به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، روز یکشنبه گذشته، حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در آستانه ۱۳ آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی در دیدار با دانش آموزان و دانشجویان سراسر کشور، به تبیین سیاست های ضدایرانی کاخ سفید از گذشته تاکنون پرداختند و با اشاره به استمرار خصومت عمیق آمریکا با ملت ایران از کودتای ۱۳۳۲ تاکنون تأکید کردند: آمریکای گرگصفت البته ضعیفتر اما وحشیتر و وقیحتر شده است و در مقابل، جمهوری اسلامی ایران با دفاع مقتدرانه و منع مستدل مذاکره، راه نفوذ و ورود مجدد آمریکا به کشور را سد کرده است.
موضوع زوال قدرت ایالات متحده نکته ای است که بسیاری از اندیشمندان عرصه بین المللی به ویژه در آمریکا در سال های اخیر به آن پرداخته اند و حتی از آن با عنوان عصر پایان هژمونی آمریکا یاد می کنند. مولفه های گوناگونی در حوزه های سیاسی و غیر سیاسی به چشم می خورد که موجب می شوند این تحلیل شکل واقعی تری به خود بگیرند.
رقیبان نوظهور آمریکا
ظهور بازیگران منطقه ای و افزایش تدریجی قدرت چانه زنی جهانی آن ها زنگ خطر را برای واشنگتن به صدا در آورده است. اگرچه در کوتاه مدت کنار زدن آمریکا در عرصه جهانی امری محتمل به نظر نمی رسد اما مقابله جهانی با یکجانبه گرایی کاخ سفید اکنون به دلخواه بسیاری از رهبران جهان تبدیل شده است. رویکردهای ضعیف اما منتقدانه اتحادیه اروپا، افزایش ظرفیت بازیگری سیاسی و بین المللی کشورهای چین و روسیه در کنار نزدیکی بیشتر کشورها در قالب سازمان های بین المللی باعث شده هرچند به میزان اندک از قدرت هژمونی آمریکا در عرصه مختلف جهانی کاسته شود. دولت آمریکا اکنون از سوی قدرتهای خارجی مورد نقد یا مخالفت قرار نگرفته بلکه اقدامات و اظهارات ترامپ، باعث ایجاد چالشهای جدی در عرصه داخلی این کشور شده است.
تارنمای نشریه «اینترپرتر» (The Interpreter) از جمله نمونه های کاهش قدرت آمریکا را در تنش های داخلی این کشور به ویژه در موضوع مخالفت ها با سیاست های ترامپ مورد توجه قرار است. این گزارش در مطلبی با عنوان «افول قدرت جهانی ایالات متحده» رهبری واشنگتن را قدرتی بدون اقتدار می داند که به واسطه خط مشی های بی مبالات دونالد ترامپ این روند تشدید شده است. در واقع جسارت وی موقعیت جهانی آمریکا در جهان را از بین برده است.
براساس این تحلیل اکنون دولت آمریکا از سوی قدرت های خارجی مورد نقد یا مخالفت قرار نگرفته بلکه اقدامات و اظهارات وی، باعث ایجاد چالش های جدی در عرصه داخلی و از سوی نمایندگان مجلس این کشور شده است.
دوران ظهور و شکوفایی که پس از پیروزی آمریکا و متحدانش در جنگ جهانی دوم و از سال ۱۹۴۵ آغاز شد، در دوره های بعد از سوی رهبران این کشور مورد توجه قرار گرفت و تقویت شد. اگرچه این روند دارای نوساناتی بود اما در نهایت کار به ترامپ سپرده شد. بنابر اعتراف این نشریه آمریکایی، در حدود سه سالی که ترامپ به عنوان رئیس جمهوری قدرت را در دست گرفته است به گونه ای رفتار کرد که اقتدار و مشروعیت سیطره اسراتژیک آمریکا را از بین برده است. طبق تحلیل فوق سرعتی که رئیس جمهوری کنونی این کار را انجام می دهد، نفسگیر بوده است. بی کفایتی، بی پروایی در انجام امور همیشه هزینه دارد اما هزینه اقدامات ترامپ لطمه ای بسیار بزرگ را به ایالات متحده وارد ساخت؛ به گونه ای که کاهش روز افزون اعتماد متحدان سنتی و دوستان آمریکا را به همراه داشت و ثبات جهانی و امنیت بین المللی را دچار دردسر کرده است.
ترامپ در حوزه تجارت و سیاست خارجی خط مشی های یک جانبه ای را دنبال می کند که موجب انزوای آمریکا شده و شبکه متحدان ایالات متحده را تضعیف کرده است. مهمتر آنکه شبکه جهانی را که توافق ها، ترتیبات، گروه ها و انجمن ها و موسسات را که بر پایه آن استوار بودند، بی اهمیت ساخت. دوستان آمریکا در حال دست وپا زدن در هراس ناشی از سیاست های میهن پرستانه ای هستند که وی جایگزین جهانی گرایی کرده است.
رسانه ها و کارشناسان آمریکایی بر این باورند که این کشور به عنوان یک قدرت بزرگ، ثروتمند و داری ظرفیت های نظامی انبوه، اقتدار خود را از دست داده است. اکنون این خطر وجود دارد که واشنگتن، خود را درگیر مبارزه ای سه جانبه با روسیه و چین کرده است که درآن هیچ یک از این سه کشور قادر به پیروزی نیستند اما قطعا نتیجه آن شکست متحدان و دوستان آمریکا خواهد بود.
یکی از مهمترین راه هایی که تحلیلگران برای تقویت جایگاه آمریکا و متحدانش توصیه می کنند همگامی دوستان با واشنگتن و تقویت روابط درونی میان آن ها است. اما در دوره ای که انگلستان گرفتار برگزیت است، آلمان و فرانسه هم برای خاموش کردن ناسیونالیسم طغیانگر خود تلاش می کنند و بقیه اعضای ناتو هم از تصمیم های آمریکا مطمئن نیستند، نزدیکی دشوار خواهد بود.
افزایش سرعت افول آمریکا در دوره ترامپ
اگرچه روند اضمحلال پیشوایی خودخوانده جهانی آمریکا برای بیشتر از ۲۰ سال است که آغاز شده اما به اعتقاد تحلیلگران ریاست جمهوری دونالد ترامپ نه تنها بسیاری از شکاف ها و ضعف را به نمایش گذاشت بلکه سرعت این روند را به شدت افزایش داده است.
باوجود این که بسیاری از کارشناسان برتری نظامی آمریکا را حتی در شرایط کنونی، بی چون و چرا می دانند اما گزارش نشریه «نشنال اینترست» می گوید ایالات متحده حتی در این حوزه نیز به آرامی در حال از دست دادن موقعیت جهانی خود است. این گزارش اگرچه سعی کرده است گزاره خود در مورد افول قدرت واشنگتن را کم اهمیت جلوه دهد و آن ها را با استدلال هایی پاک کند ولی معتقد است بی اعتمادی جهانی به ظرفیت ها و برتری آمریکا موجب شده است بسیاری از دوستان کاخ سفید هم از همراهی نظامی با این کشور در ائتلاف ها خودداری کنند. فارین افیرز: ترامپ ناسیونالیست، محافظهکار و پوپولیستی است که شعار «نخست آمریکا» را سر داد اما در حقیقت ترامپ بیش از هر چیز دیگری ایالات متحده را رها کرد.
نشریه شناخته شده «فارین افیرز» که بخش رسانه ای شورای روابط خارجی آمریکا به شمار می رود هم در گزارشی موضوع فوق را با عنوان مسیر خودنابودی قدرت آمریکا تحلیل کرده و آورده است که آغاز پایان قدرت آمریکا در دهه ۱۹۹۰ و هنگامی بود که به نظر می آمد هژمونی آمریکا تثبیت شده است. اما از آن زمان تاکنون، قدرت گرفتن چین موجب شد تا پکن به جدی ترین رقیب برای واشنگتن تبدیل شود. این در حالی است که تا ۲۵ سال قبل چنین موضوعی قابل تصور نبود زیرا کشوری وجود نداشت که بتواند رشد بالای خود را برای چند دهه حفظ کند. اگرچه آمریکا از دهه ۱۹۹۰ به تدریج ضعیف شد اما چین خود را به روسیه و آمریکا نزدیک ساخت.
حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نیز از نگاه تحلیلگران نقشی دوگانه در اضمحلال قدرت آمریکا داشت. اگرچه نخست به نظر می رسد حملات تروریستی به نیویورک موجب بسیج نیروها و متحدان واشنگتن می شود اما دخالت در افغانستان و سپس عراق حتی برای قدرت نظامی بزرگ و یگانه ای همچون ایالات متحده نیز شرایط را تغییر داد. عراق البته نقطه عطفی بود زیرا آمریکا نتوانست مانند قبل همه کشورهای جهان را برای پیوستن به ائتلاف خود متقاعد سازد.
به نوشته این نشریه معتبر آمریکایی، مهمترین اشتباهی که آمریکا مرتکب شد این بود که واشنگتن در دوره تک قطبی شدن جهان، تمرکز کافی را بر روسیه و به طور کلی روندهای جهانی نداشت و به گمان دائمی بودن پیروزی خود، از بسیاری از مسائل دوری گزید.
طبق این تحلیل، در دوره ریاست جمهوری ترامپ، سیاست خارجی ایالات متحده خالی تر از هر زمان دیگر شده است. او یک ناسیونالیست، محافظه کار و پوپولیستی است که شعار نخست آمریکا سر داد اما در حقیقت ترامپ بیش از هر چیز دیگری ایالات متحده را رها کرد زیرا واشنگتن را از توافق هایی بزرگ در تعامل با آسیا، اروپا و جهان و حتی با کانادا و آمریکای لاتین هم خارج ساخت. وی در عوض سیاست های خاورمیانه ای خود را در تعامل بیشتر با اسرائیل و عربستان تعریف و تقویت نمود. خودشیفتگی وی در تمایل به کسب جایزه صلح هم باعث شد تا به سمت توافق صلح با کره شمالی حرکت کند که این پرونده برجسته ترین کار ترامپ در حوزه سیاست خارجی بود.
در دوره ترامپ واشنگتن منافع خود را به صورتی بسیار کم رمق در راستای همراهی با متحدان ترسیم کرد؛ در مقابل رویکردهای وی باعث جسورتر شدن دشمنان آمریکا شد. براین اساس اگرچه آمریکا هنوز قدرتمندترین و پرنفوذترین کشور جهان است اما دیگر جایگاهی را که سه دهه قبل داشت و بر ساختار بین المللی حاکم بود و نظم جهانی را تعریف می کرد، در اختیار ندارد.
نظر شما