده بود، خارج شدند، بنابراین آن‌ها قصد تحمیل دیدگاه خودشان را دارند و این مساله در حقیقت برای شکستن منطق ما است و بدیهی است که پذیرای چنین دیدگاهی نباشیم. بنابراین هیچ مذاکره‌ای با آمریکا شکل نمی‌گیرد، اگر حرفی دارد باید برگردد و در قابل همان گروه برجام صحبت کند در غیر این صورت هرگونه مذاکره‌ای توسط مسئولان کشور، قوای سه گانه و حتی مردم مردود تلقی می‌شود.

فلاحت‌پیشه در گفت وگو با روزنامه آرمان ملی اظهار داشت:‌ واقعیتی که وجود دارد آن است که تا امروز و از زمان آغاز ریاست جمهوری ترامپ هیچ‌گاه دیپلماسی تا این حد تضعیف نشده بود و فضای سیاست خارجی فضای تقابل جدی است اما در همین فضا هم توپ در زمین آمریکاست. آن‌ها دیگر ابزاری در اختیار ندارند. اگر خواهان بازگشایی مسیر دیپلماسی هستند باید اقداماتی جدی و عملی در این راستا انجام دهند و در غیراین صورت باید تصریح کرد جهان شاهد چالش‌های بسیار بیشتری خواهد بود. موضوع ایران و آمریکا میانجی‌ناپذیر است، زیرا طرفین عملا مساله‌ای پنهان از یکدیگر ندارند و در بسیاری از مسائل از تحریم گرفته تا دشمنی، آشکارا مواضع خود را اعلام می‌کنند. از سوی دیگر افزایش تحریم‌ها و فشار حداکثری و در مقابل مقاومت فعال ایران باعث شده که دو کشور کاملا رو در روی هم قرار گیرند و در چنین شرایط کشورهای میانجی کاری از پیش نمی‌توانند ببرند. در بسیاری از بحران‌های بین‌المللی شاهد هستیم که فعال شدن کشورهای واسطه یا سازمان‌های بین‌المللی کارگشاست و گره مشکلات باز می‌شود اما معتقدم در تقابل میان تهران و واشنگتن چنین راهبردی موثر نخواهد بود؛ چراکه کشوری مانند آمریکا به خصوص پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ راهبرد یکجانبه گرایی را در دستور کار خود قرار داده و جمهوری اسلامی ایران نیز حاضر نیست در چنین قالبی به مذاکره با آمریکا بپردازد. میانجی‌گری‌ها تنها در شرایطی اثرگذار خواهند بود که دو طرف چراغ سبز نشان دهند و این موضوع در شرایط فعلی دور از تصور به‌نظر می‌رسد.

رسانه های اصولگرا

رسانه های اصولگرا امروز علاوه بر واکاوی روابط ایران و آمریکا تحت تاثیر برجام همچنین به موضوع  تحریم جدید آمریکا علیه بانک مرکزی ایران و حملات به آرامکو توجه نشان دادند.

برجام و موقعیت آمریکا در منطقه

مدیرمسئول روزنامه جوان در ستون سرمقاله نوشت:‌ آمریکا پس از خروج از برجام مقاومت را منسجم‌تر و ارزش کانونی نظام جمهوری اسلامی ایران برای آزادگان و مسلمانان جهان را دوچندان کرد و شدت تحریم‌ها باعث نشد ملت ایران ذره‌ای سر خم کنند. تلخی خفت و خواری انگلیس در ماجرای ربودن کشتی نفتکش ایران و سرنوشت آن همچنان در ذائقه آنان باقی است و اینچنین جهان به تحسین «جمهوری مؤمنان» و «وارثان عاشورا» مشغول است که در محاصره هم دشمن را به اضمحلال و ناامیدی کشانده است و ذره‌ای از سیاست تنبیه قدرت اول اقتصادی و نظامی جهان عدول نکرده است که باید توبه کند و به برجام برگردد. الان مقاومت در سراسر منطقه آماده است به عنوان خط مقدم پاسخ به جنگ احتمالی علیه ایران عمل کند و در عراق، لبنان، سوریه و. امریکا را ذلیل نماید. ایران امروز خط دوم جبهه است نه خط اول آن؛ بنابراین امروز می‌توان فهمید منافع ملی ما از طریق حضور در منطقه چطور تأمین شده و بازدارندگی فراملی چگونه شکل گرفته است؛ اگر گوش شنوا و روح آزاده‌ای وجود داشته باشد منتقدان نیز زبان به تحسین خواهند گشود.

روزنامه کیهان در یادداشتی می نویسد: اقرار دوستان و دشمنان انقلاب اسلامی بر اینکه برجام تنها پیروزی آمریکا در تقابل نفس‌گیر چهار دهه پس از انقلاب اسلامی است، در هنگامه‌ای رخ داد که نظام اسلامی با کمک دوستان منطقه‌ای خود در تقابلی که آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها و بعضی دول غربی دیگر با کمک رژیم صهیونیستی و بعضی دولت‌های مرتجع منطقه برای محاصره و مهار انقلاب اسلامی از ۲۰۰۱ و با اشغال افغانستان و به‌خصوص‌اشغال عراق راه انداخته بودند، توانسته است بزرگترین تهدید تاریخ معاصر منطقه و ایران را به بزرگترین شکست تاریخی آمریکا تبدیل نماید و قدرت منطقه‌ای ایران با شکست آمریکا در عراق تثبیت شود.

 همچنین با شکست جنگ‌های نیابتی آمریکا که با پیاده‌نظام داعش صورت گرفته بود، اینک تحلیلگران سیاسی جهانی بر تثبیت قدرت فرامنطقه‌ای ایران استدلال و اذعان دارند و تأسف‌برانگیز اینکه دولت جمهوری اسلامی برخلاف میدان نظامی در میدان دیپلماتیک و مذاکره، آن‌گونه که شایسته بود نتوانست از این پیروزی‌ها استفاده لازم را ببرد و شاید نتوان نمونه‌ای در تاریخ پیدا نمود که فاتح میدان‌های نظامی در مقابل بزرگترین قدرت نظامی و اقتصادی جهان، در میدان مذاکره دچار چنین مشکلاتی شود که به تعبیر وزیر خارجه انگلیس بزرگترین پیروزی طرف مقابل پس از انقلاب اسلامی را ورق بزند.

 

تحریم جدید آمریکا علیه بانک مرکزی ایران

به گزارش خبرگزاری تسنیم؛  عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی در واکنش به تحریم مجدد بانک مرکزی گفت: تحریم مجدد بانک مرکزی توسط دولت آمریکا نشان می‌دهد که دست آنها برای پیدا کردن اهرم فشار علیه ایران تاچه حدی خالی است.  ناکامی‌های مکرر دولت آمریکا در یک سال و اندی گذشته نشان می‌دهد که این تحریم‌ها بی اثرتر از هر زمان دیگری شده‌اند و اقتصاد ایران، تاب آوری خود در مقابل تحریم‌ها رابه همگان اثبات کرده است.

همتی افزود:‌ موفقیت‌های اخیر بانک مرکزی و ثبات بازارنشان می‌دهدکه خوشبختانه تجارت و مبادلات مالی کشور از راه هایی انجام می‌شود که از سوی آمریکا غیرقابل تحریم است. خوشبختانه از دوره دور زدن تحریم‌ها به دوره تحریم ناپذیری تجارت خارجی عبور کرده‌ایم و وقت آن رسیده است که دولت آمریکا از واقعیت‌ها درس بگیرد.

تارنمای جهان نیوز گزارش داد: پیام سیاسی اقدام نمایشی علیه بانک مرکزی این است که همه هیاهویی که در قضیه آرامکو به پا شد و شاخ و شانه‌هایی که کشیده شد، به یک برچسب SDGT خلاصه شده و باید نتیجه گرفت من‌بعد سقف واکنش‌های ایالات متحده آمریکا و هم‌پیمانانش به ضربات محور مقاومت، در همین سطح خواهد بود. آمریکا و پادوهای سعودی‌اش با متهم کردن ایران و تبرئه انصارالله در قضیه آرامکو، اعتراف کرده بودند که توان و امکان انتقام از انصارالله را ندارند. اما ظاهرا متوجه نبودند که تلویحا اعتراف می‌کنند به طریق اولی، توان پاسخ دهی به برادر بزرگ‌تر را هم ندارند. با اقدام تحریمی علیه بانک مرکزی، به آن اعتراف تلویحی مبنی بر ناتوانی در پاسخ‌دهی، تصریح شد.

 

حمله به آرامکو

کوه تهدید آمریکا موش زائی، عنوان یادداشتی از روزنامه جوان محسوب می شود که در بخشی از آن آمده است:‌ با اینکه آمریکا و ترامپ تلاش کردند با متهم کردن ایران، فضای بحرانی جدیدی را دامن بزنند و خط و نشان بکشند، از اینکه این موضع فاقد پشتوانه مستند و قابل قبول است در رنج هستند و مضافاً اینکه اگر اصرار داشته باشند و مخالفت‌های جهانی با ارزیابی و موضع امریکا را نادیده بگیرند، باید تحت تأثیر تحریکات لابی سعودی و صهیونیستی، وارد اقدام نظامی علیه ایران شوند. موضع اولیه ترامپ بلافاصله در کمتر از ۲۴ ساعت تغییر کرد، ولی برای تبدیل شرایط بحرانی به امتیازخواهی و باج‌گیری، یک‌بار دیگر شورای امنیت و نظامیان پنتاگون را برای بررسی گزینه‌های واکنشی دعوت کرد. ترامپ امیدوار بود که شاید بتواند با ارعاب اتهامی علیه ایران، با دکتر روحانی در حاشیه نشست سازمان ملل دیدار کند که موضع صریح و شفاف رهبری معظم انقلاب، این خواب آشفته را برهم زد و از آن سو نیز امیدوار است دوباره به فروش تسلیحات به سعودی و باج جدیدی برسد که احتمالاً سعودی‌ها تمایلی به تکرار خریدهای احمقانه ندارند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha