اصولگرایی مقابل اصولگرایی

۹ مهر ۱۳۹۸، ۱۴:۱۰
کد خبر: 83498791
اعظم حمیدپور
اصولگرایی مقابل اصولگرایی

تهران- ایرنا- جدال این روزهای نمایندگان منتسب به «جبهه پایداری» با رییس مجلس و طیف نزدیک به وی را باید در تفاوت‌های ماهوی و روشی پایداری‌ها با میانه‌روهای اصولگرا جست؛ تفاوت‌هایی که با نزدیک‌شدن به انتخابات بیش از پیش نمود خواهدیافت.  

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، «علی لاریجانی» به عنوان چهره شاخص طیف معتدل جریان اصولگرایی و همراهان او در مجلس، این روزها در سیبل حمله تمام عیار نمایندگان منتسب به جبهه پایداری قرار گرفته اند.

هفته گذشته و در جریان تصویب کلیات طرح تشکیل وزارت تجارت و خدمات بازرگانی  بود که «نصرالله پژمانفر» نماینده مشهد و کلات، رییس مجلس را «دیکتاتور» خواند. لاریجانی در برابر این «توهین» اظهاراتی را بیان کرد که از دید بسیاری از ناظران شاید بتوان بخشی از واقعیت فضای سیاسی کشور را در آن یافت. لاریجانی در برابر تکرار واژه دیکتاتور از سوی پژمانفر گفت: عادت کرده‌اید با فریاد کارهایتان را جلو ببرید. دیکتاتور شما هستید که این بساط را در کشور راه انداخته‌اید. تریبون یک‌طرفه شما  هستید که همه تریبون‌ها دستتان است و هر چه می‌خواهید به همه می‌گویید. کسی هم هیچ‌چیز به شما نمی‌گوید که این مملکت اینگونه شده است.

این ماجرا البته به شکلی دیگر هم تکرار شد؛ جایی که «مجتبی ذوالنوری» دیگر نماینده طیف پایداری در جلسه روز یکشنبه برای بررسی فوریت طرح شفافیت آرای نظام تقنینی، «مسعود پزشکیان» نایب رییس اصلاحاتی مجلس را «دیکتاتور» خطاب کرد.

صف بندی پایداری ها علیه طیف میانه اصولگرایی که این روزها به صحن مجلس کشیده شده است، رویای وحدت اصولگرایانه را به باد می دهد، هرچند پیش از این بسیاری از ناظران تجمیع طیف های مختلف و متنوع اصولگرایی زیر یک پرچم واحد را دور از ذهن ارزیابی کرده بودند.

راه لاریجانی از پایداری ها جدا است 

جمع ناپذیری پایداری ها با طیف میانه اصولگرایی مساله تازه و بدیعی نیست. جای خالی اصولگرایان طیف لاریجانی در تشکیلات جمعی اصولگرایان در سال های اخیر مشخص است.

نام لاریجانی در انتخابات مجلس ۹۴ در فهرست ائتلاف فراگیر اصولگرایی قم قرار نگرفت، هر چند تشکل محوری اصولگرایی چون «جامعه مدرسین» از او حمایت کرد. در نهایت نام این اصولگرای سنتی در فهرست ائتلاف امید قرار گرفت و لاریجانی با نزدیکی به اصلاح طلبان فاصله خود را با اصولگرایانی که از دوره «محمود احمدی نژاد» به سمت طیف های دوآتشه خود متمایل شده بودند، حفظ کرد.

«جمنا» به عنوان یکی از منسجم ترین تجربه های سازوکار فراگیر درون جریانی هم شاهد همراهی لاریجانی و همراهانش نبود. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ هم طیف لاریجانی با اصولگرایان همراه نشد.

یکی از مهمترین دلایل فاصله گرفتن لاریجانی از جریان متبوع سنتی خود را می توان در قدرت گرفتن طیف های تازه در اصولگرایی جستجو کرد؛ واقعه ای که سال ها مورد انکار جمع اصولگرایان قرار داشت ولی به مرور و پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم از پرده برون افتاد.

پس از شکست انتخاباتی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری، جمعی از آنان در واکاوی دلایل این ناکامی، از نقش برجسته جبهه پایداری در تصمیم گیری های کلان جمنا و وزن و سهم قابل توجه این جریان در تشکیلات فراگیر خود پرده برداشتند.

«عباس سلیمی نمین» فعال سیاسی اصولگرا در گفت و گویی اذعان کرد: جبهه پایداری فراتر از سهم خواهی رفته بود و به نوعی یک نوع تمامیت خواهی را دنبال می کرد. یعنی این گونه نبود که در چارچوب اصولگرایان عمل کند و یک سهم را دریافت کند. بلکه یک نگاه تمامیت خواهی وجود داشت که همین امر موجب ضربه زدن به اصولگرایان شد.

«ناصر ایمانی» تحلیلگر اصولگرا هم بعدها بیان داشت: وزن کشی ها در جمنا منطقی نبود؛ یعنی برخی طیف های اصولگرایی چون پایداری عملا نقشی را ایفا کردند که خیلی بیشتر از وزنشان بود.

نظام فکری، منش و روش عقلانیت محور، قانون گرا و معتدل طیف نزدیک به لاریجانی در عرصه سیاست، با رویکردهای طیف پایداری همخوانی ندارد. تشدید تقابل میان ۲ طیف اصولگرایی که یکی به یمین می رود و دیگری به یسار، در چارچوب انتخاباتی شدن فضای سیاسی کشور قابل تحلیل است.

از دید ناظران، احتمالا کسب محبوبیت در شهر قم به عنوان حوزه و پایگاه سنتی رای لاریجانی و جبهه پایداری، محل رقابت زودهنگام پایداری ها با لاریجانی را فراهم کرده است. برخی منابع غیررسمی از تلاش جبهه پایداری برای گنجاندن نام نامزدهای خود در فهرست اصولگرایان این شهر خبر می دهند. چند روز پیش بود که یکی از خبرگزاری های اصلاح طلب از نهایی شدن فهرست شورای هماهنگی اصولگرایان قم و قرارگرفتن نام سه تن از نزدیکان پایداری در این فهرست خبر داد. هرچند اصولگرایان نهایی شدن فهرست انتخاباتی خود در قم را تکذیب کردند، ولی با توجه به تحرکات اخیر حامیان پایداری در قم، به نظر می رسد رقابت و برنامه های انتخاباتی آنان در این حوزه شدیدتر و زودتر از سایر حوزه ها به راه افتاده است. تخریب لاریجانی و نزدیکان او از سوی پایداری ها، در این چارچوب قابل فهم است.

این در حالی است که برخی ناظران با تحلیل روندهای جاری پیش بینی می کنند، لاریجانی (در صورت شرکت در انتخابات مجلس) دیگر قم را به عنوان حوزه انتخابیه خود برنخواهد گزید و احتمالا از تهران یا یکی از شهرهای شمالی نامزد خواهد شد.

نزدیکی لاریجانی به اصلاح طلبان و همراهی و همکاری او با دولت روحانی در سال های گذشته، فاصله او با اصولگرایان سنتی را هم تعمیق کرده است. بر این اساس، ناظران بر این باورند لاریجانی به همین واسطه بخشی از پایگاه سنتی رای خود را از دست داده و برای کنش سیاسی خود باید طرحی نو دراندازد.

از سوی دیگر، نزدیک شدن بیشتر لاریجانی به اصلاح طلبان، با چالش هایی مواجه است و این روند الزاما به حمایت تمام قد اصلاح طلبان از او (احتمالا در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰) نخواهد انجامید. به هر حال لاریجانی به واسطه مواضع و عملکردش طی سال های گذشته در طیف اصولگرایی طبقه بندی می شود. از نگاه برخی، سایه کدورت های اصلاح طلبانه از لاریجانی در دوره ریاست او  بر سازمان صدا و سیما، بر آینده ائتلاف احتمالی میان اصولگرایان میانه رو و اصلاح طلبان سنگینی می کند. گذشته از این مساله، اصلاح طلبان این روزها چندان به کارآمدی ائتلاف سازی انتخاباتی با اصولگرایان میانه رو برای پیاده سازی ایده های حکمرانی خود باور ندارند.  

می ماند لاریجانی و هم طیفی هایش که احتمالا به تنهایی از ظرفیت و توان کافی برای تسهیل مسیر صدارت وی در بهارستان یا پاستور برخوردار نباشند. از دید ناظران، شاید لاریجانی به واسطه ائتلاف سازی سیاسی، عنصری موثر در تعیین نتایج انتخابات های آتی باشد و بتواند در صورت ائتلاف با یک جریان، وزنه آرای مردمی را به سوی آن جریان سنگین کند، ولی به تنهایی قادر به پیروزی انتخاباتی نیست.

رویای برباد رفته وحدت فراگیر در جریان اصولگرایی

این روزها اصولگرایان در حالی سخت مشغول تشکیلات سازی برای ائتلاف سازی درون تشکیلاتی هستند که طیف های مختلف این جریان با این سازوکار همراهی نمی کنند.

لاریجانی یکی از غایبان مهم در «شورای وحدت اصولگرایی» است؛ شورایی که پایداری ها هم برای حضور در آن از هم اکنون سهم خواهی و شرط گذاری کرده اند. این مساله را می توان از اظهارات چندی پیش «بیژن نوباوه» عضو پایداری دریافت که گفت: در مجموع اگر گردانندگان همان آدم‌های قبلی باشند، امیدی به شورای وحدت نداریم. جبهه پایداری ترجیح می‌دهد اصلا در جلسات شرکت نکند که بعد به نام او نگویند وحدت شکسته شد. اگر نخواهند از ظرفیت جبهه پایداری استفاده کنند خودشان شکست می‌خورند.

غیبت میانه‌روها یا پایداری ها در شورای وحدت یا وزن دهی بیش از اندازه به هر کدام در این تشکیلات، یک بار دیگر ائتلاف اصولگرایان را از کارآمدی تهی خواهد کرد.

با این حال، همراهی یا عدم همراهی لاریجانی با ائتلاف اصولگرایان، نتایج انتخابات آتی را از خود متاثر خواهد کرد. متغیر مستقل سیاسی این است که طیف میانه روی لاریجانی با پایداری ها قابل تجمیع نیست و همین مساله وحدت اصولگرایی را در هاله ای از ابهام قرار خواهد داد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha