نویسنده هرمزگانی این کتاب در ۵ بخش به موضوع هایی شامل، ترک گناهان، انجام واجبات، انجام مستحبات و ترک مکروهات، شناخت شیطان و احادیث وضعیت آخرالزمان پرداخته است.
قسمت هایی از کتاب
جاهایی که غیبت در آن جایز است: ۱- «تظلم» و کمک خواستن در نزد کسی که می تواند حق او را بگیرد و می تواند انتقام ظلمی که بر او شده است را بگیرد ولی شرط آن اینست که فقط در مورد ظلمی که به او شده غیبت بشنود.
۲- نصیحت کردن کسی که با تو مشورت کند در خصوص معامله کردن با کسی یا شراکت یا داد و ستد یا رفاقت و امثال آن به شرطی که احتیاج به ذکر آن عیب باشد.
۳- هدایت و نصیحت مومنی هرگاه با فاسق بداخلاقی همراه و نشست و برخاست کند و از احوال او مطلع نباشد و ترس این باشد که اعمال بد او به واسطه رفاقت در این مومن سرایت کند.
۴- گفتن عیوب مخفی مریض نزد طبیب به جهت معالجه.
۵- گفتن عیوب شاهد و روایت کننده برای باطل نمودن شهادت او، یا رد سخن او به شرط اینکه به قدری گفته شود که شهادت را باطل کند.
۶- عیب عالم یا حاکم شرعی که توان و قابلیت فتوا و حکم نداشته باشد و مسئول آنها شود برای رد فتوا و حکم او، هرگاه کسی از احوال او بپرسد یا فتوا یا حکم مخالف حقی از او صادر شده باشد.
۷- هرگاه کسی مشهور به لقبی باشد که دلالت بر عیبی از او کند، مثل لوچ و دوبین و امثال اینها که شناساندن او به آن لقب، ضرر ندارد؛ هرگاه به نوعی دیگر ممکن نباشد و از شنیدن او ناراحت نشود. اما هرگاه اکراه داشته باشد یا ممکن اشد شناساندن او به عبارتی دیگر جایز نیست.
۸- هرگاه کسی مبتلا به فسقی باشد و از گفتن آن ترس و هراسی نداشته باشد؛ بلکه آن را اظهار کند یا علنا مرتکب آن شود عیبت او در آن فسق ضرر ندارد اگر چه خوشش نیاید.
۹- شهادت دادن در جایی که باید شهادت داد؛ چه در حقوق الناس یا حقوق الله. (حق مردم و حق خداوند)
۱۰- در رد گفته های اهل بدعت و گمراهی مثل وهابیها، بهایی ها، یهودی ها و...
نظر شما