"هر شب عده ای از اهالی پای حرفهایش مینشستند. آقاجان همیشه در قسمتی از حرفهایش به ظلم عملههای نظام به مردم و توسعۀ فساد در بین آنها و به تظاهرات مردمی که در شهرها اتفاق میافتاد اشاره میکرد و از این طریق آنها را بیدار و آگاه میکرد. به آنها توصیه میکرد تا خود را در انقلاب سهیم بدانند و به هر نحوی که شده در رسیدن به هدفهای آن وارد عمل شوند. من کمکم بزرگ میشدم. مدتی موهایم را کوتاه نکردند. نذر کرده بودند تا هنگامی که به پابوس آقا به مشهد رفتند آنها را کوتاه کنند..."
روایت خاطرات در کتاب «من بِلال آقاجان هستم» در ۲ فصل با عنوان های «در بود آقاجان» و «در نبود آقاجان» گردآوری و نگاشته شده است.
فصل اول این کتاب با عنوان «در بود آقاجان» در بردارنده خاطرات و شنیدههای راوی از بدو تولد تا زمان اعزام پدرش به جبهه در سال ۱۳۶۱ است و بیشتر به فعالیتهای کاری و انقلابی پدرش در قبل و بعد از ازدواج میپردازد.
فصل دوم با عنوان «در نبود آقاجان» بیشتر به مشکلات سر راه خانواده شهید بعد از مفقود شدن پدر و جستجو برای یافتن نشانه هایی از شهید پرداخته شده است.
«من بِلال آقاجان هستم»، به همت دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان زنجان در ۳۱۶ صفحه و با شمارگان ۱۲۵۰ نسخه توسط انتشارات سوره مهر حوزه هنری منتشر شده است.
فرزاد بیات موحد ویراستاری محتوایی و نگارشی این کتاب را بر عهده داشته است.
۳۰۸۸/۶۰۸۵
نظر شما