اجرای موسیقی در خیابان پدیده تازهای نیست به طوری که برخی در ایران آن را متولد دوران بهرام گور ساسانی می داند، این هنر در دنیای امروز تا آنجا پیش رفته که در بسیاری از کشورها سالانه فستیوالهای موسیقی خیابانی برای نوازندگان دورهگرد برگزار میشود.
به تبع آن در ایران نیز به ویژه در سالهای اخیر این نوع موسیقی رونق بسیاری یافته و شاید کمتر مرکز استانی را میتوان یافت که مردم در خیابانهای اصلی آن شاهد حضور نوازندگان خیابانی و نواختن موسیقی نباشند.
کردستان نیز از قافله عقب نمانده و این روزها شاهد زیاد شدن تعداد این نوازندگان در خیابانهای مختلف شهر سنندج هستیم تا این اتفاق بهانهای برای سرک کشیدن خبرنگار ایرنا در دل زندگیهای این افراد شود.
خیابان پولدارهای سنندج یا همان پاسداران غرق در نوای آکاردئون و ویلون شده طوری که غلیان هیجان ناخودآگاه من را در مقابل ۲ نوازنده قرار میدهد تا شنونده جمله (می نوازم تا بشنوند) از علی این نوازنده بااستعداد آکاردئون باشم.
چشمان سیاه و عمیق و نگاههای پر از حرف این مرد ۳۵ ساله من را مشتاق شنیدن داستان آمدنش به خیابان با ساز میکند اما با دوستش همین که میدانند خبرنگار هستم بدون اعتنا به سوالاتم شروع به نواختن سازهایشان می کنند و به دل خیابان میزنند.
با سوالهای بی جوابی که ذهنم را درگیر کرده راهم را به سمت خیابان فردوسی ادامه می دهم تا گفت وگوی با پیرمرد دایره نواز داشته باشم از آنجا که توان سرپا ایستادن ندارد روی سنگ فرش های پیاده رو نشسته و رهگذران را به فیض شنیدن نوای دایره و صدایش که غبار پیری بر آن سایه انداخته، میرساند او که نخواست نامش بیان شود در جواب سوالم گفت: نمیتوانم بگویم کمکهای مردم برایم مهم نیست زیرا این تنها راه من برای امرار معاش است.
رغبتی به بیان زندگی شخصی خود نداشت و در جواب سوالاتم در این خصوص فقط سرش را تکان می داد و گفت: تو نپرس من هم جواب نمیدهم.
این پیرمرد ۷۰ ساله که دست های پینه بسته، صورت غم گرفته و لباسهایش گویایی بسیاری از دردهایش است، اظهار داشت: نبود پشتوانه بیمه ای، مالی و چشم تنگی روزگار باعث شد رو به دنیای هنر که سالها فراموشش کرده بودم بیاورم.
با لبخندی که نه شیرین بود و نه تلخ به دایره نگاه کرد و افزود: این میراث بجا مانده از دوران نوجوانیم امروز در این سن بزرگترین پشتوانهام شده است.
جامعه تشنه موسیقی
یک دختر دانشجو در خصوص پدیده نوازندگان خیابانی به خبرنگار ایرنا گفت: ای کاش در تمام طول روز این نوازندگان در خیابانهای شهر بودند انرژی که هربار با دیدن آنها در خیابان میگیرم در طول روز همراهم است.
ژیان ولدی اظهار داشت: دیدن اجراهای زنده برای کسانی که توان رفتن به کنسرتها را ندارند میتواند آشتی دهنده آنها با موسیقی باشد.
مرد میانسالی نیز در این خصوص گفت: این اجراها هر چند هم که زیبایی داشته باشند اما مردم آنقدر در مشغلههای فکری و زندگی فرو رفتهاند که اینها نمیتواند به آنها آرامش بدهد.
وی اضافه کر: کسب درآمد بخشی از علت انجام این کار است اما این اقدام میتواند نوعی اعتراض به وضعیت موجود موسیقی در جامعه نیز باشد.
موسیقی خیابانی پدیده ای چند بعدی
یک جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: موسیقی خیابانی پدیدهای پیچیده و چند بعدی است که از ابعاد مختلفی باید مورد توجه قرار گیرد.
علی اشرف صادقی اظهار داشت: این پدیده از دیدگاه سختگیرهای حاکم بر موسیقی جامعه، استعداد و توانمندی بالقوه جوانان علاقمند و نبود شرایط برای نشان دادن این توانمندی ها و همچنین نبود فضاهای شهری مناسب برای ارائه این نوع از موسیقی قابل بررسی است.
وی افزود: این پدیده گاه برای اعتراض به نظام هنجارهای رسمی حاکم بر موسیقی در جامعه اتفاق می افتد به طوری که در آن جامعه شرایط مساعد برای شنیدن موسیقی و دیدن آلات موسیقی وجود ندارد بلکه شرایط سختگیرانه و محدودکننده است.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی اضافه کرد: در چنین شرایطی نظام اجتماعی موسیقی از هنجارهای رسمی حاکم بر فضای موسیقی جامعه تبعیت نمیکند و خود را در خیابان عرضه میکند.
این جامعهشناس با اشاره به ظرفیت و توانمندیهای بالقوه عرصه موسیقی یادآور شد: شرایط برای رشد این استعدادها و توانمندیها فراوان است اما همینها زمانی که میخواهند از بالقوه به فعل گذر کنند نظامهای هنجاری حاکم بر فضای رسمی موسیقی جامعه جلوی این گذر را میگیرد.
وی با بیان اینکه اعتراض در پدیده موسیقی خیابانی نهفته است، افزود: منظور اعتراض به نظام سیاسی حاکم نیست، بلکه اعتراض به نظام اجتماعی و نظام هنجارهای رسمی حاکم بر موسیقی جامعه است.
صادقی با اشاره به اینکه یکی دیگر از دلایل شیوع این پدیده نتیجه نگرفتن جوانان پرورش یافته حوزه موسیقی از ثمره تلاش خود و بیکاری موسیقیایی شدیدی در تحصیلکنندگان این رشته است، اظهار داشت: برخی نیز به دلیل مشکلات معیشتی و کسب اندک درآمدی از این راه به موسیقی خیابانی روی آورند.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی با بیان اینکه این پدیده از بعد اجتماعی نیز قابل بررسی است، گفت: مدیریت شهری برای شهرنشینان هنوز شرایط شایسته و بایستهای را فراهم نکرده در صورت فراهم شدن این شرایط این پدیده نیز می تواند شکل مدرنتر و قابل قبول تری به خود بگیرد.
صادقی افزود: فضاهای شهری، مدنی محور طراحی نشدهاند به طوری که فضاهای مناسبی برای نشستن، روزنامه خواندن، نوشیدن چای و قهوه، شنیدن موسیقی و بحث و گفت و گو داشته باشند.
این جامعه شناس گفت: فقدان همین فضاهای مدنی موجب میشود فرایند جامعه پذیری زندگی شهرنشینی هم ناقص انجام شود و در حوزه موسیقی به صورت خود جوش با موسیقی خیابانی مواجه شویم.
پای هنر در فضای عمومی
موسیقیدان کردستانی نیز در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: هنرمندان سراسر دنیا طی سال های اخیر تلاش کرده اند هنر و خلاقیتهایشان را از چارچوب دیوارهای نگارخانهها، تماشاخانهها و تالارها و جاهایی که موسیقی اجرا میشود خارج کرده و به فضای عمومی بیاورند تا تماشاگران بیشتری داشته و با توده مردم در ارتباط باشند.
حمید باتمانی معتقد است که در مراحل اول این نکته مطرح است که هنرمند احساس کرده باید اثر خود را در فضای باز اجرا کند تا با مردمی ارتباط برقرار کند که کمتر میتوانند در فضاهای تخصصی موسیقی حضور پیدا کنند.
این معلم موسیقی گفت: نشستن یک گروه موسیقی در خیابان شکل خوبی به لحاظ فرهنگی در بسیاری نقاط جهان ندارد اما این مساله باید با فراهم کردن زیر ساخت های فرهنگی حل شود چرا که این پدیده می تواند راهی برای کشف بسیاری از استعدادهای پنهان جامعه در این راستا باشد.
باتمانی در خصوص اینکه این افراد از فرهنگ غربی تاثیر میگیرند، اظهار داشت: در جامعه کنونی با توجه به پیشرفت های تکنولوژی نمی توان انتظار داشت که فرهنگ ها از همدیگر تاثیرپذیری نداشته باشند اما نوازندگان خیابانی تاریخ طولانی در ایران دارد.
وی با اشاره به اینکه جامعه ما جامعهای جوان و رو به رشد است، گفت: جنگ فرهنگ را با پرداختن و بها دادن به فرهنگ خود شروع کنیم نه با ابزار.
باتمانی با بیان اینکه جامعه باید بپذیرد این افراد گدا نیستند و هنرمند بودن وجهه غالب آنها است، یادآور شد: متولیان امر باید با ایجاد فضاهای مناسب در جهت مدنی کردن شهرها فرصتی برای این دسته از هنرمندان فراهم کنند تا بهتر و بیشتر دیده شوند.
موسیقی همیشه نوای دلنشینی بوده که هر انسانی همیشه در شادترین و غمگین ترین لحظههای زندگیش برای تخلیه هیجانات خود به آن روی آورده از این رو شاید جامعه ما در شرایط کنونی برای تجدید قوا به حضور نوازندگان خیابانی نیازمند باشد.
۷۳۴۹/۹۱۰۲
نظر شما