مجید رضا حریری رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین که سیر تغییر و تحولات چین را عجیب و غریب میداند به مناسبت هفتادمین سال انقلاب چین گفتوگوی کوتاهی با روزنامه ایران داشته است که از نظرتان میگذرد:
ارزیابی شما از کشور چین چیست و سیر تغییر و تحولات را در آن چگونه میبینید؟
سه دهه است که به چین میروم و بهعنوان دوست ایرانی چینیها شناخته شدهام. در رفت و آمدهایی که به چین داشتم تغییرات و سیر تحولات زیادی را دیدم. مهمترین نکته سرعت در توسعه اقتصادی است. آنها برای تحول و رشد کشورشان از هیچ کمکی دریغ نمیکنند و این امر باعث شده چین در ریل درستی در توسعه اقتصادی قرار گیرد. موضوع دیگری که در سفر به چین میتوان دید، امید در صورت جوانان این کشور آسیایی است. هر فردی که خود را با پدرش مقایسه میکند، میبیند که بسیار مرفهتر و بهتر زندگی میکند. وقتی چنین دیدی وجود داشته باشد آنها تلاش بیشتری میکنند تا رفاه بیشتری را به دست بیاورند. نسل جوان چین به جهت رفتار سیاسی، رفتارهای بینالمللی، نحوه گفتمان و نگاه نسبت به توسعه، تغییرات زیادی داشتند که همین تغییرات منجر به رشد سریع این کشور شده است. این تغییرات سبب شده ایرانیان بیشتری هم به چین بروند. ۳۰ تا ۴۰ سال پیش به غیر از دیپلماتها که در چین حضور داشتند تعداد ایرانیان به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسید چرا که نمیتوانستند به جهت زبان، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند ولی با تغییرات صورت گرفته به غیر از دیپلماتها، فعالان اقتصادی و حتی تولیدکنندگان ایرانی، بیش از ۲ هزار دانشجوی ایرانی در چین مشغول به تحصیل هستند. تغییرات در چین روز به روز و حتی ثانیه به ثانیه است، این امر را میتوان براحتی در اقتصاد چین دید.
اقتصاد چین را چگونه میبینید و آیا این کشور در تمام برنامههای توسعهای خود موفق عمل کرده است؟
چین تاریخ خیلی قوی دارد که فقط سه هزار سال پیش آن توسط تاریخ نویسان چینی به نگارش درآمده است و قطعاً قبلتر از آن هم چین تاریخ مبسوطی دارد. از اواخر قرن هجدهم تا اوایل قرن بیستم این کشور به خاطر تحولات بینالمللی، مدرنیسم، انقلاب صنعتی و دو جنگ جهانی شرایط خوبی نداشت و افت پیدا کرد. بعد از جنگ جهانی دوم تحولات در چین آغاز شد و طبق بررسیهای صورت گرفته، دوره اصلاحات چین از سال ۱۹۷۸ آغاز شد.در آن سالها دولت چین سیاست درهای باز را دنبال کرد و نظام سوسیالیستی پیادهسازی شد. چین بهصورت کامل به سمت آزادی شرکتهای خصوصی در اقتصاد رفت و به این باور و ایمان رسیدند که در حکومتداری رفاه اقتصادی و موضوعات مربوط به اقتصاد بالاتر از سایر بخشها است. این سیاست بعد از رهبر اصلاحات چین هم دنبال شد و چین توانست سیاست درهای باز را ماندگار کند. روندی که در چین دنبال شد و اکنون خیلیها متعجب به پیشرفت آن نگاه میکنند، معجزه نیست بلکه خواسته عمومی این کشور است که توانستند در مسیر درستی قرار گیرند. یکی از مهمترین دلایلی که باعث شده چین در پیشرفت و توسعه اقتصادی زبانزد شود، فاصله گرفتن از منازعههای بینالمللی است. این کشور هیچ منازعهای را دنبال نمیکند و تنها هدف آنها توسعه اقتصادی و رفاه مردم است. چین در یک جمله متفاوت از نظام مارکسیستی است.(توضیح: میان مارکسیستهای مختلف، برداشتهای بسیار متفاوتی از مارکسیسم و تحلیل مسائل جهان با آن موجود است اما موضوعی که تقریباً همه در آن توافق دارند:«واژگونی نظام سرمایهداری از طریق انقلاب کارگران و لغو مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و لغو کار مزدی و ایجاد جامعهای بیطبقه با مردمی آزاد و برابر و در نتیجه، پایان ازخودبیگانگی انسان» است.) چین در بحث آزادسازی اقتصاد منحصر به فرد عمل کرده است، نمیگویم چین به سمت خصوصیسازی رفته، بلکه آزادسازی انجام داده است. بر اساس قوانین بازار بنگاهها اداره میشوند و این امر در مورد بنگاههای خصوصی و دولتی یکسان است. همین نگاه باعث شده تا بگویم در آزادسازی کارنامه خوبی داشته است. چین با این رویکرد به سمت رشد پایدار و بلندمدت رفته است. این رویه در تاریخ اقتصاد دنیا بینظیر است.
چه نکتهای از کشور چین برای شما جذاب بود؟
در چین بحث فرهنگی طبق مکتب کنفوسیوس (توضیح: تعالیم کنفوسیوس ترکیبی بود از اصول اخلاقی، سیاست مدون و مقداری مسائل دینی) است. آنها احترام به بزرگ ترها و پدر و مادر را یک الزام میدانند بدین جهت آنها به دولت و حکومت خود بهعنوان والدینشان نگاه میکنند، از اینرو با احترام گذاشتن به دولت خود کمک میکنند تا روند توسعه کشورشان دنبال شود. این امر نشان میدهد که ایران و چین تفاوت فرهنگی عمیقی با هم دارند. البته این جمله بدان معنا نیست که ایران و چین هیچ اشتراکات فرهنگی ندارند. باید یک موضوع را پذیرفت اینکه موقعیت مکانی ایران به گونهای بوده که هر زمان دعوا و جنگی بوده از ایران رد شده است. در حقیقت موقعیت سوقالجیشی ما باعث چنین اتفاقی شده است ولی در مقابل کشور چین در یک گوشه قرار گرفته و هیچ کشوری با آن کاری نداشته است. لذا چنین اتفاقی که از سالیان گذشته به کشورمان به ارث رسیده باعث شده بینشها متفاوت باشد. با این اوصاف چین بهدنبال تعامل است و این رویهای است که از هزاران سال پیش دنبال کرده است. نهایت کشورگشایی چین ۵ الی ۶ بار بوده است اما تاریخ ایران نشان میدهد که پادشاهان آن زمان بارها سراغ کشورگشایی رفتهاند یعنی هر زمان که قدرت داشتند به سمت کشورگشایی رفتهاند. جالب است بدانید چینیها میگویند نصف دنیا چینی و مابقی غیرچینی هستند.
کشور چین اصلاحات اقتصادی را چگونه دنبال کرد؟
همانطور که اشاره شد اصلاحات اقتصادی چین از اوایل قرن بیستم آغاز شد. در ابتدا نوار شرقی چین به سمت اصلاحات اقتصادی حرکت کرد ولی در قرن بیست و یکم توسعه اقتصادی به نقاط مرکزی چین رسید و به مرور زمان در تمام شهرها و روستاهای چین علائم توسعه و پیشرفت اقتصادی ظهور کرد. چندی پیش به یکی از شهرهای کمتر توسعه یافته چین سفر کردم و در کمال ناباوری دیدم که فرودگاه آن شهر هوشمندتر و پیشرفتهتر از فرودگاه شانگهای و پکن است. این نشان میدهد که رقابت سختی بین استانهای چین برای توسعه وجود دارد. در سال بیش از ۱۰ بار به چین سفر میکنم و در هر سفر شاهد کاربرد تکنولوژیهای جدیدتر در این کشور هستم. راز اصلی چینیها که به این نقطه و جایگاه رسیدند استمرار در پیشرفت و توسعه است.
یک مثال بسیار ساده در این باره میخواهم بزنم، در قطارهای بالای ۳۰۰ کیلومتر در مجموع در جهان ۱۲ هزار کیلومتر خط آهن داریم ولی این عدد در مدت ۱۰ سال در کشور چین به ۲۶ هزار کیلومتر خط آهن رسید. حال میبینید که این کشور چگونه مسیر توسعه را طی میکند. چین در نقاط مرکزی و غربی بسیار محروم بود اما اکنون شهرهای این منطقه جزو شهرهای مدرن و پیشرفته چین است. طرح توسعهای که چین دنبال میکند، طرح بسیار قوی و عملیاتی است. در این طرح توسعه روستایی با جدیت دنبال میشود و دولت بهدنبال توسعه متوازن این کشور است.
بحث سرمایهگذاری در چین چگونه دنبال میشود؟
چینیها حدود ۴۰ سال اخیر هرساله رتبه اول در جذب سرمایهگذاری خارجی را داشتند.آنها با ایجاد مشوقهای مختلف شرایط را برای حضور سرمایهگذاران در کشورشان فراهم کردند. آنها شیوهای را در جذب سرمایهگذاری پیش گرفتند که خیلی از کشورها نتوانستند حتی به سمت پیادهسازی آن حرکت کنند. از طرفی کشور وارد کار بزرگ دیگری شده است که روند صادراتی آن را تغییر خواهد داد. چین با تأسیس مناطقی که منطقه آزاد محسوب میشوند میخواهد قوانین روان تری را وضع کند تا جذب سرمایهگذاری با روشهای بهتری ادامه پیدا کند. در این مناطق قرار است سرمایهگذاری در سه حوزه هایتک، مباحث مالی و خدمات انجام شود. با این اتفاق چین از کارخانهداری دنیا و صادرات محصولات این کارخانهها به سمت انتقال تکنولوژی میرود. آنگونه که چین سیاستگذاری کرده میخواهد بهعنوان هاب خدمات دنیا شناخته شود. به نظرم با سرعت میتواند به سیاستی که تبیین کرده، برسد. در چین شرایطی ایجاد شده که دیگر کارگر ارزانقیمت نیست، به همین علت باید بهسمت انتقال تکنولوژی و تغییر مسیر سرمایهگذاری حرکت کنند. در مقطعی کارگر ارزانقیمت و تولید برای چین بسیار باصرفه بود ولی اکنون حداقل دستمزد یک کارگر چینی بیش از ۳ برابر حقوق یک کارگر ایرانی است. در گذشته علت پایین بودن هزینه کارگر در چین به خاطر پایین بودن خرج زندگی آنها بود ولی با افزایش سطح رفاه آنها زندگی آنها بسیار پرخرج شده است و دیگر با دستمزد پایین کار نمیکنند.
از تصمیم تا عمل آنها در فعالیتهای اقتصادی چقدر زمان میبرد؟
آنها وقتی تصمیمی میگیرند تا انجام آن فعالیت هدفگذاری شده اجازه نمیدهند فاصلهای بیفتد. وقتی یک کشور در مدت ۱۰ سال دو برابر مجموع دنیا میتواند خط ریل احداث کند چه معنا و مفهومی دارد. این نشان میدهد که چین در عملیاتی کردن پروژههای خود سرعت عمل را مدنظر قرار میدهد. این کشور در حوزههای مختلف شگفتیساز است بهعنوان نمونه میتوان به عجایب ساخت وساز در چین اشاره کرد. کشوری که ۳۰ کیلومتر پل معلق میسازد باعث شگفتی همه کشورها شده است. سرعت تحول و تولید چین پیشرفت زیادی کرده است. ۲۰ سال پیش اگر فردی وارد چین میشد نمیتوانست با کسی ارتباط برقرار کند، حتی زبان مشترکی وجود نداشت، ولی با پیشرفت این کشور دیگر نیاز به مترجم چینی نیست. هر فردی که به زبان انگلیسی مسلط باشد میتواند با چینیها ارتباط برقرار کند. تحول در سطوح مدیریتی چین هم رخ داده است. مدیران جوان سرکار آمدند و ابتکار عمل را به دست گرفتند. در چین مدیران ۶۰ سال به بالا بازنشسته هستند، مگر استثناهایی که در بخشهای سیاسی حضور دارند.
جاده ابریشم اکنون چه وضعیتی دارد و آیا چین به سمت فعالسازی آن حرکت کرده است؟
سال ۲۰۱۳ رئیس جمهوری خلق چین مفهوم یک پهنه یک راه را پیشنهاد کرد، البته برخیها هم این موضوع را یک کمربند یک جاده تفسیر کردند. از اینرو جاده ابریشمی که دوباره سر زبانها آمد با جاده ابریشمی که سالهای پیش فعال بوده، متفاوت است. یک پهنه یک راه موضوع نزدیکی و همکاری تمام دولتها و ملتها است و تنها یک مسیر نیست. در مفهوم جدید جاده ابریشم موضوعات تکنولوژی، فرهنگ، اقتصاد و سایر بخشها دنبال میشود. در این راستا به کشورهایی که در زمینههای مختلف حتی زیرساخت مشکل دارند توسط کشورهای مسیر جاده ابریشم مورد حمایت مالی و معنوی قرار میگیرند. جاده ابریشم بهعنوان یک نماد بهدنبال رشد متناوب کشورهایی است که اکنون با چالشهای زیادی روبهرو هستند. در سالهای دور یعنی هزاران سال پیش جاده ابریشم مسیری بود که کالاها از آن جابهجا میشد. در قرن ۱۶ مارکوپولو از طریق جاده ابریشم توانست در رونق آن بسیار اثرگذار باشد. در آن سالها مبادله فرهنگی هم بسیار زیاد بود و از همین جاده ابریشم میتوان به تسری دین اسلام در چین رسید. افرادی که در چین مسلمان هستند یقیناً ریشه آنها به ایران میرسد.
چه توصیهای برای سرمایهگذاران دارید؟
خیلی از سرمایهگذاران وقتی میخواهند سرمایهگذاری انجام دهند به سمت خرید ملک میروند و تصور میکنند که خرید زمین و ملک تنها فعالیت اقتصادی است. ولی اگر ۷۰ سال اخیر کشور چین را مورد بررسی قرار دهید میبینید که این کشور چگونه جهش اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی داشته است. آنها سرمایهگذاری را در تولید دیدند و همین امر کمک کرد تا اقتصادشان قدرتمند شود. وضعیت کشور چین به گونهای است که تمام کشورها نسبت به قدرت و جایگاه آن صحبت میکنند. بهعنوان یک فعال اقتصادی به تمام تجار و سرمایهگذاران توصیه میکنم برای یکبار هم که شده به چین بروند و سیر تحول آن را بررسی کنند. سفر به چین دید خیلیها را میتواند تغییر دهد. آنها از یک سیستم برنامهریزی مدون و یک اجرای منظم پیروی میکنند و همه میدانند که با چه اصولی باید حرکت کنند.
نظر شما