روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم رحمان قهرمانپور آورده است: واقعیت آن است که فردو یک جنبه نمادین در برنامه هستهای ایران دارد و داستانهای زیادی در گذشته در خصوص این تاسیسات مطرح شد که از جمله آن، رژیم اسراییل مدعی بود که ایران تاسیساتی را برای ساخت بمب ایجاد کرده است که در نهایت باراک اوباما، رییسجمهوری وقت امریکا نیز در خصوص این تاسیسات موضع تندی اتخاذ کرد و ...
ما نیز در پاسخ عنوان میکردیم که جزییات در خصوص این تاسیسات را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارایه دادهایم. بنابراین فردو همواره جنبه نمادین داشته و همیشه فعالیتهای آن مورد توجه غربیها بوده است. اما به لحاظ فنی سایت فردو از این جهت حائز اهمیت است که در آن ۱۱۰۰ سانتریوفیوژ IR۱ به شکل آبشاری کنار یکدیگر قرار داشتند. طبق برجام بنا بود به این سانتریفیوژها UF۶ تزریق نشود ولی اکنون ایران تزریق گاز را آغاز کرده که حرکت بسیار مهمی محسوب میشود چراکه ۱۱۰۰ سانتریفیوژ وجود دارد که به صورت آبشارهای ۱۶۴تایی به یکدیگر متصل هستند. به لحاظ فنی کار کردن سانتریفیوژها به شکل آبشار بسیار حائز اهمیت است. به این معنی که میتواند سرعت و حجم غنیسازی را به سرعت افزایش دهد.
در حالی که وقتی سانتریفیوژ به شکل تکی یا آبشارها به شکل ۳۰ تایی فعال باشند این اتفاق نخواهد افتاد. بنابراین فردو هم به لحاظ نمادین و هم به لحاظ فنی مهم است که ایران همزمان توانسته به ۱۱۰۰ سانتریفیوژ که به صورت آبشار به یکدیگر متصل شدهاند در حال تزریق گاز برای غنیسازی زیر ۵ درصد است که به لحاظ فنی این پیغام را میرساند که ایران قدرت بیشتری پیدا کرده و زمان گریز هستهای نیز روزبهروز در حال کاهش است. واقعیت آن است با وجود همه بازرسیهایی که از تاسیسات هستهای ایران به خصوص فردو وجود دارد اما غربیها به شدت نگران این تاسیسات هستند.
حساسیت این موضوع را میتوان از سخنان امانوئل ماکرون، رییسجمهوری فرانسه نیز فهمید که گفت این گام ایران بسیار خطرناک است. در گام سوم ایران بیشتر به دنبال آن بود تا به شکل محدود، حجم اورانیوم کمتر غنی شده خود را افزایش دهد. ولی اکنون با گام چهارم به لحاظ فنی ایران وارد گام دوم خود شده است. به این معنا که بعد از این ایران قصد دارد هم حجم اورانیوم غنی شده خود را افزایش دهد و هم ممکن است درجه غنیسازی خود را افزایش دهد.
بنابراین اهمیت فردو بیش از اینکه ناشی از تاسیسات آن باشد بیشتر نشاندهنده گام فنی است که ایران برداشته و در صورتی که ادامه پیدا کند، باعث کاهش جدی تعهدات ایران در برجام به لحاظ فنی خواهد بود. البته ایران نیز با این گام قصد داشت به شکلی صریح این پیغام را ارسال کند که توان فنی خود را به حدی رسانده که توانسته زمان گریز هستهای را کاهش دهد و به دوران قبل از برجام بازگردد و به لحاظ فنی نیز پیشرفتهتر از گذشته به کار خود ادامه دهد.
حتی روز گذشته آقای کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی نیز اعلام کرد که ایران هم توان غنیسازی ۵ تا۲۰ درصد را دارد و هم اگر بخواهد میتواند این غنیسازی را تا ۶۰ درصد نیز ادامه دهد. لازم به ذکر است که غنیسازی در هر خلوصی به لحاظ فنی بسیار مهم است و معنای خاصی دارد زیرا وقتی که بخواهید غنیسازی را به ۹۰ درصد برسانید ابتدا باید ۵ سپس۲۰ و در آخر به ۶۰ درصد رساند تا در نهایت بتوان غنیسازی با خلوص بسیار بالا انجام داد. بنابراین پیام ایران این است که به لحاظ فنی به یک نقطه بیبازگشت رسیده است و قصد دارد از این برگ برنده فنی خود در عرصه سیاسی نیز استفاده کند و طرف مقابل را مجبور کند تا به برجام بازگردد.
البته نباید این موضوع را نادیده گرفت که گامهای ایران در زمینه افزایش حجم اورانیوم غنی شده و میزان خلوص آن کاملا بازگشتپذیر است و موضوع پیچیدهای نیست اما به لحاظ سیاسی این مسیر هر چه بیشتر به سمت بازگشتناپذیری سوق پیدا میکند. به هر حال هر کشوری تحت فشار افکار عمومی خود قرار دارد و ایران هم قول داده تا به این گامها ادامه دهد و طبیعتا اگر اروپا به تعهدات خود عمل نکند، ایران مجبور است تحت فشار افکار عمومی به گامهای خود ادامه دهد. با این وجود به نظر میرسد، خط قرمز اروپاییها غنیسازی ۲۰ درصد باشد و تا پیش از این نمیتوان انتظار داشت که اروپاییها اقدام جدی را ترتیب دهند البته این موضوع دو جنبه متفاوت دارد.
از یک جهت میتواند، فشار را بر امریکاییها از سمت اروپا برای بازگشت به برجام بیشتر کند و در سوی دیگر میتواند این واکنش منفی باشد که اروپاییها را به سمت مکانیسم ماشه سوق دهد. با این وجود ایران باز هم اعلام کرده که اگر اروپاییها به تعهدات خود عمل کنند به سمت غنیسازی ۲۰ درصد نخواهد رفت. ولی نکته اینجاست که دولت در آستانه انتخابات نمیخواهد، برجام تبدیل به مسالهای داخلی برای بازی رقبا با این کارت شود.
نظر شما