خشونت و افراطی‌گری مصدر تداوم بحران‌های جهانی

تهران- ایرنا- ۶ سال از پیشنهاد رئیس جمهوری برای شکل‌گیری اتفاق جهانی علیه خشونت و افراطی‌گری می‌گذرد و همچنان جهان شاهد زایش تهدید و بحران‌های متعدد و پیاپی از دل ستیزه‌جویی و تندروی است.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش‌های خبری ایرنا، «حسن روحانی» رئیس جمهوری در نخستین حضور خود در سازمان ملل (مهرماه سال ۹۲) از ضرورت قرار گرفتن «جهان علیه خشونت و افراطی‌گری» سخن گفت و رهبران واحدهای بین الملل را به همسویی برای ایجاد جبهه ای علیه این دو معضل اساسی جهانی فراخواند.

پیشنهاد روحانی در ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۳ یعنی یکی دو ماه بعد از سخنرانی وی در مجمع عمومی با حمایت قاطع اعضای سازمان ملل در چارچوب قطعنامه ای به تصویب رسید.

این قطعنامه البته به صورت مکرر به تایید اعضای مجمع عمومی سازمان ملل رسید از جمله در سال ۲۰۱۷ که نمایندگی ایران در سازمان ملل از سومین تصویب آن در مجمع عمومی خبر داد.

از زمان گشایش باب دعوت جهانیان به مقابله جدی و کارآمد با خشونت و افراطی گری تاکنون جهان بارها شاهد بروز بحران های متعدد با کنشگری تندروهای خشونت طلب و افراطی های مسلح بوده است.

در ادامه جولان تکفیری ها در سوریه که از ابتدای دهه جاری خاک این کشور را عرصه خونریزی و کشتار صدها هزار انسان بی‌گناه ساخته و میلیون نفر را آواره ساخته اند، کشورهای همسایه سوریه نیز از آفت افراطیون مسلح در امان نبوده اند.

کمتر از یک سال پس از پیشنهاد روحانی در سازمان ملل، گروه تروریستی موسوم به «دولت اسلامی عراق و شام» یا همان «داعش» از سوریه و سایر کانون های افراطی گری با حمایت طیفی از بازیگران غربی- عربی به سوی مناطق مختلف عراق سرازیر شدند تا جایی که با فرارسیدن تابستان سال ۲۰۱۴ یک سوم قلمرو این کشور تحت سیطره داعش با مرکزیت شهر موصل قرار گرفت.

یک سال و چند ماه بعد یعنی نوامبر ۲۰۱۵، اروپایی ها شاهد کشتاری هولناک در پاریس بودند. تروریست های افراطی چهارماه بعد بلژیک را به عنوان مقصد سلاخی شهروندان اروپایی برگزیدند.

در این سال ها از لندن و مونیخ گرفته تا آنکارا و کابل و در ادامه شهرهای کشورهای شرق آسیا هدف حملاتی مکرر و خونبار قرار گرفت و هزاران نفر قربانی گسترش عقاید و افکاری شدند که به عنوان دست افزار برخی بازیگران دولتی امنیت و ثبات جهانی را لگدمال کردند.

در دهه دوم هزاره جدید میلادی، افراطی گری و تکفیر در کنار خشونت ورزی افسارگسیخته کلیدواژه هایی بود که در متن هر بحران جهانی و منطقه ای جای می گرفت.

در جریان بزرگترین فاجعه انسانی سال های اخیر یعنی بحران یمن که از مارس ۲۰۱۵ میلادی یعنی یورش تجاوزکارانه ائتلاف سعودی به خاک همسایه جنوبی اوج گرفت هم رد پای افراطی گری به شکلی آشکار به چشم می آید؛ عملیاتی که پس از روی کارآمدن حکامی تندرو، تنش ساز و جنگ طلب ثبات منطقه را بر هم زد و میلیون ها نفر را به ورطه بحرانی انسانی فروبرد.

در روزهایی که گذشت ثبات و امنیت منطقه زیر سایه حملات «انصارالله» یمن به تاسیسات نفتی و پالایشگاهی عربستان قرار گرفت و به تبع آن بازار انرژی دچار تلاطم شد؛ رخدادی که بسیاری از تحلیلگران و رسانه های مستقل آن را نتیجه ناگزیر سال ها تجاوز به خاک یمن و کشتار وحشیانه مردم این کشور می دانند و بیان می دارند که تداوم این تجاوزگری های منبعث از افراطی گری و جنگ طلبی حکام سعودی راهی را جز حملاتی از این دست برای یمنی ها باقی نگذاشته است.

آنچه مشخص است اینکه دهشت افکنی و تروریسم سال ها است از اصلی ترین عوامل برهم خوردن ثبات و آرامش جهانی بوده است؛ از تروریسم دولتی که رژیم اشغالگر قدس در اراضی اشغالی و قلمرو دیگر کشورهای جهان اصلی ترین نماینده آن بوده تا قتل های سیاسی مخالفان نظیر آنچه پاییز پارسال در سلاخی روزنامه نگار منتقد سعودی شاهد آن بودیم.

همچنان که اشاره شد دهه گذشته را می توان دهه خیزش افراطی گری و خشونت ورزی در خاورمیانه و جهان نامید؛ مصائبی که گاه خود را در تروریسم و گاه تجاوزگری و یورش به انسان های بی دفاع نمایاند.

علاوه بر این باید گفت بسیاری از تنش های جهانی از نگرانی های مربوط به امنیت انرژی و رشد اقتصادی در جهان تا التهابات افکارعمومی در سطح بین الملل از همین ریشه های مصیب بار سرچشمه گرفته و می گیرد و این واقعیات بیش از پیش اهمیت و ضرورت دعوت ۶ سال پیش رئیس جمهوری برای شکل گیری اتفاق نظری جهانی علیه خشونت و افراطی گری را به تصویر می کشد.

        

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha