به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا، جامعه سنتی ایران در حالی آماده گذر به مدرنیته شد که ملی گرایی در عصر پهلوی نخست از ارکان اصلی این حرکت به شمار می رفت. نخبگان و نظام حاکم دریافته بودند که برای ایجاد وحدت ملی و طراحی چارچوب های هویتی جدید در کنار بنیانهای پیشین به هویتی جمعی نیاز دارند که میتوان آن را در تاریخ و فرهنگ باستانی ایران جست. علاقه و کندوکاو سران حکومتی به متون ادبی کهن به خصوص شاهنامه و همچنین تلاش بسیاری از نخبگان این عصر از جمله ادیبالسلطنه سمیعی، اعتصامالملک، عباس اقبال آشتیانی، بدیعالزمان فروزانفر، احمد بهمنیار، محمدتقی بهار، ابراهیم پورداود، محمدعلی تربیت، حکیمالملک، صادق رضازاده شفق، نصرالله فلسفی، عبدالعظیم قریب، احمد کسروی، مشیرالدوله پیرنیا، مجتبی مینوی، سعید نفیسی، وحید دستگردی، جلالالدین همایی، رشید یاسمی و دیگران به بازروایی تمدن هزارساله ایرانیان و تجلیل از شاهنامه فردوسی منجر شد تا نظام حاکم به تبلیغ وسیع و گسترده یی در باب شاهنامه به مثابه سند هویت ایرانی بپردازد و آرامگاه فردوسی را با شکوه بسیار بازسازی کند و اینگونه نخستین کنگره علمی بزرگ ایران با حضور دانشمندان بیشمار ایرانی و خارجی برگزار شد. در واقع این مراسم نمایشی از قدرت و فرهنگ ملی ایران در جامعه جهانی بود که کُنگره هزاره فردوسی نام گرفت. پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا، در این نوشتار سعی دارد تا ضمن بازگویی چگونگی ساخت آرامگاه فردوسی نحوه برگزاری کنگره هزاره فردوسی را بازخوانی کند.
تصمیم به ساخت آرامگاه فردوسی در عصر پهلوی
انجمن آثار ملی در ۱۳۰۱ خورشیدی بود که تصمیم گرفت سیاهه یی از عمارت ها و آثار ملی کشور را در برهه زمانی قبل و بعد از اسلام گردآوری کند تا با دستور مقامات دولتی همین انجمن مسوولیت حفظ و مرمت آنها را برعهده بگیرد. در این میان مهمترین کاری که در دستور قرار گرفت، ساخت آرامگاهی در خور حکیم ابوالقاسم فردوسی بود. در واقع از آنجا که این اقدام امری ملی به شمار می رفت، ابتدا باید هزینههای ساخت بنا تأمین میشد، بنابراین همین امر سبب شد تا انجمن به جمع آوری اعانه اقدام کند. از یک طرف افرادی چون صدیق اعلم که آن زمان ریاست دبیرستان سیروس و معلمی دارالفنون را به عهده داشت، مبالغی را از محل کمکهای انجمن اولیا و مربیان فراهم آورد و از دیگر سو ایرانیان مشتاق در نقاط دیگر دنیا به فکر جمعآوری هزینههای این کار افتادند و کوشش همگانی برای ساخت این آرامگاه حاصل شد. به طوری که در ۱۳۰۴ خورشیدی رضا پهلوی پس از آنکه به پادشاهی رسید خود نیز به طور شخصی در ساخت آرامگاه کمک و از این عمل استقبال ویژه یی کرد. در آن هنگام لایحه یی به مجلس شورای ملی تقدیم شد که به موجب آن وزارت دارایی اجازه داشت تمبری به نام فردوسی منتشر و درآمد خالص حاصل از آن را به ساخت مقبره فردوسی اختصاص دهد. اما وجوه جمعآوری شده کافی نبود، مجلس شورای ملی هم ۲۰ هزار تومان از محل صرفهجوییهای خود کمک کرد و در آغاز ۱۳۰۷ خورشیدی با ۶۰ هزار تومان اعانه مردم و مجلس که ۲ سال بعد ۱۰ هزار تومان دیگر از طرف مجلس و پنج سال بعد ۷۰ هزار تومان از عواید بختآزمایی به آن افزوده و اینگونه کار ساخت آرامگاه آغاز شد.
ابوالقاسم فردوسی به عنوان شخصیتی فرهیخته و شناخته شده و الگوی حفظ زبان فارسی برای تمام ایرانیان همواره بسیار محترم است. از این رو تخصیص بودجه برای ساخت مقبره او در مجلس پنجم، درست در زمانی به تصویب رسید که رضاپهلوی قوانین تغییر سال از قمری به شمسی و تغییر اسامی ماهها از عربی به فارسی را به تصویب رسانده بود.
اردیبهشت ۱۳۰۵ خورشیدی کیخسرو شاهرخ از طرف انجمن آثار ملی برای تعیین مکان واقعی مقبره فردوسی عازم مشهد شد و پس از تحقیق و مشورت با معماران و بررسی شواهد تاریخی، دریافت که مقبره در باغی متعلق به خود فردوسی واقع است. برای ساخت بنای آرامگاه سه نقشه به وسیله هرتسفلد، طاهرزاده بهزاد و مسیو آندره گدار فرانسوی پیشنهاد شد که نقشه مسیو گدار با تغییراتی مورد قبول واقع شد. ۶ سال بعد که کار به انتها نزدیک میشد، برای تأمین بخشی از هزینهها به پیشنهاد محمدعلی فروغی نخست وزیر قرار شد با فروش بلیت بختآزمایی یا لاتاری فردوسی افزون بر شرکت دادن مردم عادی در ساخت این بنا، مابقی هزینههای اتمام آن هم تأمین شود. البته باید یادآور شد روند انجام این بختآزمایی، مرحله به مرحله در روزنامه اطلاعات آن دوران منعکس میشد. (مطالعه اخبار مربوط به این اتفاق در مطبوعات آن دوره نمایانگر فضای حاکم در جامعه در باب فردوسی و شاهنامه در ماه های آغازین ۱۳۱۳ خورشیدی است.) بعضی مدارس با تشکیل جلساتی در مدارس اولیای دانشآموزان را به این همکاری تشویق میکردند و سرانجام نیز برای فروش بلیت های باقیمانده یک مهمانی بزرگ برگزار شد و بدین وسیله مبلغ مورد نیاز تأمین شد. سرانجام بختآزمایی فردوسی در ۹تیر ۱۳۱۳ خورشیدی برگزار شد و پس از اهدای جوایز، بخشی از عواید به تکمیل بنای آرامگاه اختصاص یافت.
جشن هزاره فردوسی
هزاره فردوسی نخستین همایش بینالمللی و نخستین کنگره ادبی بود که به مناسبت هزارمین سال ولادت فردوسی در ایرانی که به سمت مدرنیته پیش می رفت، برگزار شد. محمدمحیط طباطبایی پژوهشگر ادبی، مورخ، منتقد و ادیب معاصر در ۱۳۰۸خورشیدی در مقالهیی از واژه فراموش شده و غیرمستعمل هزاره بهره گرفت و سه سال بعد وزارت معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه نیز از همین واژه برای نامگذاری کنگره میلاد فردوسی استفاده کرد.
هزاره فردوسی در ۱۲ مهر ۱۳۱۳ خورشیدی در تالار دارالفنون آغاز به کار کرد. به روایت عیسی صدیق موسس دانشگاه تهران حضار متشکل از ۴۰ دانشمند و خاورشناس خارجی هیأت دولت، رجال کشور و ۴۰ تن از فضلای مملکت که ۶ تن از آنها استاد دارالمتعلمین عالی بودند.
باید یادآور شد که یک روز پیش از آن، نخستین کنگره مستشرقین با حضور دانشمندان خارجی در تهران برگزار شد و نوید ارتباط جدید علمی و ادبی ایران با دنیای متمدن را داده بود و حالا نوبت گشایش نخستین کنگره ادبی ایران به افتخار فردوسی و با حضور نخبگان ادبی و سیاسی از اقصی نقاط دنیا بود. شرکتکنندگانی از کشورهای ژاپن، آمریکا، هندوستان، شوروی، آلمان، ایتالیا، انگلستان، عراق، چکسلواکی، افغانستان، مصر، دانمارک، ترکیه، فرانسه، لهستان و فلسطین و جمیع فضلا و ادبای ایرانی در این جشن حضور داشتند. کنگره ،هفت روز در تهران به طول انجامید و بامداد ۱۷مهر میهمانان با خودروهای مجزا رهسپار طوس شدند. رضاپهلوی ۵۰ کیلومتر جلوتر از آنها حرکت میکرد تا شخصاً به امور پذیرایی از میهمانها در شهرهای مختلف رسیدگی کند.
همزمان با اجرای این مراسم در برخی از کشورهای دیگر دنیا نیز به مناسبت هزاره حکیم ابوالقاسم فردوسی جشنهایی برگزار میشد. در پاریس جشنی در سوربن منعقد شد که ریاست آن را رییس جمهوری فرانسه بر عهده داشت. در مسکو نیز نمایشهای مخصوصی در حضور عموم کمیسرهای ملت و مهمترین رجال اتحاد شوروی اجرا شد. وزیر مختار آلمان نتیجه زحمات ۲۰ ساله فریتز ولف یعنی «فرهنگ ولف» را تقدیم کنگره کرد و دکتری افتخاری فلسفه را نیز از طرف دانشگاه برلن برای تجلیل از ذکاءالملک فروغی به وی اعطا کرد. دانشگاه میشیگان آمریکا برای تجلیل از فردوسی، ۲ تن از دانشجویان ایرانی را به رایگان برای تحصیل پذیرفت. موسولینی یک نسخه از دایره المعارف ایتالیا را به ضمیمه یک نسخه از اشعار فردوسی به زبان ایتالیایی که در آن زمان یگانه ترجمه کامل و منظوم شاهنامه به زبانهای اروپایی بود به شخص اول مملکت تقدیم کرد. مراسم دیگری نیز در کشورهای دیگر از جمله لندن، برلن، بروکسل، ورشو، رم، واشینگتن، ژنو، آنکارا و... برگزار شد. روزنامه اطلاعات نیز که مسوول انعکاس این اخبار بود، گزارشهای لحظه به لحظه و دقیقی در این باره در اختیار مردم قرار میداد.
عبدالحسین اورنگ مشهور به شیخالملک از رجال سیاسی مشهور و نماینده مجلس شورای ملی در دوران پهلوی در شماره ۲۳ از سالنامه دنیا معتقد است که همین شعرهای شاهنامه احساسی در شخص شاه ایجاد کرد که باعث شد، هزاره فردوسی با شکوه و جلال بسیار در تهران و طوس برپا شود و دولت در تأمین مخارج جشن همکاری کند. وی در ادامه نوشته است: او شیفتۀ فردوسی شده بود، روزی نبود که شرفیابی حاصل نماییم و سخن از فردوسی به زبان نیاوریم و اشعاری از شاهنامه این استاد سخن پارسی نخوانیم.
ادامه دارد...
منابع:
۱. برخی اسناد مربوط به این فعالیتها در جراید به چاپ رسیده است (رک: چهرهنما، شمارۀ یازدهم: اسفندماه ۱۳۰۴ نیز همان، شمارۀ دوم: شهریور ۱۳۰۵).
۲. روزنامه اطلاعات ۱۳۱۳.۳.۲۲
۳. هزاره فردوسی: مجموعه مقالات دانشمندان ایرانی و ایران شناسان جهان به مناسبت یک هزارمین سالروز تولد فردوسی، تهران، موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران و دانشگاه مک گیل، ۱۳۸۹ ش، ص۵۰-۳۵
۴. از ایرانیان مقیم آنکارا برای شرح احوال او رک: یادداشت های قزوینی، ج۸
نظر شما