۱۴ مهر ۱۳۹۸، ۸:۵۵
کد خبرنگار: 2521
کد خبر: 83504700
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

تهران در قامت شهری جهانی

تهران- ایرنا- امروز روز تهران است. این شهر از نظر جغرافیایی، جمعیتی و سیاسی موقعیت فوق‌العاده‌ای دارد که باید تلاش کرد تا به جایگاه واقعی خود برسد. اگر با نگاه مسئولانه و امید به آینده و رعایت اصول و ضوابط کار و شهرسازی انجام شود، می‌شود این شهر را به تهران مطلوب و ایده‌آل تبدیل کرد.

گروه اطلاع رسانی ایرنا در راستای ایفای رسالت آگاهی بخشی به انعکاس برجسته‌ترین گزارش های روزنامه‌های مختلف با عناوینی چون؛ تهران در قامت شهری جهانی، میلیاردرها در صف یارانه ‌بگیران، روی منفی مهاجرت معکوس، شبیه‌سازی بورس «منهای نفت»، چین؛ همراه با ایران یا همگام باآمریکا، راهبردی برای قانونگذاری، موج تازه‌واردها در بورس و نگاه فعالان حوزه زنان به فروش بلیت بازی ایران و کامبوج پرداخته است، در ادامه به بازتاب گزیده‌ای از این مطالب می‌پردازیم.

تهران در قامت شهری جهانی

روزنامه همدلی با انتخاب گزارشی با عنوان تهران در قامت شهری جهانی می نویسد: امروز روز تهران است. همان روزی که آقامحمدخان قاجار زیستن در این شهر را آن قدر مطلوب و دلپذیر دانست که آن را به پایتختی برگزید. آن گونه که مورخان می‌گویند ٢٣٠سال قبل، آقامحمدخان قاجار، روز یکشنبه ۱۱ جمادی‌الثانی ۱۱۶۴هجری همزمان با عید نوروز در کاخ گلستان تاج سلطنت ایران را بر سر گذاشت و تهران را به عنوان پایتخت کشور معرفی کرد. البته تهران امروزی با تهران آن روزها فاصله‌ای به بلندای تاریخ دارد. اگرچه هنوز عده‌ای آن را شهری دلپذیر و به‌خاطر سپردنی، مهربان و سخاوتمند می‌دانند که زیستن در آن مطلوب و خواستنی است، اما عده‌ای دیگر تهران را جوری دیگر می‌بینند. عده‌ای پایتخت کشور را آنقدر زشت و بی‌قواره می‌دانند که لابه ‌لای برج‌هایش قد کشیدن ساده نیست. عده‌ای دیگر می‌گویند زندگی در هیاهوی شلوغی‌اش گیج‌کننده و مغشوش است. تهران هر تعریفی داشته باشد، امروزه دیاری فراموش شده است که هویت‌اش در هیاهوی زر و برق و نقش زینتی و عنوان دهن‌پرکنی «پایتخت» گم شده است. دیگر کمتر کسی است که روایت‌های این شهر را بداند و تمایل داشته باشد روایت رنگارنگ این شهر را سینه به سینه به نسل بعد خود منتقل کند. روایت زندگی رمضون یخی، گذر لوطی صالح، میدان چه کنم؟ هفت‌کچلان، دروازه دولاب، میدان پاتاپوق و... حالا اسامی کوچه‌ها و محلات هم به تناسب ساکنان آن، چنان دستخوش تغییرات شده است. که دیگر رنگی از گذشته ندارد؛ به نحوی که بعید نیست تا یک دهه دیگر خاطرات و آنچه بر این شهر گذشت، از حافظه تاریخی آن پاک شود.

در کشورهای مختلف دنیا بر حسب ظرفیت فرهنگی روزهایی از سال برای آشنایی یا یادآوری جامعه به نام موضوعی نامگذاری‌ می‌شود، اما تا سه سال پیش تهران به عنوان پایتخت کهن ایران، در تاریخ رسمی کشور جایی نداشت و روزی به نامش ثبت نبود. تا این که در سال ۱۳۹۵ به همت شورای چهارم شهر تهران، «روز تهران» به تقویم کشور اضافه شد و این گونه تهران نیز صاحب روز شد و ۱۴ مهرماه که در قانون اساسی مشروطیت، تهران به عنوان پایتخت تثبیت شد، به نام روز تهران، انتخاب شد. تهران از نظر جغرافیایی، جمعیتی و سیاسی موقعیت فوق‌العاده‌ای دارد. باید تلاش کنیم این تهران به جایگاه واقعی خود برسد و دود و ترافیک مانع دیده شدن این شهر نشود و این شدنی است. ما این روزها در حال گفت‌وگو در مسائل محیط زیست، حمل و نقل، ساخت و ساز و... و. هستیم. می‌بینیم که اگر با نگاه مسئولانه، اگر با نگاه به آینده و رعایت اصول و ضوابط کار و شهرسازی انجام شود، می‌شود این شهر به تهران مطلوب و تهران ایده‌آل تبدیل شود. چرا که قابلیت، ظرفیت و شرایط تبدیل شدن به چنین شهری را داراست. در واقع انتخاب روز تهران با این هدف بوده و هست که اولا این ظرفیت‌ها را به خوبی شناسایی و بررسی کنیم و ثانیاً به راه رفته و طی شده را ببینیم که چه اتفاقی افتاد و چرا به مشکلات رسیدیم تا مسیر راه و همچنین راه آینده را اصلاح کنیم و راه را به گونه‌ای ترسیم بکنیم که دیگر به سنگلاخ نخوریم تا این شهر ده میلیون جمعیتی بتواند احساس راحتی، دلگرمی، رضایت، امید به آینده و ... داشته باشد و احساس کنند که می‌شود اقتصاد آینده این شهر، اشتغال، هوا و ترافیک این شهر می‌تواند به نحوی باشد که هم ساکنان و هم گردشگران این شهر احساس رضایت کنند.

میلیاردرها در صف یارانه‌بگیران

روزنامه آرمان ملی با درج گزارشی با عنوان میلیاردرها در صف یارانه‌بگیران، ‌می نویسد: حذف یارانه سه دهک بالای درآمدی از نوبت پرداخت شهریورماه آغاز شده است. در دوره نخست این طرح، ۲۰۰هزار خانوار از فهرست یارانه‌بگیران حذف شدند تا وعده دولت برای ساماندهی وضعیت پرداخت یارانه‌های نقدی و محدودکردن آن به اقشار نیازمند عملی شود. وزیر کار اعلام کرد که حذف افراد غیرنیازمند با دقت بالایی صورت خواهد گرفت و در عین حال، حق اعتراض نیز محفوظ است. در این میان به نظر می‌رسد برخی معترضان هیچ‌گونه نیازی به دریافت یارانه ۴۵هزار و ۵۰۰تومانی دولت برای گذران زندگی خود ندارند و در حقیقت در دهک‌های بالای درآمدی قرار داشته‌اند. از سوی دیگر این امر نشان‌دهنده آن است که دولت توانسته است مرحله نخست حذف را با ضریب بالای موفقیت پشت سر بگذارد. گفته می‌شود اکنون حدود ۲۳میلیون نفر از جمعیت کل کشور که در سه دهک بالای درآمدی قرار دارند، همچنان یارانه دریافت می‌کنند. دولت در راستای اجرای دقیق قانون هدفمندی یارانه‌ها و تکلیف بودجه ۹۸، درصدد حذف خانوارهای پردرآمد از فهرست یارانه‌بگیران کرده است. پیش از این نیز تلاش شده بود که افراد غیرنیازمند از پرداخت یارانه کنار گذاشته شوند و در یک دوره زمانی بخش کوچکی از افراد از فهرست یارانه‌بگیران حذف شدند.

اما در ادامه به دلیل آنچه نقص در بانک‌های اطلاعاتی اعلام شد، این طرح به سرانجام نرسید. اما این بار وزیر کار وعده داده است که دولت تا پایان سال، سه دهک بالا را از فهرست یارانه‌بگیران کنار بگذارد. کارشناسان بر این باورند که امسال، دولت به دلیل کاهش منابع تامین مالی و دشواری فروش نفت که اصلی‌ترین منبع درآمدهای کشور بوده است، عزم خود را برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها جزم کرده و در ساماندهی به وضعیت پرداخت یارانه مصمم است. غربالگری یارانه‌بگیران در حالی انجام می‌شود که دولت شرایط اعتراض را نیز برای افراد در نظر گرفته است. بر این اساس، حذف‌شدگان می‌توانند با مراجعه به پیشخوان دولت و ارائه رضایت کتبی برای بررسی حساب بانکی، مورد سنجش مجدد قرار گیرند. با این حال مسئولان ذی‌ربط در ستاد اجرای تبصره ۱۴ قانون بودجه اعلام کرده‌اند که در طول دو هفته‌ای که از قطع یارانه ۲۰۰هزار خانوار می‌گذرد، تنها ۹۷۰۰ نفر یعنی حدود ۹/۵درصد از افراد، اعتراض خود را ثبت کرده و مجوز بررسی حساب‌های بانکی خود را داده‌اند. در این میان، نکته جالب توجه این است که در بین مراجعه‌کنندگان افراد زیادی هستند که وضعیت مالی خوب با گردش بالا و حتی میلیاردی دارند. به‌عنوان مثال یکی از افرادی که تحت پوشش و حمایت سازمانی خاص قرار داشته برای اعتراض مراجعه کرده و در ادامه، بررسی‌ها نشان داده گردش مالی بالایی داشته و صاحب نمایشگاه اتومبیل است! در موردی دیگر، وضعیت مالی و بانکی فرد معترض نشان داده در سال ۱۳۹۷ گردش مالی حدود چهار میلیارد تومانی داشته و ماهی ۵۰میلیون تومان اقساط پرداخت می‌کرده است.

روی منفی مهاجرت معکوس

روزنامه ابتکار با انتخاب گزارشی با عنوان روی منفی مهاجرت معکوس، ‌می نویسد: از «آقای هالو» تا «صمد به شهر می‌رود»؛ از «زرد قناری» تا «آبادانی‌ها»؛ دهه‌هاست که مهاجرت از روستا به شهر و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ، از دغدغه‌های بزرگ مسئولان و اندیشمندان ایرانی است. دغدغه‌ای که در آثار هنری هم این چنین نمود یافته‌اند و اغلب بر آسیب‌های این مهاجرت‌ها متمرکزند. با این حال و در شرایطی که همچنان مهاجرت از روستاها به شهرها – علی‌رغم برخی آمارها از کاهش آن – قابل توجه است، یک روند موازی مهاجرت معکوس از شهرهای بزرگ به حاشیه شهرها، شهرک‌ها، شهرهای اقماری و حتی روستاها به وجود آمده است. با این حال، این روند بر خلاف انتظار نه زمینه‌ای مثبت که رویه‌ای منفی در خود دارد. کارشناسان آمار می‌گویند در پنج سال گذشته چهار میلیون و ۷۰۹ هزار و ۱۴۹نفر در داخل کشور مهاجرت کرده‌اند که سهم مناطق شهری از آن ۸۴.۴ درصد و مقاصد روستایی ۱۵.۶ درصد است. در سال ۸۵ جمعیت مهاجران در کشور ۱۲میلیون و ۱۴۸هزار و ۱۵۰نفر بود که ۷۴.۱ مقصد شهری و ۲۵.۹ مقصد روستایی داشتند. با توجه به آخرین نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت در معرض مهاجرت در این سال نسبت به سال ۱۳۸۵ حدود ۲.۶ برابر کاهش یافته است. این در حالی است که در سال ۹۰ جمعیتی بالغ بر پنج میلیون و ۵۳۴ هزار و ۶۶۶ نفر در کشور مهاجرت کردند که مقصد ۷۷.۷ درصد آنان شهری و ۲۲.۳ درصد روستایی بوده است، بر اساس آخرین آمارها، حدود ۳۳ هزار روستا و آبادی در کشور خالی از سکنه شده‌اند.

با اینکه برخی نهادها از آغاز مهاجرت معکوس در کشور خبر می‌دهند اما آمارها چنین شرایطی را تایید نمی‌کند؛ به شکلی که از مجموع مهاجرت‌ها تنها ۱۵.۶درصد (۷۳۶هزار و ۲۵۳ نفر) به مقصد روستاها مهاجرت کرده‌اند. به واقع می‌توان گفت، کاهش مهاجرت در سال ۹۵ ناشی از این است که جابه‌جایی جمعیت در سال‌های گذشته رخ داده است؛ به طوری که اکنون نزدیک به ۷۴ درصد از جمعیت کشور در مناطق شهری و تنها ۲۶ درصد در مناطق روستایی کشور زندگی می‌کنند. نتیجه این که حدود ۳۳ هزار روستای کشور، خالی از سکنه‌اند. اما این فرآیند مهاجرت معکوس مورد اشاره برخی مسئولان از کجا می‌آید؟ اگر زمانی مهاجرت از روستا به شهر یا از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ، به دلیل کاهش امکانات و منابع زیستی همچون خشکسالی یا تخریب محیط و نیز بیکاری و در جست‌وجو کار و پیشرفت بود، امروزه بیش از هر چیز شرایط اقتصادی و گرانی زندگی در شهرها در کنار درآمدهای نامتناسب با هزینه‌های زندگی شهری در معکوس شدن این روند موثر است. با این حال مثلا موضوعی مثل افزایش قیمت خرید و اجاره خانه در شهرهای بزرگ، الزاما با مهاجرت کامل همراه نشده؛ بلکه بسیاری از مهاجران از شهرهای بزرگ، به حاشیه شهرهای بزرگ و شهرها و شهرک‌های اقماری آن‌ها مهاجرت می‌کنند. در واقع این عده خانه و زندگی خود را به شهرهای کوچک و حاشیه‌ای برده‌اند، اما عملا از نظر شغلی و سایر امکانات، به شهرهای بزرگ وابسته‌اند.

شبیه‌سازی بورس «منهای نفت»

روزنامه دنیای اقتصاد با درج گزارشی با عنوان شبیه‌سازی بورس «منهای نفت» آورده است:‌ دولت وعده داده نفت را از درآمدهای بودجه سال آینده حذف کند. بررسی بودجه‌های یک دهه اخیر نشان می‌دهد دست‌کم ۳۰ درصد درآمدهای دولت مستقیما از محل فروش نفت تامین می‌شود. در طرح حذف این وابستگی، راهکارهای جایگزینی ارائه شده است که آثار کوتاه‌مدت و بلندمدتی بر بورس دارد. مهم‌ترین مساله، حذف یارانه‌های انرژی است که از نظر هزینه‌ای در کوتاه‌مدت بر سودآوری شرکت‌های بزرگ بورسی اثر کاهشی دارد؛ اما در بلندمدت به چابکی و رقابتی شدن بنگاه‌های اقتصادی می‌انجامد. جایگزین دوم، افزایش درآمدهای مالیاتی است که دو محل مالیات بر سودهای سرمایه‌ای و صادرات کالاهای خام را هدف می‌گیرد. با توجه به سهم چشمگیر شرکت‌های تولیدکننده کالاهای پایه در بورس، این اقدامات می‌تواند حاشیه سود آنها را متاثر کند.

اما در ادامه انگیزه بالایی را برای تولیدات با ارزش افزوده و سود بیشتر ایجاد می‌کند. مساله پایانی به واگذاری سهام دولتی و عرضه اوراق بدهی معطوف می‌شود که در ابتدا نگرانی‌هایی را از سمت عرضه سهام و نرخ سود ایجاد می‌کند. اما این اقدامات در بلندمدت منافع متعددی از جمله حل مشکل کسری بودجه ساختاری، ثبات بازار ارز، کاهش سود بانکی، تقویت تولید و رقابت‌پذیری بخش خصوصی واقعی به همراه می‌آورد که رونق دائمی بازار سرمایه را به‌عنوان آینه واقعی اقتصاد کشور سبب می‌شود.

چین؛ همراه با ایران یا همگام باآمریکا

روزنامه مردم سالاری با انتشار گزارشی با عنوان چین؛ همراه با ایران یا همگام باآمریکا نوشت: دولت چین هیچ‌گاه تحریم‌های اعمال‌شده توسط دولت ترامپ علیه ایران را به رسمیت نشناخته و همواره اعلام کرده است که به تجارت با ایران ادامه می‌دهد. ایران نیز برای کاهش اثرات تحریم‌های غیرانسانی و غیرقانونی آمریکا، حساب ویژه‌ای روی روابط اقتصادی خود با چین باز کرده است. با این حال، در عمل رفتار چینی‌ها با گفته‌های آنان، فاصله داشته است. پیش از تحریم‌ها، چین بزرگ‌ترین خریدار نفت ایران بوده است و در سالیان گذشته، نفت خام بیشترین سهم را در صادرات ایران به چین داشته است. در واقع، میزان واردات نفت ایران توسط چین، سنگِ محکِ رفتار این کشور در قبال تحریم‌های اعمال‌شده توسط دولت ترامپ است. هیچ آمار رسمی در مورد میزان صادرات نفت ایران به چین اعلام نمی‌شود؛ با این حال، برخی منابع رسانه‌ای نظیر رویترز، روند صادرات نفت ایران به چین را رصد می‌کنند و بعید است آمارهای آنان فاصله زیادی با واقعیت داشته باشد.

بررسی این آمارها، نشان می‌دهد که چین واردات نفت خود از ایران را پس از عدم صدور معافیت‌های تحریمی توسط دولت ترامپ به شدت کاهش داده است. از آغاز سال ۲۰۱۷ تا ماه سپتامبر سال ۲۰۱۸، واردات نفت چین از ایران به‌طور متوسط ۶۳۳ هزار بشکه در روز بود. در ماه اکتبر سال ۲۰۱۸، یعنی یک ماه پیش از آن‌که دولت ترامپ، تحریم‌های نفتی را مجدداً علیه ایران اعمال کند، چین واردات نفت خود از ایران را دو سوم کاهش داد و پیش از اعمال تحریم‌های نفتی آمریکا، واردات نفت چین از ایران به کمترین میزان از ماه می سال ۲۰۱۰ رسید! با آغاز تحریم‌های نفتی اعمال شده توسط دولت ترامپ، چین یکی از ۸ کشوری بود که معافیت‌های تحریمی را دریافت کرد و بدین ترتیب چینی‌ها تا ماه آوریل سال ۲۰۱۹، واردات نفت خود از ایران را افزایش دادند. چین حتی در ماه آوریل سال ۲۰۱۹، درست یک ماه پیش از این‌که دولت ترامپ اعلام کرد که دیگر معافیت‌های تحریمی ایران را تمدید نمی‌کند، ۸۰۰ هزار بشکه در روز نفت از ایران وارد کرد که رقم قابل توجهی محسوب می‌شود. بعد از این‌که دولت ترامپ دیگر معافیت‌های تحریمی ایران را تمدید نکرد، رفتار چین نیز تغییر کرد و این کشور واردات نفت خود از ایران را به شدت کاهش داد. بنا به برخی گزارش‌ها، چین در ماه می سال ۲۰۱۹، عملاً واردات نفت خود از ایران را متوقف کرد؛ اما مجدداً در ماه ژوئن آن را از سرگرفت.

راهبردی برای قانونگذاری

روزنامه اعتماد با درج گزارشی با عنوان راهبردی برای قانونگذاری آورده است:‌ نزدیک به یک هفته از ابلاغ سیاست‌های ۱۷‌بندی کلی نظام درخصوص نظام قانونگذاری از سوی رهبری می‌گذرد و حالا نوبت به رسیدن به یک راه و روش عملیاتی و اجرایی، برای تحقق این سند راهبردی بالادستی فرا رسیده است. از آنجا که در این ۱۷ بند به موضوع تعیین حدود اختیارات مجلس در اصلاح لوایح با رعایت اهداف لایحه و همچنین نظارت بر عدم مغایرت یا انطباق قوانین با سیاست‌های کلی نظام با همکاری شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره شده بود، صحبت‌ها بر اجرایی کردن این موارد شدت گرفت و آن‌ طور که از صحبت‌های حاضران این جلسه مشخص است، گویا این موارد نیز مورد بحث قرار گرفته است. «توجه به موازین شرع به عنوان اصلی‌ترین منشأ قانونگذاری در تنظیم و تصویب طرح‌ها و لوایح قانونی» این نخستین بند از سیاست‌های کلی نظام درخصوص قانونگذاری است یکی از مواردی که نهادهای پنج‌گانه درصدد هستند تا برای اجرایی کردنش به اصلاح قوانینی که قبل از انقلاب وضع شده است، رو بیاورند و این موضوعی است که می‌توان از صحبت‌های معاون قوانین مجلس دریافت کرد.

بسیاری از بندهای سیاست‌های کلی نظام که چندی پیش ابلاغ شد، نشان می‌دهد مجلس باید خودش را برای تغییر آیین‌نامه داخلی آماده کند. «ضابطه‌مندسازی و تعیین نصاب بالا برای ارجاع به مجمع تشخیص مصلحت نظام در موارد تعارض مصوبه مجلس با نظر شورای نگهبان.» این یکی از همان مواردی است که نشان می‌دهد دیگر قانون فعلی با این ساز و کار همخوانی ندارد. به عبارت دیگر اگر نمایندگان مجلس تصمیم داشتند تا بر نظر خود برخلاف نظر شورای نگهبان تاکید کنند دیگر تعداد نصف + ۱ نمی‌تواند نظر آنها را تامین کند. از سوی دیگر حداقل در طول یک ‌سال گذشته یکی از اختلافات جدی میان‌ مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، بررسی مصوبات مجلس یک‌بار در شورای نگهبان و همزمان با آن در مجمع تشخیص مصلحت نظام بود که حتی در مواردی مانند بررسی CFT و FATF این مصوبات ازسوی هیات‌عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام رد شد.

موج تازه‌واردها در بورس

روزنامه ایران با انتخاب گزارشی با عنوان موج تازه‌واردها در بورس می نویسد: سیستم نوبت دهی یکی از کارگزاری‌های بزرگ بورس، شماره ۷۸۹ را برای پذیرش سهامداران جدید اعلام می‌کند. ساعت اندکی از ظهر گذشته و هنوز سالن کارگزاری مملو از متقاضی است. کسانی که قرار است به جمع ۱۱ میلیون صاحبان کد سهامداری بپیوندند یا پس از سال‌ها، می‌خواهند سرمایه‌گذاری در بورس را دوباره آغاز کنند. شماره‌ای که از بلندگوی سیستم نوبت دهی اعلام می‌شود، خود گویای افزایش قابل توجه مردم برای ورود به بورس است. عده‌ای دور میز مشاور حلقه زده‌اند تا مراحل ثبت‌نام را سؤال کنند. برخی هم در لابه‌لای سؤالات خود به‌دنبال بهترین سهم یا صندوق برای سرمایه‌گذاری هستند. تعداد زیادی هم پس از مشاوره درحال پرکردن فرم‌های پذیرش هستند. درسایر کارگزاری‌ها هم افزایش مراجعه برای سرمایه‌گذاری در بورس وجود دارد. در یک کارگزاری دیگرهم تعداد افرادی که درحال پر کردن فرم‌های پذیرش هستند، زیاد است و به‌گفته یکی از مسئولان پذیرش این کارگزاری، از ابتدای سال تاکنون روزبه‌روز بر تعداد متقاضیان افزوده شده است. یکی از مشاوران این کارگزاری، گفت: «نسبت به سال گذشته مراجعه برای سرمایه‌گذاری در بورس چند برابر شده است». وی می‌افزاید: روزانه بیش از هزار نفر را پذیرش می‌کنیم که بیشتر آنها برای اولین بار وارد بورس می‌شوند». به گفته این مشاور، با توجه به اینکه اکثر مراجعه‌کنندگان تازه واردند، به آنها سرمایه‌گذاری از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری را پیشنهاد می‌کنیم. استقبال از سرمایه‌گذاری در بورس تنها مختص تهران نیست. گزارش‌ها نشان می‌دهد که در شهرستان‌ها هم تعداد متقاضیان برای خرید سهام افزایش یافته است.

از نیمه دوم سال گذشته که قیمت ارز از اوج ۱۸ هزار تومانی خود پایین آمد و ماه‌هاست که در کانال ۱۱ هزار تومانی به ثبات نسبی رسیده است، ترکیب جذب سرمایه میان بازارهای سرمایه‌گذاری به‌طور کامل تغییر کرده است. در سال‌های گذشته روند صعودی و نوسان بالای قیمت‌ها در بازار ارز و طلا بخش عمده‌ای از سرمایه‌های سرگردان را روانه این بازارها کرده بود. این نوسان باعث شده بود تا بازارهایی مانند مسکن و خودرو هم میزبان سرمایه کلانی باشد. اما طولانی شدن ثبات قیمت در بازار ارز و طلا پس از یک دوره انتظار، راهی بازارهای پول و سرمایه شده که ضمن ریسک پایین بازدهی بالاتری نسبت به بازارهای دیگر دارد. براین اساس از میان سرمایه‌گذاران خرد، عده‌ای سپرده‌گذاری در بانک را که بدون ریسک است انتخاب کرده‌اند، برخی دیگر با شنیدن اخبار بازدهی بیش از ۸۰ درصدی بورس راه این بازار را در پیش گرفته‌اند. دراین شرایط غیرمتخصص‌ها و کسانی که در سال‌های گذشته توجهی به بورس نداشتند، آمده‌اند تا سهمی از بازدهی درخشان بورس که براساس گزارش‌ها در ۱۲ ماهه اخیر بالاترین بازدهی را درمیان بورس‌های جهانی داشته است، بگیرند. این بازدهی بالا انتظار تازه واردها را برای کسب سود از این بازار بالا برده است، کسانی که با سرمایه‌های خرد خود به طور عمده زیر ۵۰ میلیون تومان به جمع سهامداران اضافه می‌شوند.

نگاه فعالان حوزه زنان به فروش بلیت بازی ایران و کامبوج

روزنامه شرق با انتخاب گزارشی با عنوان نگاه فعالان حوزه زنان به فروش بلیت بازی ایران و کامبوج نوشت: بالاخره برای اولین‌بار در تاریخ پس از انقلاب، زنان توانستند بدون گزینش برای دیدن یک مسابقه فوتبال بلیت بخرند؛ اتفاقی که می‌تواند قدمی مهم در حوزه زنان تلقی شود و درهای بسته ورزشگاه را به روی‌ آنها باز کند. اما اینکه این اتفاق یک پیروزی بزرگ است یا سهم چه کسانی است سؤالی است که در ۴۸ ساعت گذشته در فضای مجازی پرسیده می‌شود؛ سؤالی که باید جوابش را دانست. آیا صرفا بیانیه فیفا ایران را وادار به بازکردن درهای استادیوم کرد؟ آیا رایزنی‌های دولت و مجلس جواب داد و آیا این جنبش زنان بود که در تمام این سال‌ها مطالبه خود را به شیوه‌های مختلف مطرح کرد؟ نگار انسان  فعال حوزه زنان می گوید: من نسبت به ماجرای بلیت‌فروشی برای زنان در بازی ایران-کامبوج نظر مثبتی دارم. ممکن است خیلی‌ها با این نظر مخالف باشند، اما من این را گشایش می‌بینم.

تا پیش از این همه‌چیز گزینشی بود، اما الان مردم عادی (هرچند با تعداد محدود) توانستند بلیت تهیه کنند. هرچند تعداد اندک است، اما برای افزایش این تعداد باید تلاش شود. نظر شخصی من این است که قدم مثبتی است و باید به فال نیک گرفت، اما نباید به همین قانع بود، باید مطالبه این را داشته باشیم که سهم بیشتری برای زنان در نظر گرفته شود و ‌این اتفاق تنها مختص به بازی‌های ملی نباشد و رفته‌رفته در لیگ هم به زنان بلیت بفروشند و رفته‌رفته جایگاه‌های خانوادگی را به زنان اختصاص دهند. خیلی از زنان برای بازی پنجشنبه پیش‌رو، پسربچه نوجوان داشتند و دوست داشتند تجربه اولین استادیوم‌رفتنشان را با پسر نوجوانشان داشته باشند، اما متوجه شدند جایگاه خانوادگی وجود ندارد. درمجموع من این اتفاق را مثبت می‌دانم، اما این کافی نیست و باید این خواسته و مطالبه دنباله‌دار باشد تا جایگاه و سهمیه بیشتری به زنان داده شود و مانند بیانیه فیفا حدومرزی برای فروش بلیت به زنان وجود نداشته باشد و عرضه به ‌اندازه تقاضا باشد.   امیدوارم این حرکت متوقف نشود و بستر لازم برای بازی‌های لیگ هم فراهم شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha