کتاب با چکیدهای چند خطی از سرگذشت این روستا و یک دوبیتی از نگارنده کتاب آغاز میشود:
بیا جانا به کندو یک سفر کن
دمی هم بر سرای ما گذر کن
فراموشت شود غمهای دوران
شبی هم با نوای نی سحر کن
و پس از آن، به پیشینه این روستا و اهالی آن پرداخته شده است.
کی هستیم و از کجا آمدهایم، شجره نامهی طایفهها در روستای کندو، فرهنگ عامهی روستای کندو، خاطرات کوچ و شکار و نی، مروری بر نینوازان محلی، نی و مقامهای نینوازی رایج در کندو، بخشهای این کتاب است و نویسنده در هر بخش سعی داشته روستای زادگاه خود را به طور دقیق معرفی کند.
بخشی از کتاب
نگارنده در بخش اول کتاب، در پاسخ به این سئوال که اهالی روستای کندو از کجا آمدهاند، آورده است: امیر تیمور گورکانی که در اواخر قرن هشتم هجری قمری بر ایران سلطه داشت، تصمیم گرفت شام را نیر فتح کند.
او برای این منظور به نیروی کمکی و جنگی بیشتری نیاز داشت. او آوازه دلیری، شجاعت و جنگجو بودن سه طایفه از اعراب را شنیده بود. این سه طایفه عبارت بودند از: طایفه عرب عامری، طایفه عرب حجی و طایفه عرب خابوری به سرکردگی شیخ منصور و شیخ سرحان. تیمور لنگ از آن سه طایفه که در نجد و خابور زندگی میکردند و به کار عشایری مشغول بودند خواست برای فتح شام به سپاه وی بپیوندند.
بعد از فتح شام، تیمور لنگ هنگام مراجعت به ایران اعراب مذکور را نیز به خود به ایران آورد و به اردستان فرستاد. چون آنها دارای اغنام و احشام بودند، مراتع بسیار وسیع و جنگل تاغی که از پنج فرسخی امیرآباد شهراب شروع میشد و تا جندق و بیابانک ادامه داشت، و چند مرتع دیگر در بلوک سفلای اردستان به آنان اختصاص داد و فرمان آن را نیز صادر کرد.
گردآورندگان کتاب
پژوهش و نگارش این کتاب را «گلوردی اعرابی» یکی از اهالی قدیمی روستای کندو، به دلیل عشق به زادگاه و گذشتگان خود انجام داده است. در میانه راه به دلیل ناتوانی از نگارش کتاب باز مانده، خودش راوی داستان شده و فرزندش مهدی روایت پدرش را به رشته تحریر در آورده است.
این کتاب در سال ۱۳۹۳ توسط انتشارات سمنگان منتشر شده است.