گروه اطلاع رسانی ایرنا در راستای ایفای رسالت آگاهی بخشی به انعکاس برجسته ترین گزارش های روزنامه های مختلف با عناوینی چون «رنج دوران برده ایم، با تو میگویم که همدرد منی، اجاره نشینی زیرزمینی ها!، افشای دارایی مسئولان جرم است، خطر بیخ گوش خانههای ارزشمند تهران، خودروهای لوکس در تله بیمه!، رهگیری روابط تهران و آنکارا، فانتزی یک اتوپیا و ۵۸۰۰ هکتار جنگل ساری با رأی دادگاه به یک متولی موقوفه رسید» پرداخته است، در ادامه به بازتاب گزیده ای از این مطالب می پردازیم:
رنج دوران برده ایم
روزنامه «همدلی» در مطلبی با عنوان «رنج دوران برده ایم» نوشت: بعد از کشوقوسهای فراوان و دستگیری و بازداشت صدها زن و دختر علاقهمند به تماشای فوتبال و سرانجام مرگ «سحر خدایاری» که به دختر آبی معروف شد و همچنین فشارهای فیفا، بالاخره زنان ایرانی توانستند برای نخستینبار در کشور برای تماشای فوتبال در استادیوم بلیت بخرند. طلسم حضور زنان ایرانی در ورزشگاهی که چهل سال در سیطره مردان بوده، قرار است فردا در بازی ایران و کامبوج شکسته شود و این بار دیگر دختران علاقهمند به فوتبال پشت فنس جا نمانند و در صندلیهای ورزشگاه جا بگیرند. بدون شک روز ۱۸مهرماه و اسم کشور کامبوج و تیم ملی فوتبالش در حافظه تاریخی مردم ایران بهویژه زنان کشور ثبت و ماندگار خواهد شد، چرا که در این روز زنان کشور به مطالبهای دست پیدا میکنند که در تمام کشورها چنان موضوعی عادی و پیش پاافتاده بود که اسم مطالبه هم بر آن قرار نمیگرفت و زنان علاقهمند به فوتبال بدون تعیین ظرفیت و جایگاه خاص مانند مردان و در کنار آنان برای تماشای فوتبال از نزدیک به ورزشگاه میروند. در بازی ایران و کامبوج فقط ۳۵۰۰صندلی از ظرفیت ۷۵۰۰۰ نفره در استادیوم آزادی به زنان اختصاص یافته است، در حالی که قسمت زیادی از جایگاه مردان خالی است، ظرفیتی که برای زنها در نظر گرفته شده است، در مدت زمانی کوتاه فروخته شد. برخی ظرفیت اختصاص یافته به زنان را کافی نمیدانند، اما برخی نخستین ورود غیرگزینشی زنان به استادیوم آزادی را گامی مهم و یک پیروزی بزرگ برای زنان ایرانی میدانند.
با تو میگویم که همدرد منی
روزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان «با تو میگویم که همدرد منی» می نویسد: میگویند تقسیم دردها کمکمان میکند، نه اینکه درد را فراموش کنیم بلکه بتوانیم آن را بپذیریم و زندگی اش کنیم؛ بویژه اگربتوانیم دردمان را با آنهایی که همان درد را لمس کردهاند، قسمت کنیم. همانها که کابوسش را دیدهاند، با آن جنگیدهاند اما سرانجام توانستهاند درباره آن رنج حرف بزنند و با آن زندگی کنند. شاید برای همین آنهایی که بیماری مشترکی دارند دورهم جمع میشوند واز دردهایشان میگویند. آنهایی که عزیزی را از دست دادهاند با هم درددل میکنند. میگویند بیان رنجها خودش یک هنراست. شاید برای همین یکشنبهها برای اعضای انجمن حمایت از قربانیان اسید پاشی روز ویژهای است. روزی که دورهم جمع میشوند و از دردهای مشترکشان میگویند. الهام ۳۱ ساله فقط چند ماهی ازحمله اسید پاشی اش گذشته، گرافیست است و در دانشگاه کامپیوتر خوانده. همسرسابقش رویش اسید پاشیده. ازعلاقهمندیهایش کتاب خواندن است. یکی دیگر از قربانیها میگوید من فقط جراحی میکنم. بالای ۵۰ بارعمل کردهام و اهل جراحیام فعلاً نمیتوانم کار دیگری کنم باید صورتم خوب شود. نرگس ۲۸ ساله هم ۱۰ ماه پیش صورتش سوخته اوهم توسط همسرسابقش اسید پاشی شده: نمی دانم چرا تا کسی حرف ناامیدکنندهای میزند، حالم گرفته میشود هنوز امیدوارم بیناییام را به دست بیاورم. آرزو ۱۷ ساله کوچکترین عضو گروه است کم حرف میزند. او و مادرش مریم چند سال پیش قربانی اسید پاشی زن دایی یعنی همسر برادر مادرش شدند. میگوید خیلی وقت است دیگر نگاههای مردم آزارش نمیدهد و حتی وقتی در جمعهای دوستانه و خانوادگی خودشان قرار میگیرد و آنها مدام میپرسند که آیا خوب خواهد شد میگوید، همینطور خواهد ماند و اگر کسی دوست دارد با او دوست بماند باید همینگونه که هست بپذیردش.
اجاره نشینی زیرزمینی ها!
روزنامه «ابتکار» در مطلبی با درج عنوان «اجاره نشینی زیرزمینی ها!» آورد: بدون آنکه ردی بر جای بماند بازار حسابهای اجارهای با هدف پولشویی، فرار مالیاتی و کلاهبرداری بسیار داغ است. هر کدام از ما در اطراف و یا فضای مجازی دیده و شنیدهایم که در ازای حسابهای بانکی مبالغی را به افراد پیشنهاد میکنند. البته ارقام پیشنهادی ناچیزتر از چیزی است که فکرش را بکنید. آنطور که شنیده میشود، ماهانه به ازای هر حساب بانکی مبلغ ۲ تا ۴ میلیون تومان به افتتاحکنندگان حساب، اجاره پرداخت میشود. این در حالی است که بسیاری از اجارهدهندگان از کلاهبرداریها و فرارهای مالیاتی که به نام آنها انجام و ثبت میشود بیخبر هستند. افرادی که حسابهای دیگران را اجاره میکنند تا نه مالیات بدهند و نه تراکنشهای بانکیشان رصد شود. به عبارتی دیگر، فعالان اقتصاد زیرزمینی راه فراری را برای معاملات بانکی خود پیدا کرده و با باز کردن حسابهای بانکی به نام افراد دیگر از شفاف بودن فعالیتهای بانکی خود سر باز میزنند. البته فرار از پرداخت مالیات نگاهی خوشبینانه به این مسئله است. زنگ خطر اجاره حسابهای بانکی زمانی به صدا درمیآید که پای پولشویی، قاچاق مواد مخدر، قاچاق اسلحه و... به میان بیاید.
افشای دارایی مسئولان جرم است
روزنامه «شرق» در مطلبی با عنوان «افشای دارایی مسئولان جرم است» در گفت و گو با داود کریمی مرید، سخنگو و دبیر کمیته دائمی شورای اطلاع رسانی «مافا» (مرکز آمار و فناوری اطلاعات) قوه قضائیه نوشت: شاید در ایالات متحده آمریکا یا انگلستان، قانون منعی برای اعلام شفافیت دستمزد آنها وجود نداشته باشد؛ اما در ایران، ماده ۵ قانون «رسیدگی به دارایی مقامات، مسئولان و کارگزاران جمهوری اسلامی ایران» مصوب ۱۳۹۴، تأکید میکند افشای دارایی های مسئولان جرم تلقی میشود؛ مگر آنکه یک مدیر خودش بخواهد دارایی خود را اعلام کند که برای آن منعی وجود ندارد. شاید اگر زمانی اصلاحی در قانون کشور ما نیز صورت بگیرد، موضوع فرق کند؛ اما در چارچوب مطالبات از مجلس شورای اسلامی به عنوان نهاد قانونگذار است. درحالحاضر قانون این اجازه را به ما نمی دهد. برای آنکه به جامعه امید تزریق کنیم که مدیران ارشد نظام برای اعلام دارایی های خود پیشگام شده اند، لطفا به چند نفر از مدیران ارشد و نام آشنا اشاره داشته باشید که برای ثبت دارایی های خود در این سامانه پیشگام شده اند. فارغ از آنکه به دارایی های آنها اشاره کنید که اعلام کردید محرمانه است.
خطر بیخ گوش خانههای ارزشمند تهران
روزنامه «اعتماد» در گزارشی با عنوان «خطر بیخ گوش خانههای ارزشمند تهران» می نویسد: چند سال قبل یعنی زمانی که داشتند طرح تفصیلی تهران را تدوین میکردند قرار شد برای جلوگیری از تخریب بافت ارزشمند تاریخی تهران، مشاوران بگردند و هر خانه و ابنیهای که به نظرشان ارزشمند یا تاریخی میآید را اعلام کنند تا در سامانه طرح تفصیلی ثبت شود. این عدد ۶ هزار خانه ارزشمند از همین جا نشات گرفته است. اما این به معنای آن نیست که تمام این ابنیه تاریخی هم هستند. ما در مورد بافت تاریخی تهران با معدن طلایی مواجهیم که تاکنون فقط بخش کوچکی از آن را کشف کردهایم و معتقدیم که حالا حالاها برای کشف این معدن طلا وقت داریم؛ ضمن آنکه همانطورکه گفتم هدف ما فقط بازسازی بناها نیست بلکه به دنبال آن هستیم که روح زندگی در این خانهها جریان پیدا کند. مثلا یکی از مشکلات ما الان با بافت تاریخی بازار تهران است. درحال حاضر بسیاری از خانههای تاریخی کوچه، پسکوچههای بازار توسط بازاریها اجاره شده و تبدیل به انبار شدهاند ولی مسلما اگر ما تسهیلاتی برای مالکان در نظر بگیریم و آنها بتوانند راحتتر خانههایشان را بازسازی کنند و با بهای بیشتری آنجا را اجاره دهند، انبارها نیز خود به خود برچیده میشوند. امیدوارم روزی فرا برسد که این خانهها به عنوان سرمایههای ملی ما، آنقدر اهمیت پیدا کنند که نتوان به سادگی از کنار آنها گذشت.
خودروهای لوکس در تله بیمه!
روزنامه «خراسان» در مطلبی با عنوان «خودروهای لوکس در تله بیمه!» آورد: در دنیای پر مشغله و البته پرتلاطم امروزی، یکی از موضوعاتی که می تواند جوامع بشری را از اختلافات شخصی و جمعی در امان بدارد، «آشنایی با حقوق متقابل افراد و قانون» است که مهم ترین اثر این آشنایی و آگاهی را می توان در پیشگیری از وقوع بسیاری از مشکلات حقوقی دانست. یکی از مسائلی که بعد از اصلاح جدیدش بسیار در فضای مجازی بازتاب داشت، فرمول جدید محاسبه خسارت تصادف با خودروهای لوکس است. اصلا تاکنون به این موضوع فکر کردهاید که اگر با خودرویی گرانقیمت مانند پورشه، ب. ام. و، بنز یا سانتافه تصادف کنید، بیمه شخص ثالث تا چه میزان تعهدات مالی را برای جبران خسارت خودروی خسارت دیده تقبل میکند؟ امروز سعی کرده ایم این قانون را باهم مرور کنیم تا خدای نکرده اگر با یک خودروی لوکس تصادف کردید یا خودرویی با خودروی لوکس شما تصادف کرد از حق و حقوق تان با خبر باشید.
رهگیری روابط تهران و آنکارا
روزنامه «دنیای اقتصاد» در مطلبی با عنوان «رهگیری روابط تهران و آنکارا» نوشت: در شرایطی که آنکارا خود را برای حمله نظامی علیه کردهای سوریه آماده میکند، وزارتخارجه ایران در بیانیهای مخالفت خود را با این اقدام اعلام کرد. وزارت امورخارجه ایران در بیانیهای ضمن مخالفت با عملیات نظامی احتمالی در سوریه، آمادگی خود را برای برقراری تماس فوری با مقامات ترکیه و سوریه برای رفع نگرانیهای موجود از طریق مسالمتآمیز اعلام کرد. تصمیم ترکیه برای حمله نظامی به شمال شرق سوریه همزمان با تصمیم آمریکا برای خارج کردن نیروهایش از این منطقه اعلام شد. اعلام تصمیم ترکیه برای حمله به کردهای سوریه بعد از گفتوگوی تلفنی دونالد ترامپ و رجب طیب اردوغان، روسایجمهوری آمریکا و ترکیه و با هماهنگی مقامات دو کشور صورت گرفت.
فانتزی یک اتوپیا
روزنامه «جهان صنعت» در گزارشی با عنوان «فانتزی یک اتوپیا» می نویسد: به دلیل نبود آمایش سرزمینی ۲۰ درصد از جمعیت کشور در استان تهران ساکن هستند در حالی که تهران تنها یک درصد از مساحت ایران را به خود اختصاص داده است. همین روند منجر شده رشد ساخت و ساز در شهرکها و شهرهای اطراف تهران به شکل غیراستانداردی افزایش پیدا کند. کارشناسان شهری همواره از این شرایط ابراز تاسف و نگرانی میکنند. مسوولان شورای شهر مانند شهروندان این روند را شایسته تهران نمیدانند اما در نهایت همچنان در بر همان پاشنه میچرخد. مسوولان مدیریت شهری برای حل مشکل جمعیتی و نیاز مسکن تهران به راهحلهای سطحی متوسل شدند و نتیجه این راه حلهای زودبازده ساخت مشکلی دیگر شد. ساخت منطقهای خالی از امکانات شهری کافی. منطقهای که گرچه در ظاهر لوکس و دارای استانداردهای شهری است، اما برخی از ابتداییترین امکانات اولیه از جمله مدرسه نیز آن گونه که باید ساخته نشده است.
برجهای سر به فلک کشیده و متراکم منطقه ۲۲ در قالب مسکنهای لوکس بنا بود زندگی را به شیوهای همسو با استاندارد در تهران جاری کنند. این برجها برای انبوهی از جمعیت ساخته شد. انبوه جمعیت به منطقه مهاجرت کرد، در حقیقت سرریز جمعیت تهران به سمت غرب جاری شد. ساخت و سازهای منطقه ۲۲ تهران اما زنگ خطری جدی برای هوای تهران اعلام شد. در حقیقت با توجه به اینکه جمعیت ۳۰۰ هزار خودرو در منطقه تردد میکنند نمیتوان حجم آلودگی ایجاد شده در منطقه را انکار کرد. حالا اما دغدغه اصلی این است که این آلودگی با توجه به جهت وزش باد بهطور مستقیم وارد تهران میشود. این ساختوساز کیفیت هوای کل تهران را تحت تاثیر قرار میدهد. در نتیجه نه تنها گرهی از مشکلات تهران باز نشد بلکه هیچ بعید نیست منطقه ۲۲ تیر خلاص زیست سلامت در تهران باشد.
۵۸۰۰ هکتار جنگل ساری با رأی دادگاه به یک متولی موقوفه رسید
روزنامه «توسعه ایرانی» در مطلبی با عنوان «۵۸۰۰ هکتار جنگل ساری با رأی دادگاه به یک متولی موقوفه رسید» در گفت و گو با رضا افلاطونی، معاون حقوقی و مدیرکل حراست سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری آورد: در سال ۱۳۴۱ قانون ملی شدن زمین و در سال ۱۳۴۶ قانون حفاظت از جنگلها و مراتع تصویب شد. همین دو قانون محور قرار گرفت و تا امروز نیز حاکم است. به عنوان یک کارشناس حقوقی عرض میکنم که ماده ۵۵ قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع یکی از قوانین بسیار پیشرفته امروز است که میتوانست با قاطعیت تمام جلو تصرفات را بگیرد، اما این ماده قانونی با قوانین موخر بعدی متاسفانه به نوعی منسوخ شد و ما امروز در برخی از محاکم قضایی درحالی با تفسیر برخی از قضات محترم مواجه میشویم که آن قانون واقعا برای ما کفاف میداد.
اگر نواقصی وجود میداشت باید به شکل تتمیمی کار را پیش میبردیم، ولی متاسفانه قانونگذار محترم در موارد زمانی مختلف و در طول تاریخ با تصویب قوانین دیگری بجز موضوع منابع طبیعی با تلنگر زدن به قوانین منابع طبیعی ما را تضعیف کرده است. به طور مثال در دهه ۶۰ قانون اوقاف و در دهه ۹۰ قانون معادن تصویب شد. در این میان هر کدام گریزی به منابع طبیعی زده و قدرت و اعمال قدرت و حاکمیت را از منابع طبیعی سلب کرده است. به عنوان نمونه با تصویب قانون اوقاف و با تفسیر قضات برای ۵۸۰۰ هکتار جنگل دست نخورده اصیل در ساری به نفع یک متولی موقوفه رای صادر و از دست منابع طبیعی خارج شد. ما در طول ۱۰ سال گذشته درمجموع ۵ هکتار تصرف مردمی نداشتیم! ولی با یک رأی که شکل قانونی به خود گرفت، چنین اتفاقی افتاده است.
نظر شما