نشست رونمایی، نقد و بررسی کتاب با قرآن تا رستاخیز به همت پژوهشکده مطالعات فرهنگی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در محل سالن اندیشه پژوهشگاه با حضور مولفان مهدی نوریافشان و حامد فتوتاحمدی و سخنرانان فروغ پارسا، محمد علی لسانی و سید محسن میرباقری برگزار شد.
در رستاخیز انسان بر اساس اطلاعات ثبت شده در علم خدا بازسازی میشود
فتوت احمدی در آغاز سخنان خود گفت: کتاب با قرآن تا رستاخیز یک بررسی از آغاز خلقت تا رستاخیز با آیات قرآن است. این کتاب با یک سوال آغاز می شود که معاد چگونه است؟ جواب مشهور این است که انسان روحی دارد که بعد از مرگ باقی میماند. پرسش بعدی این است که روح چیست؟ پاسخ این سوال خیلی روشن نیست و به اندازه یکایک اندیشمندان تعریف از روح وجود دارد. این پاسخها پرسشگر را قانع نمیکند. در عین اینکه قرآن ما را تشویق می کند بفهمیم معاد چگونه است و چرا منکرانش آن را نمیپذیرند. نوع پاسخهایی که قرآن به منکران معاد می دهد متفاوت است. پاسخ به این پرسشها و شناخت پاسخهای قرآن انگیزه متن کتاب است.
فتوت احمدی در این نشست روز دوشنبه (هشتم مهر) ادامه داد: با مرور پاسخ هایی که به سوال در برابر معاد و روح در بیان مشهور از نظر قرآن داده شده است متوجه میشویم در این زمینه اختلاف نظرهای عمیق در پایه های اساسی این اعتقاد وجود دارد؛ از قبیل اختلاف نظر در تعریف روح، معاد جسمانی، حیات و ممات، برزخ، قبر و بازسازی دوباره انسان.
یکی از دو نویسنده کتاب با قرآن تا رستاخیز افزود: در چنین وضعیتی به نظر ما ضرورت ارائه نظریه جدید احساس میشد تا حدودی بتواند آرای متعدد در این زمینه را به هم نزدیک کند. برای این امر ما به آیات قرآن مراجعه کردیم و دیدیم قرآن بر اساس قوانین طبیعت در صدد تبیین این موضوع است. از این رو تلاش کردیم آیات بدین نحو و شیوه ملموس، بیان و تفسیر شوند. در این نظریه جدید خیلی از مفاهیم پیشین نیاز به بازتعریف داشتند. بنابراین در فصل اول خیلی به این پرداخته شده است که مسائلی مثل نفس، روح، امر و قلب بازتعریف شوند.
فتوت احمدی ضمن تعریف خلاصه نظریه ارائه شده در کتاب گفت: انسان یک ترکیب حقیقی و جدایی ناپذیر از اجزا و قواعدی است که در این بدن مشاهده می کنید. در طول حیات به نظر قرآن، فرمانده قلب است. وقتی ما میمیریم تمام سیستم ما میمیرد و قلب هم دیگر کار نمیکند. پرسش این است که اگر اینگونه است وقتی بدن از بین رفت انسان چگونه باقی میماند؟ پاسخ این نظریه این است که خداوند بر اساس علم و کتابِ حفیظ اطلاعات را حفظ میکند و بر اساس همان اطلاعات دوباره ما را در رستاخیز بازسازی می کند. به قول قرآن ما در کتاب حفیظ میمانیم. بازسازی انسان همان است که در طبیعت می بینیم. همانگونه که بر اساس اطلاعات گیاهان و جانوران بازسازی میشوند. انسان هم بر اساس همین اطلاعات ثبت شده در علم و کتاب الهی دوباره باز تولید میشود.
نویسنده کتاب ضمن برشمردن فصول و عناوین کتاب گفت: در فصل اول آرای اندیشمندان درباره رستاخیز بررسی شده است. فصل دوم به مفاهیم، اصطلاحات و پیدایش اولیه انسان میپردازد که ما بر نقطه اشتراک پیدایش در همه نحلهها یعنی نطفه تاکید کردهایم. فصل سوم بر اساس هندسه هستی توضیح دادهایم که معاد چگونه می باشد. مبتنی بر بازسازی طبیعی، بر اساس خلقت اولیه، ثبت و ضبط دقیق اطلاعات، نمونه های بازسازی در از جمله آزمون حضرت ابراهیم. فصل چهارم به جایگاه انسان در برزخ پرداخته است و بحثهای شبهه برانگیز مثل شب اول قبر، فشار قبر، صحبت با نکیر و منکر و تعمد قرآن در کوتاه نشان دادن فاصله مرگ و قیامت سخن گفته شده است. از جمله در این فصل بحث شده که آیه مشهور برزخ یعنی آیه ۴۶ سوره غافر بر خلاف تفسیر مشهور به برزخ اشاره ندارد.
فتوت احمدی در بخش پایانی سخنان خود گفت: اصل نظریه ما در کتاب این است که خارج از بدن انسان چیزی مثل روح وجود ندارد و انسان همین بدن است. وقتی ما میمیریم علم و اطلاعات این بدن پس از مرگ در علم خدا ثبت میشود و هنگام رستاخیز این علوم ثبت شده در علم الهی موجبات بازسازی دوباره بدن انسان است. در کتاب تلاش کردیم مقداری فلسفهزدایی از موضوع رستاخیز بکنیم و از نظرات مشهور برآمده از فلسفه برگردیم و به خود قرآن مراجعه کنیم. به نظر ما رای قرآن این است.
نظر سیدمرتضی در نفی برزخ نزدیک به نظریه ماست
نوری افشان به عنوان دیگر مولف کتاب در بخش دوم سخنان گفت: اصول حاکم بر روش تحقیق در این کتاب روش قرآن محور و تلاش برای بازگشت به قرآن است. همانطور که در جلد کتاب هم به آن اشاره شده است. البته از اقوال روز، روایات و احادیث هم استفاده شده است. در فهمهای قرآنی ما در کتاب ظاهر آیات حجت است و بین دوگانهٔ حقیقت و مجاز اولویت با معنای حقیقی است. در معانی لغات هم بنا بر تکمعنا بودن واژگان بوده است، مگر آن که قرینهای باشد که یک واژه بیش از یک معنا دارد.
اختلاف ما در محتوای این کتاب با نظریه فلاسفه و آرای آنان درباره موضوع رستاخیز بوده است. البته آرای آنها را به طور سریع و مفصل نقد نکردهایم، زیرا رشته ما این موضوع نبوده است و در ضمن محدودیت کتاب چنین مجالی به ما نمیداد.
نوری افشان در بخش پایانی سخنان خود گفت: در این بحث نمی شد روایات را نادیده گرفت، اما بنای ما در این کتاب صرفا بحثی قرآنی بوده است. با همین مبنا کار ما حدود سه سال طول کشید که اگر روایت هم به آن اضافه میشد این زمان بیشتر می شد. به نظر ما در اعتقادات، قطعا قرآن محور و روایات مکمل هستند و در صورت تعارض رجحان با قرآن است. به علاوه این که قبل از ما هم در بررسی روایات در این زمینه کارهایی انجام شده است. مثلاً علامه مجلسی به عنوان یک محدث برجسته می گوید در اینکه نفس مجرد است یا ماده، از ظاهر روایات بر میآید که ما جز خدا مجرد نداریم و مادی بودن نفس صحیح است. چیزی که در صفحه ۳۱ کتاب به آن اشاره شده است. همچنین شیخ مفید به عنوان عالم شیعه برجسته معتقد است تنها مومنان محض و کافران محض هستند که در برزخ نفسشان حاضر است. سید مرتضی (ابوالقاسم علی بن حسین بن موسیٰ، مشهور به سید (شریف، شیخ) مرتضیٰ علمالهدیٰ، (۳۵۵هـ/ ۹۶۵م – ۴۳۶هـ/۱۰۴۴م) از فقیهان برجستهٔ شیعه، برادر سید رضی -گردآور نهجالبلاغه- و از شاگردان شیخ مفید و شیخ صدوق در بغداد متولد شد و در همانجا فوت کرد. پیکر او در کربلا در جوار مزار امام حسین(ع) دفن است.) پس از او همین حداقل را هم رد میکند و به طور کل برزخ را نفی میکند. او معتقد است همه کارها به قیامت ختم میشود. نظر سید مرتضی بسیار نزدیک به آن چیزی است که ما در این کتاب درصدد توضیح و تبیین آن بودیم.
کتاب نه استشهاد، بلکه استناد به قرآن است
محمدعلی لسانی به عنوان اولین سخنران در ابتدای سخن درباره کتاب گفت: ما امروزه با یک کتاب مواجه هستیم که از افضل الکتب است. در جای جای این کتاب میدیدم که هر جا امر دائر بر یک روش سخت و آسان بوده است، مولفان به سمت راه دشوارتر رفتند و هیچ ابایی از درگیر شدن با مشکلات تحقیقی آن نداشتهاند. نتایج مطلوبی هم که گرفتهاند در گرو همین کوشش و کنش فعالانه و صبورانه است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس افزود: این کتاب با همین اوصاف و محتوا به سه شکل میشد تهیه شود. اول استناد به قرآن. دوم استشهاد به قرآن باشد. یعنی مطالب از هر جای دیگر باشد و به قرآن استشهاد شود. سوم منطبق بر مضامین قرآنی باشد. در این کتاب ما با آن مواجه هستیم که سراسر استناد به آیات قرآنی است.
معادِ قرآنی بعد از ملاصدرا فلسفهزده شد
میرباقری به عنوان دومین سخنران درباره کتاب گفت: ما در بحث معاد با دو مشکل مواجه هستیم. مشکلاتی که عارض بر قرآن شدند. یک بحث کیهانی است. در گذشته تصور کیهانی بنابر هیات بطلمیوسی بوده است. مشکل دوم ورود فلسفه است. خصوصاً از زمان ملاصدرا که فلسفه صدرایی بر حوزههای ما حاکم شد. معاد با بحث ها و اصطلاحات فلسفی بیان شد و مفاهیم قرآنی را با الفاظ فلسفی مطرح کردند. چیزی که بعد از صدرالمتالهین خیلی از ناقدان آن را نقد کردهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید رجایی ادامه داد: دومین موضوعی که از حیث محتوا قرآن بر آن تمرکز کرده بحث معاد است. در این زمینه قرآن هیچ چیز را فروگذار نکرده است و از قرآن می توانید شاکله معاد را به طور ملموس و محسوس دریابید. الان زمان محوریت قرآن در این زمینه است. تلاش مولفان در کتاب را پایان کار نمیبینم، بلکه به نظرم میانه راه است و جا دارد این مسیر ادامه یابد.
این پژوهشگر قرآنی ادامه داد: در زمینه معاد باید به چند مطلب توجه کنیم. اولین نکته محدودهٔ حادثه قیامت است. معمولا گفته میشود در قیامت تار و پود عالم به هم میریزد. الان میدانیم بر خلاف هیات بطلمیوسی زمین و کهکشان ما در عالم (خلق، نه هستی) چه اندازه است. آیا ضرورتی دارد همه عالم به هم بریزد و زمین و خورشید به کلی نابود شود؟ ما در قرآن بارها داریم که از همین خاک رستاخیز صورت میپذیرد. آیات حاکی از این است که زمین و خورشید باقی میمانند و رستاخیز ما ربطی به همه کائنات ندارند.
وی ادامه داد: نکته بعدی مکان قیامت است. آیات آخر سوره زمر حاکی از این است که مکان قیامت روی زمین، اما بهشت حتماً بیرون از این زمین است. معاد را باید از بحث هیاتهای بطلمیوسی گذشته و فلسفه امروز خارج کنیم. هر علمی اصطلاح خود را دارد که اگر در علم دیگر به کار رود خلط میشود. سومین مطلب زمان قیامت است. مشهور است این زمان زمانی است که خورشید نابود می شود. در قرآن داریم که مردم وقتی در رستاخیز برمیخیزند احساس میکنند که از برزخ تا قیام تنها نیمی از روز گذشته و آنها خواب بودند. زمان قیامت معلوم نیست طابق آمارهای مرتبط با نابودی خورشید و بقیه باشد. من این را به عنوان طرح مسئله میگویم.
در کتاب، حوادث قیامت بررسی شده است که در نوع خود جالب است. امری که تحولات و رخدادهای مربوط به منظومه شمسی است.
وی افزود: در پایان فصل معاد مبحث بازسازی بدنها در قیامت پرداخته شده است. لازمه چنین بحثی سخن از عالم ذر و طینت انسانهاست. من در مقاله ای مرتبط با وجود عالم ذر از تایید آن در قرآن گفتهام که در قرآن در حد طول ۱۴ آیه دلالت عالم ذر وجود دارد. این در حالی است که حق عالم ذر در کتاب ادا نشده است.
میرباقری ادامه داد: مطابق آیه ۱۱ سوره مومنون، انسان قبل از نطفهشدن انسان بوده است. تفسیرهای انجام گرفتهٔ دیگر از این آیه درست نیست. وجود داشتن قبل از مرحله تشکیل نطفه مطابق با روایات است. روایت اسم آن را ذره یا طینت میگوید. ذره ای که همه هویت انسان در اوست و ادراک و شعور دارد. پس نطفه دومین مرحله خلقت انسان است و مرحله اول ذرهبودگی انسان است.
این پژوهشگر دینی ادامه داد: از امام صادق (ع) سوال می شود که آیا جسد مُرده میپوسد؟ ایشان میفرماید بله، هیچ چیز باقی نمیماند، الا طینتی که یک بار از او خلق شده است. روز قیامت مجدداً از این طینت بازسازی می شود.
همچنین به مقتضای آیه دوم سوره طارق انسان از بین استخوان ستون فقرات خارج می شود و خدا می تواند این چنین انسان را بازگرداند. ذره اولیه انسانی در رستاخیز دوباره به حیات و پیکری اینچنینی بر میگردد.
پارسا به عنوان سومین سخنران در ابتدای سخنان خود گفت: مولفان در حوزه پرچالشی در تاریخ اسلام وارد شدهاند و انصافاً هم در موضوع خود تتبع خوبی داشتند. اما یکی دو نکته در خور عرض است. نقطه عزیمت مولفان نگاه انتقادی به نظریات متکلمان و فیلسوفان بوده است. بعد به این نتیجه رسیدند به خود قرآن مراجعه کنند و در آخر به نظریه دست یافتهاند. اما در کتاب نظریات متکلمین و فلاسفه آنطور که باید شرح و گلوگاه های انتقادی به آنها مطرح نشده است.
رئیس پژوهشکده مطالعات قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: در کتاب عنوان شده است که بدون استفاده از کمترین منبع غیری، نظریه از قرآن استخراج شده است. این نظریه هیچ تمایزی بین روح و نفس قائل نیست و انسان را یکسره همین بدن میداند. اما به نظر من این قابل انکار نیست که در این نظریه از دانش های روز به میزان زیادی استفاده شده است. دانش هایی نظیر زیست شناسی امروز. در واقع شما هم مثل متکلمان و فلاسفه از پیش فرض های خودتان، از بحث و دانش های روز استفاده کردهاید.
وی در بخش پایانی سخنان خود گفت: به نظر من نویسندگان محترم نظریه خود را به طور دقیق تشریح نکردهاند. برای پردازش نظریه باید ابعاد مختلف آن مشخص شود. که همانطور که نویسندگان به متکلمان و فلاسفه در زمینه باورشان به رستاخیز ایراد گرفتهاند، دیگران هم بتوانند به این نظریه ایراد بگیرند.
نظر شما